جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶

ما و مردان ریشوی غرب

فقر و فلسفه، دلیل انقلابی شدن

امروزه اشاره میشود که جنگ داخلی روسیه بعد از انقلاب بتدریج موجب لغو مطبوعات آزاد، ممنوعیت احزاب غیرکمونیستی، ممنوعیت شوراها، و نابودی دمکراسی حزبی شد. و حزب بلشویک در جنگ داخلی بصورت یک سازمان توده ای نظامی بیرون آمد

سرهاتان را بالا بگیرید

تا ما آگاهی طبقاتی را

درون آن کنیم ! .

آندو چنان شبیه هم بودند

که حضور همدیگر را

در سنگر

احساس نکردند .

در این نوشته کوتاه یادی از باکونین ، مارکس ، تروتسکی ، لنین و استالین خواهد شد . باکونین ، انقلابی روس، یکی از نخستین منقدین نظریه مارکس و انگلس ، میان سالهای ۱۸۷۶-۱۸۱۴ زندگی نمود . او در مسکو و برلین حوالی سالهای ۱۸۴۰ فلسفه تخصیل کرد و از طریق هگلی های چپ با سه فیلسوف آلمانی یعنی هگل ، فیشته و فویرباخ آشنا گردید .

وی از سال ۱۸۶۱ بعنوان انقلابی فداکار، یک زندگی پر فراز و نشیبی را آغاز کرد . او یکی از پدران نظریه جنبش آنارشیسم است . چون پدرش یکی از زمین داران کلان روسیه تزاری بود ، در ۳۰ سال اول عمرش با فقر دهقانان نظام مالک الرعیتی آشنا گردید ، و تحت تاثیر فلسفه کلاسیک ایده آلیسم آلمانی یعنی آثار فیشته ، شلینگ و هگل به طرح یک نظام اتوپیستی کمونیستی پرداخت .

در آغاز از بین هگلی های جوان احترام خاصی برای مارکس و انگلس قائل بود . وی در سال ۱۸۴۴ در پاریس با پرودن و مارکس دیدار کرد و در سال ۱۸۵۰-۱۸۵۱ در زندان اطریش به دو بار حکم اعدام محکوم شد و در سال ۱۸۵۷-۱۸۵۱ در زندان روسیه توبه نامه ای به تزار نوشت و تقاضای عفو نمود .

باکونین در سال ۱۸۶۷ در انترناسیونال اول به مارکس و انگلس پیوست و پیام ” به برادران روس ام ” را نوشت . در آن پیام زیر تاثیر نچایف به تبلیغ و ترویج عملیات مستقیم تروریستی و انقلاب پرداخت . وی مدتی تحت تاثیر ناسیونالیسم روس خود را نماینده فرهنگ اسلاو میدانست .

او در سال ۱۸۷۱ در شورش کمون پاریس شرکت نمود و بعد به سویس فرار نمود و درآ نجا کتاب ” خدا و دولت ” را منتشر کرد . مورخین سیر اندیشه مدعی هستند که باکونین در مقوله آزادی شاگرد هگل است چون در نظر او آزادی یک پروسه است و از طریق مبارزه سیاسی به تنهایی قابل دسترسی نیست .

او به مخالفت با مارکس و تئوری سازماندهی طبقه کارگر از طریق حزب کمونیست پرداخت و مارکس را متهم به قدرت طلبی نمود .باکونین به دو اشتباه مارکس اشاره میکند ؛ نخست اینکه تئوری او دکترینی است چون به آن صد در صد باور دارد و مخالفانش را دشمن می بیند و خود را در سوسیالیسم و کمونیسم ، ولی فقیه (پاپ) میداند . دوم اینکه او غیر از بورژوازی ، سوسیالیستهای مخالف خود را همانقدر د شمن بشمار می آورد .

در رابطه با گفتار مارکس که طبقه کارگر سازماندهی شده ، نوک نیزه و آوانگارد انقلاب است ، باکونین قیم پرولتاریا شدن مارکس را مورد انتقاد قرار میدهد . چون باکونین در پایان عمر خود هنوز شدیدا خواهان خشونت و عملیات مستقیم انقلابی علیه سازمانهای دولتی سیستم سرمایه داری بود ، منزوی شد و در تنهایی در شهر برن در سوئیس درگذشت . امروزه نظرات او هنوز در میان اتحادیه های کارگری پاره ای از کشورهای اروپای جنوبی مانند ایتالیا ، اسپانیا ، و فرانسه هوادارانی دارد .

تروتسکی ، یکی از نظریه پردازان انقلاب اکتبر روسیه ، فرزند یک دهقان مرفه یهودی در ایالت خرسون در کشور اوکرائین در جنوب روسیه آنزمان بود . وی بین سالهای ۱۹۴۰-۱۸۷۹ زندگی نمود . او در دانشگاه اودسا در کشور اوکرائین در رشته ریاضیات درس خوانده بود . وی در زندان روسیه تزاری از طریق هگلی های چپ و آنتونیو لابریولا با نظریه مارکسیسم غیر دگماتیک آشنا شد .

وی به مطالعه عمیق آثار پلخانف ، کائوتسکی ، مارکس و انگلس نیز پرداخت . تروتسکی رشته های فلسفه ، هنر و دین را از جمله فرمهای آگاهی میدانست و میگفت که فلسفه همیشه یک فلسفه اجتماعی نیز بوده است .

جامعه شناسی مارکسیستی متکی به نظرات آگوست کنت ، شاگرد سن سیمون ، یکی از سوسیالیستهای ابتدایی و تخیلی است . تروتسکی در جوانی معمولا نقل قولهایی را از فردیناند لاسال ، مبارز آلمانی ، می آورد . تروتسکی درشرق روسیه مدتی مقالات و گزارشات اجتماعی خود را با اسم مستعار آنتید آوتو منتشر میکرد .

تروتسکی یک ادیب انقلابی بود که غیر از ادبیات روس ؛ بالمونت ، هرتسن ، بردیف ، سولویف ، دبرودیبف ، گوگول ، اوسپنسکی ، و آندریف ، – به ادبیات غرب ملنند آثار هاپتمن ، نیچه ، ایبسن ، و شنیزلر نیز عشق میورزید .

در نظر او ادبیات کلاسیک میتواند نقش توصیف تاریخی داشته باشد . او با زبان و سبک گوگول و تولستوی همانقدر آشنا بود که با نثر اسحاق بال و اشعار پاسترناک و یسنینس . تروتسکی یک متفکر امکانات و یک جامعه شناس خیالپرداز بود . وی غیبگو نبود بلکه پیشگو بود . به او لقب قلم داده بودند.

مجموعه آثار و نامه های تروتسکی احتمالا به ۸۰ جلد میرسند . او در تمام عمر خود به تشکیل مجلات فرهنگی-اجتماعی پرداخت ؛ از آنجمله – پراودا در وین ، کلام ما در پاریس ، بولتن مخالفین در برلین بودند . مجموعه سالهایی که تروتسکی در قدرت و اداره شوروی بعد از انقلاب شرکت داشت بین سالهای ۱۹۲۳-۱۹۱۸ هستند .

تروتسکی در تبلیغ و ترویج و بحث نظراتش ، فرم ادبی را ترجیح میداد . وی میگفت که آنطور که هیتلر طبقه کارگر آلمان را نابود کرد ، استالین نیز طبقه کارگر روسیه را نابود خواهد کرد و به نقل از ماخایسکی آنارشیست مینویسد که یکروز روشنفکران سازمانهای سوسیال دمکرات از طریق بوروکراتیک بر طبقه کارگر حاکم خواهند شد .

تروتسکی در مخالفت با سانترالیسم بوروکراتیک لنین ، شعار سانترالیسم دمکراتیک را مطرح نمود . لنین در سال ۱۹۰۴ نوشت که انقلابیون حرفه ای روس باید مانند زمان ژاکوبون های انقلاب فرانسه رادیکال شوند . تروتسکی لنین را از جمله عارفان فرم های سازمانی مبارزه می دانست .

همزمان با تروتسکی ، روزا لوکزمبورگ به انتقاد از حزب و دیکتاتوری پرولتاریای لنین پرداخت . امروزه اشاره میشود که آنان چنان شبیه هم بودند که وجود همدیگر را متوجه نشدند . تروتسکی در مقابل دولت ژاکوبنی مرکزی تروریستی استالین ، دیکتاتوری پرولتاریا را پیشنهاد نمود .

نظزیه انقلاب مداوم تروتسکی بین سالهای ۱۹۰۶-۱۹۰۴ تحت تاثیر نظریه اقتصاد مارکسیستی آلکساندر پاروس-هلپهند بوجود آمد . در زمان انقلاب اکتبر، روسیه کشوری دهقانی با ۱۰۰میلیون دهقان و ۵ میلیون کارگر کارخانه بود .

امروزه اشاره میشود که جنگ داخلی روسیه بعد از انقلاب بتدریج موجب لغو مطبوعات آزاد ، ممنوعیت احزاب غیرکمونیستی ،ممنوعیت شوراها ، و نابودی دمکراسی حزبی شد . و حزب بلشویک در جنگ داخلی بصورت یک سازمان توده ای نظامی بیرون آمد چون کادرهایش بدون کنترل روی دولت و بخش اقتصاد ، پلیس مخفی چکا ، و سازمان امنیت ، غالب شدند و اردوگاههای کاراجباری براه انداختند و تمایلات اصلاح طلبی را با خشونت پاسخ دادند و چون بلشویکها شبیه یعقوبی های انقلاب فرانسه شدند ، حزب کار دیگر قادر نبود جامعه و دولت را کنترل کند .

شلیاپنیکف ، رهبر کارگران مخالف ، حزب بلشویک را در سال ۱۹۲۲ ، آوانگارد یک طبقه غایب ، نامید . امروزه اشاره میشود که گرچه جنبش انقلابی ۱۹۱۸-۱۹۱۷ در اروپا به حکومت غالب شاهان پایان داد و جنگ داخلی را تمام کرد ، ولی دیکتاتوری های جدیدی مانند فاشیسم و استنالینیسم روی کار آمدند .

لنین پیش از استالین بارها در مورد بی ریشه گی بوروکراتیک حزبی هشدار داده بود . سولژنیسین ۴۰ سال بعد کاراجباری در اردوگاههای نابودی را در رمان گولاک به نثر کشید . در زمان استالین هرچه اختلاف میان ظاهر و واقعیت بیشتر میشد ، رهبری دولت کمتر توانست از ترور در جامعه دست بردارد .

دهها سال بعد از مرگ استالین ، اسحاق دویچ از تروتسکی واقعی در یک بیوگرافی بزرگ اعاده حیثیت نمود . با ترور تروتسکی توسط استالین ، هدف این بود که نام او را از تاریخ جنبش کارگری سوسیالیستی پاک کنند .

آنهایی که منافعی در نظام استالینیستی داشتند ، تروتسکی را دشمن خود میدانستند ، از آنجمله هواداران نظریه سوسیالیسم در یک کشور و دیکتاتوری بوروکراتیک حاکم بر کارگران و دهقانان .طی دهها سال هزاران مبارز تروتسکیست توسط جنایتکاران استالینیستی در کشورهای شوروی ، اسپانیا ، فرانسه ، چین ، و ویتنام کشته شدند .

پیش از ترور تروتسکی ،ماموران استالین ، منشی و پسر او را نیز بقتل رساندند . ارستگرایان آلمانی قبلا رهبران جنبش کمونیستی اسپارتاکوس یعنی روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت را نیز بقتل رساندند . آلفرد دوبلین در رمان ” نوامبر ۱۹۱۸ ” این جنایت را در ادبیات ابدی نمود . یورگ سمپرون نیز در یک رمان جاسوسی به توصیف قتل تروتسکی پرداخت . تروتسکی که یک ادیب انقلابی جنبش کمو نیستی بود ، استالین را پیش از مرگ ، گورکن انقلاب نامیده بود .

تاریخ انتشار : ۳ مهر, ۱۳۹۰ ۷:۳۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی