جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۸

جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۸

نقش بی‌بدیل تقوایی در تولد «هنر و ادبیات جنوب»
نسیم خاکسار: بی‌عدالتی اجتماعی در آبادان حضور  بسبار عریان و برهنه ای داشت. کافی بود در منطقه‌های پر از گُل و گیاه و خانه های شیک و مجهز به تهویه...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسیم خاکسار
نویسنده: نسیم خاکسار
ایران باید اعلام کند، با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست!
فرخ نگهدار: پس از جنگ ۱۲ روزه، به ویژه حالا با پایان جنگ غزه و اجلاس شرم الشیخ، به نظر می‌رسد روندی تازه برای تعیین سرنوشت فلسطین آغاز شده است....
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
در‌نقد نظرات آقای عمادالدّین باقی
علی جنوبی: باید صریح گفت: دین تا زمانی که در مقام قدرت است، نمی‌تواند ضامن حقوق بشر باشد. تنها زمانی که از اقتدار سیاسی کنار رود و در جایگاه انتخاب...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی
ترک تحصیل دختران؛ تلاقی فقر، جنسیت و سیاست‌های آموزشی نابرابر
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): قوانین ناکافی، ازدواج زودهنگام که گاهی معلول فقر خانواده ها، فقر ساختاری در میان کارگران و زحمتکشان، کمبود امکانات آموزشی در مناطق...
۲۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بیانیه کانون نویسندگان ایران به مناسبت درگذشت ناصر تقوایی
شک نباید داشت که تقوایی در سراسر کار خلاقه و زندگی خود همواره انسان را رعایت کرد و هرگز از معیارهای حق‌طلبانه‌ی خود قدمی واپس ننشست. هنر مستقل او را...
۲۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
پایان آپوکالیپس، نه آغاز صلح
سیاوش قائنی: شاید این همان چیزی است که واشنگتن، تل‌آویو و پایتخت‌های عربی خلیج فارس آن را «پایان بحران» می‌نامند: پایان آتش، بازگشت کالا، بازسازی خانه‌ها. اما در واقع، شاید...
۲۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
ایران جدید و خاورمیانۀ جدید
ایران به آرامی درحال گذار از یک وضعیت استراتژیک به وضعیت جدیدی است. این گذار شامل سیاست‌های داخلی هم می‌شود. ولی راه ساده‌ای نیست. بن‌بست فعلی حاصل یک پروسۀ چهل...
۲۴ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش

ایکاش ارزش آزادی به قدر جان آدمی نبود

در این روزها که قدرت پرستان خشونت را ترویج می کنند و بذر یأس را منتشر می کنند؛ یاد انسانهایی همچون فرزاد است که امید به زندگی را دوباره زنده می کند. وقتی فکر می کنم انسانهایی همچون فرزاد و عبدالله و بهمن و شیوا و منصوره و امید و سمیه و روزبه و شیرین و مجید و بهاره و نادر و صدها زندانی دیگر، چگونه مقاومت می کنند، یاد می گیرم که باید چراغ امید را روشن نگاهداشت.

آدم های کمی هستند که قدر زندگی را می دانند، آدمهایی که زندگی شان سرشار از آفرینش است، آدمهایی که دقایق زندگی شان با هم متفاوت است، و برای خوشبختی مبارزه می کنند. انگار چنین انسانهایی عصاره های زندگی هستند، انسانهایی که ارزشهای زندگی را درک می کنند و به قول همه معلمها «برای جامعه شان مفید هستند». وقتی مدت کوتاهی در اوین بازداشت بودم، با یکی از این انسانها که از قضا معلم است، آشنا شدم. فرزاد کمانگر، از معدود انسانهایی است که وقتی در چشمانش نگاه می کنی، به تمام معنا زندگی را احساس می کنی. انگار نه انگار، سالهاست در بند است، انگار نه انگار که زیر چوبه دار زندگی می کند. فرزاد به آزادگی کوهستانهای کردستان است. به سرزندگی کودکانی که در حیاط مدرسه اش بازی می کنند.

فرصتی اندک، اما تجربه ای بسیار گرانبها بود، مدت کوتاهی که با فرزاد همبند بودم. در جایی که ساخته شده تا انسان را به پست ترین نیازهایش فروبکاهد، فرزاد برای زندگی مبارزه می کند. انگار او ساخته شده تا زندگی را معنا کند؛ انگار ساخته شده تا آزادگی را به دیگران بیاموزد؛ انگار ساخته شده تا زندان را بی معنا کند. امیدش به انسان و آزادی چنان تنومند است که بلندای دیوار زندان به قامتش نمی رسد. شاید همین روحیه آزاد است که قدرت پرستان را هولناک می کند. وقتی نمی توانند ایمان فرزاد به زندگی را تسخیر کنند، وسوسه می شوند تا پیکرش را بی جان کنند. منفعتِ حفظ نابرابریهای موجود، آنقدر قدرت پرستان را از فطرت آدمی بیگانه ساخته که فدا کردن جان انسانها، جزء اصولشان شده است؛ آنقدر که مرگ را به جای زندگی تقدیس می کنند؛ آنقدر که شکنجه کردنِ دیگران برایشان عبادت شده است.

با این همه، این زندگی است که ادامه می یابد و انسانهایی همچون فرزاد که آموزگاران آن می شوند. انسانهایی که به دیگران مقاومت و مبارزه را میآموزند. انسانهایی که برای خلق جهانی عاری از ستم و خشونت تلاش می کنند. انسانهایی که چراغ امید را روشن نگاه می دارند.

در این روزها که قدرت پرستان خشونت را ترویج می کنند و بذر یأس را منتشر می کنند؛ یاد انسانهایی همچون فرزاد است که امید به زندگی را دوباره زنده می کند. وقتی فکر می کنم انسانهایی همچون فرزاد و عبدالله و بهمن و شیوا و منصوره و امید و سمیه و روزبه و شیرین و مجید و بهاره و نادر و صدها زندانی دیگر، چگونه مقاومت می کنند، یاد می گیرم که باید چراغ امید را روشن نگاهداشت.

هرچند جدال بیم و امید تمامی ندارد؛ هرچند زنجیرهای پنهان روزمرگی بی وقفه تلاش می کنند تا ما را به حداقلهایمان تقلیل دهند، باز هم رویاهایی هستند که هنوز ارزش مبارزه کردن دارند. گاهی که ناامیدی و هراس غلبه پیدا می کند، فکر می کنم آیا آزادی ارزش این همه درد و رنج را دارد؟ آیا آرمانهای مان به تحمل این مصائب می ارزد؟ نمی دانم، چه نیرویی است که به یادم می آورد: مگر زندگی بدون آزادی، بدون آرزوهایمان باز هم معنایی خواهد داشت؟ فکر می کنم، آن نیرو چیزی نیست جز درسهایی که از مردمانی همچون فرزاد آموخته ام.

تاریخ انتشار : ۳ بهمن, ۱۳۸۸ ۸:۲۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نقش بی‌بدیل تقوایی در تولد «هنر و ادبیات جنوب»

ایران باید اعلام کند، با اجرای «طرح دو دولت» به پیمان ابراهیم خواهیم پیوست!

در‌نقد نظرات آقای عمادالدّین باقی

ترک تحصیل دختران؛ تلاقی فقر، جنسیت و سیاست‌های آموزشی نابرابر

بیانیه کانون نویسندگان ایران به مناسبت درگذشت ناصر تقوایی

پایان آپوکالیپس، نه آغاز صلح