جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۰

جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۰

بحران سازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرض ورزی حکومت
به یقین شهروندان آزاده ی این سرزمین، هوشمندانه و مسئولانه برای استقرار حاکمیت ملت می کوشند، دیگر سان بودن آداب وسنن یکدیگر را به رسمیت می شناسند و تعامل بین...
۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
زخمی شدن حمدان بلال کارگردان فلسطینی برنده اسکار توسط ارتش اسرائیل
«سرزمین دیگری نیست» درباره مبارزه یک جامعه روستایی در کرانه باختری علیه وحشت شهرک نشینان و تخریب توسط ارتش اسرائیل است. اکنون خبر رسیده است که: حمدان بلال کارگردان برنده...
۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
عدالت اجتماعی از نگاه نسل "زد"، تلفیقی از برابری و شایسته‌سالاری
در حوزه اقتصادی، مشارکت‌کنندگان از رفتارهای تبعیض‌آمیزی سخن گفتند که فرصت‌های معیشتی و شغلی آنان را تحت تأثیر قرار داده است. در خانواده‌ها، برخی تجربه ترجیح والدین میان فرزندان و...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
خردمندی نیابی شادمانه ...
موهای جوگندمی‌اش روی شمعدانیِ جوان تاب می‌خورد. از جایی که ایستاده همه‌ی حیاط را می‌بیند. او برای هر گل و درختی، قصه داشت. قدیما برای مرغ و خروس هم قصه...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
درباره انقلاب زودرس
انقلاب‌های زودرس یا نارس وضعیتی را نمودار میسازند که در آن یک انقلاب پیش از آنکه شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای موفقیت و تثبیت آن کاملاً فراهم گشته باشد،...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: منوچهر صالحی
نویسنده: منوچهر صالحی
وقتی نظریه بدام‌افتاده و از زندگی جدا می‌گردد!
و اینک در گامی تازه و بزرگ به‌عقب، او بیش از پیش از نظریه اخلاق گفتمانی خویش عدول کرده و بقولی یک باردیگر علیه خود ونظریه‌اش، در صحنه سیاسی‌ ظاهر...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
درخواست حزب اپوزیسیون ترکیه: تحریم شرکت های حامی دولت اردوغان
چند روزی است که صدها هزار نفر در ترکیه علیه زندانی شدن اکرم امام اوغلو شهردار استانبول و رقیب انتخاباتی رجب طیب اردوغان, تظاهرات کرده اند. اکنون حزب اپوزیسیون از...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی

نظام اسلامی: خطر تحول معکوس!

گسترش و تعمیق شکاف در صفوف حکومت کنندگان که مهار آن ناممکن به نظر می رسد؛ در شرایطی که سرکوب جنبش سبز مانع از آن شد تا این جنبش به وزن و ثقلی فرا بروید که تناسب قوای موجود را بسود خود دگرگون سازد، در کشور موقعیتی بوجود آمده است که در آن خطر سیطره-ی کامل فاشیسم اسلامی- سپاهی، می تواند از یک احتمال به واقعیت تبدیل شود.

اول

چماق کشی و قداره بندی حزب الله علیه آقای کروبی که با تخریب و تیراندازی و آتش زدن درب خانه او همراه بود؛ اتفاقی است که نباید آنرا نامنتظر و خودسرانه و یا بی اصل و نسب، و بدون سابقه و تاریخ نامید. از آن زمان که آیت الله خمینی در راس خیزش توده دهها ملیونی مردم قرار گرفت و به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب برسمیت شناخته آمد و تا امروز…؛ چماقداران و قداره کشان حزب الله، از واقعیت های انکار ناپذیر رهبری نظام اسلامی و موجودیت جمهوری اسلامی بوده-اند.

از دوران آیت الله خمینی، قدر قدرتی دستجات چماقدار، علیرغم التفات “رهبر” به آنان – که از مخلص ترین پیروان تحت حمایتش بودند- با نکوهش و اعتراض گلایه آمیز مردم روبرو بود. خوب است به خاطر بیاوریم که همین دستجات و گردانندگان آنان، بعنوان گروههای فشار، نقش موثری در سقوط دولت بازرگان و قلع و قمع بنی صدر و ملی- مذهبی های حامل گرایش لیبرال بازی کردند. آنان که با شعار “حزب فقط حزب الله- رهبر فقط روح الله” اجتماعات دگراندیشان را تار و مار می کردند، دفاتر آنان را تخریب و به آتش می کشیدند و حتی در مواردی با سلاح سرد و گرم، مرتکب قتل و کشتار می شدند، از شمار پیروان خمینی و نیروهای انقلاب اسلامی بودند و شاید به همین دلیل از شناسائی بعنوان اندامی از دستگاه سرکوب نظام ولائی و استبدد دینی، برکنار می ماندند.

نقشی که “لباس شخصی ها” در سرکوب جنبش سبز و کشتار مردم برعهده داشتند و دارند، کاملا” آشکار کرد که این دستجات که دیگر یکسره مزدور و مواجب بگیر و رانت خوار، و اکنون بسیار سازمان یافته و مجهز به سلاحهای سرد و گرم هستند، اندامی از دستگاه سرکوب استبداد دینی هستند. بعلاوه اکنون می توان دید که این دستجات؛ از شمار عواملی هستند که دولت پادگانی کودتا در مسیر مرعوب و تسلیم و به زانو درآوردن سران نمادین جنبش، قبضه- ی بلامنازع و بی کم و کاست قدرت بر آن اتکاء دارد.

تجمع و محاصره پنج روزه خانه آقای کروبی توسط این دستجات، تخریب و تیر اندازی و آتش زدن درب خانه، هتاکی و تعرض آشکار به حریم زندگی خصوصی وی و ارعاب همسایگان و دیگر شهروندان، سکوت تائید آمیز خامنه- ای ، که مهاجمان پیروی خود را از او فریاد می زدند، اعلامیه سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ که در پی بی نتیجه ماندن واقعه، آنرا ” حادثه ای ساخته و پرداخته عناصر بی تدبیر و خود سر” اعلام کرد، بیشتر به یک طرح شباهت دارد که به دلیل برنامه ریزی خام و ناهمآهنگی عوامل اجرای آن، نصف و نیمه رها شد! به نظر می رسد بحران در نظام سیاسی کشور در حال گذار به مرحله ی تازه – ای است.

گسترش و تعمیق شکاف در صفوف حکومت کنندگان که مهار آن ناممکن به نظر می رسد؛ در شرایطی که سرکوب جنبش سبز مانع از آن شد تا این جنبش به وزن و ثقلی فرا بروید که تناسب قوای موجود را بسود خود دگرگون سازد، در کشور موقعیتی بوجود آمده است که در آن خطر سیطره- ی کامل فاشیسم اسلامی- سپاهی، می تواند از یک احتمال به واقعیت تبدیل شود. اگر این ارزیابی درست باشد، بیش از هر زمانی باید بر همبستگی و همرائی ملی همه- ی آزادیخواهان ایران در دفاع از جنبش سبز و پشتیبانی از سران نمادین آن، انگشت تاکید گذاشت.

دوم

کشاکش و منازعاتی که در صفوف حکومت کنندگان روز به روز گسترده تر و عمیق تر در تمام عرصه های حکومتی و همه لایه های حکومت کنندگان جاری و ساری است، بازتاب یک نبرد اجتماعی- اقتصادی عظیم است که امپراطوری صدها و هزاران میلیاردی غارت و قاچاق پرورشگاه آن است. در راس این امپراطوری، نهادهای سپاه و بسیج، امنیتی و اطلاعاتی و مرتجع ترین لایه های روحانیت حاکم و اصحاب مصباحیه و حجتیه قرار دارند که “بیت رهبر” مرکز هماهنگ کننده آنان است. افول آشکار اقتدار “رهبر” در برابر زیاده خواهی و جاه طلبی و قانون گریزی های قلدر منشانه احمدی نژاد، موِئید سرشت اجتماعی کشاکش نبرد قدرت در بالا است. اگر این نبرد با همین آهنگ و شتاب، و ترکیب نیروها و تناسب گرایش ها به پیش رود، صحنه سیاست کشور – دیرتر یا زودتر- عرصه نمایشی خواهد بود که طی آن “مقام معظم رهبری”، عبای قاضی عسکری دولت پادگانی بردوش می کشد! قاضی عسگری دولتی که نماینده احزاب پادگانی- امنیتی و ثروت اندوختگان نوکیسه است که سهم شیر بیشتر می طلبند و در عین حال با آرمانگرائی امام زمانی، و صدقه و صواب جمکرانی با جمعیت چند ملیونی عقب مانده ترین لایه های اجتماعی کشور که عمدتا” ساکن روستا ها و شهرستانها و حاشیه شهرهای بزرگ هستند، در ارتباط است. توده بی شکل مردمی که مصداق “امت شهید پرور ولایت مدار” هستند و تخت ولایت مطلقه فقیه بر دوش نحیف شان استوار است.

کسی که عبای قاضی عسکری دولت پادگانی را بر قامت خامنه-ای می پوشاند چه بسا ممکن است احمدی نژاد نباشد! اما این تغییر معنی داری نیست. تغییر معنی دار؛ تغییری است که ایران را بسوی آزادی پیش براند و این فقط یک حالت دارد و آن عملی ساختن خواست های حداقلی جنبش سبز ملت ایران است؛ خواست هائی که در بیانات و بیانیه های سران نمادین جنبش به تکرار تائید و تاکید، و مطالبه شده است. اکنون بیش از هر زمان؛ ایستادگی سران نمادین جنبش واجد اهمیت و اعتبار آینده ساز است.

اهمیت دارد که به جامعه شناسی سیاست که عوامل اجتماعی پایدار را بررسی می کند کم اعتناء باقی نمانیم. حاصل این کم اعتنائی گرایشی است که بحران فروپاشی در کشور را حول خامنه-ای و احمدی نژاد و اخیرا” مشائی، دور از قاعده و بیش از اندازه شخصی می کند. از سوی دیگر در لایه هائی از جنبش سبز به گسترش تمایلاتی دامن می زند که مستعد ترجیح منافع نظام بر منافع ملت اند. آنان با تحقیر و نکوهش “استقامت” سران نمادین جنبش در دفاع از آزادی، حقوق اساسی مردم و حق حاکمیت ملت، و اصل “انتخابات آزاد”، جنبش سبز را به راه تسلیم و رضا سوق می دهند و به این ترتیب تیغ استبداد را تیز می کنند!

سرکوب، به حضور توفنده جنبش در خیابان پایان داده است، اما آن را به زیر پوست شهر و عمق جامعه رانده است. جائی که در حال تعمیق است! دولت ولائی-سپاهی کودتا بر این امر وقوف دارد. برپایه بسیاری نشانه ها می توان دید که آنها با ترفندها و شگرد هائی نظیر هیاهو پیرامون “مکتب ایرانی” که به دولت کودتا و احزاب پادگانی، ظاهر مخالفت با “فقها” و نوعی همدلی با ملت را می دهد، دست در کار به صحنه آوردن نمایش های مردم فریب و ملت گول زن هستند. نقاط آسیب پذیر جنبش سبز، نقاط اتکای آنهاست و می کوشند در صفوف طبقه متوسط ایران تکیه گاه اجتماعی برای خود دست و پا کنند. باید یادآوری کنم که وابستگی بخش های موثری از اقشار متوسط جامعه به اقتصاد نفتی و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی و درجه نفوذ بوروکرات ها و مدیران میانی “نظام” در صفوف آنان که علایق معینی در دوام و بقای “نظام” دارند، بر درجه آسیب پذیری اقشار متوسط می افزاید. زمینه دیگر؛ فلاکت اقتصادی و و خامت معیشت مردم و تهدیدات خارجی است که بدون اما و اگر حکومت ولائی و دولت پادگانی کودتا مسئول آن هست. به این منظره، باید گستردگی تباهی ناشی از فقر و فلاکت اقشار تهیدست جامعه را اضافه کرد که نظام صدقه دام گسترده- ای برای شکار آنهاست.

یاد آوری این ملاحظات برای نشانه گذاری نقاط قوت و ضعف جنبش، دستکم دارای ارزش متدیک است و بر این امر تاکید دارد که بحرانی که سراپای جامعه را در نوردیده محصول قشربندی اجتماعی و ترکیب نسلی و جمعیتی جدیدی است که طی دو دهه اخیر تکوین پیدا کرده و چهارمین دهه عمر جمهوری اسلامی، مرحله فرجام نهائی آن به نظر می رسد. تحولات اجتماعی عمیقی که فقر و فلاکت و فساد و انحطاط را دامنگیر بزرگترین بخش های اجتماعی کشور کرده و لایه اجتماعی نازکی را که اربابان امپراطوری غارت و قاچاق- اند بر سرنوشت کشور مسلط ساخته است. اما اشتباه بزرگی خواهد بود که جامعه امروز ایران را در این تصویر خلاصه کنیم. تحولات اجتماعی عمیق به گسترش طبقه متوسط شهری منجر شده که جمعیت ۳ ملیونی دانشجویان کشور که بیش از نیم آنان دختران ایرانند، نمادی از آنست. ۷۵ در صد جمعیت کشور را زنان و مردان جوان تشکیل می دهند. از صفوف این جمعیت جوان، نیروی بزرگی برخاسته که بر بستر ارتباطات شبکه های دیجیتالی، انفجاری از آگاهی های مدنی از خود به ظهور رسانده که مصمم تر از هر قشر اجتماعی دیگر، خواهان عبور مدنی و خشونت پرهیز، از استبداد دینی و فلاکت اقتصادی برای رسیدن به آینده-ای در دموکراسی و پیشرفت، برابر حقوقی شهروندی و حقوق بشر است.

متاسفانه در ماههای اخیر، خلاف روشنرائی که در آقایان کروبی و موسوی مشهود است، عمدتا” در برون مرز، شاهد تلاش هائی در برخی رسانه های سبز هستیم که بجای تقویت گفتمان مدنی، در راه سیطره گفتمان دینی در جنبش اهتمام می ورزند. در این رسانه ها آشکارا شاهد بازتولید اسلام سیاسی و قسما” اسلام فقاهتی هستیم و کار تا آنجا پیش رفته که شناعت رفتار و کردار لباس شخصی ها علیه کروبی و خانواده او، به رفتار “یزیدیان” با “اهل بیت حسین” و به آتش کشیدن خیمه هاشان در شام عاشورا، تمثیل می شود. این رسانه ها که “حکومت علی وار، پیکار حسینی و صلح حسنی و آزادی زینبی” را تبلیغ و ترویج می کنند، گفتمان مدنی و شهروندی جنبش سبز را تخریب می کنند و به همرائی ملی و همبستگی میهنی ایرانیان در دفاع از جنبش سبز آسیب های جبران ناپذیر وارد می آورند. اما قبل از هرچیز به سرخوردگی بخش های بزرگی از زنان و جوانانی کمک می رسانند که زندگی و بالندگی جنبش مدیون آزادیخواهی امروزین و پیکار مدنی و شهروندی استور آنهاست و نیروی محرک اصلی جنبش سبز ملت ایران به حساب می آیند.

*

پیش رفتن ایران در مسیر دموکراسی و سکولاریسم یک فرایند و جنبش سبز ملت ایران بمثابه “مشروطه دوم”، جریان این فرایند در اکنون جامعه ماست. تکثرگرائی که بجای طرد و نفی تفاوت، همزیستی خشونت پرهیز، درک متقابل و مدارای متفاوت ها درجنبش را برسمیت می شناسد، و گفتگوی نقادانه، شریان حیاتی هستند که زندگی و بالندگی جنبش سبز را در راه آزادی تامین و تضمین می کند. شرط تعین کننده برای آن که جنبش سبز، هدف آزادی را از احتمال به واقعیت بپوید؛ استحکام “گفتمان دموکراسی” در آن است. این یک گفتمان مدنی، حقوق بشری و شهروندی است که در آن آزادی برای همگان، برای همه ایرانیان است و نه دینی یا ایدئولوژیک که در آن آزادی برای خودی ها است.

تاریخ انتشار : ۲۴ شهریور, ۱۳۸۹ ۱۰:۳۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

آیا وجدان بشریت هنوز در مقابل این نسل کشی بیدار است؟

با آتش‌بس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشه‌ای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آواره‌سازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقی‌مانده خاک فلسطین است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

آیا وجدان بشریت هنوز در مقابل این نسل کشی بیدار است؟

با آتش‌بس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشه‌ای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آواره‌سازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقی‌مانده خاک فلسطین است.

مطالعه »
پيام ها
٨ مارس گروه کار زنان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

روز جهانی زن: مبارزه برای برابری در سایه تحولات سیاسی

زنان ایرانی سال‌هاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستاده‌اند. آن‌ها با وجود محدودیت‌های شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زن‌کشی، کودک‌همسری و نابرابری‌های ساختاری مبارزه کرده‌اند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گام‌های استوار و دل‌های امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستاده‌اند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروخته‌اند، جایی که عدالت و برابری طنین‌انداز خواهد شد.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بحران سازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرض ورزی حکومت

زخمی شدن حمدان بلال کارگردان فلسطینی برنده اسکار توسط ارتش اسرائیل

عدالت اجتماعی از نگاه نسل “زد”، تلفیقی از برابری و شایسته‌سالاری

خردمندی نیابی شادمانه …

درباره انقلاب زودرس

وقتی نظریه بدام‌افتاده و از زندگی جدا می‌گردد!