شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۴

شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۴

L'expulsion des demandeurs d'asile afghans de notre pays est inhumaine et contraire à la culture et à la morale iraniennes.
L'Organisation des Fedaians du Peuple d’Iran  (Majoritaire) insiste sur le respect des droits humains universels et met en garde contre la politique décrite et actuellement mise en œuvre d'expulsion de...
۲۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)
میهن‌دوستی جمهوری‌خواهانه یا ملی گرایی؟
مرزی روشن میان وطن‌دوستی جمهوری‌خواهانه و ملی‌گرایی وجود دارد. تجربۀ تاریخی منطقه نشان داده است که بسیاری از کسانی که با شعار استقلال و رهایی ملی به قدرت رسیده‌اند در...
۲۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
وطن‌دوستی به سبک پادگان: وقتی نژادپرستی، نام مستعار "وطن‌پرستی" می‌شود
آهای تو، ای "وطن‌پرستِ" نوکیسه! و موافق اخراج افغان‌ها از ایران! وقتی جمهوری اسلامی با لگد نیم میلیون آدم فقیر و زحمتکش رو از خونه و زندگی‌شون پرت می‌کنه بیرون،...
۲۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!
البته با تمام‌ نقدهایی که می‌توان به مسئلۀ رفراندم در شرایط کنونی داشت، باید گفت طرح آن توسط کسی چون‌ موسوی که سال‌ها خود جزیی از سیستم بوده است می‌تواند...
۲۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
تحلیل هفته: بیانیه موسوی؛ غنی‌سازی و رابطه با امریکا
تحلیل هفته همراه با فرخ نگهدار و گودرز اقتداری؛ در این هفته سه موضوع اصلی بررسی می‌شود: ۱. بیانیه مهندس موسوی درباره ضرورت تغییر رویکرد حاکمیت، آزادی زندانیان سیاسی و...
۲۶ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم...
۲۶ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
با تنش زدائی در منطقه و تعامل خردورزانه با جامعه جهانی، از مشتعل شدن مجدد آتش جنگ جلوگیری کنید
جبهه ملی ایران: جای تاسف بسیار است که کسانی به نام ایرانی و مدعی نجات ایران و رهبری اپوزیسیون، با دولت اسرائیل هماهنگ شده و مشوق این دولت برای حمله...
۲۶ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران

حذف یارانه ها و مسئله اشتغال

تحریمهای بی سابقه ای حلقوم اقتصاد کشور را گرفته و فشار آشکارا در حال افزایش است. در چنین شرایطی، حتی مومنان به معجزات و کرامات "بازار آزاد" امید بستن به بهبود توانمندی اقتصاد ایران را احمقانه می دانند. شاید به همین دلیل است که حتی طرفداران آتشین شوک تراپی هم در اجرای طرح درخشان شان به تردید افتاده اند و...

در تمام دوره موجودیت جمهوری اسلامی، بیکاری یکی از مهم ترین مشکلات اقتصاد ایران بوده و در دامن زدن به بسیاری از مصیبتهای اجتماعی ما نقش تعیین کننده ای داشته است. اما اکنون با طرح دولت برای “هدفمند کردن یارانه ها” بیکاری می تواند به مصیبت بزرگ تری تبدیل شود. البته احمدی نژاد که در دروغ پراکنی عامدانه از گوبلز پیشی گرفته، درست وارونه این حقیقت را تبلیغ می کند و مدعی است که سه سال بعد از اجرای این طرح از بیکاری و فقر در ایران اثری نخواهد ماند! ولی اندکی تأمل در بدیهی ترین واقعیتهای اقتصادی کشور جای تردیدی باقی نمی گذارد که خودِ همین طرح در گستراندن دامنه بیکاری اثرات فاجعه باری خواهد داشت.

قبل از هر چیز باید توجه داشت که حتی اگر هیچ مشکل اقتصادی دیگری پیش نیاید، مسأله اشتغال مفید جوانان در دو دهۀ پیش رو مهم ترین مشکل اقتصادی کشور ما خواهد بود. فراموش نباید کرد که افزایش جهشی نرخ تولد در دهه اول حیات جمهوری اسلامی ( مخصوصاً در فاصله ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۴ ) ترکیب جمعیتی کشور ما را تغییر داد و کودکان آن دوره اکنون وارد بازار کار شده اند. طبق اسناد مرکز آمار ایران ( در سال ۱۳۸۵ ) گروه های سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله ها ۳۵ در صد کل جمعیت کشور را تشکیل می دادند. در چهار – پنج سال گذشته نه تنها فرصتهای اشتغال افزایش نیاقته، بلکه وضع عمومی اقتصاد بیش از پیش خراب تر شده است. اقداماتی که دولت احمدی نژاد ظاهراً برای ایجاد اشتغال به راه انداخت، نتایج کاملاً معکوسی به بار آورد. مثلاً پر سروصداترین آنها “طرح بنگاه های زود بازده” بود که ضربه بزرگی به اقتصاد وارد آورد و سیستم بانکی کشور را عملاً فلج کرد. زیرا احمدی نژاد درست با همین شعارهای عوام فریبانۀ “عدالت خواهی” که در مورد “طرح هدفمند کردن یارانه ها” راه انداخته، بانکها را وادار کرد با نرخ بهره بسیار پائین به “طرح بنگاه های زود بازده” وام بدهند. اما در حقیقت این طرحی بود برای تزریق پول به وابستگانِ به اصطلاح “سپاه و جهاد و نهاد”. بنابراین به طور طبیعی، بخش اعظم وامها به جیب کسانی سرازیر شد که نه قرار بود “بنگاه های زود بازده” راه بیندازند و نه بدهیهای شان را به سیستم بانکی پس بدهند. طبق گفته احمد توکلی که رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است، ۴۶ در صد این طرحها اصلاً اجرا نشدند! و فراتر از این، ( به قول احمد سیف ) حدود ۵۰ در صد کل وامهای دوره احمدی نژاد به جیب فقط ۱۶۸ نفر سرازیر شد که جمعاً ۱۷ هزار میلیارد تومان دریافت کردند، یعنی به طور متوسط، هریک ۱۰۱ میلیارد تومان ! و ۹۰ در صد وامها به پروژه هایی داده شده که سرانجام شان معلوم نیست. در نتیجۀ این نوع وامها بود که سیستم بانکی کشور به ورشکستگی کشانده شد و اکنون با کوهی از “مطالبات معوق” یا طلبهای غیر قابل وصول روبروست که حجم آنها ( بسته به روایتهای متناقض بانک مرکزی ) بین ۳۸ تا ۴۵ میلیارد دلار در نوسان است. کاملاً روشن است که این سیستم بانکی با این مشکل غیر قابل حل، دیگر قادر نیست حتی به حیاتی ترین نیازهای بنگاه های تولیدی کشور پاسخ بدهد. در چنین شرایطی، اقتصاد ایران که اکنون در باتلاق یک رکودِ تورمی فلج کننده دست و پا می زند، نه تنها قادر به ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای پاسخ گویی به نیازهای نیروی کار جوان کشور نیست، بلکه نمی تواند حتی امکانات اشتغال موجود را حفظ کند. بیکارسازیهای عظیم دوره دو ساله اخیر بهترین شاهد از بین رفتن امکانات اشتغال موجود در کشور ماست. یکی از نتایج وحشتناک ناتوانی اقتصاد ایران در ایجاد فرصتهای جدید اشتغال، فرار نیروی کارجوان و تحصیل کرده ما به خارج از کشور است. به گزارش صندوق بین المللی پول، ایران به لحاظ “فرار مغزها” در میان کشورهای در حال توسعه در رتبه اول قرار دارد و سالانه حدود ۱۵۰ هزار نفر از تحصیل کرده ها کشور را ترک می کنند. و بنا به یک محاسبه، این گریز بزرگ، سالانه حدود ۴۰ میلیارد دلار به اقتصاد کشور ضربه می زند. در یک کلام، کشور ما حتی بدون هدفمند سازی یارانه ها هم اکنون با مشکل بزرگ و خُرد کننده ناتوانی در ایجاد فرصتهای جدید اشتغال روبروست.

حال اگر اثرات طرح هدفمند سازی یارانه ها را بر مشکلات کنونی اشتغال اضافه کنیم، بهتر می توانیم ابعاد فاجعه ای را که در شُرف وقوع است، دریابیم. تردیدی نیست که این طرح با گران تر کردن هزینه های لازم در صنعت و کشاورزی و حمل و نقل، بنگاه های اقتصادی موجود را آسیب پذیرتر خواهد ساخت. و تردیدی نیست که بنگاه های اقتصادی (چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی و شبه دولتی ) حتی اگر ورشکست هم نشوند، از طرق مختلف سعی خواهند کرد این افزایش هزینه ها را به مصرف کننده و به نیروی کار شاغل منتقل کنند. آنی ترین و قطعی ترین نتیجه این انتقال، مخصوصاً در کشوری که نیروی کار سازمان یافته تحمل نمی شود و نزدیک به ۸۰ در صد کارگران با قراردادهای موقتی و سفید امضاء کار می کنند، این خواهد بود که اولاً دستمزدهای واقعی کاهش یابند، ثانیاً به عقب انداختن پرداخت دستمزدها حتی از آنچه اکنون هست، بیشتر بشود، ثالثاً بخشی از نیروی کار اخراج شود و عملاً ساعات کار و شدت کار پرسنل باقی مانده افزایش یابد. البته “دولت مهرپرور” ممکن است ادعا کند که از منافع کارگران دفاع خواهد کرد و نخواهد گذاشت چنین وضعی پیش بیاید. اما می دانیم که همین “دولت مهر پرور” ادعا می کند که در پی کارآمد کردن بنگاه های اقتصادی است و می خواهد آنها روی پای خودشان بیایستند و قدرت رقابتی بهتری داشته باشند. و همچنین می دانیم که همین “دولت مهرپرور” در بی دفاع کردن کارگران در مقابل کارفرمایان آشکارا خشن تر از دولتهای پیشین عمل کرده است. و بعلاوه دست اش در دست کسانی است که بخش اعظم (لااقل) اقتصاد دولتی و شبه دولتی کشور را در کنترل دارند. پس دلیلی ندارد اینها که در مقابل اعتصاب بازاریان حتی دو روز هم مقاومت نکردند، ولی در سرکوب حرکتهای کارگران برای وصول دستمزدهای ماهها عقب افتاده شان حتی یک لحظه تردید نکرده اند، پس از این طور دیگری عمل کنند.

البته آنها می گویند با اجرای طرح “هدفمند کردن یارانه ها”، به فاصله چند ماه اقتصاد ایران وضع بهتری پیدا خواهد کرد. اما این هم یک دروغ گوبلزی است. فراموش نباید کرد که اجرای این طرح را می خواهند در شرایطی پیش ببرند که تحریمهای بی سابقه ای حلقوم اقتصاد کشور را گرفته و فشار آشکارا در حال افزایش است. در چنین شرایطی، حتی مومنان به معجزات و کرامات “بازار آزاد” امید بستن به بهبود توانمندی اقتصاد ایران را احمقانه می دانند. شاید به همین دلیل است که حتی طرفداران آتشین شوک تراپی هم در اجرای طرح درخشان شان به تردید افتاده اند و اجرای آن را بی سروصدا مدام عقب می اندازند.

تاریخ انتشار : ۹ مهر, ۱۳۸۹ ۷:۲۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!

در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هم‌اینک نیز با توجه به روبه‌رو شدن کشور با یک تجاوز نظامی می‌توان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، می‌توانند در پایداری خواست‌های مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!

در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بوده‌ایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هم‌اینک نیز با توجه به روبه‌رو شدن کشور با یک تجاوز نظامی می‌توان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، می‌توانند در پایداری خواست‌های مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

L’expulsion des demandeurs d’asile afghans de notre pays est inhumaine et contraire à la culture et à la morale iraniennes.

میهن‌دوستی جمهوری‌خواهانه یا ملی گرایی؟

وطن‌دوستی به سبک پادگان: وقتی نژادپرستی، نام مستعار “وطن‌پرستی” می‌شود

هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!

تحلیل هفته: بیانیه موسوی؛ غنی‌سازی و رابطه با امریکا

میرحسین موسوی و تحول‌طلبی در راه تأمین حق حاکمیت مردم!