یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۶

یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۶

«زن، زندگی، آزادی»؛ بانگ بلند آزادی‌خواهی!
ازخوانی اسناد و قوانینی که قواعد اختناق را تنظیم می‌کنند، گشودن دریچه‌ای است تا از آن به دهه‌ها سرکوب بی‌امان، کشتار معترضان و «جراحی» به‌جان‌آمدگان بنگریم و یقین کنیم که...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
جنگ، صعود راست افراطی و فرصت‌های سیاست چپ. گفتگویی با جرمی کوربین
من برای اولین بار به‌عنوان یک نامزد مستقل شرکت کردم، زیرا حزب کارگر از قرار دادن نام من به‌عنوان نامزد امتناع کرد … و ما پیروز شدیم. بیانیه انتخاباتی من...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مجله هفته
نویسنده: مجله هفته
به پیشواز چهارپاره ای از صنم نافع
دخترِ موطلاییِ شاداب، شاهد زادن کبوترهاست، رفته تنها، به جنگ تنهایی، پای در راهِ جمع بهترهاست، ....
۲۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مسعود دلیجانی
نویسنده: مسعود دلیجانی
هفته‌ای که گذشت
سفر آقای پزشکیان، نفر دوم حکومت اسلامی در ایران؛ به عراق، از مهمترین رویدادهای چند روز گذشته است. عراق با ایران و امریکا روابط گرم و دوستانه‌ای دارد. ايران و...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: بیژن رحمانیان
نویسنده: بیژن رحمانیان
ديجی‌کالا و ستاد اجرايی فرمان امام
فساد در ایران چالشی دیرینه است. پیش‌تر بسیاری از ایرانیان قدرت‌های خارجی را سرچشمه فساد در ایران می‌دانستند. در دوران قاجار؛ ایرانی‌ها فساد را محصول رقابت میان انگلیس و روسیه...
۲۳ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: بیژن رحمانیان
نویسنده: بیژن رحمانیان
به مناسبت دومین سالگرد جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»
آنچه مسلم است، پس از جنبش «زن، زندگی آزادی»، فاصله مردم با نظام حاکم هر روز بیشتر شده‌است. خواست تغییرات بنیادی در جامعه به یک خواست عمومی تبدیل شده‌است. افشای...
۲۲ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
روزی که خبر اعدام کامران را شنیدم ( درباره کامران رشیدی )
خشکم زده بود. مسئولی که آنجا بود با تعجب نگاهم‌ میکرد، دستانم می لرزید، از من پرسید اتفاقی افتاده، بدون کلمه ای فقط سرم را به علامت تایید تکان دادم...
۲۱ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران

تا جنگ با آمریکا،برای ایران از شش ماه تا یک سال بیشتر فرصت نمانده است!

برنامه اين است که عمليات وسيع و پيچيده ای با هدف سرنگونی رژيم ايران به پيش برده شود. در اين رابطه استفاده از گروه اپوزيسيون مجاهدين خلق با نيرويی 20 هزار نفره تعليم نظامی ديده در داخل ايران، و همچنين از کردهای گروه جلال طالبانی نيز صحبت می شود. تدارک حمله به ايران به شدت تمام در جريان است. در همين رابطه مذاکراتی در مورد امکان استفاده از قلمرو گرجستان و آذربايجان به منظور جابجايی نيروها صورت می گيرند

با گذشت یک ماه از انتخابات در عراق اکنون پرسش اصلی نه تایید و یا عدم تایید انتخابات، بلکه ساختار حکومتی در عراق می باشد. آیا انتخابات می تواند به حکومتی واحد فرا روید و یا این که واکنش زنجیره ای “جنگ همه بر علیه همه” آغاز می شود؟ دوایرحکومتی آمریکا نتایج انتخابات را با توجه به سطح امکانات و اوضاع کشور، مورد تایید قرار دادند. مجامع بین المللی نیز اغلب با عبارت: “انتخاباتی شایسته اعتماد”، نسبت به آن واکنش نشان دادند؛ که البته این تاییدیه را می توان به مثابه عنصری اجباری و ضرور در تایید برنامه دمکراتیزه شدن گام به گام عراق ارزیابی نمود.
یادآوری می کنم که در سال ۲۰۰۳ ایالات متحده آمریکا (انستیتو سیاست عمومی جمس براینر) طرح برنامه ای را ریخت که در آن به باز سازی پس از جنگ عراق و خاور نزدیک، پرداخته شده بود. این برنامه پاسخگویی به سه سئوال را در دستور کار خود قرار داده بود؛ نخست: تامین امنیّت، دوم: هدایت سیاسی، و سومین سئوال: بازسازی اقتصاد. در این برنامه پیشنهاد ایجاد عراقی دمکراتیک بر اساس فدرالیسم ارائه گشته بود. فدرالیسم مورد نظر آن نیز نه قومی و یا مذهبی، بلکه برپایه پرنسیپ منطقه ای بود. آن زمان رئیس کمیته روابط بین المللی سنای آمریکا، ریچارد لوگار اعلام نمود که اجرای چنین برنامه ای به ۵ سال وقت نیاز دارد.
نویسندگان بیانیه بازسازی، به حفظ تمامیّت ارضی کشورتاکید ویژه داشتند. براساس اسناد ارائه شده، یک برنامه گذاردر سه مرحله برای کشور در نظر گرفته شده بود؛ مرحله نخست: ایجاد حکومت فوق العاده با استفاده از مشاورین عراقی. مرحله دوّم: بر سرکار آمدن حکومتی عراقی با کنترل بین المللی بر آن. مرحله سوّم: کنترل کامل کشور توسط حکومت مستقل عراق . بنظر می رسد که دایره حکومتی آمریکا براین اعتقاد است که براساس نتایج انتخابات، مرحله نخست پایان یافته و مرحله دوّم آغاز گردیده است.
موضوع پیشنهادی دیگر، به اجرا گذاشتن سناریوی “خاور نزدیک بزرگ”، بود که طرح آن در سال ۱۹۹۶ ارائه شده بود؛ و هدف آن ایجاد یک منطقه ازنظرژئوپلیتیک، نوین ومشتمل برچهار منطقه کوچکتر بود: آسیای مرکزی به شمول ۵ کشور، ماورای قفقاز با ۳ کشور آن، خاور نزدیک شامل کشورهای عربی و اسراییل، و آسیای غربی یعنی ایران و ترکیه. درنهایت ایجاد چنان منطقه بزرگی مد نظر بود که اصلی ترین حکومت های آن اسراییل و ترکیه، می شدند. درواقع امرنیز، جنگ عراق، شرایط را برای پیشبرد این طرح مهیّا نمود.
در آن زمان رئیس جمهور بوش خیلی واضح اعلام نمود که تجربه حکومت های اشغالگر پس از جنگ دوم جهانی در کشورهای آلمان و ژاپن، نمونه های ارزنده ای هستند از بازسازی پس ازدوران جنگ؛ آن ها امکان ایجاد سیستم دمکراتیک دراین کشورها را آماده نمودند. 
اگر آلمانی ها و ژاپنی ها به واسطه نظمی که به آن شهرت داشتند و به دلیل تربیت شان، بنا را به تسلیم گذاشتند و پذیرفتند که آن ها به خاطر گناهان رهبرانشان، تقاص پس دهند، امّا دررابطه با اعراب چنین اتفاقی نیافتاد. دلایل بسیاری دراین رابطه وجود دارند. مسئله این است که در آن دو کشور، مردم در آن مقطع زمانی دیگراز ایدئولوژی خشونت روی گردانده بودند و مشتاقانه با اشغالگران درعرصه ایجاد حکومت دمکراتیک همکاری می کردند. درعراق امّا خصومت مردم با اشغالگران نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم می یابد؛ یک دلیلش این است که رهبران مذهبی هم درمیان شیعه ها وهم در میان سنّی ها این چنین تبلیغ می کنند که آمریکا و هم پیمانان مسیحی اش با هدف نابودی اسلام است که در عراق بسر می برند. دلیل دیگر هم آن است که در بین اهالی عراق، نیروی مستعد دردفاع از ایجاد نهادهای دمکراتیک، ازکمیّت بالایی برخوردار نیست. تنها با پیش گویی های متخصصین آمریکایی و تداوم اشغال نمی توان به یک عراق دمکراتیک و موفق، آن چنان که در آلمان و ژاپن پس از ۱۹۴۵ بوقوع پیوست، رسید.
به جز دلائل داخلی، برخی عوامل مهم خارجی نیز وجود دارند. مهمترین آنها “عراقی نمودن” گام به گام، شبیه به جنگ ویتنام در سال های هفتاد است. در ظرف ۲۳ ماه جنگ در عراق، تاکنون بیش از ۱۵۰۰ سرباز آمریکایی کشته شده اند. تامین مالی جنگ نیز بسیارمهم است. رقبای دایره حکومتی بوش بر این اعتقادند که اگر میزان سهم گیری دیگر کشور ها را درنظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که این جنگ “به نفع” آمریکا نیست. طبق اظهارات بژزینسکی هزینه تا به امروز این جنگ برای آمریکا بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار بوده است در حالی که جنگ سال ۱۹۹۱ فقط ۷ میلیارد هزینه داشت.
کوشش آمریکا درسپر قرار دادن دیگران، ایجادعجولانه واحد های پلیس که تقلیدی است مسخره از ارتش، و این اواخر تشکیل “واحدهای مرگ”، مجبور مان می کنند که در تحت کنترل بودن اوضاع هرچه بیشتر شک نماییم. حمایت و تسلیح کردهای عراق که از جانب هم آمریکا و هم اسراییل، و بدون محاسبه عواقب آن صورت گرفت، موجب واکنش منفی نه تنها از جانب اعراب داخل عراق، بلکه از جانب کشورهای همسایه، یعنی ایران و سوریه و بزرگترین متحد آمریکا دراین منطقه، یعنی ترکیه نیز گردید. نه فقط رابطه کردها با دولت صهیونیستی، بلکه اهدافی که این دولت دنبال می کند و به منصه ظهور می گذارد، موجب نگرانی کشورهای مسلمان گشته است. 
