چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۷

چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۷

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و‌ تابستان خون‌بار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهان‌خوار به کشورمان، و‌ در دفاع از تمامیت...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!
ما خانواده‌های خاوران که دهه‌ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده‌ایم و مدت‌هاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبه‌روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده‌ایم، نگران...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران
اکنون، با روشن‌تر شدن ابعاد هشداردهنده‌ی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهره‌گیری از تجربه‌های منطقه‌ای و...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌
تخریب اساسی بخش‌های نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیلوفر حامدی
نویسنده: نیلوفر حامدی
دادخواهی، رویکرد اخلاقی به جنگ و جمهوری اسلامی، و همبستگی اجتماعی
به نظرم قدم‌هایی که برای رسیدن به هدف برمی‌داریم جزیی از آن هدف است. تمرین دموکراسی در بین فعالان و محق دانستن خود برای آزادی، دموکراسی و عدالت هم در...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پرستو فروهر
نویسنده: پرستو فروهر

نخستین شهید

خانه ای نداشت، شب هر کجا که گیر می آورد می خوابید. تابستانها مشکلی نداشت. شبهای زمستان اگر راهش می دادند می رفت تُن حمام حاج معتمد یا بالای تنور بربریپزی مشاحمد. بقچه اش را بجای آن که زیر سرش بگذارد می بست کمرش و می خوابید. هیچ کس داخل بقچه اش را ندیده بود. به تنها کسی که اجازه می داد به او نزدیک شود، صغرا مینی ژوپ بود

اولین باری که نجف را دیدم اصلاً یادم نمی رود. توی خانه همسایهمان بود. صادق پسر همسایه آمد و گفت:” بیا نجف دیوانه را ببین تو خانه ما داره کار می کنه.” او آدمی نبود که او را ببینی و از یادت برود. جثه کوچکی داشت با صورتی تکیده و استخوانی که یک ریش تُنک ان را می پوشاند. با دو چشم کوچک نزدیک به هم که برق عجیبی می زدند. بینی باریک با پرههای گشاد که بطور نامرتب دم و بازدمش را فشفشکنان به داخل می کشید و بیرون می داد. با یک کت بلند و شلواری گشاد و با پارچهای که به جای کمربند می بست و آن را سفت می کرد. با بقچهای نسبتاً بزرگ بر پشت! آورده بودند که آب از چاه بکشد و داخل حوض بریزد. هنهنکنان آب می آورد خالی می کرد و به سرعت به سر چاه بر می گشت. کمتر از همه پول می گرفت. پول را گویی نمی شناخت؛ فقط دهشاهی را قبول داشت، ده تا انگشتاش را نشان می داد، می گفت:” ده تا دهشاهی می گیرم و حوض را پر می کنم.” جزو چهرههای سرشناس شهر بود. هر کجا گذرش می افتاد بچهها دنبالش می کردند. از همه می ترسید. تا می گفتی: نجف، فرار می کرد. همیشه چند تا سنگ کوچک و بزرگ داخل بقچهاش داشت. اگر کسی پشت سرش می دوید و خم راست می شد، نجف سنگاش را می انداخت. می گفت:” وایسا که آمدم.” خانهای نداشت، شب هر کجا که گیر می آورد می خوابید. تابستانها مشکلی نداشت. شبهای زمستان اگر راهش می دادند می رفت تُن حمام حاج معتمد یا بالای تنور بربریپزی مشاحمد. بقچهاش را بجای آن که زیر سرش بگذارد می بست کمرش و می خوابید. هیچ کس داخل بقچهاش را ندیده بود. به تنها کسی که اجازه می داد به او نزدیک شود، صغرا مینیژوپ بود. صغرا مینیژوپ دختر جوان دیوانهای بود که یک شهر را به خود مشغول می کرد. صورتی گرد و سفید با چشمهای خاکستری و موهای بلند و بدنی سفت و سفید. تنها عیبی که داشت چالهای صورتش بود که حکایت از یک آبله سخت می کرد. یک دامن کوتاه کرپ قهوهای رنگ می پوشید. بیشتر وقتها پابرهنه در شهر جولان می داد. آزارش به هیچ کس نمی رسید. مقابل مدارس پسرانه می ایستاد و سر به سر جوانهایی که تازه بالغ می شدند و پشت لبشان سبز می شد، می گذاشت. می گفت:” پنجزار بده تا دامنم را بالا بزنم.” و زیر دامن هیچ نمی پوشید. به بازار شهر راهش نمی دادند. چرا که هربار که داخل بازار می شد، جلو هر دکان می ایستاد و می گفت:” پنج زار بده والا می گم تو با من چکار کردی یا اینکه دامنم را بالا می زنم.” بعضیها حوصله شوخی داشتند. اما بازار متعصب و حاجیهای متظاهر زنجان طاقت چنین کسی را نداشتند. هر از گاهی پولی به پلیس می دادند. صغرا چند روز غیبش می زد و بعداز چند روز باز پیدایش می شد. اگر دخترهای مدرسه و یا زنها چیزی به او می گفتند آنها را به فحش می کشید: فلانفلانشدهها فکر می کنید نمی دانم کجا می روید، زیر آن چادر چکار می کنید! آن وقت اسم صغرا مینیژوپ بد در میره. خودش هم به خودش صغرا مینیژوپ می گفت. صغرا مینیژوپ تنها کسی بود که می توانست به نجف نزدیک شود. دهشاهیهای نجف را بگیرد و احیاناً شب تو گوشهای از شهر، شهوت نجف را بخواباند. ملایی داشتیم به نام ملا فندق. درست مانند چهرههای مینیاتوری دوران مغول، صورتی مثلثی با دو گونه استخوانی بیرون زده، با چشمهایی مورب و چند تار ریش و هیکل بسیار کوچک و دهانی که بیشتر به نوک پرنده می ماند. به سرعت حرکت می کرد یا بهتر است بگویم قل می خورد. از همین رو او را ملا فندق می گفتند. در چشمهایش اگر نگاه می کردی وحشت تو را می گرفت. او مردهشوی غسالخانه باغ شازده بوده. غسالخانه در یک میدانگاهی در انتهای دهانه رودی که اینک خشک شده بود، قرار داشت. با چند باغ دور و بر باغ شازده. خانه توفیقیها، خانه عبدالله میرزا که حالا تماماً خیابان شده است؛ یک در تختهای قدیمی داشت که با زنجیری بلند بسته می شد و همیشه یک قفل بزرگ استوانهای بر آن سنگینی می کرد. ما بچهها می ترسیدیم که از کنار آن رد شویم. هیچ وقت جرئت نمی کردیم که از شکافهای آن در قدیمی به داخل آن نگاه کنیم. تنها یک بار داخل آن را زمانی که درش باز بود دیدم. یک محوطه بزرگ آجری و سیاه شده طی سالها با یک حوض در وسط که تابوتی بالای آن نهاده بودند. درست مانند یک سرداب. سرمای درون آن تنم را لرزاند. ترس مبهم مرگ در دلم پیچید، ترسی که روزها و هفتهها از ذهنم بیرون نمی رفت و کابوس آن مدام با من بود. در یکی از شبهای سرد زمستان که نجف جایی برای خوابیدن پیدا نکرده بود از پنجره وارد غسالخانه شده بود و توی یکی از تابوتها جا خوش کرده بود. دمدمههای صبح ملا فندق برای سرکشی به غسالخانه می رود. نجف هراسان بر می خیزد و وحشتزده می گوید:” وایسا که آمدم.” ملا فندق در جا سکته می کند و با همان سکته هم می میرد. از آن روز به بعد نام نجف دیوانه شد نجف ملاکُش. در شهر کوچک و بسته ما با دلخوشیهای اندکش، این داستان مضحک و غمانگیز غسالخانه شهر نقل مجلس شد. مردم سر به سر نجف می گذاشتند:” نجف بگو چطور ملا فندق رو کشتی تا چهارتا دهشاهی بدهم!” و او تعریف می کرد. انقلاب تازه شروع شده بود. دستههای مختلف به راه افتاده بودند. مردم در خیابانها تظاهرات می کردند. سر چهارراهها لاستیک آتش می زدند. داخل کوچهها مرگ بر شاه می گفتند. سنگ می انداختند. ماهها بعد نیروهای ویژه از تهران رسیدند. آنها سوار بر جیپهای ارتشی در شهر می گشتند و سر در پی تظاهرکنندگان می گذاشتند. تیراندازی می کردند. در یکی از این تظاهرات نجف دیوانه بیخبر از همه جا در وسط کوچه گیر می کند. سربازها ایست می دهند، نجف هراسان فریاد می کشد:” وایسا، وایسا که آمدم.” و از بقچه سنگهای خود را بیرون می کشد و پرتاپ می کند. سربازها که او را نمی شناختند به طرفش تیراندازی کردند. نجف در دم جان می دهد. سکههای دهشاهیاش پخش زمین می شوند. در بقچه او چند سنگ یافتند و دو دست لباس زنانه. لباسهای صغرا مینیژوپ.

تاریخ انتشار : ۱۹ مهر, ۱۳۸۹ ۴:۵۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی

محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!

زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!

۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران

وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