چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۰

چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۰

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و‌ تابستان خون‌بار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهان‌خوار به کشورمان، و‌ در دفاع از تمامیت...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!
ما خانواده‌های خاوران که دهه‌ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده‌ایم و مدت‌هاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبه‌روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده‌ایم، نگران...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران
اکنون، با روشن‌تر شدن ابعاد هشداردهنده‌ی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهره‌گیری از تجربه‌های منطقه‌ای و...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌
تخریب اساسی بخش‌های نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیلوفر حامدی
نویسنده: نیلوفر حامدی
دادخواهی، رویکرد اخلاقی به جنگ و جمهوری اسلامی، و همبستگی اجتماعی
به نظرم قدم‌هایی که برای رسیدن به هدف برمی‌داریم جزیی از آن هدف است. تمرین دموکراسی در بین فعالان و محق دانستن خود برای آزادی، دموکراسی و عدالت هم در...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پرستو فروهر
نویسنده: پرستو فروهر

نامه به یک رفیق

... باز هم صریحتر، صورت اول میگوید: "سرمایه داری حرف آخر تاریخ نیست". صورت دوم میگوید: "در برنامه حزبی فراتر از این نمیتوان و نباید گفت که سرمایه داری میتواند حرف آخر تاریخ نباشد و ما میکوشیم که نباشد."

توضیح رفیق عزیزم، نادر عصاره، چند روز پیش چند سؤال را در باره طرح سند “سیما و ارزشهای پایه ای سازمان”، منتشره  در نشریه کار-آنلاین، که تکمیل شده آن به کنگره ۱۲ سازمان ارائه خواهد شد، برای من نیز فرستاده بود و خواسته بود که به آنها پاسخ دهم. من قالب دیگری را برای اجابت به خواست او انتخاب کردم. حاصل کار در زیر آمده است. وقتی آن را برای آخرین بار برایش فرستادم، نوشت: “این دیگر مطلبی تنها خطاب به من نیست.” و تشویق کرد که منتشرش کنم. ——————————————– نادر عزیز با سلام  و امید شادمانی ات و ارج فراوان برای ابتکارت، برای آن که تا حدودی منظور شریف تو از این ابتکار را، که همانا “در مجموع کمک رساندن به بحث” است، برآورده کرده باشم، و در عین حال این نوشته را در تنگناهای “هزار و یک مشکل” به تأخیر نیانداخته باشم، نامه ای را که پس از انتشار [درونی و بیرونی] طرح سند «سیما و ارزشهای پایه ای سازمان» برای کمیسیون تنظیم کننده آن نوشتم، در زیر عیناً نقل می کنم.   رفقای عزیز کمیسیون اسناد با سلام و امید شادمانی تان به تعجیل میخواستم چند نکته و پیشنهاد را در ارتباط با پیشنویس سند “سیما و ارزشها …” با شما درمیان بگذارم: ۱- در پیشنویس آمده است: “سازمان ما … برای گذر تدریجی از سرمایهداری به سوسیالیسم دمکراتیک مبارزه میکند”. پیشنهاد میکنم به جای این جمله نوشته شود: “سازمان ما گزینۀ سوسیالیسم دموکراتیک را به جامعه پیشنهاد می کند و برنامۀ های خود را بر این هدف و برای گذار تدریجی به این هدف استوار میسازد”. ۲- برای من روشن نیست که آیا کمیسیون مرزبندی دوسویه ما (با کمونیسم و سوسیال دموکراسی) را در این سند تصریح خواهد کرد یا نه[۱]. پیشنهاد میکنم دو جمله به سند افزوده شوند. پیش از جمله قبلی این جمله: “آینده همانا نتیجه گزینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، که ما به آنها دست مییازیم. به نظر ما سرمایه داری می تواند گزینۀ نهائی نباشد.” و پس از آن یا در جای دیگری این جمله: “سوسیالیسم دموکراتیک ضامن … تناوب قدرت سیاسی و کارکرد سامانیافته بازار است”. ۳- در پیشنویس آمده است: “ما بر اجتماعی بودن انسان تاکید داریم و مطلق کردن فرد و فردگرائی را به معنی تهی کردن انسان از خصلت اجتماعی و ثانوی و فرعی شمردن جامعه تلقی می کنیم. مطلق کردن جمع به معنی تنزل فرد در حد جزء و تابع محض جمع، سلب شخصیت آن، نفی گوناگونی و تفاوت اندیشهها و تمایلات انسانی، کم بها دادن به حقوق و آزادیهای فردی و نافی رشد آزاد انسانها است”. پیشنهاد من این است که یا این جمله تماماً حذف شود و یا جمله زیر به جای آن نوشته شود: “ما تلاش هر انسان را برای نیل به سعادت، مبتنی بر تعبیری که او از سعادت دارد، تصدیق می کنیم. همزمان بر اجتماعی بودن انسان تاکید داریم و مطلق کردن فرد را به معنای تهی کردن انسان از خصلت اجتماعی اش میدانیم. در توازن میان فردیت و “جمع”یت انسان، ما بر آنیم که نهایتاً هر کس مسئول کردار خویش است”. ۴- همین جا پیشنهاد میکنم این جمله حذف شود: “به باور ما تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است”. البته این جمله را در توصیف جامعۀ ایدهآل ما می توان آورد، اما من اصلاً پیشنهادی دایر بر این که ما از جامعۀ ایدهآل مان هم بنویسیم، ندارم. ۵- پیشنهاد می کنم ساختار کلی سند چنین باشد: ۱) ارزشهای پایه ای سازمان، ۲) خطوط اصلی سیمای جامعۀ الترناتیو از نظر ما، ۳) خطوط اصلی سیمای جامعۀ جهانی آلترناتیو از نظر ما. (منظور من از آلترناتیو ابداً “ایدهآل” نیست، بلکه “در خلال ۲۰ سال آینده” یا “یک نسل” است. به تصریح یا حداقل به تلویح هم باید برای خواننده روشن باشد که هر نسل می تواند انتخاب خودش را داشته باشد). ارزشهای پایه ای سازمان: حرمت انسان، برابری و همبستگی خطوط اصلی سیمای جامعۀ الترناتیو: آزادی و دموکراسی، کار، آموزش، سلامت، عدالت، ایمن، متجانس، توسعه پایدار، سکولار. خطوط اصلی سیمای جامعۀ جهانی آلترناتیو از نظر ما: صلح، همبستگی، محیط زیست، سازمان ملل ۶- ترسیم خطوط فوق بدون این که صحبت از مالیات و بازار شود، تداعی تداوم برنامه ای “نفت محور” است. پیشنهاد میکنم در جائی (مثلاً در توضیح عدالت به عنوان یکی از خطوط اصلی سیمای جامعۀ آلترناتیو) این جمله بیاید:”تنظیم سیستم مالیاتی مناسب، به مثابه یکی از ابزارهای پایه ای بازتوزیع ثروت”. ۷- پیشنهاد می کنم این جمله افزوده شود: “در نگاهی تاریخی و وسیع عدالت، توسعه و پاسداشت محیط زیست آماجهای جمعپذیر و سازگار با هم اند. در برنامه های تقویمی اما انتخابی از این میان میتواند الزامی گردد. انتخاب مقدم ما ؟؟؟ است”. ۸- در سند آمده است: “سازمان … به دمکراسی بر پایه راى و انتخاب آزادانه مردم در تعیین دولت … پایبند است”. (در حاشیه: چرا فقط دولت؟) پیشنهاد می کنم اولاً قید “پارلمانی” پس از دمکراسی آورده شود و ثانیاً موضوع گسترش و ژرفش به دموکراسی مستقیم و مشارکتی نه تنها در چارچوب مناسبات جهانی بلکه مقدمتاً ایرانی تصریح شود. مثلاً بلافاصله پس از همین جمله نقل شده (با افزودن قید پارلمانی به آن) این جمله اضافه شود: “ما مدافع گسترش دموکراسی در اشکال مشارکتی و مستقیم به موازات دموکراسی پارلمانی هستیم”. ۹- پیشنهاد می کنم در بخش مربوط به دموکراسی بر “حق دموکراتیک نظارت بر اقتصاد در ابعاد خرد و کلان” تصریح شود. ۱۰- فرمولاسیونهای زیر نیازمند تدقیق اند: – “انتخاب اجتماعی ما … خواستههای دمکراتیک طبقه متوسط جدید است. – آزادى فردی و حقوق بشر آماجهاى مقدم برنامه سازمان ما هستند. – از عدم دخالت دولت در زندگی خصوصی دفاع میکنیم. – جامعه مدنی را نه به عنوان ابزار جامعه سیاسی برای کسب قدرت (مگر چنین برداشتی هست؟)، بلکه بمثابه یکی از مؤلفههای اصلی برپا دارنده و استحکام بخش دمکراسی و عامل قوام بخشیدن به نیروی دفاع جامعه از خود در مقابل دولت و قدرتهای اقتدارگرای ملی و فراملی میدانیم. پیروز باشید علی پورنقوی ۱۱ مارس ۲۰۱۱   توجه داری که برای من نکات زیر، با توضیحات اضافی که در هر مورد خواهم آورد، دارای اهمیت بوده اند (شماره گذاریهای زیر منطبق بر شماره گذاری پیشنهادهای داده شده به کمیسیون اند. بنابراین هر نکته در زیر توضیح بیشتر نکته همشماره با آن در نامه من به کمیسیون است): ۱-          ما در کلیترین دیدگاههای حزبیمان یا هنوز وفاداری به ماتریالیسم تاریخی را تصریح میکنیم و یا باور به آن را از زمره مشخصههای حزبی به حساب نمیآوریم. در صورت نخست از “گذار تدریجی به سوسیالیسم دموکراتیک” خواهیم نوشت. گویا بحثی بر سر گذار نیست، آن چه هست بر سر تدریجی یا مسالمتآمیز بودن و از این قبیل مشخصههای گذار است. اما در صورت دوم سوسیالیسم دموکراتیک یک انتخاب فهمیده میشود که به جامعه معرفی میشود تا نیروی سازنده آن فراهم آید. بدیهی است در این حالت انتخاب دیگری توسط جامعه کاملاً متصور تلقی میشود. باز هم صریحتر: صورت اول میگوید: “سرمایهداری حرف آخر تاریخ نیست”. صورت دوم میگوید: “در برنامه حزبی فراتر از این نمیتوان و نباید گفت که سرمایه داری میتواند حرف آخر تاریخ نباشد و ما میکوشیم که نباشد.” ۲-          “تو زمانی کمونیست بودهای. اکنون شکست آن دیدگاهها برایت محرز شده است و دیگر نه باور، نه جرأت و نه توان دفاع از آنها را نداری. خجالت هم میکشی بگویی “سوسیال دموکراسی حقانیت داشته است”. پس “سوسیالیسم دموکراتیک” را دستمایه ای کردهای تا پس آن، این واقعیت را که یک “سوسیال دموکرات شرمنده”ای بپوشانی. “سوسیالیسم دموکراتیک” ساختۀ اذهانی است که جرأت اعتراف به شکست در برابر سوسیال دموکراسی را ندارند.” من استدلال بالا را با همین خشونت زبان شنیدهام. با این بخش از استدلال که  “شکست دیدگاههای کمونیسم برایت محرز شده است” موافقم. اما وقتی به “سوسیال دموکراسی واقعاً موجود” از سوئی و از سوی دیگر مثلاً به کتاب “سوسیال دموکراسی چیست؟”[۲]، که در آن تصریح میشود: “… این بدان معناست که غیرممکن است از «سرمایه داری» خلاص شویم” (ص. ۷۳) روبرو میشوم، مجاب میشوم مانیفستی که بر پایه “سرمایهداری میتواند گزینۀ نهائی نباشد” بنا گردد، مانیفستی ساختگی برای استتار شرم نخواهد بود؛ بلکه مانیفستی واقعی حاصل از هر دو تجربه سوسیال دموکراسی و کمونیسم خواهد بود. ۲ مکرر   مرزبندی با “سوسیال دموکراسی واقعاً موجود” همانا پایانپذیر دانستن سرمایه داری است. باید بلافاصله اضافه کنم که این فکر مستعد درغلتیدن به بدترین ارادهگرائی است. اما مرزبندی با کمونیسم، خاصه امروزه روز، کارش سادهتر است: ضمانت امکان تناوب قدرت سیاسی؛ یعنی این که قدرت سیاسی بتواند دست به دست شود. در حدودی که من احزاب کمونیست، یعنی وفادار به مواضع مارکسیست – لنینیستی، را تعقیب میکنم، متوجه شدهام که نفی ضمانت تناوب قدرت برای آنها گره درشتی است. تصریح این امکان و به خصوص ضمانت این امکان هم یعنی نفی دیکتاتوری پرولتاریا. به نظر من این حساسترین موضوع مورد اختلاف بین سوسالیسم دموکراتیک و کمونیسم است (چنان که میبینی در پرانتز: زیرا موضوع آن قدرت سیاسی است). این که تکلیف بازار چه میشود، یا حتی مسئلۀ مالکیت خصوصی، … اینها نسبت به موضوع نخست واقعاً فرعی اند. ۳-          به نظر من نسبت بین فردیت و “جمع”یت انسان یکی از پیچیده ترین موضوعات مطالعات فلسفی – اجتماعی است. ترجیح من این است که یک سند حزبی در این باره اظهار نظری نکند. دقت داری که اظهار نظر سند در مورد تقدم یا تأخر فردیت یا “جمع”یت بلافاصله پس از پاراگرافی است که با جمله “آزادى فردی و حقوق بشر آماجهاى مقدم برنامه سازمان ما هستند” آغاز میشود.  نیازی هم به گفتن نیست که آزادی فردی و حقوق بشر همانا مبتنی بر تقدم فردیت اند. از این رو انسجام طرح ایجاب می کند که وقتی از آزادی فردی و حقوق بشر به مثابه آماجهای مقدم سخن گفته شد، دیگر در نقد “تلقی از خصلت اجتماعی انسان و ثانوی و فرعی شمردن جامعه” گفته نشود و یا در صورت نیاز به ترسیم توازنی از مناسبات بین فردیت و “جمع”یت، جوهر “حقوق بشری” این رابطه یعنی “تصدیق تلاش انسانها برای نیل به سعادت، مبتنی بر تعبیری که هر انسان از سعادت دارد”، و نیز مسئولیت نهائی هر فرد نسبت به انتخابهایش تصریح شوند. ۴-          جملاتی از قبیل “به باور ما تکامل آزاد هر فرد شرط تکامل آزاد همگان است” یا فلسفی اند، یا آرزو و یا شعار. من مجاب شدهام که دامنۀ هر یک از این سه معنا در دیدگاههای ما باید به یک نسل محدود شود. دقیقتر بگویم کلاً دامنه سند “سیما و …” باید به یک دورۀ ۲۰ – ۲۵ ساله محدود شود. لطفاً نگاه مجددی به پاراگراف نخست طرح سند “سیما و …” بیانداز! میبینی سخن، به درستی، از بسیاری موارد میشود که ارزشها یا مطالبات دو-سه نسل اخیر بشریت اند: توزیع دموکراتیک اطلاعات، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست، حقوق بشر، … جالب هم این که میتوان دید که هر یک یا چندتائی از اینها همزاد و همزمان یکی از این سه نسل بوده است. توزیع دموکراتیک اطلاعات آخرین آنهاست، با عمری ۲۰ ساله و اساساً ناشی از ورود به “دوران اطلاعات”. پیشتر از آن حفظ محیط زیست، با عمری ۴۰ ساله و باز هم پیشتر حقوق بشر، که عمری ۶۰ ساله دارد. راستش با این سرعت سرسامآور رویدادها ۲۰ – ۲۵سال هم زیاد مینماید. در طرح سند “سیما و ارزشهای پایه ای سازمان” از احترام به حیوانات صحبتی نمیشود (این را به انتقاد از طرح سند نمیگویم؛ برای توضیح بیشتر نظرم میگویم). این در حالی است که امروزه در جامعه های پیشرفته احترام به حیوانات جای شاخص سیاسی پیدا کرده است. احتمالا اطلاع داری که از ۵ سال پیش در هلند “حزب مدافع حیوانات” ایجاد شده، که تاکنون در دو دورۀ انتخابات مجلس هلند شرکت داشته و توانسته نمایندگانی را به مجلس اعزام کند[۳]. در حالی که تا چندی پیش موضوع احترام به حیوانات ابداً چنین مقامی نداشت. میخواهم بگویم کاملاً قابل پیشبینی است که آن چه در هلند شاهد آن بوده ایم، ابداً به هلند محدود نماند و در آینده نزدیک در کشورهای دیگری نیز شاهد جریانات مشابهی باشیم؛ بدیهی است مقدمتاً در کشورهائی که مشکل نان و احترام به انسان در آنها حل شده است. زاویه دیگری که بد نیست همین جا طرحش کنم این است که سند ما باید “داد بزند” به جریانی تعلق دارد که به حق “انتخاب و تجدید انتخاب نسلی” احترام میگذارد؛ نه در صدد کسب قدرت نیمقرنی است و نه، مثلاً همچون آقای خمینی، تنها در رقابت سیاسی برای کسب قدرت و در زمان چنین رقابتی  است که بر این حق صحه میگذارد. این که خواننده در سند پایه ای ما تصریح چنین حقی را ببیند، بسیار خوب است و اگر بدون تصریح آن هم خود به این نتیجه برسد که این حزبی است که به حق مذکور واقف است و به آن احترام میگذارد، عالی است. به نظر من تأمین این وضوح در سند از جمله مستلزم پرهیز از “دورپردازی” است. ۵-          طرح سند “سیما و …” در نگارش انتشاریافته “کم ساختار” است. چارچوبی از آن در ذهن خواننده، یا من، بجا نمیماند. بیشتر حفظ کردنی است تا فهمیدنی. بنابراین نکته ۵ در نامه ام به کمیسیون در اصل پیشنهادی برای یک ساختار جمع و جور برای سند بوده است. از این اصل که بگذریم، به نظر من هم ارزشهای پایه ای ما هنوز همان شعار انقلاب فرانسه (آزادی، برابری، برادری) است با قدری دستکاری. اگر در نظر بگیریم که آزادی خود منبعث از یک ارزش پایه ای تر، یعنی حرمت انسانی، است و حرمت انیانی حقوق بشر را هم شامل می شود، و نیز این که برادری “مردانه و قوم و قبیله ای” است، آن گاه شأن “حرمت انسان، برابری و همبستگی” به عنوان ارزشهای پایه ای ما روشن می شود. در بارۀ آن چه زیر عناوین “خطوط اصلی سیمای جامعۀ آلترناتیو” و “خطوط اصلی سیمای جامعۀ جهانی آلترناتیو” آورده ام راستش هشداری را، به خودم نیز، واجبتر از هر نکته دیگری مییابم؛ و آن پرهیز از غلتیدن به “جامعۀ ارزان” است. جامعۀ ارزان یک اصطلاح مندرآوردی است: نسبت دادن هر آن چه نیک و زیبا است، به جامعۀ آلترناتیو مورد نظرمان. این هشدار خاصه در مورد ما، که اولاً غفلتهای عظیمی را پشت سر گذاشته ایم و ثانیاً فراتر از اقتصاد و سیاستمان، اندیشه مان هم “نفت بنیاد” بوده است، اکیدتر است. منظورم از غفلتهای عظیم غفلت از دموکراسی، حقوق بشر، محیط زیست، برابرحقوقی همگان، با تأکید بر برابرحقوقی زن و مرد، در سیاستورزی گذشته مان است. این غفلتها ما را وسوسه میکنند، چنان که گفتم، همۀ خوبیها را به جامعۀ آلترناتیومان نسبت دهیم. اندیشۀ “نفت بنیاد” هم مانع میشود که پرسشی در بارۀ راههای تحقق این خوبیها پیش رویمان بگذاریم. انگار نه انگار که این خوبیها خرج دارند. نتیجه، تهدید به غفلتی بزرگتر از غفلتهای برشمرده است: غلتیدن به جامعۀ ارزان. جامعه ارزان هم همان جامعه “صلواتی” و “امام زمانی” است. با این هشدار میخواهم تصریح کنم که نگاهی انتقادی و موشکاف به آن ۱۰”خطوط اصلی سیمای جامعۀ آلترناتیو”، وقتی این خطوط بخواهند در متن یک برنامه دیده شوند، اکیداً ضرورت دارد. در برنامه است که هماهنگی یا ناهماهنگی میان این خطوط اصلی سیمای جامعه آلترناتیو، چه با یکدیگر و چه با امکانات جامعه برای تحقق آنها، عیان خواهد شد. در حاشیه بگویم که این پیشنهاد کمیسیون که سند “سیما و …” را بر پیشانی برنامه بگذارد، فکر بسیار مناسبی است. ۶-          پیشنهادهای ۶، ۸، ۹ و ۱۰ تقریباً شرحشان را با خودشان دارند. پیشنهاد ۶ با توضیحی هم که در بارۀ “جامعۀ ارزان” دادم و با توجه به این که برنامۀ ما نفت را ثروتی تلقی میکند که به آیندگان نیز تعلق دارد، روشنتر میشود. ۷-          بگذار نکته دیگری را از سیاست یا تحزب هلند برایت بگویم: هلند به شمول حزب سوسیال دموکرات ۳ تا حزب چپ دارد. یکی از آنها تأکیدش بر توسعه است، دیگری بر عدالت و سومی بر محیط زیست. به همین دلیل هم ۳ تایند. انگار که توسعه، که یکی از مشخصههایش تقسیم کار و تخصص فزاینده است، در این مورد هم عمل کرده باشد. منظورم تصریح این نکته است که اولاً واقف باشیم جمعپذیری و سازگاری این سه با هم مطلق نیستند و ثانیاً این که تأکید بر این یا آن مطالبه، می تواند این یا آن حزب را از ما بسازد. گفتم که “تحقق خوبیها خرج بردار است”! شاید این پرسش پیش آید که “پس معنای این ۳ علامت سؤال در عبارت “انتخاب مقدم ما ؟؟؟ است” چیست؛ تو که میگوئی تأکید بر این یا آن مطالبه میتواند این یا آن حزب را از ما بسازد. پس ابهام چرا؟” من انشعابی احتمالی در آینده را، که الزامات اکید عملی آن را مطلقاً ایجاب کنند، بر بالاکشیدن تفاوتی فعلاً بیاثر به سطح یک انتخاب دیدگاهی، هزاران بار ترجیح میدهم. فکر میکنم کوشش شریف سازمانهای تو و من در طریق وحدت، و چندوچون جدائی و راههای جدای طی شده ۳۰ ساله همگی مؤید این نکته باشند که تحزب مستلزم جستجوئی دائمی برای یافتن موضوعی جهت عمل مشترک است. سیاست در جامعۀ ما متأسفانه هنوز چندان بالغ و حرفه ای نشده است که انتخابی مقدم میان آن سه مطالبه را ایجاب کند. اما خوشبختانه چندان بالغ و حرفه ای شده است که وقوف به تناسب میان آن سه را، آری، دیگر ایجاب میکند.   میماند ابراز قدردانی مجدد بابت ابتکارت و بابت تشویقات، تا این سطور را تهیه کنم. به امید دیدار نزدیک در کنگره صمد ۱۲ آوریل ۲۰۱۱  

———————–

[۱] لطفاً در نظر داشته باش که این طرح یک بخش دوم هم دارد که دیدگاهها را در مورد سرمایهداری و سوسیالیسم دموکراتیک به دست میدهد.
[۲] “سوسیال دموکراسی چیست؟ اندیشهها و چالشها”، اینگوار کارلسون و آن-ماری لیندگرن، ترجمه رضا طالبی، نشر باران، استکهلم، ۲۰۰۷
[۳] همین پریروز مجلس هلند به ابتکار “حزب مدافع حیوانات” و پس از مباحثات بسیار حاد تصویب کرد که حیوانات پیش از آن که ذبح شوند، باید بیهوش شوند، زیرا ذبح آنان در هوشیاری، موجب درد غیرضرور آنان است. می توانی اثرات این مصوبه را از جمله برای مسلمانان هلند، حدس بزنی.
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردین, ۱۳۹۰ ۱:۱۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی

محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!

زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!

۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران

وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