این موضوع قابل درک است که اسراییل به دلیل ضعیف شدن کنترل درعراق، تلاش می کند تا شبکه جاسوسی خود در سوریه، ایران و عراق را تقویت نموده و به برخی کشور های مسلمان نفوذ نماید. تلاش کردها که فرصت بدست آمده را غنیمت شمرده و ازکمک های اسراییل و آمریکا درمبارزه با اسلام سیاسی وحمایت آنها در ایجاد کردستان مستقل استفاده نمایند را نیز می توان درک نمود. در چنین شرایطی سوریه می تواند اختلافات آبی خود را با ترکیه به کنار گذاشته و دراتحادی با ترکیه و ایران، نیروی خود را با هدف مقابله با شکل گیری کشور کردستان، تقویت نماید.
هرچه که جلوتر می رویم این پیش بینی قوّت بیشتری می گیرد که بهترین استراتژی برای آمریکا همانا خروج از عراق و کسب وعده ازعراق درایجاد پایگاه در این کشور است. اما این امر منتفی نیست که آمریکایی ها برای مدت طولانی در عراق ماندگار شوند. تایید این موضوع نیز بر اساس داده های روزنامه نیویورک تایمز، اقدام پنتاگون در جهت ایجاد ۴ پایگاه نظامی یکی در جوار فرودگاه بین المللی بغداد و دیگری در نزدیکی ناصریه، یکی هم در منطقه پایگاه هوایی باشور و چهارمی نیز درمنطقه صحرای غربی در عراق است. به ویژه باچنین سناریویی، در صورت خروج نیروهای آمریکایی، ایران و سوریه می توانستند متحدین طبیعی آمریکا محسوب گردند.
بدون شک شرایط پس ازانتخابات، در رابطه آمریکا با متحدینش در ناتو و همچنین با دو کشور همسایه عراق یعنی سوریه و ایران، تاثیرخود را خواهد گذاشت. اگر رابطه آمریکا با شرکایش در مبارزه با تروریسم، شکل عادی بخود گرفت، هرچند نه آلمان و نه فرانسه از تقویت نظامی حمایت نمی کنند، اما رابطه ترکیه، سوریه و ایران با آمریکا از وضعیّت عادی بسیار دور هستند.
در این میان عملکردهای ترکیه موجب بیشترین نگرانی ها را در میان مقامات ایالات متحده آمریکا گشته است. این کشور در گذشته نه چندان دور یک بار با ممنوع کردن استفاده از قلمرو کشورش، زیر پای شریکش را خالی نمود؛ هرچند در آن زمان خطر استفاده آمریکا از ورق “مسئله کردها” در بازی، بیشتر جنبه تئوریک داشت. اکنون اما وضع تغییرکرده است، و آنکارا با نگرانی ناظر قدرت گیری کردستان خود مختار است. در صورت حل نظامی معضل ایران توسط آمریکا، ترکیه عملا در برابر گروه های قدرت گرفته کرد، تنها خواهد ماند. ضمن آن که بنا به اظهارات ژنرال آمریکایی کولیچ (رئیس سابق کمیته امنیت ملّی آمریکا) ، ترکیه بر این باور است که آمریکا عامل اصلی برهم خوردن آرامش در منطقه است. اکنون ۴ کشور وجود دارند که می توانند در برابر ادعاهای آمریکا در منطقه توازن ایجاد کنند؛ این ۴ کشور عبارتند از: روسیه، چین، ترکیه و ایران. در چنین وضعیتی، حمایت ترکیه از آمریکا در تضاد با منافع ملی کشور خواهد بود، و پذیرفتنی نیست که ترکیه از حرکت نظامی بر علیه متحد طبیعی خود در مبارزه بر علیه کردها، پشتیبانی نماید. 
در حال حاضر ۳ کشور ایران، سوریه و کره شمالی در لیست کشور هایی قرار دارند که واشنگتن حاضر است برعلیه شان دست به اقدام نظامی بزند. دو کشور ایران و سوریه در منطقه خاور نزدیک قرار دارند. اما امکان دارد که برای هرکدام از سناریوی جداگانه ای استفاده شود.در این میان ایران در وضعیت مشکلتری قرار گرفته است. از جانب شرق، در قلمرو افغانستان، ۴ سال است که نیروهای آمریکایی مستقر و مشغول به عملیات هستند. درمنطقه جنوب- شرقی متحد آمریکا، پاکستان قرار دارد.در منطقه شمال- شرقی نیز پایگاه های نیروی هوایی آمریکا در ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان قرار دارند. در شمال- غربی نیزپایگاه های نیروهای هوایی آمریکا درکشور یونان قرار دارند. در کنار اینها نیروی ۵۱۵ هزار نفری ارتش ترکیه خضور دارد. از جانب غرب نیز در قلمرو عراق نیروی ۱۵۰ هزارنفره ارتش آمریکا حضور دارند. درجنوب کشورهم درقلمروکشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی و عمان و قطر هم واحدهای تامین کننده فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا مستقر هستند.
در واشنگتن آشکارا می گویند که: ” ایران در زمره کشور های “محور شرارت” قرار دارد، و می تواند یکی ازاهداف نخستین ما بشود؛ ایران متهم است به حمایت از سازمان های تروریستی القاعده تا حزب الله در لبنان، و تلاش مخفیانه برای دستیابی به سلاح اتمی است، در امور داخلی عراق دخالت می کند، پایه ای ترین اصول حقوق بشر را زیر پا می گذارد و…” . برای حمله به عراق بهانه های بمراتب کمتری وجود داشتند. این معضل مدت هاست که درمراکزی که معمولا با زبانی نه دیپلماتیک، بلکه بدون تعارف صحبت می کنند، مورد بررسی قرار دارد. 
در رسانه های عمومی برخی از راه های کنار زدن رژیم ملا ها مورد بحث قرار گرفتند:
راه نخست- وارد آوردن ضربات دقیق به نقاطی که گمان می رود محل اختفای موشک و یا محل نگهداری تجهیزات هسته ای باشند؛ 
راه دوم- تهاجم مستقیم نظامی آمریکا از قلمرو عراق و افغانستان؛
راه سوم- پیشبرد طرحی کلی در جهت بی ثباتی سیاسی در داخل کشور و استفاده از نیروی اپوزسیون رژیم؛
راه جهارم- واریانت مرکب: فشار از بیرون، که منجر به انفجار در داخل بشود.

بنا به گزارش شبکه ای- بی- سی، پنتاگون بیشتر به راه چهارم اعتقاد دارد. برنامه این است که عملیات وسیع و پیچیده ای با هدف سرنگونی رژیم ایران به پیش برده شود. در این رابطه استفاده از گروه اپوزیسیون مجاهدین خلق با نیرویی ۲۰ هزار نفره تعلیم نظامی دیده در داخل ایران، و همچنین از کردهای گروه جلال طالبانی نیز صحبت می شود. تدارک حمله به ایران به شدت تمام در جریان است. در همین رابطه مذاکراتی در مورد امکان استفاده از قلمرو گرجستان و آذربایجان به منظور جابجایی نیروها صورت می گیرند. بر اساس گزارش نیویورکر نیروهای تجسسی آمریکا از خاک پاکستان به داخل ایران فرستاده می شوند، تا با کمک عملیات شناسایی این نیروها، ضربات نقطه ای دقیق به زیر ساخت های اتمی ایران وارد آورند. ضمن آنکه اخیرا آشکار گردید که رئیس جمهور پاکستان پرویز مشرف موافقت خود را در مورد استفاده واشنگتن از قلمرو پاکستان برای عملیات احتمالی نظامی بر علیه ایران اعلام کرده است. 
سئوال این است: موعد کی خواهد بود؟ بنظر می رسد که هنوز مدتی وقت لازم است تا پایه های حکومت جدید عراق تحکیم یابند، آمریکا با متحدینش به توافق های لازم برسد و مدتی هم وقت برای آرام نمودن افکار عمومی لازم می شود. بدین ترتیب برای ایران از شش ماه تا یکسال بیشتر فرصت نمی ماند. 
این مدت زمانی را آمریکا لازم دارد تا تکلیف خود را با سوریه نیز روشن نماید. در تمامی سال های گذشته گفتمان ایالات متحده آمریکا با سوریه از دریچه درگیری میان اعراب و اسراییل صورت می گرفت، و موضوع هم پیمان بودن سوریه و اتحاد جماهیر شوروی، در منطقه خاور نزدیک نقش اصلی را بازی می کرد. اما پس از درگذشت حافظ اسد و به قدرت رسیدن بشار اسد، سوریه به سمت اروپا تمایل پیدا نمود، که این امر موجب نگرانی آمریکا گردید. از این گذشته، حل معضل خاورنزدیک بدون تعدیل در برخی مواضع اسراییل، امکان پذیر نمی باشد؛ برای پیشبرد این امر نیز آمریکا به یک متحد نیاز دارد.
سوریه همچنین لازم است تا به منظور برقراری نوعی توازن در برابر ترکیه حضور داشته باشد. در ضمن سوریه در ناحیه تارتوس یک پایگاه دارد که جهت استفاده ناوگان دریای مدیترانه در موقعیت بسیار خوبی قرار دارد.سوای همه اینها، سوریه یک چهارم نفت صادراتی عراق را که از طریق خط لوله از خاک این کشور عبور می کند را تحت کنترل خود دارد.
همه این عوامل در کنار یکدیگر، تعیین کننده سیاست فشار آمریکا با اتکا بر نیروهای موجودش در عراق بر دمشق گشتند. ظاهرا دمشق این موضوع را خوب درک کرده است، و به فکر پیدا نمودن امکان برقرار نمودن توازن افتاده است. دیدار رئیس جمهور بشار اسد از مسکو را باید در همین رابطه ارزیابی نمود.زمان انجام این دیدار به هیچ وجه تصادفی نبود. این دیدار آشکارا در رابطه با انتخابات عراق، پایان یافتن انتخابات در آمریکا و فلسطین و شکل گیری دولت ائتلافی در اسراییل بود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امکان آغاز مذاکرات بین سوریه و اسراییل که مدت ها در حالت ایستا بسر می برد، به میزان زیادی به نوع موضع گیری سوریه در این مرحله، بستگی دارد؛ ضمن اینکه موضع سوریه در قبال مذاکرات فلسطین و اسراییل و همچنین در رابطه با امکان خروج سربازان آمریکایی از عراق نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. 
روسیه نیز از امکان استفاده از نیروی نظامی نه بر علیه ایران، که دارای چشم انداز خوبی در عرصه بازار تکنولوژی هسته ای است، و نه بر علیه سوریه که با آن همین تازگی قرارداد همکاری در عرصه نظامی- تکنیکی امضاء نمود، حمایت نمی کند. به ویژه که روسیه معتقد است که در رابطه با بخشیدن قروض عراق که در عمل هیچ چیز به جای آن دستش را نگرفت، فریب خورده است.
این نیز منتفی نیست که درز هر ازگاهی اخبار مربوط به نقشه های عملیات نظامی در رسانه های عمومی، بخشی از بازی دیپلماتیکی هستند که واشنگتن در پشت آن هدف به پایان رساندن امضاء قرارداد صلح اسراییل و فلسطین را دنبال می کند.

