جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۵

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۲:۵۵

شناسنامه نظام باطل شد، تکلیف اصلاح طلبان چیست؟

البته این کودتا غیر قابل تصور نبود. زمانی که هاشمی رفسنجانی ٧٩ ساله را از صندلی ریاست مجلس خبرگان به زیر کشیدند و بجای وی محمدرضا مهدوی کنی ٨٢ ساله را با صندلی چرخدار بجای وی نشاندند، کسی اهمیت آن تناقض معنی دار را درک نکرد، و اگر امروز احمدی جنتی ٨٧ ساله رفسنجانی ٧٩ ساله را بخاطر کهولت سن رد صلاحیت کند، دیگر برای درک این تناقض مضحک دیر شده است.

 می گویند انقلاب فرزندان خود را می بلعد، اما امشب انقلاب اسلامی ایران فرزند ارشد خود را، که شناسنامه آن نیز بود، بلافاصله بعد از بلعیدن به دامان اصلاح طلبان استفراغ کرد تا فریاد بزند: انقلاب مـُرد ـ زنده باد انقلاب! در ادبیات و مستندات مکتوبه علم جراحی زنان و زایمان کمتر موردی گزارش شده که در آن طبیبان برای نجات جان مادر ناچار به سقط جنین دوگانه از طریق عمل سزارین بهمراه بیرون آوردن همزمان زهدان (caesarean hysterectomy) شده باشند. مخصوصاً که حکیمان نگهبان و دلسوز عمداً یا ناشیانه نظام مادر را از پائین تنه نیز فلج کنند تا نه تنها خطر بارداری در آینده میسر نباشد، بلکه امکان حرکت و پیشرفت نیز کاملا سلب شود. حقیقتاً امروز نقطه عطفی در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی است. روزی که علاوه بر شناسنامه نظام، کاندیدای دولت و حامیان آن نیز توسط کودتای شورای نگهبان رد صلاحیت شد تا واژه “انتصابات استصوابی” معنی تازه ای در به اصطلاح ادبیات مردمسالاری جمهوری اسلامی و حامیان آن بیابد.

البته این کودتا غیر قابل تصور نبود. زمانی که هاشمی رفسنجانی ٧٩ ساله را از صندلی ریاست مجلس خبرگان به زیر کشیدند و بجای وی محمدرضا مهدوی کنی ٨٢ ساله را با صندلی چرخدار بجای وی نشاندند، کسی اهمیت آن تناقض معنی دار را درک نکرد، و اگر امروز احمدی جنتی ٨٧ ساله رفسنجانی ٧٩ ساله را بخاطر کهولت سن رد صلاحیت کند، دیگر برای درک این تناقض مضحک دیر شده است. بقول شیخ اجل کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد، آنهم در زمانی که بسیاری از علما از جمله رئیس دیوان عالی کشور همسن احمد جنتی هستند. پس کهولت سن بهانه ای بیش نیست، چون گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند! اتفاقا آخوندها در مقایسه با بقیه مردم، عمر بسیار طولانی دارند و بسیاری از آنها رساله ها و دستوران مهم مذهبی خود را در سنین بسیار بالا نوشته اند. پس بحث یکنواختی سنی در میان نیست، بلکه جدال برای یکصدایی مطلق است.

آنهایی که خبرگزاری فارس را از صبح امروز رصد می کردند، می توانستند تشخیص بدهند که حادثه ای نه چندان غیرمنتظره در راه است. خبرگزاری فارس به نقل از دهها مقام و مرجع و آیت الله گویا از واقعه ای هشدار می داد که در شرف وقوع بود و یا حداقل اذهان را برای پذیرش آن آماده می کرد. فرهشت اصلی گزارشات این خبرپراکنی بر این مبنا استوار بود که همه باید نظر شورای نگهبان را بعنوان فصل الخطاب بپذیرند، و هر کس نپذیرد قطعا مفسد است. سخنگوی شورای نگهبان قبلا اعلام کرده بود که علل رد صلاحیت ها را علنی نخواهد کرد چون اساس کار آنها نه بر رد صلاحیت بلکه بر احراز صلاحیت است. موضوع سن هم که در چند روز اخیر مطرح شده بود بهانه ای بیش برای آماده کردن افکار عمومی نبود، یا وگرنه بجز هاشمی اکثر آنهایی که رد صلاحیت شدند، از اعضای شورای نگهبان جوانتر بودند.

زمانی که به خاتمی اجازه ندادند تا کاندیدا شود، وی صادقانه حقیقت را گفت. در نتیجه اجماع اصلاح طلبان بطور اجتناب ناپذیری بعنوان گرینه دوم بسوی هاشمی رفسنجانی گرایش پیدا کرد. اصلاح طلبان تصور می کردند که اصولگرایان طرفدار رهبری حداقل قواعد بازی را رعایت خواهند کرد. اما اینگونه نشد.  اینک صرفنظر از اینکه طرفداران دولت و شخص رئیس جمهور چه نوع عکس العملی را از خود نشان خواهند داد، به عقیده من اتخاذ موضع اصلاح طلبان که از هاشمی رفسنجانی بعنوان گزینه دوم (و مورد احترام نظام ـ از منظر آنان) حمایت کرده بودند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما هنوز که جوهر قلم حذف رفسنجانی خشک نشده است، برخی از اصلاح طلبان که با هر قیمتی حاضرند خود را آویزه ای نظامی بکنند که آنها را با خفت، بی حرمتی و توهین استفراغ کرده است، سخن از حمایت از محمدرضا عارف می کنند، انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته! آنها معتقد هستند که همان اجماع و اجتماع را می تواند حول محوریت محمدرضا عارف گرد آورد، غافل از اینکه نه تنها بازی را به حریف باخته اند بلکه بازیچه دست آن شده اند و اینک از مردم می خواهند که بازیچه ی بازیچه شوند! البته در سخنوری و استدلال تئوریک و عامه پسند اما سترون برخی از شارعان اصلاح طلب نباید غافل بود.

تائید و یا احراز صلاحیت حسن روحانی و محمدرضا عارف نیز دقیقا در راستای ایجاد شکاف و گسل بیشتر بین جبهه اصلاح طلبان می باشد. از یکسو اصلاح طلبانی که حاضرند بعنوان سربازان پیاده و تحقیر شده در بازی شطرنجی که باخت آنان محرز و به یقین است، ادامه بدهند. هاشمی رفسنجانی و همراهانش از این طیف خواهند بود.  از سوی دیگر اصلاح طلبان صادقی که به یقین پی برده اند که همه جاده ها بسوی اصلاحات توسط تانک های سپاه و اقتدارگرایان تمامیت خواه کاملا مسدود شده اند، و استدلال و گفتمان های شیرین نظیر ” در سیاست مات و کیش نداریم و باید امیدوارانه همچنان در همان مسیر شکست خورده ادامه داد و . . ” خودفریبی بیش نخواهد بود. نظام درگیر بحران های جدی اجتماعی، مالی و اقتصادی در درون و چالش های جدی بین المللی است. مسئولین نظام به این نتیجه رسیده اند که تفرقه و چند دستگی در درون ارکان مختلف نظام برای بقای آن مهلک خواهد بود. به همین دلیل تصمیم گرفته اند تا صداها را یکپارچه کنند، و اجازه بروز تشتت و پراکندگی از درون را به احدی ندهند. آنها چالش دو سال اخیر دولت احمدی نژاد و یارانش را تجربه کرده اند. آنها دوران بیداری و خیزش های اجتماعی دولت اصلاحات آقای خاتمی را بیاد دارند. نظام برای حذف و به حاشیه راندن این دو طیف (اصلاح طلبان و حامیان دولت) هزینه سنگینی پرداخته است. حال خوش بینانه است اگر کسی متصور و یا متوهم به بازگشت به گذشته از طریق فرار از شرایط فعلی که رهبر به کررات از آن تعریف و تمجید کرده است، به آینده ای نامعلوم برای اقتدارگرایان و منافع آنها باشد.

اصلاح طلبان بجای تقبل تحقیر با منت و تمکین اطاعت وار از قواعده بازی یکجانبه و سپس حمایت تحمیلی از محمدرضا عارف و یا روحانی، باید بقول غربی ها مدتی را مشغول لیس زدن به زخم عمیق خود و تعمق در مورد ضربه ناباورانه اما گیج کننده وارد شده صرف کنند، و یک ارزیابی جدی و فراگیر از عملی بودن آرمانهای اصلاح طلبی در چارچوب تنگ و انعطاف ناپذیر انقلابی که امشب مـُـرد، بکنند. امشب بحث بر سر مطلقگرایی اپوزیسیون برونمرزی و سیاه و سفید دیدن ممکنات سیاست (توسط افراطیون در بین اپوزیسیون) نیست. بلکه بودن یا نبودن، بحث در این است. این بحثی است که زمان آغاز آن فرا رسیده است و باید با واقعگرایی و “رئیال پـُـلتیک” و به دور از تعصبات دیرینه و نهادینه شده در طول ٣۴ سال اخیر به آن پرداخت. مخصوصا در طی یکسال آینده که مردم ایران با مشقت های سهمگین و چالش های جدی از جمله خطر جنگ خانمانسوز و تحریم های بیشتر مواجه خواهد بود.

تاریخ انتشار : ۱ خرداد, ۱۳۹۲ ۱۱:۴۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

مهاجرت

فکر مادر دل تنگش کرده بود، مادرش را خیلی دوست داشت و می دانست که او را هرگز نخواهد دید، چه در این سفر موفق باشد و چه نباشد. خود را سرزنش می کرد. او را خیلی رنج داده بود. او را پیر و پیرتر کرده بود. دلخوشی مادرش به بچه هاش بود و آنها هم که هر کدومشون یک سر داشتند و هزار سودا.

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین