ولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو، در گزارشی در ماە فوریە بە عواقب انسانی جنگ اوکراین اشارە داشتە کە در نوع خود عمق فاجعەبار این جنگ وحشیانە را برملا می کند. او اعلام کرد کە شمار تلفات غیرنظامیان در جنگ اوکراین هشت هزار نفر، بیش از ١٣ هزار نفر زخمی و در حدود چهاردە میلیون نفر نیز آوارگانی اند کە خانە و کاشانە خود را ترک کردەاند. آمار وحشتناکی کە پردە از جنایتی بر می دارد کە بشر عصر کنونی در اوج ناباوری با آن مواجە شدەاست. جنگی کە بعلت درگیری ابرقدرتها در آن، از عواقب خطرناکتری برخوردار است.
علاوە بر این جنگ اوکراین بشدت امنیت جهانی را بە خطر انداختە، موجب گسترش فقر، تورم و گرانی شدە و صدها میلیون تن از انسانها را بە صفوف فقرای جهان راندەاست. جنگ وحشیانە اوکراین همچنین موجب خلل جدی در همگرائی جهانی برای مبارزە با مشکلات عدیدە اجتماعی، محیط زیستی، اقتصادی و سیاسی شدەاست. این جنگ بشدت بر سازمان ملل، بعنوان جدی ترین ارگان جهانی در تامین صلح تاثیر منفی گذاشتەاست. جنگ، خطر برخورد هستەای میان غرب و روسیە را بشدت افزایش دادە است. برخوردی کە با پایان حیات در کرە زمین فاصلە چندانی ندارد.
اما بە نظر می رسد کە عواقب فاجعەبار این جنگ زیاد مورد توجە قرار نمی گیرند. در هر دو سوی نیروی جنگ طلب، جریانهائی هستند کە اگرچە بە ظاهر ضد جنگ اند، اما در شوق شکست طرف مقابل سر از پا نمی شناسند و جنگ را فرصتی برای ایجاد دنیائی نوین می پندارند کە گویا در آن بشر با شرایط بە مراتب بهتری روبرو خواهدبود! بویژە در سوی روسیە تجاوزگر، در عرصە جهانی، نیروهای همراە و همدلی وجود دارند کە در پی ایجاد جهانی چند قطبی و عقب راندن غرب بی توجە بە پدیدە پلید جنگ تنها بە شکست امپریالیسمی می اندیشند کە گویا بهترین هدیە جنگ برای زحمتکشان خواهدبود! غافل از اینکە هم اکنون کارگران و زحمتکشان هر دو کشور روسیە و اوکراین هستند کە زندگی و داروندارشان زیر فشار خردکنندە جنگ لە و نابود می شود، و فرزندان آنان اند کە ظالمانە خونشان بر زمین ریختە می شود. جنگی کە بیش از پیش در خدمت منافع سرمایەداران هر دو سوی طرفهای درگیر است، و از برکت آن مونوپولهای صنایع جنگی بهترین بازار را برای خود فراهم آوردەاند. در واقع جنگ اوکراین بار دیگر این حقیقت تلخ و عریان جهان ما را بە نمایش می گذارد کە جنگ کالا و وسیلە مهمی برای کسب سود و چرخیدن بهتر چرخ سرمایە در دنیائیست کە منطق پول بر همە جوانب و زوایای آن بیرحمانە حاکم گشتەاست.
جنگ اوکراین نە تنها حامل جهان بهتری برای انسان نیست، بلکە شرایط را از آنی کە هست وخیمتر می کند، همچنانکە کە کردەاست. ما در جهانی زندگی می کنیم کە دیگر جنگ نمی تواند با خود حامل جهان بهتری باشد. با نگاهی بە جنگ افغانستان، عراق، سوریە، لیبی و هم اکنون اوکراین بخوبی این واقعیت نمایان می شود کە در جهان در هم تنیدە و آکندە از سلاح ما کە همە در هر کجای آن بنوعی منافع دارند و درگیراند، برپائی جنگ بمنزلە بیدارکردن غول و یا قدرتهای خطرناکی است کە حضور و مداخلە بعدی آنها پیش از همە یقە خود جنگ افروز را می گیرد. در واقع جنگ از هویت پیشین خود بشدت تهی شدەاست. بە بیانی دیگر آن تفکری کە جنگ را ادامە منطقی سیاست می دانست، دیگر رخت بربستە است و چنین تفکری تنها نشان از بنیانی ارتجاعی دارد کە منطق جهان کنونی را درک نکردەاست.
روسیە باید بە تجاوز خود پایان دهد، و غرب نیز با بازنگری در بنیانهای استراتژی نظامی و امنیتی، بنوبە خود از عوامل برپائی جنگ بکاهد. تجربە تا کنونی جنگ اوکراین نشان می دهد کە آنکە برندە واقعی است همانا انواع و اقسام مونوپولهای نظامی، و آنکە بازندە است همانا مردم عادی و زحمتکشانی اند کە گوشت دم توپ می شوند. کشورها دوست دارند کە پیروزی را بە نام خود ثبت کنند، و ثبت هم می کنند، اما پیروزی در جنگ میان قدرتهای زیادەخواە ربطی بە مردم ندارد.
جنگ اوکراین جنایت علیە مردم روسیە، اوکراین و تمام جهان است.