دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۱۸

دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۱۸

"ما چهره واقعی شهر هستیم"
فراموش نکنید، آقای مرتس، که بیشتر مهاجرانی که امروز در آلمان زندگی می‌کنند، داوطلبانه کشور خود را ترک نکرده‌اند؛ آنان قربانی جنگ‌ها، تخریب و سیاست‌هایی هستند که غرب در کشورهایشان...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم
شهناز قراگزلو: نظام بانکی ایران، آن‌گونه که باید، دیگر در خدمت تولید و اشتغال نیست؛ بلکه به ابزاری در خدمت الیگارشی مالی و سیاسی بدل شده است. در چنین ساختاری،...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
راه اندازی اکانت‌های جعلی فارسی برای برجسته‌سازی رضا پهلوی!
بهرام رحمانی: یافته‌های نشریه اسرائيلی «هاآرتص» و مرکز تحقیقات«مارکر» نشان می‌دهد بخشی از حمایت‌های مطرح شده از رضا پهلوی در شبکه‌های اجتماعی ساختگی بوده و شبکه‌ای از حساب‌های جعلی فارسی‌زبان...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
آن نجار پیر
در همان عوالم کودکی شنیده بودم از بزرگ‌ترها که تابوت را برای آدم‌های ناصبور می‌سازند! و در قبرستان دیده بودم که پارچه سیاهی روی آن می‌کشند و اینگونه بود که...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دعوت به شرکت در سمينار سيزدهم اتاق فکر چپ سبز | کمال اطهاری؛ اقتصاددان و پژوهشگر توسعه
دعوت به شرکت در سمينار سيزدهم اتاق فکر چپ سبز | کمال اطهاری؛ اقتصاددان و پژوهشگر توسعه سمينار سيزدهم اتاق فکر چپ سبز؛ دولت دموکراتیک توسعه‌بخش، به‌مثابه گام آغازین انکشاف...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
پایان انحصار، آغاز سیاست نو
علی جنوبی: اگر قرار است ایران از تاریکی بیرون آید، راهی جز عبور از منطق حذف وجود ندارد.قدرت باید از چنگ انحصار رها شود و به دست نهادهای پاسخ‌گو و...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی
صلح بدون نقد امپریالیسم، صلح نیست
مهرزاد وطن‌آبادی: رفیق فرخ می‌گوید «طرح دو کشوری» راه نجات است، اما نمی‌پرسد کدام نیرو باید آن را تحقق بخشد. دولت‌های عربی که با اسرائیل پیمان امنیتی بسته‌اند؟ یا حاکمیت...
۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی

دریافتی های چند صد میلیونی و پرداختهای پیمانی و موقت هفتصدهزارتومانی موقت

شرایط همه گیرشدن فاصله موجود میان ثروتمندترینان و تهیدست ترینان که هم اکنون سرعتی شگفت انگیز دارد نمی تواند تا ابد بی پاسخ و به اقشار و طبقات کنونی جامعه محدود بماند و حاصل آن تداوم و گسترش همه جانبه تضاد طبقاتی در هر کشور، به ویژه در کشور ما و در سراسر خواهد بود که در این مطلب به شرح آن پرداختم.

زمانهایی که سخن از بودجه¬ی نفتی ۷۰۰میلیارد دلاری و بدهیهای دو میلیارد یورویی در میان بود و برخی دولتمردان بلندپایه خواستار کش ندادن موضوع می شدند، و به تازگی نیز یکی از دولتمردان بلندپایه درعرصه¬ی قضا ازتعقیب قضایی رسانه¬هایی که ارقام نجومی به غارت رفته از” بیت المال” (تأکید از نگارنده است) را افشاکنند، سخن¬می¬گفت، سران حکومتی، از جمله شخص روحانی و معاون اولش از پیگیری اختلاسها سخن به میان می آوردند که هرگز نتیجه ای ازاین سخنان حاصل نشد و تکلیف پرونده ی مرتضوی و دیگرانی از این دست، همچون بابک زنجانی و جریان استرداد شریک ترکیه ای او، رضا ضراب، و نیز معاونان احمدی نژاد و دیگران، به بوته ی فراموشی سپرده شده است؛ مگر زمانی که سخنی از ضرورت اعدام یا پیشگیری از اعدام بابک زنجانی که خود داستانی مخصوص به خود دارد، و از این سخنان اهداف متضاد به خاموشی سپردن محتویات پرونده ی او و شریکانش یا افشا و پیگیری آنها پی گرفته می شود به میان¬می¬آید، یا ممنوع الخروجی معاونان احمد نژاد یا صدور احکام حبس کوتاه مدت برای آنان و جریان تجدید نظر در پرونده شان و سرانجام نیز مسکوت ماندن محاکمه ی آنان مدتی ورد زبانها می گردد، و سپس به فراموشی سپرده می شود؛ اما اکنون سخنی دیگر در میان¬ است و آن نیز صدور فیشهای چند صد میلیونی حقوق و مزایا برای برخی از دولتمردان، بانکداران، گردانندگان نهادهای وابسته به دولت و برخی کارکنان بلندپایه ی دولتی و…است. و اکنون که پای فیشهای کلان صادرشده برای برخی از وابستگان به نهادهای حکومتی و صدور احکام مدیریتی برای نزدیکان روحانی، رئیس جمهور، به میان آمده است، دیگر آن سخنان سابق در میان نیست و کسی امر به کش¬ندادن پرونده¬ها نمی کند، بلکه درهرجا سخن ازاین مدل جدید اختلاس است، و برخی از دولتمردان بلندپایه نیز سخن از ضرورت افشای آنها می¬گویند. امروز مردم ایران شاهد این¬اند که آقای احمدی نژاد که زمانی رئیس جمهور محبوب آقایان بود و بعد از کنار رفتن از منصب ریاست جمهوری همه¬جا سخن از نامعلوم ¬بودن چگونگی هزینه شدن کلانترین بودجه¬ی نفتی کشور در طول عمر صنعت نفت ایران، و پاسخگو نبودن اودر-قبال آن در میان¬است در اجتماعات بسیار حضور می یابد و چنین به¬نظرمی¬رسد که او خود را برای برگشت به مسند ریاست جمهوری در انتخابات سال ۹۶ آماده¬می¬کند¬.
آقای روحانی، رئیس جمهور، هنگامی که به این مقام برگزیده¬شد پیوسته از ضرورت بازگشت سپاه به پادگانها و پی-گرفتن وظیفه¬ی آنها در پاسداری ازانقلاب و کشور می¬گفت؛ اما روند تشکیل سرمای¬ها¬ی شبه¬دولتی و قدرت¬گرفتن آن، موضوع دخالت ۳۸درصدی سپاه درکل اقتصاد ایران را که همراه با سایر سرمایه های شبه دولتی، از جمله سرمایه¬ی نهادهای وابسته به دولت، افزون بر۶۰ درصد اقتصاد کشور را دربرمی¬گیرد، این گونه سخنان آقای رئیس جمهور را نیز به طاق نسیان سپرده است؛ و خامی¬است اگر چنین فرض کنیم که آن بخش از سپاه و نهادهای وابسته به دولت که در سالهای پس از انقلاب، به ویژه در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، بارشان را بسته¬اند به همین راحتی که آقای روحانی و برخی اعضای کابینه¬اش می¬گویند، همه¬ی این منافع و سرمایه ها را رها خواهند کرد و به پادگانها و مراکز دیگر خود بازخواهند-گشت. به¬هرحال، اینان به شکلی دستمزد نگهبانی از مراجع دولتی و حفظ دولت جمهوری اسلامی را از رئیس جمهوری محبوب دولتمردان آن دریافت¬کرده¬اند و به این راحتی که آقای روحانی فکرمی¬کند از منافع بیکرانشان نخواهند¬گذشت.
جالب این است که این بار رقمهای افشای فیشهای پرداخت حقوق و مزایای کلان به¬طورعمده به جناحی دولتی مربوط-است که زمانی سنگ پیگیری و احقاق حقوق مردم را به¬ سینه¬ می¬زد. حقوقهای دهها میلیون تومانی و دریافتی¬ها و وامهای کم¬بهره¬ی صدها میلیون تومانی برخی ازنزدیکان حسن روحانی، ازجمله صفدر حسینی، وزیر کارو تعاون و رفاه احتماعی و وزیر اقتصاد و دارایی کابینه¬ی خاتمی و رئیس صندوق توسعه¬ی¬ ملی، پس از شروع ریاست جمهوری روحانی، علی رستگارِ سرخه، مدیرعامل پیشین بانک ملت که پس از افشای فیش حقوقی، و میزان دریافتی یک میلیارد و ۲۰۰ ملیون تومانیش از دو مؤسسه¬ی خارجی، ازکار¬برکنار و بازداشت¬شد و دهها دولتمرد و مدیران بانکها و نهادهای دولتی و وابسته دیگر این روزها برسرزبانهاست. هرچند اقلامی که در گزارشها آمده¬است در مقابل اختلاسها و ناپاسخگویی¬های زمان تصدی احمدی نژاد اقلامی ناچیز به¬ حساب می¬آید، اما افشای این حقوقها و دریافتی¬ها و وامهای کلان کم¬بهره بدین سبب از اهمیت برخوردار¬است که در شرایط کنونی به صورت هنجار درآمده¬است. بازداشت و برکناری دهها مدیر بلندپایه در نهادهای دولتی و وابسته به دلیل این برداشت¬های کلان که خود از سویی نمایشگر گسترش شکاف میان دولتمردان، و دامی است که دولتمردان جناح راست برای برگرفتن پیرامونیان روحانی و کسانی از جناح مخالف خود و دور کردن او از مسند ریاست جمهوری گسترده¬اند، و از سوی دیگر تفاوت چشمگیر، حتی چند صد¬ برابری، میان زحمتکشان وصاحبان ثروت در میان مدیران بلندپایه را نشان¬می¬دهد.
تفاوت عمده در اینجا تفاوت میان میزان ثروت¬اندوزی و آسیب¬رساندن دولتمردان و پیرامونیان رانتخوارشان به “¬بیت-المال مسلمین” نیست، بلکه تفاوت میان میزان انباشت دم افزون سرمایه¬ی ثروتمندان انحصارگر و تهیدست¬ترشدن تهیدستان جامعه¬ی ماست که همه¬روزه با تغییراتی که در قانون کار پدید¬می¬آید و پیمانی و موقت کردن استخدامها گسترده¬تر نیز می-شود. 
فاصله¬ی چندصد برابری میان دریافتی¬های صدهامیلیونی برخی پزشکان، مدیران ارشد بانکی، مدیران برخی نهادها ی دولتی و وابسته، نظامیان بلندپایه، قاضیان وبلندپایگان قضایی، ونیز خصوصی سازی، بخوان “شبه دولتی سازِی” نهادهای دولتی و… حقوق و دستمزدهای ناچیز کارکنان پیمانی و استخدام شدگان با حداقل حقوق درجامعه ی ایران، از جمله کارگران صنعتی و کشاورزی، کارکنان بخش خدمات نهادها و بیمارستانها، کارکنان دونپایه ی بانکها، شرکتها، و بخشهای خدماتی حمل و نقل و… را بیش از هر زمان در طول تاریخ هزاران ساله¬ی کشورمان دستخوش ژرفش و گسترش فاصله¬ی طبقاتی کرده¬است؛ فاصله¬ای که کابینه¬ی آقای روحانی، و کل دولت جمهوری اسلامی، به هیچ روتوان رودر¬رویی با آن را ندارد. در این زمینه کافی است که ازحد اقل دستمزد یک سوم خط فقرکارگران صنعتی و خدماتی، اختیار اخراج از کارِ کارگران به دستِ کارفرمایان، افزایش آهنگ بیکاری به ۱۱ درصد، پرداخت¬نکردن حقوقهای ناچیزکارگران به مدتهای طولانی یک سال و گاه بیشتر، و جلوگیری از هرگونه اعتراض آنان، درمقایسه با فیشهای چند صد میلیونی که برای مدیران و گردانندگان نهادهای پیشگفته صادرمی¬شود یاد¬کنیم. آنچه در معدن “طلا”ی آق¬دره با کارگران کردند، تعدیل جمعی از آنان با نزدیک به یک سال پرداخت نکردن حقوق شاغلان وتعدیل شدگان، و به¬شلاق¬بستن گروهی از آنان و محبوس ساختن چند تن، نمونه ای آشکار و پر بازتاب از آن چیزی است که بر طبقه¬ی کارگر ایران روا می دارند. به چند دلیل آقای روحانی و کابینه¬اش توان رودررویی با وضع فاجعه¬باراقتصادی کنونی حاکم برکشور را ندارند: ۱. آقای روحانی و هر رئیس جمهوری دیگر که در چارچوب نظامات کنونی ایران بر سر کار بیاید در نهایت، بنا به گفته¬ی آقای خاتمی، رئیس جمهوری اسبق، تدارکاتچی¬ای بیش نیست و به همین سبب است که وعده¬های آقای روحانی، رئیس جمهوری کنونی، در زمان ورودش به ریاست قوه¬ی مجریه¬ی ایران، تاکنون ثمری جز وخیمتر¬شدن اوضاع نداشته¬است، هرچند که امضای توافقنامه¬ی برجام که اکنون او در اجرای آن نیز نقشی چشمگیر ندارد و نمی تواند داشته باشد، و از پیش در زمان حکومت احمدی نژاد نیز تدارک آن دیده¬شده-بود می¬توانست نقشی ارزنده در سرنوشت کشورمان ایفا¬کند. اینک اجرای این قطعنامه نیز، ازهردوسو، با موانعی بزرگ رودررو¬شده¬است. ۲. آقای روحانی خود نیز نتوانست سلامت مالی و اقتصادی پیرامونیانش را حفظ¬کند، و در مقابله با جناح مخالف، به¬سان نقطه¬ی قوت کابینه¬ی خود، به مردم ایران و جهان بشناساند. ۳. آقای روحانی با لحنی آشکارتر ازسلف خود به طرح ضرورت خصوصی¬سازی، بازهم بخوان “شبه¬دولتی¬سازی” سرمایه¬های دولتی می¬پردازد و دلیل بارز آن همانا سخنان او و حضورش در گشایش آخرین فازهای برگشوده¬ی پروژه¬های پارس جنوبی در عسلویه در یکی ¬دو سال گذشته بود. این¬گونه برنامه¬ها به چند هدف انجام¬می¬پذیرد که ازجمله می توان نکته¬های درپی¬آمده را برشمرد: ۱. ورشکستگی دولت ایران به دلیل تحریمها و شرایط دشوار اقتصادی پیشا برجام که هنوزهم به شکلهایی متفاوت با پیش ادامه دارد، و احساس ضرورت رهانیدن خود از پیامدهای آن، ۲. همراهی، حتی اگرهم شده اسمی با سردمداران نولیبرالیسم جهانی و نهادهای مالی و بانکیشان، تقویت احتمالی پیامدهای برجام درعرصه¬ی اقتصادی که به سبب تداوم تحریمهای نامرتبط با برجام، و نبود رابطه¬ی متعارف با بانکها در سطح جهانی و نبود امکان معاملات دلاری با کشورهای خارجی، نشانه¬ای قوی از¬ آن به ¬چشم¬ نمی¬خورد. ۳. گرایش پوپولیستی به دورشدن از نفی زبانی نولیبرالیسم و تمایل پیشین به رابطه¬ی همه جانبه با کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای شرقی و نزدیک شدن آشکار با نهادهای مالی نولیبرال و قدرتهای بزرگ غربی که این گرایش نیز هم اکنون با بروز موانع دوسویه، هم به کوشش جناح افراطی داخلی و هم با امکان فاصله گرفتن نامزدهای دمکرات و جمهوریخو.اه ریاست جمهوری ایالات متحد آمریکا از سیاستهای اوباما درقبال ایران، می¬توان گفت با دشواری رودررو-شده¬است. دلیل اینکه گفتم آقای روحانی سیاست ” شبه¬دولتی سازی” را ترویج¬می¬کند روشن¬است. سرمایه¬های بزرگ یا زمان انقلاب ناتمام ملی شدند، یا اینکه به خارج انتقال¬یافتند. سرمایه¬های متوسط و کوچک نیز که می¬توانند در پویش ملی- دمکراتیک همراه کارگران و زحمتکشان باشند، در شرایط اقتصادی کنونی ورشکسته¬شده، و از صحنه کنار رفته اند یا رو به ورشکستگی و از صحنه خارج شدن دارند. از¬سوی دیگر، در شرایط کنونی بخشی عمده از بودجه¬ی کشوردر اختیارنهاد¬های شبه دولتی و وابسته به دولت و نظامیان قرارمی¬گیرد که سهمی از آن به مصرف گسترش طرحهای تسلیحات و کمک به همراهان منطقه¬ای در شرایط بغرنج کنونی و گسترش حضور تروریستها درآن قرارمی¬گیرد و سهمی دیگر ازآن نیز به جیب خود آقایان مدیران این نهادها وپیرامونیانمشان سرازیرمی¬شود و زمینه را برای خرید نهادهای اقتصادی دولتی به بهای اندک و افزایش فاصله¬ی ثروتمندترینان و تهیدست ترینان فراهم¬می¬کند. خوب، آقایان هم به همین دلایل کار پاسداری از خیابانها را، به همراه پاسداری از مرزها، به خوبی انجام¬داه¬اند ومی¬دهند و به¬واقع از موجودیت خود و منافعشان که بدون این پاسداری اثری از آن برجانمی¬ماند دفاع¬می¬کنند. 
بدین سبب است که می توان نولیبرال سازی و “شبه¬خصوصی¬سازی” را، به شرط امکانپذیربودن آن، جزء جدایی¬ناپذیر موجودیت دولت ایران در شرایط کنونی به¬حساب¬آورد.
کوتاه سخن، شرایط همه¬گیرشدن فاصله¬ی موجود میان ثروتمندترینان و تهیدست¬ترینان که هم اکنون سرعتی شگفت¬انگیز دارد نمی¬تواند تا ابد بی¬پاسخ و به اقشار و طبقات کنونی جامعه محدود بماند وحاصل آن تداوم و گسترش همه جانبه¬ی تضاد طبقاتی درهرکشور ، به ویژه در کشور ما ودر سراسر خواهد بود که در این مطلب به شرح آن پرداختم و این تضاد از یک سو به فاصله¬ی گسترنده میان لایه¬های انحصاری سرمایه¬داری و لایه¬های میانی و پایینی آن، و فقیرترشدن فزاینده¬ی گروه دوم، وفقیرترشدن دم افزون اعضای این گروه، و از سوی دیگر به افزایش فاصله¬ی طبقاتی هرچه بیشتر میان همه¬ی ثروتمندان و همه¬ی فرودستان، از جمله در صفوف اقشار نظامی- امنیتی و انتظامی گونه گون که شمارهای بزرگ ملیونی در ایران و جهان دارند دامن¬خواهد¬زد که در بطن خود تضاد میان فرادستان و فرودستان درهر دو مقیاس پیشگفته را خواهد پرورد که تنها یکی از سه راه را در پیش رو دارد: انقلاب جهانی زحمتکشان، تعدیل خودخواسته و خودآگاهانه¬ی فاصله¬ی نجومی میان فقر و ثروت برای پیشگیری از آن، یا افزایش هزینه¬های نظامی و انتظامی که به تهی¬شدن خرانه¬ی نولیبرالیسم جهانی و کشوری دامن¬می¬زند و سرانجام گسترش نارضایی¬ها اعتراضات و تحولات نوپدید را ازپی¬می¬آورد.

تاریخ انتشار : ۳ مرداد, ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم

شهناز قراگزلو: نظام بانکی ایران، آن‌گونه که باید، دیگر در خدمت تولید و اشتغال نیست؛ بلکه به ابزاری در خدمت الیگارشی مالی و سیاسی بدل شده است. در چنین ساختاری، بانک‌ها نه واسطه‌های توسعه اقتصادی، بلکه ماشین‌های بازتوزیع رانت‌اند. بخش قابل‌توجهی از تسهیلات بانکی به جای حمایت از کارآفرینان و تولیدکنندگان واقعی، به شرکت‌های صوری یا پروژه‌های تجملی با مالکیت‌های پنهان اختصاص یافته است

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

“ما چهره واقعی شهر هستیم”

ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم

راه اندازی اکانت‌های جعلی فارسی برای برجسته‌سازی رضا پهلوی!

آن نجار پیر

دعوت به شرکت در سمینار سیزدهم اتاق فکر چپ سبز | کمال اطهاری؛ اقتصاددان و پژوهشگر توسعه

پایان انحصار، آغاز سیاست نو