شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴

شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل...
گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»
شانزدهمین برنامه‌ی «تحلیل هفته – پرسش و پاسخ» در گفت‌وگویی ویژه با حضور عباس عبدی و فرخ نگهدار به دو موضوع اصلی می‌پردازد: ۱) معنای یورش به پژوهشگران و پیامدهای...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
ققنوسِ اهوازِ ما
احمد… احمد بالدی… برادرم! سرِ راهت رو به باران که می‌روی به حضرتِ فردوسی بگو برگرد سرنوشتِ سیاوش را دوباره برای ما بنویس، ما دارد تاریخ از یادمان می‌رود. احمد…...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سید علی صالحی
نویسنده: سید علی صالحی
مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر
شهناز قراگزلو: مسئله این نیست که مهریه زیاد است یا کم؛ مسئله این است که چرا زن هنوز برای حفظ کرامت و استقلال خود ناگزیر به اتکای مهریه است. در...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان
دفاع از آزادی اندیشه‌های چپ و منتقد، نه فقط موضوعی روشنفکرانه، بلکه ضرورتی اجتماعی است؛ دفاع از حق زحمتکشان است برای گفتن، دانستن و سازمان‌یافتن.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند
دیوار برلین نماد دو جهان متخاصم بود؛ اما دیوارهای امروز نامرئی‌اند؛ دیوارهایی میان ثروتمندان و فقرا، میان سرمایه و خیل بی‌شمار مردم، میان صاحبان قدرت و بی‌قدرتان.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رقص خوشهٔ پروین
رقص خوشهٔ پروین با چشمانی که از تبِ کهنهٔ خورشید می‌سوزند، در کوچه‌های مه‌آلودِ سنندج قدم می‌زند. گام‌هایش بویِ غم می‌دهد. رویاگونه، با نوای تنبور از پیچِ خاطره‌ها می‌گذرد. چراغِ...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری

زنگ انشاء

بر همگان واضح و مبرهن است که ثروت از علم بهتر است. چون اگر آدم ثروت داشته باشد، علم هم دارد. مثلا همسایه ما با اینکه خواندن نوشت را درست و حسابی بلد نیست، اما چون خانه می سازد و می فروشد به او مهندس می گویند‌. آدم ثروت داشته باشد همه چیز دارد. پدرم چون پول کافی ندارد داروهای مادرم را دائم بخرد، مادرم همیشه مریض هست.

 

با صدای زنگ، دانش آموزان همچو سیلابی که به کویر خشک هجوم می برد، به حیاط مدرسه سرازیر شدند.

درب اتاق مدیر مدرسه برخلاف همیشه باز بود. ناظم که تازه از تاراندن بچه ها از سالن خلاص شده بود، به آرامی درون اتاق خزید. پرده های زخیم و کهنه از تابش نور، برای نمایاندن اثاثیه کهنه و ساده اتاق ممانعت می نمودند. آقای مدیر با قیافه ای گرفته به نقشه ای رنگ و رو رفته خیره بود. معلم انشا که تازه از رگبار سرزنش های مدیر رهایی یافته بود. در صندلی کنار میز فرو رفته با دکمه کت اش ور می رفت. کنار در پسرکی ۱۲ ساله با قیافه ای محزون و سری رو به پایین برای پنهان کردن سوراخ کفش اش تلاش می کرد. ناظم برای شکستن سکوت خفقان آور نگاهی عبوس به پسرک انداخته، گفت: پسره بی تربیت الان که پرونده ات رو دادیم زیر بغل ات می فهمی دنیا دست کیه. در این هنگام مردی میان سال با سلامی داخل شد. پسرک با دیدن مرد که پدرش بود، دوباره گریه اش گرفت. مرد به آرامی به سوی پسر روان شده با دستان زمخت اش اشک های پسرک را پاک کرده گفت: بنده رو خواسته بودید؟ شرمنده دیر رسیدم. به زحمت صاحب کارم راضی شد بیام. پسرم چکار کرده؟

مدیر با چهره ای عصبانی گفت: می خواستید چکار بکند. هر چه رشته کرده بودم، پسر شما با چند خط انشا پنبه کرد.

مرد با نگاهی هاج و واج پرسید: مگر چه شده؟

مدیر سری تکان داده به میز خیره شد.

ماجرا به یک ساعت پیش برمی گشت به زمانی که مدیر با مردی چاق وارد کلاس انشا شدند‌.

ماه ها مکاتبه مدیر با اداره کل برای گرفتن مساعده تعمیرات، نتیجه داده بود. بالاخره بازرس آمد.

وی پس از ارزیابی نواقص به مدیر پیشنهاد حضور در یکی از کلاس ها برای بررسی کیفیت تدریس را داده و مدیر کلاس انشا را که به نظرش کم دردسر ترین آمده بود انتخاب کرد.

موضوع انشا با خطی درشت و خوانا روی تخته سیاه خود نمایی می کرد:

علم بهتر است یا ثروت؟

بازرس پس از احوال پرسی مختصر با بچه ها و معلم انشا، یکی از دانش آموزان را به اتفاق برای خواندن انشایش از دفتر حضور غیاب صدا زد. احمد رضایی.

پسرک با دستپاچگی دفتر رنگ و رو رفته اش راکه نشان می داد از سال قبل مانده برداشته، به سوی تخته سیاه روان شد.

کنار تخته، آب دهنش را قورت داده شروع کرد:

علم بهتر است یا ثروت

بر همگان واضح و مبرهن است که ثروت از علم بهتر است. چون اگر آدم ثروت داشته باشد، علم هم دارد. مثلا همسایه ما با اینکه خواندن نوشت را درست و حسابی بلد نیست، اما چون خانه می سازد و می فروشد به او مهندس می گویند‌. آدم ثروت داشته باشد همه چیز دارد. پدرم چون پول کافی ندارد داروهای مادرم را دائم بخرد، مادرم همیشه مریض هست. آقای معلم که درس خوانده بعد از مدرسه می رود مسافر کشی و همیشه می گوید اگر کاسبی می کردم الان هشتم گرو نه ام نبود. حتی آقای مدیربر روی آن پسری که پدرش ماشین گران قیمتی دارد، همیشه می خندد ولی به روی ما اخم می کند. عباس آقا بقال محله می گوید. علم به چه درد می خورد. پارتی و پول که داشته باشی با دیپلم وزیرت می کنند. چند روز پیش اخبار می گفت مدارک دانشگاهی را در تهران می فروشند. و خیلی از آدمهای پولدار مدرک را می خرند و کسی هم چیزی نمی گوید. پس نتیجه می گیریم که ثروت بهتر از علم هست.

پسرک با صورتی گلگون از یک نفس خواندن انشا، سرش را که بالا آورده با دیدن چهره بهت زده مدیر و قیافه درهم بازرس دلشوره عجیبی سراسر وجودش را فرا گرفت. معلم انشا هم به دفتر حضور غیاب خیره بود. بازرس بدون اینکه سخنی بر زبان بیاورد از کلاس خارج شد و بدنبال آن مدیر با قیافه ای مبهوت و عصبانی رفت. رنگ از رخسار پسرک رفت با احساسی از گناه بزرگ رو به معلم گفت: آقا به خدا خودتون گفتین اونی که تو دلتون هست روبنویسید. معلم با نگاهی مهربان دستی به سر پسرک کشیده گفت: خوب بود. برو بشین.

خورشید آرام آرام خود را پشت کوه ها پنهان می نمود. مدرسه تعطیل گردیده و فقط صدای خش خش جاروی فراش که روی زمین می خزید به گوش می رسید. پسرک همراه با پدر با چشمانی سرخ از مدرسه خارج شدند. مدیر پشت میزش کز کرده و به تابلوی تعلیم و تعلم عبادت است خیره گردیده بود.

تاریخ انتشار : ۱۱ مهر, ۱۴۰۰ ۵:۴۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»

ققنوسِ اهوازِ ما

مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر

سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان

دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند