جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۲

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۲

وقتی درهای میراث فرهنگی به روی خبرنگاران و فعالان بسته می شود

سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری با صدور اطلاعيهای در یکم آذرماه سال جاری اعلام کرد: "اين سازمان تنها مرجع رسمی برای اطلاعرسانی در مورد کاوشها و کشفيات باستانشناسی در محوطههای تاريخی است." در ادامه این اطلاعیه آمده است: "از اين پس هرگونه اطلاعرسانی در اين زمينه خارج از اطلاع و حوزه کاری سازمان، تخلف محسوب شده و مستلزم پيگيریهای حقوقی و امنيتی است."

به گزارش خبرنگار حوزه میراث فرهنگی «هنرنیوز»، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با صدور اطلاعیهای در یکم آذرماه سال جاری اعلام کرد: “این سازمان تنها مرجع رسمی برای اطلاعرسانی در مورد کاوشها و کشفیات باستانشناسی در محوطههای تاریخی است.” در ادامه این اطلاعیه آمده است: “از این پس هرگونه اطلاعرسانی در این زمینه خارج از اطلاع و حوزه کاری سازمان، تخلف محسوب شده و مستلزم پیگیریهای حقوقی و امنیتی است.”

سازمان میراث فرهنگی در حالی خود را متولی چنین کاری معرفی کرده و سایر دست اندرکاران اطلاعرسانی، رسانهها، متخصصان باستانشناسی و فعالان حوزه میراث فرهنگی را غیرمتخصص و ناصالح دانسته، که اخبار تخریب بسیاری از محوطهها توسط همین رسانهها و از طریق مصاحبه با دوستداران میراث فرهنگی و یا کارشناسان باستان شناسی به اطلاع عموم و از جمله مدیران سازمان رسیده است. حال این پرسش مطرح میشود، که آیا پژوهشگران باستانشناسی آنقدر صلاحیت و دانش ندارند که نمیتوانند مستقلاً با خبرنگاران سایر رسانهها مصاحبه کنند (اشاره به دوسال پیش و ممنوعالمصاحبه شدن کارشناسان باستان شناسی توسط سازمان) و یا خبرنگاران و مجاری اطلاعرسانی که چشم بیدار جامعه و جراح آسیبهای اجتماعی و کمک کننده به دولتها هستند از دانش خبررسانی بیبهرهاند؟ پس چگونه در این مراکز مشغول فعالیتند و اخبار حوزههای دیگر را به خوبی پوشش میدهند؟ و باز این پرسش مطرح میشود که چرا روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی به جای تشویق رسانهها، دوستداران میراث فرهنگی و متخصصان باستانشناسی در صدد انحصاری کردن مجاری اطلاع رسانیاست؟

شاهین سپنتا دبیر کانون «گسترش فرهنگ دبیران بزرگ»، از دوستداران و فعالان میراث فرهنگی و عرصه خبراستان اصفهان در پاسخ به این پرسش که بهترین مرجع اطلاع رسانی درخصوص کاوشهای باستانشناسی کیست؟ گفت: “بهترین مرجع برای اطلاعرسانی نهاد انجامدهنده کار یعنی تیم کاوش است. آنها موظفند قبل، حین و بعد از کاوش کار اطلاعرسانی را برعهده گیرند؛ اما چون این کار توسط آنها انجام نمیشود سایر پژوهشگران و روزنامهنگاران این وظیفه را برعهده میگیرند.”

وی با اشاره به بخشی از این اطلاعیه مبنی بر این که تاکنون اطلاعرسانی غیررسمی و غیرتخصصی توسط برخی افراد و رسانهها موجب وارد آمدن لطمات جبران ناپذیری به محوطههای تاریخی توسط باندهای قاچاق اشیاء تاریخی شده، اظهار داشت: “بر همگان واضح است شفافسازی و ارائه گزارشات کاوش منجر به اطلاعرسانی عمومی شده و از حفاری غیر مجاز و ورود قاچاقچیان جلوگیری میکند.”

سپنتا افزود: “زمانی که دستگاه متولی به درستی اطلاعرسانی نکند و از سویی مردم شاهد گودبرداری و نقل و انتقالات باشند، ممکن است برای مردم شک و شبهه ایجاد شود و قاچاقچیان را با هیئت کاوش اشتباه بگیرند.”

وی تاکید کرد: “هیئت باستانشناسی موظف است قبل از شروع کار اطلاع رسانی کند. همچنین در حین کاوش بخشی از گزارش خود را برای عموم و بخشی را برای اهل فن اعلام و در پایان یک جمعبندی کلی از اطلاعات لازم ارائه دهد. زمانی که این اطلاعرسانی به صورت نامنظم و پراکنده صورت گیرد، هر کسی به این عرصه ورود پیدا کرده و فکر میکند وظیفه خودش را به درستی انجام میدهد.”

وی ادامه داد: “اگر مردم از محل دقیق کاوش مطلع باشند و هیئت باستانشناس قبل، حین و بعد از کاوش اطلاعرسانی صحیح انجام دهد قطعاً از وقوع جرم و سوء استفاده از اطلاعرسانی پیشگیری میشود.”

این فعال میراث فرهنگی کاوشهای تپه اشرف در اصفهان را مصداقی برای سخنان خود دانست و گفت: “نه تنها قبل که حتی اکنون و با گذشت دو فصل از کاوش، همچنان هیچ گزارشی از سوی هیئت باستانشناسی تپه ارائه نمیشود. از سویی دیگر تا کنون اطلاع رسانی دقیقی از طرف سازمان و یا پژوهشکده میراث انجام نگرفته است.”

وی تاکید کرد: “هنگامی که اطلاعرسانی از مجرای صحیح و رسمی صورت نگیرد این کار از سوی مراجع غیررسمی انجام میشود. بنابراین ایراد اصلی متوجه سازمان میراث فرهنگی به عنوان مرجع اطلاعرسانی است، که اطلاعات لازم را به موقع و به صورت دقیق در اختیار صاحبنظران و افکار عمومی قرار نمیدهد.”

همچنین بابک مغازهای دبیر و سخنگوی «انجمن کهندژ» همدان معتقد است: “ادارات و سازمانهای دولتی نمیتوانند و نباید هر نوع اظهارنظر، مطلب و مقالهای را در حوزه فعالیت خود، محدود به واحدهای اطلاعرسانی داخلی بدانند، چرا که در صورت انجام این الگو، از این به بعد روزنامهنگاران، فعالان مدنی و کنشگران اجتماعی به عنوان نمایندگان وجدان بیدار اجتماعی از هرگونه اظهارنظر، گزارشدهی و یا اطلاعرسانی در رابطه با هر یک از سازمانها و نهادهای دولتی منع شده و قاعدتاً در این صورت جامعه از هر گونه اظهارنظر و اطلاعرسانی غیر دولتی محروم خواهد شد، چرا که دیگر سازمانهای دولتی به تبع میراث فرهنگی چنین اقدامی را انجام خواهند داد.”

وی تصریح کرد: “وضع قوانین، ممنوعیت و عدم ممنوعیت هرگونه اطلاعرسانی عمومی قاعدتاً نباید محدود به مجاری یک سازمان باشد، بویژه میراث فرهنگی، که موضوعی عمومی و متعلق به تمام باشندگان در مرزهای امروز و آینده این سرزمین است. سخنگوی انجمن کهندژ متذکر شد: محروم کردن خبرنگاران و روزنامهنگاران میتواند عواقب بسیار خطرناکی را برای میراث فرهنگی کشور به دنبال داشته باشد،آن هم در شرایطی که با وجود تلاش دوستداران میراث فرهنگی هر روز شاهد خبرهای تلخ و ناگواری همچون تخریب گور دخمهها،تپههای باستانی، بناهای تاریخی و موارد مشابه بوده و اخبار ضد و نقیضی در رابطه با موزههای کشور به گوش میرسد.از سوی دیگر برخی پروژههای عمرانی، احداث سدها و جادهها هر روزه برگ دیگری از دفتر زرین این کهن خاک را بدست نابودی میسپارد.”

وی خاطر نشان کرد: “در این شرایط مشخص است جلوگیری از اظهارنظرهای دلسوزانه کنشگران اجتماعی چه عواقبی را میتواند در پی داشته باشد.”

مجتبی گهستونی دبیر و سخنگو تاریانا خوزستان و فعال خبری، باز داشتن انجمنهای میراث فرهنگی به عنوان بخشی از بازوی توانمند مردم و جامعه،از سخن گفتن درباره حفظ آثار تاریخی را نوعی جاهطلبی و ضعف سازمان عنوان کرد و گفت: “سازمان میراث فرهنگی نقش مثبتی در اطلاع رسانی ایفاء نکرده است. محدود کردن کارشناسان برای مصاحبه رسانهای و یا حتی توبیخ مدیران شهرستانی برای اطلاع رسانی خود گواهی بر این مدعا است.وی ساخت و ساز بیرویه و غیرمجاز، مورد تعرض و یا تخریب گرفتن برخی از محوطههای تاریخی را دلیلی بر لزوم اطلاعرسانی دانست و گفت : مجوز ساخت سیلوی ۳۰ هزار تن بر روی محوطه ایوان کرخه، تجاوز به حریم محوطه «اشکفت سلمان» با ساخت سازه، ساخت اسکله و جاده دسترسی روی محوطه تاریخی مهرویان و تخریب بقایای این شهر، تخریب قصر تاریخی فیلیه خرمشهر به علت قرار گرفتن در محدوده تأسیسات دریایی نمونه هایی از این دست هستند که با واکنش دوستداران میراث فرهنگی روبه رو شدهاند.”

وی تاکید کرد: “بنابراین مطمئنترین کسانی که میتوانند هشدارهای لازم را درمورد تخریب محوطههای تاریخی در خطر، را ابراز دارند، دوستداران میراث فرهنگی هستند که از طریق رسانهها،افکار عمومی را مطلع میسازند.”

گهستونی با اعلام این مطلب که سازمان هیچ وقت تخریب بنا یا محوطهای را حداقل در خوزستان اطلاع رسانی نکرده اظهار کرد: “«غار پبده» به عنوان سکونتگاه ۱۵ هزار ساله آدمهای اولیه در شهرستان لالی هفته پیش در آتش سوخت و تاکنون صدها خفاش ساکن در آن طعمه حریق شدهاند. این غار در دهه ۴۰ توسط پرفسور گریشمن، باستان شناس فرانسوی شناسایی و مورد تحقیق قرار گرفته و وی در این غار ابزارآلات و آثار سکونت انسانهای اولیه در حدود ۱۵ هزار سال پیش را کشف کرد ولی پس از آن هیچ کس به طور دقیق این محل را مورد ارزیابی و مطالعه باستان شناسی قرار نداده است.حال این سوال مطرح است واکنش سازمان میراث خوزستان به این آتشسوزی چه بوده است؟”

وی تصریح کرد: “خیلی وقتها این دوستداران میراث اعتراض میکنند و به یک تخریب واکنش نشان میدهند اما سازمان میراث عکسالعمل لازم را نشان نمیدهد. به عنوان مثال کشف یک سازه در روستای «بتوند» که با وجود گرفتن عکس از حفاریهای غیر مجاز و تایید کارشناسان کارشناسان در کمال ناباوری سازمان میراث فرهنگی آن را تکذیب کرد.

سخنگوی تاریانا با اشاره به اینکه سازمان تمایلی به نقد شدن نداشته و مطبوعات و رسانهها را محدود یا متهم به کم کاری، اهمال کاری میکند، ابراز کرد: پس اساساً رسانهها و دوستداران میراث فرهنگی، معتقدند رسانهها باید آزادانه به اطلاع رسانی بپردازند از طرفی رسانهها ودوستداران میراث فرهنگی دارای مجوزهای قانونی بوده و نمیتوان آنها را محدود کرد بنابراین اطلاع رسانی آزادانه و در چارچوب قانون جزء حقوق آنها محسوب میشود.”

علیرضا افشاری سردبیر فصلنامه ایرانپژوهی فروزش و عضو انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز در تهران نیز تشریح کرد: “با توجه به گستردگی یادگارهای فرهنگی در سراسر ایران این اطلاعیه باعث میشود سازمان میراث فرهنگی خود را از طیف وسیعی از همراهان و همکاران علاقهمند به یادگارها محروم نماید. در حالیکه یک سازمان قوی و پیشرو سعی میکند همکاری ها را بیشتر نموده و با توجه به مطالبی که توسط این دوستداران پخش میشود، ایرادات کار را برطرف کرده و در عین حال همراهی خود را به علاقهمندان میراث نشان دهد.”

امین طباطبایی مشاور برنامهریزی انجمن خانه فرهنگ جاودان استان فارس نیز با اعلام این که مرجع رسمی اطلاعرسانی سازمان میراث است خاطرنشان کرد: “اما سازمان میراث تنها مرجع نیست. اگر هدف از این بخشنامه این است که هر گونه مصاحبه و اطلاعرسانی ممنوع است و کسی حق اطلاعرسانی در مورد تخریب محوطهای تاریخی را ندارد باید گفت یا سازمان میراث فرهنگی منظورخود را بد رسانده و یا پژوهشگران،فعالان میراث و همه نهادهای متولی اخبار را مورد کم لطفی قرار داده است.”

وی افزود: “به عنوان مثال هنگام وقوع سیل در یک مکان ستاد حوادث غیر مترقبه منبع رسمی خبر است اما آیا میتوان گفت تا زمانی که آنها اعلام نکردند سیلی به وقوع نپیوسته و تصاویری که از تلویزیون پخش میشود غیر واقعی است.

طباطبایی گفت: طبق قانون مطبوعات هر کسی اظهارنظر کند، مسئولیت گفتههایش با اوست پس اگر خبررسانی یا اطلاعرسانی نادرستی انجام دهد در مقابلش مسئول است اما به نظر میرسد سازمان میراث به علت مشغله یا فشار و یا عدم تمایل به پاسخگویی چنین اطلاعیهای را صادر کرده است.”

وی با ابراز خوشحالی از این که نگاه به تخریب میراث فرهنگی نگاهی از حوزه امنیت ملی باشد؛ تاکید کرد: “میراث فرهنگی بخشی از امنیت ملی است همانطور که ادعای اشتباه در مورد شخصیتهای تاریخی یا خلیج فارس به امنیت ملی مربوط میشود. اما باید به یاد داشته باشیم اگر هر رفتار، فعالیت، اظهارنظر به امنیت بازگردد این امر در واقع نوعی زمینهچینی برای فرار از پاسخ گویی محسوب میشود.”

مشاور برنامهریزی انجمن فرهنگ جاودان بیان کرد: “شاید یک سازمان بتواند قوانینی برای محدودیت کارمندانش وضع کند اما نمیتواند آن رابه سایر افراد متخصص مانند استاد دانشگاه، پژوهشگر، فعال یا روزنامهنگار تعمیم دهد. در واقع آزادی بیان حق مسلم افراد است اما هر گونه اطلاعرسانی و اشتباهی مسئولیتش با شخص سخنگو است. این موضوع در مورد کارشناسان میراث هم صادق است و اگر کسی نظر اشتباهی رااعلام دارد و معلوم شود سوءنیت دارد قابل پیگیری است و شخص سخنگو باید پاسخگو باشد.”

همچنین رضا نیکپور دبیر دورهای یادگارهای فرهنگی و طبیعی و عضو ایکوموس اظهار کرد: “سازمان میراث فرهنگی باید بین نقد سازنده باهدف پیشبرد و تقویت سازمان و سیاهنمایی تفاوت قائل شود. هدف کسانی که دلسوزانه نقد و بحث میکنند نه تضعیف بلکه تقویت است. دوستداران میراث فرهنگی آرزوی داشتن سازمان میراث فرهنگی قوی را دارند و پیشنهادات و انتقادات آنها در راستای پیشبرد اهداف میراث فرهنگی که همان حفاظت از یادگارهای تاریخی، فرهنگی،طبیعی و سپردن آنها به نحو احسن به دست آیندگان، است.”

تاریخ انتشار : ۱۳ آذر, ۱۳۸۹ ۷:۳۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

مهاجرت

فکر مادر دل تنگش کرده بود، مادرش را خیلی دوست داشت و می دانست که او را هرگز نخواهد دید، چه در این سفر موفق باشد و چه نباشد. خود را سرزنش می کرد. او را خیلی رنج داده بود. او را پیر و پیرتر کرده بود. دلخوشی مادرش به بچه هاش بود و آنها هم که هر کدومشون یک سر داشتند و هزار سودا.

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین