خیابانها و چهارراه های شهر مسدود شدە اند، پلیس های موتورسوار آرام آرام راه را برای آمدنشان آمادە می کنند. صدای طبل و شیپوراز دور بە گوش می رسد و در ژرفای جادەهای باریک شهرکم کمک راهپیمایان چون جویهای روان بە هم می رسند وهمچون رودخانە سرخی بە هم پیوستە وبە سوی پارک مرکزی شهر جاری می گردند. پیشاپش پرچمهای سرخ، مردم گردآمدە در پارک را از رسیدن راهپیمایان خبر می دهند و اندک انک درانبوه مردم یکی می شوند. با جای گرفتن پرچمداران در جلوی سن بزرگ پارک، روز اول ماه می ٢٠١۵ با سرود و نوای انترناسیونال در کپنهاگ و حضور بیش از هفت صد هزار زن و مرد، پیر و جوان در فیلە پارک رسماً آغاز می شود. گروه های موزیک با اجرای برنامەهای خود خستگی راه را از تن راهپیمایان و فعالان این روز بە در کردە و سپس سخنرانان یکی پس از دیگری بروی سن می آیند.
غرفە سازمان دراین روز با شکوه پرجوش همانند سالهای گدشتە پابرجا و پر دید و بازدید بود. بیرون از چادر ٢۴ متری ما با نام و گل سازمان و از درون عکسها و پوسترهای گوناگونی چون اعتراضات و همایشهای سندیکای آزاد کارگری کشور، مبارزان کارگری و آموزگاران، تصاویر همیشە بە یادماندنی از جنبش سبز، زندانیان سیاسی و … آذین شدە بود.
یک میز بزرگ کتاب و میز دیگری از اطلاعیە ها و بیانیەهای سازمان، کار چاپ شدە برای فروش، کارت پستال کارزار دفاع از زندانیان سیاسی جهت ارسال بە سازمانهای جهانی حقوق بشر و یا ارسال مستقیم بە سفارت جمهوری اسلامی، بیانیە اول ماه می سازمان بە فارسی و انگلیسی، اطلاعیە های دفاع از حقوق زنان، آموزگاران و زحمتکشان و مبارزات ضد ارتجاعی و ترقیخواهانە آنان بە فارسی و دانمارکی، بچزها … بە چشم می خورند.
درون و بیرون چادر فضایی بسیار زندە حاکم بود و رفقا با صمیمیت بسیاری، از برگزاری کنگرە سازمان با دوستان کنجکاو در حال گپ زدن بودە و در پیوند با اتحاد و یکپارچگی جنبش فدایی و چپ دمکراتیک و نیاز عاجل آن در کشور، برگزار شدن با شکوه مراسم اول ماه می در ایران، جنبشهای ملی و قومی در حال گفتگو بودند. بازدیدکنندگان و فعالان سابق سیاسی از طیف های گوناگون چپ با شور زیادی با یکدیگر بحث می کردند. بسیاری از رفقا و هواداران سازمان پس از سالیانی، دو بارە در چادر حضور پیدا کردە و با کمکهای ارزشمند خود هم از نگاه مالی و عملی و هم از نگاه سیاسی چادر را گرم و از آن خود نمودە بودند.
رفقای طیفهای دیگر جنبش فداییان بە ویژە سازمان اتحاد فدائیان خلق با تلاش و کار خود در غرفە حضور داشتند و خود را در خانە خود باز می دیدند. امسال چادر ما نە از آن سازمان فداییان خلق (اکثریت) بل چادر جنبش فداییان خلق و نیروهای چپ و دمکرات کشورمان بود. خانە دیرآشنای ایرانیانی کە چشم براه، در پی یافتن اتحاد و یک فضای دمکراتیک و سیاسی متحد ایرانیان بودە و هستند. نیاز ایجاد جایگزینی مبرم و دمکراتیک در چارچوب یک ساختار متحد، و یا سازمانی از اتحاد چپهای ایران را درحرفها و خواستهایشان جستجو می کردند. بە همین دلیل ما قرار وحدت عمل در زمینە فعالیتهای آیندە همچون سازماندهی کنفرانسهای مشترک در چارچوب مسائل وحدت، شرکت در برنامە ریزی برای برگزاری هماهنگ روز جهانی کارگر در سال آیندە در یک جا با نام اتحاد چپهای ایران را نهادە و نشستهای تدارکاتی را پیش خواهیم برد.
در بخش چادرهای همبستگی رفقای حزب تودە ایران نیز همچون گذشتە در حال کار و تلاش بودند و با رفت و آمد و بازدید از غرفەهای یکدیگر مباحث سیاسی و دوستی ها و نزدیکیها بسیارمحسوس بود.
اما درون چادر ما همیشە با یادی از رفیق زندە یاد خلیل مۆمنی همراه است و این بار نیز عکس خلیل چادر را آراستە بود و بازدید کنندگانی کە رفیق را می شناختند او را، یادش و فعالیتهایش را ارج می نهادند.
در گوشە دیگری، چادر پذیرای بازدیدکنندگان با چایی و قهوە بود. در بیرون و همسایگی ما انبوه مردم گرد آمدە و نظارە گر موزیک و رقص یک گروه آفریقایی با جامەهای شاد و رنگینشان بودند. بخش همبستگی جهانی پارک، بویژە چادر سازمان و حزب تودە ایران میعادگاه همە سالە بازدیدکنندگان ایرانی، ترک، کرد، بلوچ، عراقی و افغانی و … در روز اول ماه می شدە است.
شادی و سیاست، سرمستی و دوستی بر جو گاه بارانی و گاه آفتابی پارک حاکم بود. در این فضا، سخنرانی نخست وزیرسوسیال دمکرات دانمارک خانم هلە تورنینگ اسمیت، یوهانا اسمیت نیلسن از حزب اتحاد چپهای دانمارک، پیە اولسن دویر از حزب سوسیالیستهای مردمی و سخنگویان اتحادیەهی صنفی بە حملە و انتقاد شدید از احزاب راستگرای نئولیبرال و محافظە کار و حزب مردم دانمارک در پیوند با سیاستهای کاملا ضد رفاه اجتماعیشان بسیار در مرکز توجە قرار گرفت. بە دلیل نزدیک شدن بە دور جدید انتخابات مجلس و نخست وزیری در یکی دو ماه آیندە روز اول ماه می امسال بە میدان و کارزار مبارزات انتخاباتی بسیار مناسبی تبدیل شد.
دولت پیشین در شرایطی بە رفرم دست زد کە بحران بیکاری و مالی سراسر روپا را در بر گرفتە بود. آنها بر پایەی دیدگاه عمیقاً ایدئولوژیک خویش بر این سیاست و راهکار باور داشتە و دارند کە اگر کمکهای اجتماعی و مالی را از بیکاران کمتر کنیم، آنها بە جستجوی کار و یا ایجاد کار تشویق خواهند شد. اما این فاکتور مهم را کە برای جستجوی کار باید بازار کاری نیز باشد و برای داشتن بازار کار باید رونق اقتصادی و دادوستد جریان داشتەباشد را کاملا با نگاهی لیبرالیستی می نگرند. از دید نئولیبرالها ایجاد اشتغال و بازار کار، گردش و رونق اقتصادی و دادوستد را می بایست از کانال تشویق سرمایە داران و دادن بخششهای مالیاتی و امتیازات مالی بسیار کلان بە مدیران بانکها و مٶسسات خصوصی پیش برد. آنها با بکارگیری سیستم پداگوژیک نئولیبرالی خود کماکان بر این باورند کە یکی از علل مهم بیکاری کارورزان، وجود صندوقهای بیکاری، کمک هزینەهای دولتی و تنبلی و گناهکاری خودشان در نداشتن شوق بە کار است. آنها اندیشە سوسیال دمکراتیسم و عدالت اجتماعی را عامل وجود بحران و بیکاری در جامعە می بینند. نئولیبرالهای اروپا نیز بە رفاه اجتماعی باور دارند اما این رفاه را از منظر دارایان جامعە و در نتیجە بیشتر شدن فاصلەهای طبقاتی می نگرند.
یکی از تفاوتهای فاحش سوسیال دمکراسی و لیبرالیسم نوع نگاه بە سیستم اداری و کار در بخشهای خدمات اجتماعی است. در نگاه اول اشتغال در دوایر دولتی و خدماتی نیاز یک جامعە با محتوای عدالت اجتماعی و مدرن است و باید در این زمینە نیز ایجاد اشتغال کرد. در نگاه دوم کار در بخشهای دولتی و خدمات اجتماعی در جامعە رقابتی انسانها و موئسسات و شرکتها با یکدیگر، زائد بودە و باید به حداقل رساندە شود.
در ادامه نگاهی می اندازیم به بخشی از مباحثات کارگری و صنفی که در روز یکم ماه می ٢٠١۵ و آغاز کارزار انتخاباتی در دانمارک مطرح شدند.
حقوق بیکاری و رفرمها
یکی از نکات بسیار برجستە این سخنرانیها مدت زمان پرداخت حقوق بیکاری بە بیکاران عضو اتحادیەهای صنفی و صندوق بیکاری بود کە با رفرم های دولت پیشین این مدت از ۴ سال بە یک سال و برداشتن حق آموزش در حین بیکاری، کاهش یافتە بود. البتە باید متذکر شد کە در این زمینە اختلافات فاهشی میان سوسیال دمکراتها و لیبرالهای چپ کە دولت ائتلافی را در دست دارند، از یکسو و احزاب پشتیبان دولت یعنی اتحاد چپهای دانمارک، سوسیالیستهای مردمی و اتحادیەهای کارگری و صنفی از سوی دیگر وجود دارد. در سال ٢٠١٢ دولت کنونی در این رفرم بازنگری نمودە وبا همکاری و حمایت احزاب راستگرای نئولیبرال و محافظە کار و حزب مردم دانمارک این مدت را بە دو ٢ سال با امکان اموزش بیکاران تغییر داد، کە کماکان احزاب چپ پشتیبان دولت آن را نادرست دانستە و با آن مخالف اند. پیشنهاد این احزاب و سندیکاها باز پس گرداندن قانون ۴ سال حق بیکاری همراه با تحصیل و بالا بردن توانایی و کیفیت علمی و فنی بیکاران و دیگر اعضای اتحادیەهای صنفی است.
بر پایە قوانین حقوق بیکاری پیشین، شرط برخورداری مجدد از حقوق صندوق پس از اتمام ۴ سال دورە اول حقوق بیکاری، ٢۶ هفتە کار یا آموزش تمام وقت اعضا بە کمک اتحادیە و صندوق بیکاری درمدت ٣ سال اول بیکاری خود بود. این امکان در دوران زمامداری لییرالها و راستها از عضو ستاندە شد. اما پس از بازرفرم دولت کنونی اعضا دو بارە از این حق برخۆردار شدند با این تفاوت کە عضو می بایست بە جای ٢۶ هفتە، ۵٢ هفتە را در کار یا آموزش تمام وقت باشد، کە این خود یکی از چالشهای بزرگ و مطرح در جامعە است. یکی از برایندهای منفی این رفرمها از دست دادن مزایای حقوق بیکاری بیش از ۴۴٠٠٠ نفر بودە است.
تعدیل یا کاهش در کمک هزینەهای اجتماعی
در سال ٢٠١٢ در زمینە رفرمهای مالیاتی و اجتماعی قوانین بستە و محدودی گذراندە شدند. تقریبا از دهە ٩٠ فاصلە میان افزایش سطح درآمدها و کمک هزینەهای اجتماعی فزونی گرفتە و امروز این فاصلە بسیار بیشتر و جبران ناپذیرتر گشتە است. علاوە بر پسرفت کنونی حقوق بیکاری و کمک هزینەهای اجتماعی، برآیند این رشد ناموزون در سال ٢٠٢٣، موجب کاستە شدن مبلغ بیشتری از حقوق هر بیکار در سال بە میزان ١٣٠٠٠کرون شدە کە این مبالغ صرف پرداخت هزینە ٢/٢ ملیارد کرونی آسان کاریها و بخشش های مالیاتی مدیران و قشرهای پر درآمد و مرفە جامعە شدە و خواهد شد.
رفرم در زمینە باز نشستگی پیش از وقت و کار منعطف یا فلکس (کار مطابق با توانایی های محدود جسمی و روحی)
در بهار ٢٠١٢ قوانین بازنشستگی پیش از وقت و کار منعطف نیز دچارمحدودیتها و تغییرات ژرفی گردیدند. اگر شهرداریی ارزیابی کند کە شهروندی توانایی حتی یک ساعت کار در هفتە را دارد، از حق بازنشستگی پیش ازوقت محروم می گردد و یا درخواست بازنشستگی وی را علیرغم ناتوانی و بیماریهای جسمی و روحی بسیار بە سختی می پذیرند.
همگام با این محدودیت، کار منعطف نیز مورد بازنگری و تغییرات سختی قرار گرفت کە تاثیرات منفی و نابازدهی آن بر میزان دستمزدها و وابستگی پذیرش این گونە کارورزان بە بازار کار را دچار محدودیت بسیار جدی و بیشتری نمود.
رفرم در زمینە کنارە گیری تدریجی سالمندان از بازار کار
بر پایە قوانین کار مندرج، سالمندان از سن ۶٢ سالگی می توانستند با حفظ حقوق پیشین تا سن ۶۵ یا بازنشستگی تدریجاً خود را از بازار کار بیرون بکشند، اما دولت ائتلافی نئولیبرال و محافظەکاران در سال ٢٠١١ این سن را از ۶٢ بە ۶۴ سال بالا برد، با این تفاوت کە تنها تا دو سال از حق گرفتن دستمزد کامل برخوردار می شدند.
رفرم در زمینە کمک هزینەهای اجتماعی شهرداریها
با این رفرم جوانان بیکار متشکل نشدە در اتحادیەها و صندوقهای بیکاری با سن کمتر از ٣٠ و بیشتر از ٢٢ کە زیر پوشش مالی کمک هزینەهای شهرداریها هستند، کمکهایشان تقریبا۵٠ درصد کاهش یافت. یعنی بدون احتساب مالیات بە سطح کمک هزینەهای دانشجویی تقلیل پیدا کرد (۶٠٠٠ کرون در ماه پیش از کسر مالیات) با این تفاوت کە دانشجویان می توانند در کنار تحصیل وهمراه با گرفتن کمک هزینە تحصیلی کار نیز بکنند، از بلیتهای ماهانە و ارزان قیمت دانشجویی اتوبوس و راه آهن استفادە کنند و خانە های ارزان دانشجویی را کرایە نمایند و شامل دیگر تخفیفهای دانشجویی می شوند. درصورتی کە این گروه اجتماعی حق برخورداری از این مزایا را نداشتە و اگرهم همسری شاغل داشتە باشند، بە تناسب درآمد وی از کمک هزینەاش کسر میشود. این خود عاملی است کە باعث جدایی های روزافزون و جدا زندگی کردن بیشتر زن و شوهرهای جوان و صدمات روحی بە فرزندان این گروه اجتماعی شدە است.
رفرم درزمینە مرخصی های درمانی همراه با حقوق
در سال ٢٠١٣ دولت کنونی با احزاب راست بە یک توافق عمومی در چارچوب مرخصی های درمانی همراه با حقوق رسیدند. پیشتر کارورزان و شاغلان حق برخورداری از این گونە مرخصیهای استعلاجی و دراز مدت را می توانستند تا ١٢ ماه داشتە باشند. اما با این توافق این مدت بە ۶ ماه کاهش یافت. به این ترتیب امروز ١۴۵٠٠ شاغل با بیماریهای دراز مدت، ٧ ماه کمتر از حق مرخصی های درمانی همراه با حقوق برخوردار اند.