دورخیز زود هنگام انتخاباتی ریاست جمهوری احمدی نژاد شروع شده است، و خامنه ای هنوز مترصد درصحنه آرایی انتخابات .
بی تردید معضل کنونی کشور ما تنها نابردباری اصولگرایان با آنچه که “جریان انحرافی” وابسته به احمدی نژادش می خوانند نیست. خامنه ای می نماید با محدودیت ها وتمهیداتی نه چندان گسترده در باز کردن فضای سیاسی نیم بند انتخابات، مشروعیت سازی کند. بیگمان حضور اصلاح طلبان نه تنها می تواند یک شور عمومی را در توده ها و حضور درپای صندوقهای رای بازآفرینی کند، بلکه مهمترین فاکتور در ارایه برنامه های راهبردی و خروج از انزوای سیاسی بین المللی و برون رفت از بحران اقتصادی کمر شکن توده ها و نوید بخش یک آرامش سیاسی اجتماعی تواند بود. قطعا عدم مماشات خامنه ای با جریانهای سیاسی اصلاح طلبان وآنچه که جریان “انحرافی” موسوم به باند احمدی نژادی ست، نشان روشنی از زلالی انتخابات ندارد. شرایطی که محمد خاتمی آنرا برای “حضور اصلاح طلبان به عنوان معرفی کاندیدا” می داند چندان فراهم نمی بیند. از طرفی نیز طرح “دولت وحدت ملی” چشم القرای جهان اسلام، هاشمی رفسنجانی با واکنش های تند سپاه روبرو شده است. این صف آرایی های تهدید آمیز حکومتی راست افراطی با فضای امنیتی – نظامی و الیگارشی تمرکز یافته اقتصادی کلان در دست سپاه نشان امید بخشی از یک فصای نیم بند سیاسی انتخاباتی را هم ندارد.علیرغم آنکه در صورت معرفی کاندیداهایی ازطیف جناح راست وپیروزی انحصار طلبان، بغرنجی های سیاسی اقتصادی و مناقشات داخلی و بین المللی از چنان پتانسیل های بالایی برخوردارند که هیچ برنامه مدون و راهبردی برای برونرفت از آن در آینده نیزتوسط این بخش متصور نیست. بدون شک این امور قابل دوام نخواهد بود
دیگر “شمشیر چوبین” و “غول آسیاب بادی”، یک “توهم” نیست .
آنچه مهم است، با این دورنمای بسته وناامید کننده ازانتخابات پیش روی (قابل توجه است که سیر دگرگونی های سیاسی چنان است که تا مقطع انتخابات نیز امکان هراتفاقی هم غیر ممکن نیست) با توجه به تحرکات سیاسی ومدنی و خواستهای مطالباتی اقشارمختلف و آسیب پذیر میهنمان، از اعتراضات کارگران در امور معیشتی و بیکاری تا جنبش زنان وجنبش دانشجویی واعتراضات روبتزاید نهادهای حقوق بشری، علیرغم حذف نیروهای اصلاح طلب و ملی در قطب مردمی، نباید فراموش شوند و به نوعی سکوت و باصطلاح تحریم رابه اذهان متبادر سازند، که در آنصورت هم تحریم نباید با سکوت و انفعال سیاسی توام گردد. باید تلاش کرد خواستهای دمکراتیک، ملی و مدنی افزایش یابند. آنچنان که این خواستها در پی مبارزات مستمر نیروهای دمکراتیک و آزادیخواه به مجموع شرایط پیشنهادی از جانب کشورهای اروپایی افزوده شدند و در مذاکرات پیرامون انرژی هسته ای نیز مورد توجه قرار گرفت، بر نیروهای ترقی خواه و دمکرات میهنمان است که با تدوین شعارها و تدوین خواستهای مطالبه محور، تاکید بر آزادی های مدنی و سیاسی و حقوق بشری، محترم شمردن و پذیرش حقوق صنفی وسندیکایی، معضلات عدیده اقتصادی ناشی از تحریمها – که بخش اعظم آن، ازبی تدبیریهای رژیم بوده است – به رئوس اساسی برای کاندیداها یا پلانی از شرایط حضور توده ای درانتخابات تبدیل شوند. آزادی زندانیان سیاسی – عقیدتی، حقوق دمکراتیک اقلیتهای قومی مذهبی، شعارهایی بنیادی وعمومی مردمی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. حتی درصورت عدم تمکین به این شعارهای ملی و دمکراتیک توده ای، از جانب رژیم تمامیت خواه حاکم، نقطه عطفی ست که رژیم را عملا از تحرک و پتانسیل و خواستهای عدالت جویانه ومطالبه محور آحاد مردم برای شرکت درانتخابات ریاست جمهوری آینده آگاه خواهد کرد و اینکه نوشیدن “جام زهر” نه درفرافکنی های عوامل رانت خوار وابسته در بیت رهبری و هرم قدرت به “دشمن”، و چشم فرو بستن بر تمامی این مطالبات اجتماعی، بل در توهم دیدن “غول آسیاب بادی” است که درعرصه مناقشات داخلی و خارجی اگر باز هم نادیده انگاشته شوند، نه تنها “توهم غول” نیست، بلکه واقعیتی مرگبار است که با هراهمال وتعللی از جانب رژیم و مسئولیت مستقیم شخص خامنه ای یک مصیبت بزرگ را در پی خواهد داشت.