شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۰

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۰

نظر نقادانه حزب کمونیست یونان به مواضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه در باره جنگ اوکراین

آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیستی و نازیستی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول این نیست؟ آیا حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟ حزب کمونیست روسیه متوجه آنتی کمونیسم اکراینی هست، طوری که آن را “مقامات فاشیستی” توصیف می کند، اما به آنتی کمونیستی که در صدای رسمی روسیه فوران می زند، و به آنچه از حنجره رئیس جمهور پوتین که در نخستین سخنرانی وی در قبل از آغاز عملیات نظامی به گوش رسید، هیچ توجهی ندارد. حزب کمونیست یونان مواضع خود را به روشنی، از جمله و در چارچوب جنبش جهانی کمونیستی بیان داشته است. متاسفانه، برخی از احزاب کمونیستی، همچنین حزب کمونیست فدراسیون روسیه، مواضعی را اعلان کرده اند که ما قاطعانه مخالف آن می باشیم

 

آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیستی و نازیستی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول این نیست؟ آیا حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟  حزب کمونیست روسیه متوجه آنتی کمونیسم اکراینی هست، طوری که آن را “مقامات فاشیستی” توصیف می کند، اما به آنتی کمونیستی که در صدای رسمی روسیه فوران می زند، و به آنچه از حنجره رئیس جمهور پوتین که در نخستین سخنرانی وی در قبل از آغاز عملیات نظامی به گوش رسید، هیچ توجهی ندارد

مبارزه برای بازار و غارت کشورهای بیگانه، تلاش جهت مهار جنبش انقلابی پرولتاریا و دموکراسی در درون کشورها، تلاش جهت فریب، جدایی و سرکوب پرولتاریای جهان، برانگیختن بردگان روزمزدی یک ملت در برابر ملت دیگر به نفع بورژوازی- این یگانه حقیقت محتوا و مفهوم جنگ است. لنین مجموعه آثار جلد ۲۶ص ۱.

نقل قول فوق از رهبر انقلاب اکتبر، که صد سال پیش گفته شده، به طور کامل با جنگ در اوکراین مطابقت دارد. در بسیاری از مقالاتی که تا به حال نوشته ایم، به مبارزه ای که بر سر بازار فروش و راه های حمل و نقل کالا ختم می شود، اشاره کرده ایم.

حزب کمونیست یونان مواضع خود را به روشنی، از جمله و در چارچوب جنبش جهانی کمونیستی بیان داشته است. متاسفانه، برخی از احزاب کمونیستی، همچنین حزب کمونیست فدراسیون روسیه، مواضعی را اعلان کرده اند که ما قاطعانه مخالف آن می باشیم.

مختصری در باره حزب کمونیست فدراسیون روسیه

حزب کمونیست فدراسیون روسیه که در سال ۱۹۹۳ بنیانگذاری شد یکی از نیروهای عمده صحنه ی سیاسی روسیه سرمایه داری است. این حزب در آخرین انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۲۱، با کسب حدود ۱۸.۹درصد آرا، و با گرفتن ۵۷ کرسی (از ۴۵۰ کرسی مجلس) به دومین نیروی سیاسی تبدیل شد. نمایندگان این حزب طی سی سال گذشته پس از فروپاشی شوروی، سمت های مهمی را از دوره ۱۹۹۸-۱۹۹۹ در دولت یرماکوف که تلاش می کرد بحران سرمایه داری کشور را تعدیل بخشد، در اختیار داشتند. برنامه حزب، با دفاع از خط مشی تبدیل تدریجی سرمایه داری به سوسیالیسم از طریق طی مراحل گوناگون، موافق با تشکیل دولت های مختلف “چپ میانه” می باشد. حزب کمونیست علیرغم برخورداری از وزن سنگین در پارلمان، نقش قابل توجهی در امور تجدید سازمان جنبش های کارگری و اتحادیه های کارگری در روسیه ندارد.

