“هیچ گفت وگوی دوجانبهای با هیأت آمریکایی صورت نخواهد گرفت”. این سخنان سخنگوی وزارت امورخارجه ایران است در خصوص دور جدید مذاکرات وین، و احتمال گفت وگوهای دوجانبهای بین هیأت های ایرانی و آمریکایی کە امروز در روزنامە آرمان ملی درج شدەاست. و یا تاکید ویژە هیئت مذاکرە کنندە ایرانی بر اینکە آنان برای لغو تحریمهای ظالمانە آمدەاند، از جملە سخنان دیگر تیم جدید مذاکرە کنندە جمهوری اسلامی است. خلاصە هر چیزی گفتە می شود بجز سخن گفتن از دیپلماسی تفاهمی در رابطە با ایالات متحدە آمریکا کە ماجرای لغو تحریمها، نشست متقابل بر سر رفع مشکلات برجام و در دراز مدت از بین بردن کدورتهای چندین دە سالە را نشانە رفتە باشد!
البتە قابل درک است کە تیم مذاکرە کنندە تندروهای ایرانی، از جملە بە دلایل داخلی با چنین زبان تند و تیز و محکمی سخن بگوید، اما بکارگیری چنین منشی تنها ناشی از این نیست و باز بر آن تاکید دارد کە جمهوری اسلامی اساسا برنامەای استراتژیکی بر سر ایجاد تفاهم در سطح گستردە با ایالات متحدە ندارد، ولی باز اصرار دارد کە بتواند با این کشور از در انعقاد تفاهم های بین المللی درازمدت برآید!
منش بچەگانە سردمداران جمهوری اسلامی در احتراز از برخورد مستقیم با مقامات آمریکائی، و ایجاد روابط دیپلماتیک و سیاسی واقعا قابل تعمق است. در واقع هیچ انسان عاقل و بالغی آنجا کە اصل پیشبرد منافع ملی کشور، و بقول خود تیم مذاکرەکنندە امر رفع قاطعانە تحریمها مطرح است، این چنین از نشست دو طرفە ابا نمی کند مگر اینکە هدف در واقع عدم رفع تحریمها بشیوە جدی باشد.
در خصوص دور هفتم مذاکرات هم متاسفانە از احتمال درازمدت بودن آن گفتە می شود. یعنی در واقع مردم کشور باید کماکان بقول آقایان تحریمهای ظالمانە را فعلا تحمل کنند تا خدای نکردە هویت ضد استکباری آقایان دچار خدشە ایدئولوژیک نشود.
حال سئوال این است کە آیا با چنین روش و منشی می توان از روند پیشرفت مذاکرات و بە نتیجە رسیدن آن در سطحی معقول امید داشت؟ آیا هیئتی کە نمی خواهد با کشور مقابل خود روابط عادی داشتە باشد، می تواند حتی در صورت انعقاد معاهدەای جدید، امید بە حفظ و تداوم آن در میان مدت و درازمدت داشتەباشد؟ سران رژیم از آمریکا درخواست تعهد دائمی بە برجام جدید را دارند، اما از خود نمی پرسند کە با روش و سیاستی کە خود اتخاذ کردەاند، آیا می شود بە آن رسید؟
هدف جمهوری اسلامی در واقع رفع تحریمهای ظالمانە نیست، بلکە برجام را هم میدانی برای مانور سیاسی و ایدئولوژیکی قرار دادەاند. آنان اگر در واقع بە رفع محاصرە اقتصادی می اندیشند و زندگی ملت برایشان اهمیت داشت، در سیاست کلی و استراتژیک خود نسبت بە ایالات متحدە بازنگری می کردند و برای مقابلە با نیات جهانخواری آن، نە از طرق جنگ لفظی و قطع روابط، بلکە از راههای دیپلماتیک و سیاسی وارد می شدند.
تا در نگاە کلان حاکمیت نسبت بە آمریکا تغییری حاصل نشود، حلقەهای متعدد محاصرەای کە دور ایران تنیدەشدەاند، بە این یا آن شکل تداوم خواهند داشت و همیشە احتمال تشدید مجدد آنها وجود خواهد داشت.
در نبود رابطە سیاسی عادی و متقابل، هیچ قرارداد و معاهدەای پابرجا نیست و تنها بە میدانی دیگر برای کلنجاری و گروکشی های سیاسی تبدیل خواهدشد. تجربە پیشین برجام بخوبی این را نشان می دهد.