بدنبال تحصن هائی که با شرکت پرستاران و سه سازمان پرستاری در شهرهای تهران و شیراز بعنوان اعتراض به عدم رسیدگی دولت و کارفرمایان بخش درمان و بهداشت به مطالباتشان برگزار شد، آنان دوباره در روز یکشنبه ۲۵ دیماه همزمان با حضور رئیس جمهور در مجلس برای تسلیم لایحه بودجه سال ۸۴، همانطوریکه از پیش اعلام شده بود، تحصن دیگری را در مقابل مجلس برگزار کردند. عده ای از پرستاران و کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی در این تجمع اعتراضی که با شرکت و هماهنگی سه سازمان پرستاری و به نمایندگی از جانب سایر پرستاران و کارکنان بیمارستانها شرکت کرده بودند، برای چندمین بار خواهان رسیدگی دولت و کارفرمایان به مطالباتشان گردیدند. خواستها و مطالبات پرستاران حداقل از ده سال پیش به این طرف بطور پیوسته بهنگام برپائی اشکال گوناگون اعتراضی مطرح شده اند:
افزایش دستمزد و حقوق، اجرای طبقه بندی مشاغل، کاهش ساعت کار پرستاران شاغل در موسسات درمانی خصوصی، رفع تبعیض ها و نابرابریهای شغلی و اجتماعی، استخدام پرستار برای تامین نیاز و کاهش فشار به پرستاران شاغل به دلیل کمبود پرستار در بیمارستانها و مراکز درمانی، توقف خصوصی سازی، پرداخت مطالبات خصوصی پرستاران، افزایش دستمزد پرستاران در بخش خصوصی و دولتی، لغو استخدام قراردادی و احیای قرارداد استخدام دائم، سخت و زیان آور دانستن حرفه پرستاری، ممانعت از استخدام نیروهای غیرمشخص به جای نیروهای مشخص و نظارت دولت و مجلس بر کلیه بخشهای درمانی کشور.
سیاست دولت و کارفرمایان بخش خصوصی درمان و بهداشت تا مدتی پیش از آنکه اعتراضات پرستاران گشترش یابد، بی توجهی به این مطالبات و اعتراضات و سکوت در برابر آنها بود. این در حالی بود که فشار ناشی ازاین سیاست هر روز که میگذاشت گذران زندگی را بر پرستاران سخت و دشوار میکرد و نمیتوانست نارضایتی و انباشت خشم و طغیان این گروه قابل توجه از زحمتکشان را که شمار آنان تنها در بخش خصوصی بالغ بر صد هزار است، برنیانگیزد. با گذشت زمان دامنه این اعتراضات آن چنان گسترش و ژرفش یافت که دیگر سکوت و بی توجهی در برابر آن میتوانست عواقب وخیمی را برای دولت و کارفرمایان در پی داشته باشد. بهمین دلیل از آن پس سیاست وعده دادنهای توخالی جایگزین سیاست سکوت و بی توجهی دولت در قبال پرستاران گردید. اما عدم انجام وعده های داده شده، سبب از سرگیری دوباره اعتراضات و تحصن های اخیر گردید.
پرستاران بدین ترتیب یک بار دیگر نشان داند که همچنان مصمم هستند تا تحقق مطالبتشان، مبارزات خود را ادامه دهند.
بهنگام برگزاری تجمع اعتراضی عده ای از پرستاران و سازمانهای پرستاری در مقابل مجلس، برخی از نمایندگان مجلس به میان پرستاران آمدند و حل مشکلات پرستاران و رسیدگی به مطالبات آنان را به پرستاران وعده دادند.
واقعیت این است که اکثریت کسانی که اینک به عنوان نماینده کرسی های مجلس را به ناحق اشغال کرده اند، نمایندگان ارتجاعی ترین محافل سرمایه داری ایران هستند که از آغاز انقلاب تا کنون از هیچ کاری برای پایمال کردن حقوق کارگران و مزد بگیران، سرکوب سازمانهای سندیکائی و رواج بیعدالتی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی خودداری نکرده اند. حضور احمد توکلی که سابقه فعالیت های کارگرستیزانه او برای فعالین کارگری و کارگران کاملا شناخته شده است و او را میتوان به عنوان معدل نمایندگان مجلس کنونی به حساب آورد و هم چنین حضور نمایندگان ارتجاعی ترین نیروهای سرمایه داری ایران در این مجلس، هیچگونه جای تردیدی باقی نمیگذارد که این امامزاده شفا که نمیدهد هیچ، کور هم میکند.
اما چگونه است که نمایندگان، کسانی که خود آغازگر، تدوین گر، تقویت کننده و مشوق لوایح و مصوبات ضدکارگری بوده اند به ناگاه به میان پرستاران معترض میایند و وعده اجابت و رسیدگی به مطالبات آنان را میدهند؟
حقیقت این است که آنها نه تنها دلشان به حال کارگران و مزد بگیران، پرستاران و معلمان نمی سوزد، بلکه هرجا و هر زمان که از دستشان برآید، اگر مصلحت اجازه دهد دمار از روزگار آنها درخواهند آورد. آنها نه مایلند روش و سیاست معتدل تری از جبهه مشارکت و سایر اصلاح طلبان را در قبال مزدبگیران در پیش گیرند و نه اصولا منافع طبقاتی و اجتماعی آنها چنین حکم میکند. هدف آنها این است که نارضایتی توده عظیم مزدبگیران از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولت خاتمی را فریبکارانه در خدمت امیال پلید خود که تسلط بر قوه مجریه است، بکار گیرند. آنها در این راه تنها نیستند و برخی از سازمانهای غیر مستقل پرستاری نیز آنان را همراهی میکنند که جهت مبارزات اصلی کارگران و پرستاران را منحرف کنند.
علیرغم ممنوعیت فعالیتهای سندیکاها و تشکلهای مستقل در جریان مبارزات مزدبگیران، برخی تشکلهای مستقل، نیمه مستقل و وابسته به جناحهای حکومتی بیشتر در میان مزدبگیران بوجود آمده و هرکدام از آنها سهمی در مبارزات و یا جلوگیری از مبارزات مزدبگیران در سالهای گذشته ایفا کرده اند. ایجاد هماهنگی در میان تشکلهای مستقل و یا تشکلهای نیمه مستقل که تحت تاثیر روندهای اجتماعی و مبارزاتی پروسه دگردیسی را طی میکنند و محصول شرایط خاص ایران هستند و طرد و افشای تشکلهای وابسته حکومتی میتواند منجر به ایجاد نزدیکی تشکلهای غیروابسته در رشته های مختلف گشته و در شکل دهی و کامیابی مبارزات اعتراضی آینده زحمتکشان موثر واقع شود.
در تجمع های اعتراضی اخیر پرستاران، هم تشکلهای مستقل و نیمه مستقل و هم وابسته به دلایل گوناگون شرکت و نقش آفرین بودند. اما وجود یک تشکل غیر مستقل در این حرکتها نمیتواند مشروعیت این حرکتها را مورد پرسش قرار دهد. آنچه مسلم بوده و به تجربه هم ثابت شده است اینکه روند شکل گیری تشکلهای مستقل کارگری و نقش آفرینی فزاینده آنها در اعتراضات کارگری، بیش از پیش تشکلهای حکومت ساخته را منزوی و نقش آنها را در جنبش کارگری تقلیل خواهد داد. استفاده مزدبگیران از تضادهای موجود میان جناحهای مختلف حکومت به شرط آنکه با دوراندیشی همراه باشد و موجب سواستفاده آنان نگردد، نیز میتواند در این مبارزه موثر افتد. از آنجائیکه خواستهای پرستاران جز بدیهی ترین حقوق و مطالبات آنها است، اگر بطور شایسته پاسخ داده نشوند، گسترش باز هم بیشتر اعتراضات آنان را در پی خواهند داشت.
آینده نشان خواهد داد که کدام یک از سازمانهای پرستاران معرف و نماینده پرستاران و مطالبات آنها است. اما آنچه با قطعیت میتوان گفت، این است که ترکیب مجلس کنونی ضد کارگری ترین ترکیبی است که تا کنون کرسی های مجلس را اشغال کرده اند. بنابرین پرستاران و سایر مزدبگیران نباید به آنان امیدی داشته باشند. در عین حال از این امر هم نباید غافل شد که اعتراضات و مبارزات سازمان یافته زحمتکشان میتواند دیکتاتورترین رژیمها را به زانو در آورده و آنها را به عقب نشینی و تسلیم وادار نماید.