سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۳ آذر, ۱۴۰۴ ۰۷:۵۵

دوشنبه ۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۵

The 80th Session of the United Nations General Assembly and the Necessity of Change in the Approaches to Governance of the Islamic Republic of Iran
In these critical and history-making days, the Organization of the Peoples' Fadaian of Iran (Majority) is certain that the defeat of the warmongers' enterprises and the establishment of peace in...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Peoples' Fadaian of Iran(Majority)
نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Peoples' Fadaian of Iran(Majority)
طرح صلح ترامپ و اوکراین
دولت ترامپ دریافته است که پس از بیش از سه سال جنگ ویرانگر و هزینه‌های سنگینی که بر دوش آمریکا و شرکایش گذاشته شده، ادامه جنگ نه تنها اهداف آمریکا...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز شوقی
نویسنده: بهروز شوقی
دو نگاه به گذار به دموکراسی
تجربه کشورهای مختلف، از اسپانیا و پرتغال گرفته تا شیلی، کره جنوبی و لهستان، نشان می‌دهد گذار پایدار زمانی شکل گرفته است که جنبش‌های اجتماعی توانسته‌اند حکومت را در نقطه...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
جهان در برابر انتخاب تاریخی: جنگ یا صلح
آینده جهان می‌تواند تاریک‌تر از امروز باشد اگر مسیر کنونی ادامه یابد؛ اما می‌تواند روشن‌تر از همیشه نیز باشد اگر ملت‌ها، دولت‌ها و نهادهای جهانی بتوانند در میانه این آشوب،...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
La 80e session de l'Assemblée :Générale des Nations Unies et la nécessité impérative de changer les méthodes de gouvernance de la République islamique d’Iran
L'Organisation des Fadian du Peuple d’Iran (Majoritaire) est convaincue, en ces jours critiques et historiques, que la défaite des entreprises bellicistes et l'instauration de la paix en Iran dépendent de...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fadaian du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fadaian du Peuple d'Iran (Majoritaire)
Nous condamnons fermement la convocation et l'arrestation d'activistes et d'experts patriotes, progressistes, épris de liberté et de justice en Iran
L'Organisation des Fadian du Peuple D’Iran (Majoritaire) condamne fermement la convocation et l'arrestation de ces penseurs et militants pour la justice et la liberté, et exige leur libération inconditionnelle.
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fadaian du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fadaian du Peuple d'Iran (Majoritaire)
باید عواقبی برای حمایت از جنگ‌های غیرقانونی وجود داشته باشد!
برت استفنز، ستون‌نویس نومحافظه‌کار، مقالات نظری زیادی منتشر کرده است که در آنها خواستار بمباران ایران یا ستایش آن شده‌است. اکنون، از آنجا که این نوع افراد همیشه به یک...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیتان رابینسون
نویسنده: نیتان رابینسون

سید مرتضی نبوی: بعضی از دوستان نزدیکمان با صراحت میگویند ما بریدهایم!

وقتی مدیر مسئول روزنامه رسالت اعتراف می کند که یکی از ویژگیهای این جنبش مسئله «جدایی دین از سیاست و سیاست منهای دین است» لابد به این امر اشراف کامل دارد که بسیاری از زنان و مردانی که به گفته وی «همه گونه خطر و ریسک» را می پذیرند در خانواده مذهبی تربیت شده و خود نیز نه بر اساس اصل ولایت فقیه که بر اساس وجدان خود اعتقادات مذهبی دارند، اما به جد خواستار جدایی دولت و آموزش عمومی از دین و مذهب هستند

حقیقت تلخی که در لابلای پاسخهای آقای مرتضی نبوی وجود دارد و با ان شاالله و ماشاالله هم چاره ساز نیست این است که دوران حکومت دینی به پایان رسیده و خامنه ای در منفرد ترین وضع با موجی از بریدگی در صفوف مدافعانش روبروست و البته خیزش و قیام مردم ایران و به ویژه جوانان به گفته نبوی «خیلی گستاخ» هم ادامه دارد.

مصاحبه محمد مهدی اسلامی با سید مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت خامنه ای، مدیرمسئول روزنامه رسالت و عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین که در روز ۱۶ اردیبهشت امسال در سایت جوان آنلاین منتشر شده نکات مهم و قابل تامل دارد. به درستی گفته می شود که این سخنان را بخش مهمی از مخالفان نظام بارها گفته و نوشته اند و حرف جدیدی در این مصاحبه مطرح نشده است. اما نکته مهم در این جا گوینده این سخنان است. مهندس مرتضی نبوی یک بنیادگرای ولایت مدار و یک مدافع سرسخت سید علی خامنه ای است و بدین خاطر باید حرفهای او را جدی گرفت. مصاحبه کننده می خواهد بداند تکلیف امروز شیفتگان ولایت «در نبرد نرم» چیست. پاسخها اما بسی فراتر از تعیین وظیفه در قبال آن چه سوال کننده «فرقه یا فتنه سبز» می نامد است.

از نظر مدیر مسئول روزنامه رسالت «این مسأله، ساده نیست، خیلی پیچیده است.» چرا که «برخی از جوانانی که در جمهوری اسلامی تربیت شدهاند، ناگهان چشم باز کردیم و دیدیم سرباز همین جنبش ضدفرهنگی هستند. همینها حاضرند همه گونه خطر و ریسک را بپذیرند و در شرایط بسیار پرخطری به میدان بیایند و کاملاً هم مشخص است که اینها جنبشهای ضدفرهنگ هستند.» پر واضح است که از نگاه آقای مرتضی نبوی که انقلاب بهمن ۱۳۵۷ را یک انقلاب فرهنگی می داند، «جنبشهای ضد فرهنگ» را باید جنبشهایی تعریف کرد که ضد تعبیر و تفسیر ولی فقیه از دین و یا به زبان سیاسی ضد اصل ولایت فقیه هستند. همین جوانانی که «حاضرند همه گونه خطر و ریسک را بپذیرند و در شرایط بسیار پرخطری به میدان بیایند» ادامه همان زنان و مردانی هستند که در دهه شصت خورشیدی بیرحمانه سرکوب شدند و آقای نبوی خوب می داند کسی که باد می کارد، به ناچار توفان درو می کند.

وقتی مدیر مسئول روزنامه رسالت اعتراف می کند که یکی از ویژگیهای این جنبش مسئله «جدایی دین از سیاست و سیاست منهای دین است» لابد به این امر اشراف کامل دارد که بسیاری از زنان و مردانی که به گفته وی «همه گونه خطر و ریسک» را می پذیرند در خانواده مذهبی تربیت شده و خود نیز نه بر اساس اصل ولایت فقیه که بر اساس وجدان خود اعتقادات مذهبی دارند، اما به جد خواستار جدایی دولت و آموزش عمومی از دین و مذهب هستند.

آقای نبوی با معرفی افرادی همچون مایکل لدین، ریچارد پرل، داگلاس فیث، مارک پالمر، مارتین ایندیک، کنت پولاکف، جان پل ولفوویتز و کاندولیزا رایس تلاش می کند با پر رنگ کردن عوامل خارجی مضمون اصلی جنبش بیشماران را که همان خواست آزادی است را پنهان نگهدارد. سید مرتضی نبوی به میشل فوکو که از نظر وی آدم منحرفی بوده استناد می کند و نتیجه می گیرد که «اگر کسی بتواند گفتمانی را در جامعه ترویج کند در پی این گفتمان یک جنبش رخ میدهد.» البته این که یک گفتمان می تواند به قدرت تبدیل شود حرف ویژه میشل فوکو نیست. بیش از صد سال قبل از وی مارکس گفت که نظریه هنگامی که فراگیر شود و به میان توده ها برود به نیروی مادی تبدیل می شود. بدون تردید قبل از مارکس و میشل فوکو هم دیگرانی بوده اند که به این حقیقت آگاه بوده اند. کشیدن پای تعدادی از نطریه پردازان و سیاستمداران غرب به میدانی ای که مشخصات و مختصات آن اساسا با عوامل داخلی باید تعریف شود نه فقط کار هوشمندانه ای نیست بلکه یک فرار به جلو است. آقای نبوی به خوبی می داند که یک نظریه در هر عرصه ای نمی تواند در چارچوب مرز معینی محدود شود. مگر نظریه آیت الله خمینی در مورد صدور انقلاب اسلامی که البته پیشتر کسانی چون آشیخ فضل الله نوری و آیت الله کاشانی مدافع آن بودند، توانست در مرزهای ایران محدود شود که نظریه دولت عرفی و جدایی دین از دولت که طی صد سال گذشته مدافعان برجسته ای در ایران داشته بتواند در مرزهای غرب محدود بماند. مهمتر اما خواست آزادی است که از آستانه انقلاب مشروطه تا کنون محور اصلی همه جنبشهای اجتماعی بوده و در جنبش ضد دیکتاتوری شاه نیز یکی از شعارهای اصلی بود و در تمام دوران حیات جمهوری اسلامی در هر برآمد اجتماعی با صدای بلند بیان شده است.

سید مرتضی نبوی می گوید:«این جوانها خیلی گستاخ در این صحنه وارد شدند و مطالبات خودشان را مطرح میکنند» و در ادامه طی یک اعتراف تلخ می گوید:«آنها میتوانند ما دیگر باید اقرار کنیم که نمیتوانیم از پس این تهدیدهای نرم بر بیاییم. بزرگترین هنر ما این است که جوانهایمان را تشویق کنیم و زمینهسازی کنیم.»

آیا با وجود سانسور کامل برای مخالفان و در اختیار داشتن انحصاری رسانه های جمعی که به طور مداوم مردم را به حمایت از نظام تشویق می کنند، و با وجود انبوهی از مبلغان با جیره و مواجب کافی، هنوز آقای نبوی به این حقیقت پی نبرده که نظامی که تبلیغاتش بر پایه دروغ است نمی تواند به طور نامحدود مردم و به ویژه جوانان را فریب دهد.

مدیر مسئول روزنامه رسالت در فراز دیگری از پاسخهایش به مصاحبه گر جوان آنلاین به حقیقت تلخی، البته برای نظام، اعتراف می کند و می گوید:«به نظر میرسد یکی از فعالیتهای آنها بحران سازی ساختاری با هدف تفرقه افکنی و تضعیف ثبات فکری رویهای کارگزاران نظام است.

دقیقاً، ما الان این را به نوعی احساس میکنیم. آن ثباتی که باید در مسئولان ما باشد و همه یک جور فکر کنند و در برخوردها منسجم باشند، وجود ندارد و حتی در بین نخبگان اصولگرا هم تفرقه و تشتت آرا دیده میشود و از ثبات فکری برخوردار نیستند و بعضی از دوستان نزدیکمان با صراحت میگویند ما بریدهایم! و در صحنه مقابله، شما اینها را مشاهده نمیکنید. چهرههای معدودی الان در صحنه هستند و از مواضع مقام معظم رهبری دفاع میکنند.» آقای نبوی به نکات مهمی اشاره می کند. او می داند که جلوی سیل را با بیل و بیلچه نمی توان گرفت و ناچار است اعتراف کند که دوستان اصولگرایش بریده اند و چهره های معدودی در کنار خامنه ای هستند. در همین زمینه او می گوید:«ثبات فکری رویهای مسئولان ما را تا حدی به هم زدند و تشتتی را ایجاد کردند و حتی بین نخبگان اصولگرا و نظام هم فاصلهای را فراهم کردند. این را جدی بگیریم.»

روزی که سیاست بی دنده و ترمز به سیاست اصلی ولایت خامنه ای تبدیل شد، آقای مرتضی نبوی بیدار و هشیار بود و فکر می کرد که فرصت عراق و شرایط خارجی برای توسعه گفتمان بنیادگرایی اسلامی و تامین هژمونی این گفتمان به طور نامحدود در اختیار جمهوری اسلامی خواهد بود. بدون تردید او نیز همچون فرمانده کل سپاه پاسداران می دانست که تهدید اصلی در داخل است. خامنه ای می خواست و می خواهد که این تهدید را با سرکوب داخل و توسعه بنیادگرایی اسلامی در خارج مهار کند. به نظر می رسد تا آن جا که به این سیاست بر می گردد، آقای مرتضی نبوی هم در آستانه بریدن باشد. وقتی قرار بر این باشد که جهان احمدی نژادی شود، لشگر بریدگان به درون صف اصولگرایان نیز نفوذ می کند. سید مرتضی نبوی عمق و وسعت تهدید و بحران را می بیند و در آروزی غلبه بر بحران می گوید:«اگر ما بتوانیم با خون دل خوردن و سرمایهگذاری کردن، از این میدان مبارزه، پیروز بیرون بیاییم، میتوانیم بگوییم که انشاءالله مدرنیته را با تمام ظرفیتهای نظامی، اقتصادی و رسانهای آن به خاک خواهیم سپرد.» البته آرزو برای جوانان قدیم هم عیب نیست. اما من در پاسخ به این آرزوی زیبا از نگاه مدیر مسئول روزنامه رسالت، به گفته یکی از نخبگان فرهنگ ایران، زنده یاد شاهرخ مسکوب استناد می کنم که گفت:«این رویاهای زیبای دور، سرانجام خاکستر نشین واقعیت تلخ می شود.»

حقیقت تلخی که در لابلای پاسخهای آقای مرتضی نبوی وجود دارد و با ان شاالله و ماشاالله هم چاره ساز نیست این است که دوران حکومت دینی به پایان رسیده و خامنه ای در منفرد ترین وضع با موجی از بریدگی در صفوف مدافعانش روبروست و البته خیزش و قیام مردم ایران و به ویژه جوانان به گفته نبوی «خیلی گستاخ» هم ادامه دارد.

منبع: یادداشت سیاسی نبرد خلق، شماره ۲۹۹، شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۹ (۲۲ مه ۲۰۱۰)

http://www.iran-nabard.com/

تاریخ انتشار : ۶ خرداد, ۱۳۸۹ ۹:۲۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

The 80th Session of the United Nations General Assembly and the Necessity of Change in the Approaches to Governance of the Islamic Republic of Iran

طرح صلح ترامپ و اوکراین

دو نگاه به گذار به دموکراسی

جهان در برابر انتخاب تاریخی: جنگ یا صلح

La 80e session de l’Assemblée :Générale des Nations Unies et la nécessité impérative de changer les méthodes de gouvernance de la République islamique d’Iran

Nous condamnons fermement la convocation et l’arrestation d’activistes et d’experts patriotes, progressistes, épris de liberté et de justice en Iran