جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۸

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۸

بر خانواده های زندانیان سیاسی چه گذشت؟

امروزه پدیده خانواده ها که با ظهور مجدد زندانیان سیاسی در عرصه جامعه موجودیتی نوین یافته است با گام نهادن دانشجویان و جوانان به عرصه مبارزه علنی با رژیم وزین تر، موثر تر از گذشته در مقابل تاریکی و ظلمت حاکم بر کشور به اعتراضات خود و در اشکالی تعرضی تر به تحصن، اعتصاب غذا و تظاهرات متنوع می پردازند و بر گرده غارتگران فریب کار حاکم سنگینی می کنند.

خانواده های زندانیان سیاسی لحظه به لحظه و پا بپای عزیزان خود تحت فشار و تضییقات موجود در اسارتگاه ها قرار داشتند و هر تحولی در وضعیت زندانها مستقیما بر آنان اثر می گذاشت. در شرایطی که سکوت و انفعال عمومی ناشی از رعب و وحشت ایجاد شده در جامعه حرف اول را می زد، تنها تجمعات اعتراضی در صحنه علنی سیاسی متعلق به خانواده های زندانیان سیاسی بود. این مجموعه با آغاز بازداشتها و اعدامهای گسترده اوائل سال ۱۳۶۰ بتدریج در کنار هم قرار گرفته و دوباره هویت می یافتند. خانواده های زندانیان سیاسی بطور خود بخودی و در پی ضرورتهای ایجاد شده از جانب رژیم محکوم به پیگیری وضعیت زندانیان خود و تجمع در مکانهائی شدند که اسارتگاه عزیزانشان بود.

درد مشترک، آشنائی با یکدیگر، تجمع و اقدام مشترک پروسه جبری شکل گیری این طیف در صحنه سیاسی کشور بود. خواستها و مطالبات خانواده ها بر محورهای صنفی و سیاسی استوار شد. احقاق حقوق اولیه زندانیان از قبیل اطلاع از وضعیت زندانی، تعیین تکلیف زندانیان بلاتکلیف، حق ملاقات، مرخصی، پوشاک و غذای مناسب، حق برخورداری از هواخوری، درمان و …

کاملا مشخص بود که این طیف که بدلائل وابستگی، آگاهیهای سیاسی، خویشاوندی از پتانسیل انقلابی – دمکراتیک بسیار بالائی برخوردار بودند، به یکی از معضلات بزرگ حاکمیت تبدیل خواهند شد. تجمع اعتراضی و فشار خانواده ها در پشت دربهای بسته زندانها در طی سالهای سرکوب ۶۰ تا ۶۷ به حدی ملموس و مکرر بود که نقشه ساختمانی زندانهای کشور بدون ترسیم خانواده ها در پشت دربهای آهنین آن ناکامل می نمود.

در ابتدای امر خانواده ها تحت تاثیر برخی توهمات و گاه برای خنثی نمودن حساسیت هیستریک ضد تشکل از طرف رژیم بطور انفرادی و در رابطه با زندانی خویش اقدام می کردند. خرید رهائی زندانی از زندان و یا حتی از خطر اعدام به انباشت ثروت بسیاری از اهالی متصل به حکومت انجامید که نان بی شرفی خود را می خوردند و در اکثر موارد بی نتیجه می ماند.

سیل و هجوم سوء استفاده گران مالی به خانواده های وحشت زده و نگران زندانیان آغاز شد. بسیار خانواده هائی که علاوه براز دست دادن نان آور خود با پرداخت مبالغ هنگفت به اختلاسگران کمیته چی و سپاهی و اعضای کناری بیدادگاه ها به ورطه سقوط مالی و فقر مضاعف غلطیدند. اما با ادامه گردهمائیهای  خانواده ها پشت دربهای بیخبری زندانها و یا ملاقات زندانیان بمرور علقه پیوند و همبستگی میان آنان مستحکم شد و همصدائی و گامهای مشترک را علیه ستم و شکنجه عزیزانشان به عنوان یک ضرورت مطرح کرد. رژیم  و مزدوران مستقر در زندانهایش از توهین، کتک، ضرب و شتم، ایجاد وحشت و رعب و دستگیری اعضای خانواده های معترض نیز طرفی نیستند.

صف معترض خانواده ها فشرده تر و متراکمتر می شد. خبرگیری و خبررسانی موثق در شرایطی که رسانه های خبری رسمی و مزدور رژیم جز دروغ بر لب نداشتند، تنها از مجاری اطلاعاتی خبری خانواده ها صورت می گرفت و دهان به دهان و کوی به کوی بر زبانها روان بود.

خشم خانواده ها از آنان به همدردی و همیاری همه جانبه با یکدیگر می انجامید و شعار آزادی تمامی زندانیان سیاسی زمزمه می شد. مراسم ختم، چهلم و سالگرد زندانیان اعدام شده بهانه ای برای تجمع و ارتباط گیری با یکدیگر بود و مقوله ای مخفی بشمار می رفت. گردهمائیها دیگر در محدوده خانواده هائی که عزیزانشان را در زندان داشتند محدود نمی شد. اعضای خانواده شهید، خانواده زندانیان آزاد شده، زندانیان ازبندرسته نیز ترکیب آنان را تکمیل می کردند.

نیاز به تبادل خبر و اطلاع گیری از درون زندان از محورهای پر عیار این تجمعات بود. بخشا کمکهای مالی و امکاناتی نیروهای منفرد ضد استبداد مخفیانه به یاری خانواده های بی سرپرست میامد. مادران قهرمان در تمامی دوره های شکل گیری این پروسه مرکز ثقل این تجمعات و نیروئی پایان ناپذیر بودند.

در اصفهان برخی از مسئولین زندان به مادران التماس می کردند تا کمتر  به زندان و بیدادگاههای انقلاب مراجعه کنند. این مادران با درب زندانها پیوندی عمیق داشتند. صف عشق و عاطفه و فداکاری در برابر سیاهکاران جاهل و هستی ستیز ولایت فقیه فشرده تر میشد و آنان را در هر گام ضد بشری خود نگران عکس العمل خود می کردند.

خانواده ها که از شوک اولیه سرکوب و اعدام هزاران شهید راه آزادی و برابری بدر آمده بودند، جسورتر و بی پرواتر به اعتراضات گروهی و تجمع در مقابل نهادهای رسمی و بین المللی پرداختند. شکایت از قوه قضائیه و سیاستهای اعمال شده  در زندانها از موضوعات عمومی مطروح بشمار میرفت. دفتر سازمان ملل در تهران و آدرس دبیرکل آن علیرغم ایجاد محدودیت بسیار از جانب رژیم مورد هجوم و مراجعه مکرر خانواده ها در دفاع از زندانیان سیاسی قرار می گرفت. تقاضاها به محکومیت اعمال آنان و اولتیماتوم به مسئولین رژیم و بخصوص قوه قضائیه و سازمان زندانها تبدیل می شد و اعتراضات خانواده ها به فازی جدید گام می نهاد.

وزارت دادگستری، سازمانهای مترقی و حقوق بشر بین المللی، دفتر منتظری و … مکانهای دیگری برای مراجعه بحساب می آمدند.

امروزه پدیده خانواده ها که با ظهور مجدد زندانیان سیاسی در عرصه جامعه موجودیتی نوین یافته است با گام نهادن دانشجویان و جوانان به عرصه مبارزه علنی با رژیم وزین تر، موثر تر از گذشته در مقابل تاریکی و ظلمت حاکم بر کشور به اعتراضات خود و در اشکالی تعرضی تر به تحصن، اعتصاب غذا و تظاهرات متنوع می پردازند و بر گرده غارتگران فریب کار حاکم سنگینی می کنند.

باشد تا روزی خورشید عدالت و دادخواهی بر آید و به دادخواهی عزیزانشان بنشینند.

تاریخ انتشار : ۲۶ آذر, ۱۳۹۱ ۱۰:۲۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی