خطر ایران برای آمریکا نه بمب اتمی، نه اسلحه کشتار جمعی و نه کمک به تروریسم بلکه خطر اصلی که آمریکا را نگران کرده است، تصمیم ایران مبنی بر تبدیل دلار با یورو در مبادلات نفتی خود در بازار بین المللی است . این تصمیم دولت ایران بمثابه جنگ اقتصادی بر علیه آمریکاست زیرا سود شرکتهای نفتی و غیر نفتی آمریکا را بسیار کاهش داده بطوریکه موجب ورشکستگی بسیاری از این شرکتها خواهد گردید.
در ماه ژوئن سال ۲۰۰۴، ایران تمایل خودرا مبنی بر استفاده از یورو بجای دلار ابراز داشت و این تمایل موجب خوشحالی و رضایت بسیاری کشورها در جهان شد. رسانه های ایران شروع برنامه تازه مبادله را از اوائل سال ۲۰۰۶ اعلام داشته اند. با شروع این برنامه رقابتهای سختی میان شرکتهای نفتی آمریکا و انگلیس با بازار نفتی ایران نیز آغاز خواهد شد. هم اکنون اغلب کشورهای جهان که مبادلات نفتی خود را بصورت دلاری انجام میدهند مجبورند که رابطه اقتصادی خود را با دلار آمریکا حفظ نموده و هم ضرر و زیانهای آنرا نیز بپذیرند و در حقیقت ولو بطور ناخواسته موجب تقویت اقتصاد آمریکا گردند، اما با شروع مبادلات با یورو بتوسط ایران در مبادلات نفتی بسیار کشورهای انتخاب دیگری نیز برای مبادله بدست خواهند آورد. ما در اواخر سال ۲۰۰۵ و اوائل ۲۰۰۶ نتایج آشکار این سیاست اقتصادی تازه دولت ایران را در صحنه جهانی شاهد خواهیم بود. همه کشورها و شرکتهای خریدار نفت دو راه در برابر خود خواهند داشت، خرید نفت از شرکتهای آمریکائی و انگلیسی بقیمت بشکه ای ۵۷ دلار یا خرید از بازار بورس ایران بقیمت ۳۷ یورو. این شروع کار اقتصادی دولت ایران موجب تقلیل عمده مبادلات نفتی شرکتهای آمریکا و انگلستان خواهد شد. زیرا این دو شرکت مبادلات خود را با دلار انجام میدهند.
بسیاری کشورها و شرکتها خواستار آنند تا مبادله نفتی خود را از حیطه دلار خارج کنند . اما توانائی آن را ندارند، زیرا باتضعیف هر روزه دلار زیانهای عظیمی متوجه آنان میگردد. در سالهای اخیر بویژه با روی آوردن اقتصاد آمریکا به نظامی گری و تولیدات عمده در این زمینه، تولید کالاهای محلی به خارج از مرزهای آمریکا انتقال یافته که در نتیجه موجب ضعف دلار شده است. بر عکس در اروپا دولتها از تقویت یورو پشتیبانی نموده و کوشش فراوانی بکار میبرند تا تولیدات محلی را گسترش دهند. بهمین مناسبت اعتبار جهانی یورو نیز بالا رفته و هم اکنون بسیاری شرکتهای بین الملللی ولو بطور محدود از یورو استفاده میکنند که موجب تضعیف بیشتر دلار میشود. همگان شاهدند که از نوامبر سال گذشته قدرت خرید دلار کاهش یافته و هم اکنون یورو مساوی با ۳۴/۱ در برابر دلار است . دلار همچنین در برابر ارزهای دیگر همچون پِن ژاپن و لیره انگلستان نیز عقب نشینی داشته است . گزارشهای معتبراقتصادی سال گذشته در جهان از سقوط سریع اقتصاد آمریکا خبر دادند. هم اکنون دولت آمریکا با داشتن ۹/۶۶۵ بلیون دلار کسری بودجه روبروست. این وضعیت آمریکا موجب اضطراب بانکهای بین المللی شده و آنان در این زمینه به دولت آمریکا هشدار داده اند.
در سال ۲۰۰۰ دولت عراق نیز این برنامه را با جرا در آورد، در ابتدا بسیاری کشورها این عمل دولت عراق را زیانبار دانسته و بآن با دید تردید نگریستند. با گذشت زمانی چند و قدرت یافتی یورو در عرصه بین المللی درستی کار دولت عراق آشکار گردید، دولت عراق نیز که در ابتدا دچار زیانهای مالی شده بودند توانست جبران مافات کند. ار آن پس بسیاری کشورها و شرکتها استفاده از یورو را در دستور کارخود قرار دادند و دولت آمریکا در آن زمان متوجه شد که زیانهای بزرگی متوجه اقتصاد آمریکا گردیده است . یکی از اهداف آمریکا در حمله به عراق نیز تغییر مجدد یورو به دلار در مبادلات نفتی عراق بود که در همان روزهای اول اشغال بتوسط یال بریمر بتصویب رسید.
بعلت اصرار ایران برای مبادله نفتی با یورو در بازار جهانی، کشورهای زیادی در جهان تشویق به دنباله روی از ایران شده اند. هم اکنون بعضی کشورهای آمریکای لاتین، روسیه بسیار کمپانیهای بزرگ در عربستان راه ایران را دنبال کرده اند، بویژه در مورد عربستان باید گفت که شرکتهای سرمایه گذاری در این کشور برنامه های خود را در رابطه با مبادلات یورو گسترش داده اند.
تبلیغات گسترده دولت آمریکا را بر علیه ایران مبنی بر ساختن سلاح کشتار جمعی، تروریسم و دخالت در لبنان را باید بیشتر در این رابطه ارزیابی نمود. هم اکنون این سئوال مطرح می شود که آیا آمریکا در مقابل ایران چه خواهد کرد؟
آیا همچون عراق به اشغال نظامی دست خواهد زد و یا راه دیگری در پیش خواهد گرفت؟
باید گفت که آمریکا آنچنان در باتلاق عراق گرفتار آمده که امکان درگیری نظامی با ایران را نخواهد داشت و در ضمن جامعه بین المللی نیز کاملاً مخالف جنگ بر علیه ایران است و حتی بسیاری کشورهای موتلفه با آمریکا نیز امروز مجبور شده تا نیروهای خود را از عراق فرا خوانند. دیگر اینکه ایران از عراق بسیار نیرومند تر است . ایران دارای پایگاههای موشکی در جزایر سه گانه و بر تنگه هرمز و دریای عمان مسلط است . حمله ایران به کشتیها در تنگه هرمز موجب بحران انرژی در سراسر جهان خواهد شد و قمیت نفت را تا بشکه ای یکصد دلار بالا خواهد برد. از سوی دیگر آمریکا نخواهد توانست بمانند سالهای ۱۹۵۳ ایران را به هرج و مرج بکشاند و باعث سقوط دولت گردد. در سال ۱۹۵۳ آمریکا و انگلستان با راه اندازی دسته های شورشی و صرف ملیونها دلار موجب سقوط حکومت دموکراتیک دکتر محمد مصدق گردیدند. امروز ملت ایران علیرغم مخالفتشان با استبداد مذهبی اما حیله های آمریکا را نیز میدانند بویژه که جنایتهای آمریکا در افغانستان و عراق را شاهد بوده اند.
تنها راه باقیمانده برای آمریکا وادار نمودن اسرائیل برای حمله به تأسیسات اتمی در ایران است و اسرائیل نیز آمادگی خود را ابراز داشته و انچنان که شایع نموده اند اسرائیل در ماه ژوئن امسال به ایران حمله خواهدکرد. اسرائیل از اتمی شدن ایران وحشت دارد، با اتمی شدن ایران برنامه های توسعه طلبانه اسرائیل در منطقه با مانع بزرگی روبر خواهد شد که در آنصورت دولت اسرائیل مجبور است بلحاظ سیاسی امتیازات سنگینی را برای بقاء خود در منطقه بپردازد که به ملیاردها دلار خواهد رسید.
دولت ایران سرمایه عظیمی را برای برنامه انرژی اتمی خود بمصرف رسانیده و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست آن را متوقف کند. ایران در برابر هر گونه تهاجم اسرائیل به تأسیسات اتمی خود سکوت نخواهد کرد. پاسخ ایران به اسرائیل بسیار دردناک خواهد بود. این پاسخ شامل بهم ریختگی کل منطقه یعنی اسرائیل، کشورهای خلیج ، عراق و افغانستان خواهد بود.
