در همهمه شهر که گم میشوی این تنها کارگران هستند که میتوانند تو را با خود به انتهای درد بکشانند و بوی ناخوشایتد زندگی را روی سرت پخش کنند. باور کنید این یک واقعیت است؛ کارگر بودن در روزگار امروز اقتصاد ایران سخت شده است و طعم گس زندگی را در گوشه دهان همیشگی میکند. البته راه برای همه باز است. یعنی هر کس که بیکار است میتواند برای درنگی جامه کارگری بر تن کند. در این شهر هستند مشاغلی که انتظار بیکاران را می کشند؛ مشاغلی که در آنها از قوانین کار، بیمه و حداقل حقوقی که همواره چالش بین کارگر و کارفرما بوده است، خبری نیست.
این مشاغل نه مشاغل زیرپلهای و غیرقانونی هستند که دولت خبری از آنها نداشته باشد و نه در جمع مشاغلی دستهبندی میشوند که پارهوقت بوده و نظارتی هم بر روی حقوق و دستمزد آنها اعمال نمیشود.
این مشاغل جزو آن دسته از مشاغلی هستند که هر روز در نیازمندیهای صبح تهران آگهی میشوند و هر روز جویندگان کار در نیازمندیهای صبح تهران در رویای به دست آوردن کار به آنها نگاه میکنند و شاید هم صدها مسئول و شاغل بر آن نظر انداخته و بدون کنجکاوی از کنار آن بگذرند.
اما جویندگان کار به طور مداوم هشت دکمه تلفن را پیدرپی فشار میدهند و با شنیدن حقوق و مزایایی که هیچ نشانی از حداقل حقوق و دستمزد ندارند گوشی را گذاشته و شانس خود را بار دیگر با آگهی دیگری امتحان می کنند و اگر هم جست و جوی طولانی برای پیدا کردن کار حداقل حقوق و بیمه را از یاد آنها برده باشد و آنها تنها به فکر پیدا کردن شغلی باشند برای پر کردن فرم و پیوستن به جمع تمامی دیگر جویندگان کاری که حداقل حقوق را فراموش کردهاند آدرس را دریافت کرده و با ناامیدی فرم درخواست کار را پر میکنند تا بتوانند از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعد از ظهر در یک کارگاه بسته بندی پوشاک مشغول به کار شده و ماهی ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان حقوق بگیرند و یا در کارگاه مشابهی که کمی منصفانهتر به حقوق کارگران نگاه کرده است ۱۰ ساعت کار کنند و ۲۲۰ هزار تومان حقوق بگیرند و بعد از یک سال نیز امیدوار باشند که بیمه شوند.
کارگاههای بستهبندی تنها نشان این بیتوجهی به حق و حقوق کارگران نیستند، فروشندگان پوشاک و لوازم آرایشی و بهداشتی و به طور کل تمامی فروشندگان از این قاعده مستثنی نبوده و از جمع بیکارانی که مهارتی در تولید نداشته و به پشتوانه فن بیان خوبی که دارند جذب آن میشوند، نیز در این جرگه قرار می گیرند.
فروشنده تازه کار برای حدود ۱۲ ساعت کار ۱۲۰ تا ۱۴۰ هزار تومان حقوق دریافت میکند و فروشندگان باتجربه نیز ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان حقوق خواهند گرفت و اگر بتوانند در این راه مهارت از خود نشان داده و فروش خوبی را در پرونده کاری ماهیانه خود ثبت کنند، پورسانت نیر دریافت خواهند کرد، اما از بیمه خبری نیست.
اوضاع در بازار تایپیستها خیلی نگران کنندهتر است، برای هر صفحه تایپی ۱۲۰ تومان پرداخت میشود و یا تایپیست استخدام شده از ساعت ۳۰/۸ صبح تا ۵ بعد از ظهر پشت مانیتور نشسته و تایپ میکند و در نهایت هم ماهی۲۳۰ هزار تومان حقوق دریافت خواهد کرد.
در این میان کارگران ساده نیز جدای از این وادی بی قانون نیستند. در حالی که تعیین حداقل حقوق کارگران در ماههای پایانی هر سال و نیز در ماههای ابتدایی سال، به چالشی بزرگ بین کارگران و کارفرماها تبدیل شده و جلسات مختلف در شورای عالی کار برای رسیدن به رقم واحدی برای آن برگزار میشود و هر یک از طرفین یعنی کارگران و کارفرمایان در تلاش هستند تا حقوق و دستمزد را بر اساس منافع خود بالا و پایین کنند، کارگران ساده از این چالش بیبهره بوده و حقوق روزمزدی حدود هشت هزار تومان دریافت میکنند که با احتساب چهار روز تعطیلی ماهیانه، حقوق دریافتی آنها ماهی ۲۰۸ هزار تومان خواهد بود.
همچنین کارگری برای ۱۲ ساعت کار چسب زنی کفش که از ۸ صبح تا ۸ شب خواهد بود روزی ۱۰ هزار تومان حقوق خواهد گرفت.
در این بین واژه کارمند نیز که کمی خوشبینی در خصوص حقوق دریافتی را به ذهن میرساند تاثیری بر این حقوق دریافتی نداشته و کارمندان آشنا به کامپیوتر برای کار کردن در کافینت نیز برای ۱۲ ساعت کار یعنی از ۹ صبح تا ۹ شب ۲۰۰ هزار تومان حقوق در یافت میکنند.
این در حالیست که کارمند دفتری نیز که هشت ساعت کار را تجربه خواهد کرد حقوقی معادل ۲۰۰ هزار تومان با ۱۵ درصد پورسانت خواهد داشت.
همچنین با وجود اینکه در آگهیهای اشتغال، حقوق منشیها حدود ۳۰۰ هزار تومان قید شده و حتی در برخی از موارد در آگهیهای استخدام منشی این حقوقها ارقامی از ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان را نشان میدهند، اما در بسیاری از موارد منشی ها نیز حقوق مناسبی دریافت نمیکنند، آنها در قبال هشت تا نه ساعت کار ۲۰۰ هزار تومان، و حتی با توجه به پاره وقت بودن و یا نوع کار که پاسخگویی به تلفن، تایپ نامه ها و … باشد حقوقی کمتر نیز دریافت خواهند کرد.
رقم ۲۰۰ هزار تومانی حقوق کارگران که این روزها بیش از حداقل حقوق کارگران در بین کارفرماها به عرف تبدیل شده و نخستین رقمی که به جویندگان کار در نیازمندیهای صبح اعلام میشود حول این ارقام میگردد، حدود ۷۰ هزار تومان با حداقل حقوقی که وزارت کار برای دستمزد یک ماهه کارگران در نظر گرفته است، تفاوت دارد.
این در حالیست که در سالهای اخیر با رشد مشاغل بازاریابی در دنیای بازاریابان، حقوق ثابت معنای چندانی ندارد و بیشتر کارفرماهایی که جویندگان کار را به منظور بازاریابی به استخدام در میآورند از ابتدا در خصوص درصد پورسانت با جوینده کار صحبت میکنند و بسیاری از آنها اگر حقوق ثابتی هم برای این منظور در نظر گرفته باشند، این امر را یک مزیت میدانند که در کنار پورسانت پرداختی حقوق ثابتی نیز به فرد پرداخت میکنند.
اما این پایان راه حقوق و دستمزد نیروی کار بیکار نیست و پایتخت شلوغ ایران نیز تنها پایگاه نادیده گرفتن حقوق و مزایای کارگران نیست، چرا که در سایر شهرهای کشور اوضاع از این هم بغرنجتر است، در سایر شهرها حقوق دریافتی حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰هزار تومان دریافت میکنند. بیشتر کارفرماهایی که نمیخواهند نیروی کار خود را بیمه کرده و برطبق قانون کار حقوق پرداخت کنند، حدود ۱۵۰ هزار تومان حقوق ثابت پرداخت کرده و در کنار آن حق پورسانتی نیز برای نیروی خود در نظر میگیرند.
پرداخت حقوقهایی به دور از قوانین کار در حالی رقم میخورد که مدتی است ماجرای تعیین حداقل حقوق کارگران دوبار در سال مطرح شد و البته با مخالفتهایی که با اجرایی شدن آن صورت گرفت حدود یک ماه است که به فراموشی سپرده شده است و این در حالیست که زیر پوست این شهر و سایر شهرهای کشور مشاغلی انتظار کارگران را میکشد که چالشهای تعیین حداقل دستمزد، افزایش آن بر اساس تورم و کاهش آن بر اساس مصلحت کارفرماها نقشی در آن ندارد و اینجا قانون خودش را دارد، زیرا نیروی کار فراوان دست کارفرما را برای یافتن نیروی کار بیکار با پرداخت حقوق و مزایایی که اجحاف در حق کارگران را به نمایش میگذارد، باز گذاشته است و در پس این اوضاع نگران کننده بیکاری حقوق و دستمزد کارگرانی که نظارتی بر ساعت کار، حقوق دریافتی و پرداخت حق بیمه آنها نمیشود، بیکاران قربانیان، معضل بیکاری هستند تا برای ۱۲ ساعت کار یعنی چهار ساعت بیش از ساعت کار قانونی حقوقی کمتر از حداقل حقوق دریافت کنند و به حقوق ۲۰۰ هزار تومانی رضایت دهند.