مواضع این حزب تا آغاز تجاوز روسیه به اوکراین، همبستگی با حزب حاکم “روسیه متحد” و رئیس جمهور پوتین بود. دومای (مجلس) روسیه طرح حزب کمونیست در مورد به رسمیت شناختن “استقلال” به اصطلاح “جمهوری های خلق” دونباس (دانیسک و لوهانسک) را تصویب نمود که محرک اصلی تجاوز روسیه به اوکراین شد. گذشته از این، حزب کلیه استدلالات رسمی دولت روسیه در مورد ضرورت نابودی فاشیسم در اوکراین توسط ارتش روسیه، تحت عنوان “عملیات ویژه ” – این اصطلاح جهت اجتناب از ذکر واژه “جنگ” ابداع شده است- را “نشخوار می کند”. علاوه براین، حزب کمونیست روسیه، اعتقاد دارد که سیاست خارجی “ضدفاشیستی” باید با “چرخش چپ” در داخل کشور همراه باشد. حزب همواره خواهان تغییرات در دولت و حضور حزب در ان می باشد.

“جنگ تمدن ها”: “میلیارد طلایی” در مقابل “جهان روس”

اما بدترین مواضع ارائه شده از سوی حزب کمونیست روسیه، سکوت کامل درباره ی دلایل حقیقی این جنگ امپریالیستی است؛ جنگی که اکراین درگیر آن شده، نه در راستای منافع مردم، بلکه در راستای منافع انحصارات و بورژوازی است. این جنگ برای مواد اولیه و مواد خام، مسیرهای حمل و نقل کالا، پایه های ژئوپلیتیک برای سهیم شدن در بازار می باشد.   

حزب کمونیست روسیه نمی تواند، اهمیت این موضوع را که منابع طبیعی اوکراین، مواد معدنی آن، برای مثال: تیتانیوم، فلزات ضروری برای صنایع هواپیما سازی و زمین های حاصلخیز این کشور که نسبت به دوره سوسیالیستی روبه کاهش است درک نکند، نه تنها بنادر ماریوپول و ادسا بلکه مهم تر از همه پایگاه های صنعتی، شبکه عظیم حامل های انرژی هم برای روسیه و هم برای غرب مهم است.

حزب کمونیست نمی تواند رقابت شدید بین دولت های بورژوازی در بسیاری از مناطق جهان برای انرژی، راه های حمل آن، در راستای سهم بری از انحصار بازار انرژی اروپا و غیره را متوجه نباشد. همچنین حزب کمونیست، نمی تواند، رقابت امپریالیستی انحصارات دولت های اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه، چین و سایر دول “بازیگر” منطقه ای مانند، ترکیه، اسرائیل، پادشاهی های حوزه خلیج فارس و دیگران را نبیند. 

حزب کمونیست با اتخاذ این مواضع، در کنار انحصارات روسیه و چین در رقابت آن ها با غرب و سایرین قرار می گیرد، که همه با هم مردم اوکراین را به ” کیسه بوکس” تبدیل کرده اند. حزب کمونیست مدتهاست که با روحیه ملی گرایی و نیروهای ناسیونالیستی که در پوشش میهن پرست ظاهر می شود، معاشقه دارد.

صدر حزب کمونیست روسیه در کتاب خود “جهانی شدن و سرنوشت بشر” (۲۰۰۲) دیدگاه ساموئل هانتینگتون آمریکایی در مورد “برخورد تمدن ها” را اتخاذ می کند، که مطابق آن، درگیری ها نه در سطح دولت ها، بلکه میان نیروهای مختلف فرهنگی سنتی است. بنابراین، در عملکردهای ناتو، اتحادیه اروپا و امریکا جهت محاصره روسیه وی یک “جنگ تمام عیار” علیه روسیه می بینند، که توسط کشورهای “میلیارد طلایی” راه اندازی شده است. یعنی سی کشور پیشرفته، اعضای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه از جمله یونان با یک میلیارد جمعیت. مطابق این فرضیه، ما شاهد “کاهش” تضادهای طبقاتی اجتماعی در جامعه “میلیارد طلایی” هستیم و اکنون تضاد اساسی در سطح بین المللی “بر اساس خط “غنی شمال-فقیر جنوب” بیان می شود. تندتر از تضادهایی که قبلاً پرولتاریا ها را از استثمارگرانشان در چارچوب یک کشور جداگانه جدا می کرد» [۱].

در اسناد برنامه حزب کمونیست روسیه، هیچ اشاره ای به ماهیت امپریالیستی روسیه معاصر نشده است، با این همه، اعتقاد براین است که، “فدراسیون روسیه به موضوع نوبتی تقسیم جهان، ضمیمه مواد خام دولت های امپریالیستی جهان” تبدیل می گردد، همچنین خاطرنشان می شود، که: “در نیمه دوم سده بیستم، گروهی با غارت بی رحمانه منابع کره زمین، سوداگری مالی، جنگ و روش های پیچیده استثمار جدید، غنی تر شده اند. از کشورهای پیشرفته سرمایه داری، به اصطلاح میلیارد طلایی وارد دوره ای به نام “جامعه مصرفی” شده است. در اینجا مصرف از حالت کارکرد طبیعی انسان به یک “هدف مقدس” تبدیل میگردد”، که به تلاش شدید وضعیت اجتماعی فرد بستگی دارد. (۲) بر پایه این رویکرد غیر طبقاتی و گمراه کننده، “میلیارد طلایی” در مقابل به اصطلاح “جهان روس” که یکی از گرایشات بنیادی سیاست خارجی مدرن دولت بورژوازی روسیه است، قرار می گیرد.

در پس این فرضیه، طرحی برای بهره برداری از میلیون ها روس و روس زبان جهت اجرای اهداف سرمایه داری روسیه نهفته است. “ما همه موظفیم از جهان روس دفاع کنیم. (…) جهان روس در طی هزاران سال بنا شده است. در بنای این جهان نه تنها روس ها بلکه اوکراینی ها و بلاروس ها هم سهم داشته اند. صدر حزب کمونیست روسیه در سخنرانی خود در پارلمان روسیه در جریان قرائت  طرح به رسمیت شناختن به اصطلاح “جمهوری های مردمی” می گوید: “ما یک دین مشترک، پیروزی های مشترک، یک زبان و یک فرهنگ داریم”(۳). بدین ترتیب، حزب کمونیست روسیه به طور کامل از سیاست خارجی دولت حاکم بر روسیه، اتحادیه های سرمایه داری میان دولتی، که توسط آن در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق ایجاد شده است، همانند، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی حمایت می کند. در ژانویه سال جاری حزب کمونیست روسیه از ماموریت نیروهای سازمان پیمان جمعی در قزاقستان در راستای سرکوب قیام کارگری مردمی حمایت نمود.

سرانجام، حزب کمونیست اعلان می کند که هدف آن ساختمان سوسیالیسم است، اما برنامه ای که قصد اجرای آن را از طریق فرایند انتخابات پارلمانی دارد، برنامه ی رفرم در مدیریت نظام سرمایه داری و کاملا منطبق بر برنامه های دولت بورژوازی است که در مساله سیاست خارجی نیز بازتاب دارد.

پنهان کردن مسئولیت دولت روسیه در برابر آنچه که در حال رخ دادن است

حزب کمونیست روسیه با نسبت دادن وضعیت موجود و رویدادهای جاری به نیروهای امپریالیستی مانند امریکا، ناتو، اتحادیه اروپا، به اصطلاح “لیبرال فاشیست ها” چیزی در مورد مسئولیت بورژوازی روسیه نمی گوید. به هرحال، پس از فروپاشی شوروی میلیون ها روس و روس زبان در خارج از روسیه و از جمله در کریمه و دُنباس قرار گرفتند.

آن زمان که نیروهای ضدانقلابی روس، شوروی را متلاشی می کردند، از خود پرسیدند که حقوق این مردم چه می شود، از این پس مناطقی که این مردم درآن زندگی می کنند، متعلق به کدام کشور خواهد شد؟ صد البته که نه، در آن دوره زمانی این گروه از مردم، توسط بورژوازی نوظهور به عنوان مهره در برنامه های ژئوپلیتیک آن در شوروی سابق در نظر گرفته شدند.

همزمان با این، بورژوازی اوکراین در طی سی سال گذشته به طور سازمان یافته مردم اوکراین را با سم ضد کمونیستی، تبلیغات گوبلی نسل کشی (گولودومور) خلق اوکراین توسط بلشویک ها، کمونیست ها و یا روس ها مسموم می نماید.  در سال ۱۹۹۸ رئیس جمهور وقت اوکراین، لئونید کوچما اولین فرمان را صادر نمود که مطابق با آن این تبلیغات به سطح دولتی ارتقا یافت و به کل سیستم آموزش و پرورش کشور اشاعه یافت. در سال ۲۰۰۶ زمان ریاست جمهوری ویکتور یوشچنکو عملیاتی تحت عنوان “به رسمیت شناختن بین المللی” به اصطلاح “نسل کشی” خلق اوکراین، اغاز میشود، همزمان در کشور جرم کیفری جهت نفی گولودومور در نظر گرفته می شود. در سال ۲۰۱۰ رئیس جمهور پرو روس ویکتور یانوکوویچ با معتبر دانستن کلیه تصمیمات پیشین، اعلان کرد که سخن بر نسل کشی خلق اوکراین نیست، بلکه سخن از”جنایات رژیم تمامیت خواه استالین” می رود. برپایه چنین اسطوره هایی یک نسل کامل در اکراین بزرگ شده است، سازمان های فاشیستی بر پایه آن، نیاز به بازسازماندهی ایدئولوژیکی و سیاسی داشتند.

رهبری کنونی روسیه در تمام این سال ها برای پیشگیری از چنین تحولات غیرقابل قبول رخدادها چه کرده است. به غیر از تجارت، فعالیت دیگری هم صورت گرفت؟ همانطور که پوتین با غرور تمام گفت “درسال ۲۰۱۱ تبادل کالایی دوطرفه به بیش از ۵۰ میلیارد دلار رسید” (۴). در همان زمان که در اکراین تبلیغات گوبلزی رشد می نمود، روسیه همانطور که پوتین بیان کرد در بازه ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۳ (دقیقا دوره ای که اندیشه فاشیسم پا گرفت) از اوکراین حمایت مادی می کرد، سود بودجه اکراین از کمک های روسیه (معافیت های اعتباری، بهای ویژه برق روسیه) شامل ۲۵۰ میلیارد دلار شد. حتی بدهی اکراین از زمان شوروی به طور کامل توسط روسیه پرداخت شد.   

 آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیستی و نازیستی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول نیست؟ حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟

مبارزه با فاشیسم

در طی سالیان سال، دولت روسیه هرسال پیش نویس قطعنامه ای را به سازمان ملل ارائه می کند که در آن نازیسم محکوم شده و خواستار تمهیداتی در راستای محدودیت نازیسم به عنوان یک پدیده، به ویژه در کشورهای بالتیک و اکراین می شود. آمریکا نیز مدام به قطعنامه فوق رای منفی داده است. کشورهای اتحادیه ی اروپا نیز از رای دادن به آن خودداری می کنند. برهمین مبنا، هر سال در نهم ماه مه روز پیروزی بر فاشیسم پرچم سرخ در روسیه به اهتزاز در می آید. بدینسان طبقه بورژوازی تلاش دارد از احساسات مردم و روحیه ضدفاشیستی آن ها در راستای اهداف خود بهره مند گردد.

در همین حال، آگاهی دانش آموزان روسیه با سموم ضد کمونیستی توسط آثار معروف ضد شوروی سولژنیتسین، که توجیه کننده خائنان و همکاران نازی ها، طرفداران دیکتاتور فرانکو و پینوشه است، مسموم می گردد. در رسانه های دولتی و خصوصی تبلیغات ضد کمونیستی، و همچنین پیروزی بر فاشیسم آلمان یک شاهکار توسط مردم بدون حزب بلشویک، گاها علیرغم فعالیت های آن صورت می گیرد. پوتین علنا اعلام کرد که کتاب های ایوان ایلین، ایدئولوگ روسی فاشیسم را می خواند و خواندن آن را به جوانان پیشنهاد می کند. همچین اضافه کرد که بر مزارش گل نیز می گذارد.

همه این ها یکبار دیگر ثابت می کند که هرگاه مبارزه با فاشیسم جدا از مبارزه با سرمایه داری ای باشد که فاشیسم را بوجود می آورد، کاملا ریاکارانه است و اهداف دیگری را پنهان می کند، طوری که اکنون روسیه در اوکراین سرگرم انجام عملیات نظامی گویا به منظور “نازی زدایی” می باشد.

چه کسی نازی زدایی می کند؟ طرفدار فاشیست ایلین؟ آیا او آن را زیر پرچم امپراتوری تزاری – “زندان مردم” همانطور که لنین گفت، انجام خواهد داد؟ حزب کمونیست روسیه نمی تواند از این مواضع ریاکارانه بی اطلاع باشد.

سکوت در برابر آنتی کمونیسم دولتی

 حزب کمونیست روسیه متوجه آنتی کمونیسم اکراینی هست، طوری که آن را “مقامات فاشیستی” توصیف می کند، اما به آنتی کمونیستی که در صدای رسمی روسیه فوران می زند، و همچنین از حنجره رئیس جمهور پوتین که در نخستین سخنرانی وی در قبل از آغاز عملیات نظامی به گوش رسید، شنیده می شود، هیچ توجهی ندارد.

یادآور می شویم که پوتین در این سخنرانی ازهمه برچسب های مشمئز کننده اتحادیه اروپا، آمریکا که علیه اتحاد شوروی منتشر می کنند، از قبیل: “دیکتاتوری استالین”، “رژیم توتالیتر”، “تروریسم سرخ” و غیره بهره برد.

قابل توجه است که حزب کمونیست روسیه تحت هیچ شرایطی به این حملات ضد کمونیستی غیرقابل قبول از سوی کرملین، که پایه مشترک ضد کمونیسم تمامی نیروهای امپریالیستی است، واکنش نشان نداده است. حزب کمونیست به هیچ وجه به اتهامات غیرقابل قبول رئیس جمهور روسیه علیه لنین و بلشویکها، گویا که اینها مقصر اصلی فروپاشی اتحاد شوروی بودند نه آن نیروهای ضد انقلاب اجتماعی-سیاسی که خود پوتین همانند شهردار وقت لنینگراد آناتولی سابچاک –”دست راست یلتسین” به آنها تعلق داشت، و به همراه گورباچف مبارزه ضد کمونیستی، ضد شوروی، مبارزه علیه نیروی های مدافع نجات سوسیالیسم و شوروی را مدیریت کردند – واکنش نشان نداده است.

تحریف مواضع حزب کمونیست یونان در مورد مساله جنگ

در شرایط فعلی، حزب کمونیست روسیه تلاش کرده تا مردم روسیه را نسبت به مواضع حزب کمونیست یونان درباره وضعیت اوکراین گمراه سازد. حزب کمونیست از این که حزب کمونیست یونان تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم کرده است، از اینکه حزب کمونیست یونان یک مارش اعتراضی از سفارت روسیه تا سفارت آمریکا در آتن علیه هر دو طرف درگیری امپریالیستی سازمان داد، و از مردم خواست “غارتگران” را انتخاب نکنند، از اینکه اعتراضاتی در راستای ممانعت از شعله ور شدن آتش جنگ امپریالیستی سازمان داد، علیه کشیدن مداوم و فزاینده یونان به داخل جنگ، علیه استفاده از خاک یونان جهت انتقال سلاح های مرگبار به منطقه درگیری اعتراض کرد، همه ی این ها را از مردم خود پنهان نموده است.

برعکس، حزب کمونیست روسیه تلاش کرد از اعتراضات توده ای ضدجنگ سازماندهی شده از سوی حزب کمونیست یونان، جهت دستکاری بیشتر افکار خلق روس، استفاده نماید. بدینسان، گنادی زیوگانف با انتشار عکس هایی در شبکه های اجتماعی از میتینگ حزب کمونیست یونان آن را به مثابه اعتراضاتی در حمایت از به اصطلاح “جهان روس” تفسیر نمود. گذشته از این، در پیام همبستگی حزب کمونیست روسیه با فعالین دستگیر شده حزب کمونیست یونان، که همزمان سرکوب تظاهرات تسالونیک را محکوم می کرد، تلاش شد که مواضع حزب کمونیست یونان را با مواضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه درباره “جنگ تمام عیار ناتو علیه روسیه” یکسان جلوه دهد. یعنی مواضعی که تجاوز روسیه به اوکراین را توجیه می نماید. این پیام در یکی از روزنامه های بورژوازی کشور ما منتشر شد، که تلاش داشت حزب کمونیست یونان را به داشتن مواضع دوگانه و حامی سرمایه داری روسیه متهم نماید.

با این حال، برگزاری اعتراضات در یونان، یعنی کشوری که در کنار دیوارهای آن پایگاه نظامی، واحدهای نظامی و بنادر، ایستگاه راه آهن، که از طریق ان نیروهای آمریکایی-ناتو جابجا میشوند، قرار دارد؛ گویای آن است که کشور ما یکی از اعضای طرف درگیری است، یعنی طرف امریکا –ناتو. بدین خاطر است که ما با مطالبه «یونان را به میدان جنگ نکشید»، و خروج از برنامه های جنایتکارانه یورو آتلانتیسم که مردم ما را به گوشت دم توپ تبدیل کرده است، پیش آمده ایم. هیچ کس نمی تواند این اقدامات ما را در جهت حمایت از روسیه سرمایه داری تفسیر کند و ما نیز به همان اندازه آن را محکوم کرده ایم. نظر ما برخلاف حزب کمونیست فدراسیون روسیه و برخی احزاب کمونیست دیگر که روپوش ایدئولوژیکی سیاسی برای برنامه های بورژوازی روسیه پهن کرده اند، می باشد.

حزب کمونیست یونان به چهل حزب کمونیست جهان وسی سازمان کمونیستی از سراسر جهان می پیوندد

این احزاب با محکوم کردن جنگ امپریالیستی اعلان کردند که رویدادهای اوکراین در بستر سرمایه داری انحصاری، مرتبط با پلان های امریکا، ناتو و اتحادیه اروپا رخ داده، دخالت آن ها در منطقه در شرایط رقابت شدید این نیروها با سرمایه داری روسیه می باشد.

این احزاب با کمونیست ها و مردم روسیه و اوکراین که خواهان تقویت جبهه ای علیه ناسیونالیسم  که خود محصول بورژوازی می باشد، اعلان همبستگی می کنند. این احزاب تاکید می کنند که مردم دو کشور، که روزگاری در صلح و آرامش می زیستند، دستاوردهای بزرگی در چارچوب شوروی داشته اند، به همراه سایر خلق ها از این یا ان امپریالیسم یا پیمان هایی که در راستای منافع انحصارات است، جانبداری نمی کنند.

احزاب فوق خاطرنشان کردند که به نفع طبقه کارگر و اقشار مردم است که به واکاوی رخدادها برپایه معیارهای طبقاتی بپردازند، و مبارزه خود علیه انحصارات، بورژوازی، برای سرنگونی سرمایه داری و پیکار طبقاتی خود علیه جنگ های امپریالیستی، برای سوسیالیسم که بیش از هرزمانی مبرم و ضروری است، تشدید کنند.

برگرقته از اخبار روز.

مقاله فوق در روزنامه RIZOSPASTIS – ارگان کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان در ۲۳ آوریل ۲۰۲۲ منتشر شد.

برگردان از متن روسی: اردشیر قلندری

زیوگانوف گلوبالیزاسیون “بن بست یا خروج؟ -۲۰۰۱

برنامه حزب کمونیست روسیه” https://kprf.ru/party/program

 

 

 

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۱ ۸:۰۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

چگونه رسانه های بریتانیا و ایالات متحده فلسطینیان را انسان زدایی می کنند؟

رسانه‌های بریتانیایی-آمریکایی مرگ فلسطینی‌ها را منفعلانه گزارش می‌کنند، گویی از طریق سوانح طبیعی مرده اند، اغلب مرگ‌ها را به زبانی بیان می‌کنند که نشان می‌دهد آنها عمدتاً حماس یا در مجاورت حماس هستند، یا حداقل به‌طور نامناسبی در مقابل موشک‌ها قرار گرفته اند.

مطالعه »
یادداشت

گسترش دامنه جنگ ویرانگر بین اسراییل و فلسطین خطر بزرگی‌ست براى منطقه و جهان!

ریشهٔ این جنگ، نتیجه دو دهه سیاست تهاجمی اسراییل در قبال فلسطین و حمایت قدرت‌های غربی از آن است. امیدواریم جامعهٔ جهانی قادر باشد با درک این موضوع، برای برقراری آتش بس و بازگشت به دیپلماسی صلح از راه‌های مسالمت‌آمیز و متکی بر توافق اسلو برای حل مسئلهٔ فلسطین و جلوگیری از گسترش یک جنگ ویرانگر دیگر اقدام کند.

مطالعه »
آخرین مطالب

اعدام یک زندانی سیاسی دهه شصت؛ شمار اعدام‌های امسال از مرز ۷۰۰ نفر گذشت

طی ماه‌های اخیر اعدام زندانیان در ایران شدت گرفته و از ابتدای شروع جنگ در غزه در تاریخ ۷ اکتبر، ۱۷۶ نفر در ایران اعدام شده‌اند. همچنین شمار اعدام‌ها از ابتدای سال جاری میلادی به ۷۰۷ تن رسیده است…..

گزارشی از تظاهرات ضدجنگ در برلین

از ساعت ١٣ دسته دسته به حاضرین در مقابل دروازۀ تاریخی براندنبورگ در نزدیکی پارلمان  آلمان افزوده می‌شد. این تجمع با  اجرای چند سرود اعتراضی علیه جنگ آغاز گردید. از همان آغاز برنامه، حضور چندده‌هزار نفرۀ تظاهرکنندگان به چشم می‌خورد.

ثابتی در پی چیست؟

ثابتی با کارنامه‌ی فوق سیاهی که دارد اگر خود را فقط تیپ سیاسی ستادی معرفی نکند، چه باید بگوید؟ این را که مغز متفکر کشتار ۹ زندانی پشت تپه‌های اوین کسی غیر از او نبود چگونه به انکار برآید؟ چطور ننگ جنایت رسوای خود نسبت به محفل گلسرخی – دانشیان را بزداید که زندانیان سیاسی در همان زمان فهمیدند این خود ثابتی بوده که با به‌کارگیری خودفروخته‌ای به خدمت ساواک، چند محفل پراکنده هنری – سیاسی را شکل «گروه چریکی خطرناک» داد و آن را با باد کردن و دمیدن در بوق و کرنا وسیله‌ی قربانی کردن ده‌ها تن قرار داد و به شاه فروخت تا در دل اعلیحضرت بیشتر بنشیند!

یادداشت

گسترش دامنه جنگ ویرانگر بین اسراییل و فلسطین خطر بزرگی‌ست براى منطقه و جهان!

ریشهٔ این جنگ، نتیجه دو دهه سیاست تهاجمی اسراییل در قبال فلسطین و حمایت قدرت‌های غربی از آن است. امیدواریم جامعهٔ جهانی قادر باشد با درک این موضوع، برای برقراری آتش بس و بازگشت به دیپلماسی صلح از راه‌های مسالمت‌آمیز و متکی بر توافق اسلو برای حل مسئلهٔ فلسطین و جلوگیری از گسترش یک جنگ ویرانگر دیگر اقدام کند.

مطالعه »
بیانیه ها

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، ‌روز جهانی منع خشونت بر زنان

جنبش مقاومت و آزادی‌خواهی زنان که بی‌درنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به‌ شکل‌های گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعله‌ور شد و در اندک‌زمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد…..

مطالعه »
پيام ها

پیام نرگس محمدی در مورد اعدام میلاد زهره وند، هشتمین معترض جنبش زن زندگی آزادی

حکومت دینی استبدادی، فریبکارانه و حیله‌گرانه قواعد کشتار بی‌رحمانه را به جای میدان جنگ در دالانهای دادگاه انقلاب و به جای فرماندهان، با قضات دست‌نشانده نهادهای امنیتی_نظامی پیش می‌برد. صحنه جنایت قتل و کشتار حکومتی هم با تشریفات مبتذل، “سکوی اجرای قانون” نامیده می‌شود.

مطالعه »
بیانیه ها

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، ‌روز جهانی منع خشونت بر زنان

جنبش مقاومت و آزادی‌خواهی زنان که بی‌درنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به‌ شکل‌های گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعله‌ور شد و در اندک‌زمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد…..

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

اعدام کامران رضایی، از معترضان آبان ۹۸ در شیراز

رویکردی نوین به فمینیسم سوسیالیستی

اعدام یک زندانی سیاسی دهه شصت؛ شمار اعدام‌های امسال از مرز ۷۰۰ نفر گذشت

گزارشی از تظاهرات ضدجنگ در برلین

ثابتی در پی چیست؟

اعدام ایوب کریمی پس از ۱۴ سال در زندان قزل‌حصار کرج