*آناتولی تسیگانوک- نامزد علوم نظامی، پروفسور و عضو وابسته آکادمی علوم نظامی، و مسئول مرکز پیش بینی های انستیتوی آنالیز های سیاسی و نظامی است.

• این مطلب کمی خلاصه شده است- مترجم. 

تاریخ انتشار : ۲۵ اردیبهشت, ۱۳۸۴ ۴:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت

سفر آقای پزشکیان، نفر دوم حکومت اسلامی در ایران؛ به عراق، از مهمترین رویدادهای چند روز گذشته است. عراق با ایران و امریکا روابط گرم و دوستانه‌ای دارد. ایران و امریکا هردو؛ در صحنه سیاسی عراق صاحب نفوذ هستند. عراق میدان مبارزه‌ی نیروهای شبه‌نظامی عراقی مورد حمایت ایران و نیروهای ارتش امریکا مستقر در عراق هم هست.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

«زن، زندگی، آزادی»؛ بانگ بلند آزادی‌خواهی!

جنگ، صعود راست افراطی و فرصت‌های سیاست چپ. گفتگویی با جرمی کوربین

به پیشواز چهارپاره ای از صنم نافع

هفته‌ای که گذشت

دیجی‌کالا و ستاد اجرایی فرمان امام

به مناسبت دومین سالگرد جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»