چهارسال پس از انتخابات ۸۸ و اعتراض عمومی به تقلب انتخاباتی، بار دیگرهیاهوی نمایش انتخاباتی در کشور طنین افکنده است.
اتحاد دمکراسی خواهان ایران که از شرکت در بسیاری از انتخابات های گذشته به دور مانده بود، این بار نیز از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری خوددادری می کند. تجربه نشان داده است که تصمیم در مورد رئیس جمهور آینده ایران نه درصندوقهای رای بلکه در اتاقهای دربسته گرفته می شود.
برای روشن شدن روند تعیین رئیس جمهور، واکاوی روند انتخابات های گذشته لازم است.
تا پایان جنگ و انتقال رهبری، رئیس جمهور بر مبنای اجماع گردانندگان حاکمیت تعیین می شد؛ به طوری که پیش از رای گیری، همگان می دانستند چه کسی انتخاب خواهد شد. دلیل وجود این آگاهی نفوذ بسیار زیاد جریان غالب حاکمیت در میان توده های مردم و همچنین همراهی و همرایی اصلاح طلبان حکومتی با آن بود. پس از پایان جنگ و تقسیم قدرت نیز اراده حاکمیت به انتخاب آقای رفسنجانی قرار گرفت.
با پایان ۸ سال ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، گسترش جنگ قدرت در بالا و فاصله گرفتن اصلاح طلبان درون -حکومتی با جریان غالب حاکمیت، نخستین کوششها در جهت مهندسی انتخابات آغاز شد. نمونه های این تلاشها، چنان که در ادامه این بحث خواهیم گفت، در روزهای قبل از اعلام نامزدی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دیده می شد.
حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در روند این مهندسی ابزاری متعدد را در دست دارد. این ابزارها عبارت اند از:
۱. رسانه های همگانی، که تریبونهای نماز جمعه، نطقهای مجلسیان و سخنرانان مساجد و تکایا و … را در بر می گیرد. حاکمیت به کار گرفتن این ابزارهای فشار برای جلوگیری از کاندیداشدن نیروهای نادلخواه را پیش از ثبت نام انتخاباتی آغاز می کند. تخریب شخصیت، استفاده از شنودها، افشای پرونده های از پیش ساخته و توهین و افترا و … ابزار اعمال فشارهای روحی و روانی برای جلوگیری از نامزدی این گونه نیروها در انتخابات اند.
۲. در مرحله دوم، درصورت سماجت نامزدهایی از این دست، ابزار رد صلاحیت در دو مرحله (وزارت کشور وشورای نگهبان) به کار می افتد.
۳. در صورتی که کاندیدای نادلخواه به هر دلیل از این مراحل گذر کرد، مرحله پر کردن صندوقهای رای را به اجرا می گذارند و در آخرین مرحله نیز به فرض گذشتن فرد از خوانهای پیشین، شورای نگهبان مجاز است بخشی از صندوقها را باطل اعلام، و در صورت لزوم کل انتخابات را ملغی کند.
اما مهندسی انتخابات تحت تاثیر چند عامل متغیر قرارمی گیرد:
۱. نیاز به نمایش گسترده انتخاباتی برای نشان دادن اقتدار حاکمیت به ناراضیان داخلی و قدرتهای خارجی.
۲. حفظ تناسب میان جناحهای ناهمگن حاکمیت، به طوری که کل نظام دچار به هم ریختگی و فروپاشی نشود.
وجود پدیده مهندسی انتخابات به هیچ روبه معنی نبود جنگ قدرت درون حاکمیت و یا جنگ زرگری در بالا نیست؛ بلکه نبرد بیرحمانه قدرت در میان بالائیها واقعیتی انکار ناپذیر است.
در روند مهندسی انتخابات، از مدت ها پیش از شروع آن، درگیری و جدال میان جناحها اوج می گیرد و هریک از این جناحها می کوشد تا جایگاه خود را در درون حاکمیت تقویت کند و کاندیدای مناسب مرکز قدرت از کار در آید.
در آخرین لحظه ها و پس از مشخص شدن توازن نیروها و مجموعه عوامل درونی و بیرونی، تصمیم نهائی گرفته و به اجرا گذاشته می شود. گهگاه دیده شده است که در آخرین لحظات ناگهان تصمیم عوض می شود. چنان که در انتخابات سال ۸۴ ناگهان آقای احمدی نژاد به جای آقای قالیباف از صندوقهای رای بیرون آمد.
البته نظر مثبت مردم به این یا آن فرد نیز یکی و تنها یکی از عواملی است که تصمیم گیرندگان به آن توجه می کنند.
برای ارزیابی میزان موفق یا ناموفق بودن این مهندسان نگاهی به چند انتخابات پس از پایان جنگ می اندازیم:
۱. در انتخابات ۷۶ گردانندگان انتخابات که گمان می کردند برپایه مهندسی شان همه چیز بر وفق مراد است و با توجه به برنامه ریزی گسترده شان آقای ناطق نوری از صندوق بیرون خواهد آمد، ناگهان با پدیده نامترقبه ای مواجه شدند. سیل جمعیتی که برای ابراز نارضایتی خود از حاکمیت به سید محمدخاتمی رای دادند، به غافلگیری مهندسان انتخابات منجر شد. به این ترتیب آنان به ناگزیر کوشیدند به آخرین حربه موجود، یعنی ابطال انتخابات، دست بزنند؛ اما رهبری که عواقب این کار را خطرناکتر از روی کار آمدن خاتمی می دید با این درخواست موافقت نکرد.
۲. در سال ۸۴ برنامه ریزی ۸ ساله مهندسان با موفقیت انجام شد و آنان توانستند آقای احمدی نژاد را به ریاست جمهوری برسانند.
۳. مهندسی انتخابات در سال ۸۸ به اشکال مختلف تغییر نتیجه انتخابات را در معرض توجه خود قرار دادند که این اقدام به اعتراضات گسترده مردم منجر شد.
۴. مهندسی انتخابات سال ۹۲ – تا این لحظه – از همه ابزارهای تبلیغاتی و ترور شخصیت و پرونده سازی و رد صلاحیت استفاده کرده است؛ اما همه چیز حکایت از آن دارد که این مهندسی با وجود موفقیت نسبی در مرحله اول از همه دوره های پیش دشوارتر است.
اتحاد دمکراسی خواهان ایران بر این باور است که با توجه به آن چه پیش از این گفتیم و با یاداوری دیدگاه بازتاب یافته در بیانیه قبلی، مبنی بر این که به دلیل وجود نظارت استصوابی و نبود امکان نظارت کاندیداها بر صندوقهای رای و همچنین نبود امکان نظارت ملی و بین المللی بر انتخابات، برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه ناممکن است.
به همین دلیل از شرکت در نمایش انتخاباتی خودداری می کند و افشای این بازی را وظیفه همه نیروهای خواهان ایرانی آباد و آزاد و دمکراتیک می داند.