“گروه اجرائی موقت پروژه وحدت چپ” طی اطلاعیه ای از کنشگران منفرد فعال چپ تقاضا کرده است که در اجتماعی به تاریخ ۲۲ ماه جون گرد هم آیند تا ضمن مشاوره نمایندگان خود را جهت شرکت در کمیته موقت انتخاب کنند. این که کمیته فعلی بصورتی زمانبندی شده و منظم وظایف اجرائی خویش را مرحله به مرحله پیش می برد، جای خرسندی و خوشحالی است. در عین حال صدور این اطلاعیه این انگیزه را در من بوجود آورد تا به چندین نکته در مورد مسائلی که به نظرم اهمیت جدی دارند، بپردازم.
مطلب یکم: اساس ساختار تشکیلات نوین بر پایۀ رأی فردی استوار خواهد بود. تصمیمات بر پایه آرای افراد عضو در نهادهای مختلف ساختاری اداره خواهد شد. واحد تشکیل دهنده ساختار نوین، فرد چپ می باشد. می شود برای تعریف فرد عضو، از شاخصهای مختلفی استفاده کرد. شاخص ابتدائی آن می تواند این باشد که “هر شخصی که عضو فعلی یکی از احزاب و سازمانهای تعریف شده می باشد، می تواند به عضویت ساختار نوین بپیوندد”. تعریف مشابهی را هم می توان برای فعالین منفرد تعریف کرد. مثلا یکی از شرایط عضویت کنشگران چپ منفرد می تواند این باشد که در ضمن قبول مفاد سندهای پایه ای، دو عضو سازمانی آنها را معرفی بکنند.
مطلب دوم: به خاطر وجود و حضور امروزین و تاریخی سازمانهای مختلف سیاسی چپ، این ساختار مورد نظر ائتلافی پروژه وحدت چپ، از ائتلاف احزاب و سازمانهای چپ تشکیل خواهد شد. تمامی این احزاب و سازمانهای مختلف در عین داشتن ساختارهای مستقل خویش، عملا خواهند توانست فراکسیونهای خویش را در داخل تشکیلات نوین تشکیل داده تا حدودی به این صورت تاثیر گذار باشند. گرچه این مسئله موجب خواهد شد وزنه سنگینتر سازمانهای سیاسی بزرگتر در تصمیم گیریها تاثیر بکند، ولی در کنار آن باید سیستمی اعمال گردد تا نظریات اقلیتهای فکری امکان شکوفائی، ترویج و نقد و باروری لازم را یافته باشند.
مطلب سوم: ساختار حاصله از برآمد کنگره مشترک واحد کنشگران چپ، نه ساختاری کاملا مجزا و نوین، بلکه برآمد تکوین یافته ای تاریخی از تمامی سازمانهای چپ موجود، تاریخچه خونین پر از تلاش و فداکاری آن، ارزشهایی که این جنبش به صورت تکوین یافته خواهد بود. ساختار نوین همان گونه که متعلق به نسل نوین طرفداران آرمانهای سوسیالیستی می باشد، متعلق به اولین سوسیال دموکراتها، اجتماعیون عامیون، حزب عدالت، حزب کمونیست ایران، رهروان گروه پنجاه و سه نفر، تمامی متعلقین به نسلهای فدائیان خلق و دیگر نحله های متعلق به جنبش چپ می باشد. این ساختار باید ارزشهای آرمانی و تاریخی این نحله ها را با افتخار و غرور تمام در زیر چتر خویش و در دامن خویش جای دهد.
باید ابعاد این گستره را تا آنجا بسط داد و باز کرد که آرمانهای دموکراتیک و عدالتجویانه احزاب “فواد سلطانی ها”، “دکتر قاسملوها”، “پیشه وری ها”، “توماج و مختوم ها” و غیره را نیز در برگیرد. این مسئله نه تنها موجب می شود آرمانهای سازمان مشترک با خواسته های دموکراتیک مردم اقصا نقاط کشور جوش بخورد، بلکه مناسبات میان سازمانی در بین سازمانهای سوسیال دموکراتیک و چپ سوسیالیستی ملیتها را استحکام بیشتری بخشد.
مطلب چهارم: بخاطر این که واقعیت عینی نشان می دهد که سازمانهای مختلف سیاسی چپ با ساختارها و برنامه های مختلف حضور فعال سیاسی خود را در عرصه جامعه نشان می دهند، لذا اگر پروژه خواهان بوجود آوردن ساختار نوین وحدت چپ می باشد، باید از یک طرف با حضور سیاسی مستقل این سازمانها به همزیستی مجاورتی بپردازد و از طرف دیگر محدوده وظایف خویش را در راستای هدفهای زمانبندی خویش تعریف مشخص کرده باشد. سازمان حاصله از پروژه وحدت چپ، به موازات سازمانهای چپ فعلا موجود به فعالیت خویش ادامه خواهد داد. فاز بعدی پروژه برای مراحل بعدی می تواند حل شدن کامل سازمانهای منفرد در درون سازمان مشترک باشد.
مطلب پنجم: گروه اجرائی موقت پس از کارهای مقدماتی خویش می تواند اقدام به تشکیل کمیسیونهای مختلف تدوین اسناد سیاسی، برنامه ای، اساسنامه ای، آیین نامه ای و غیره بکند. این کمیسیونها نه تنها اندامها و نهادهای اولیه ساختار واحد سازمان چپ مشترک را شکل خواهند داد، بلکه شرایط را برای شکل گیری اندامهای ساختاری تشکیلات واحد فراهم خواهند کرد که بر فراز تک تک نحله های چپ سیاسی بایستد.
مطلب ششم: “پروژه” لازم نیست همه چیز را از صفر شروع کند. برنامه ها، اساسنامه ها و اسناد و دستاوردها و ثمره کوششهای خستگی ناپذیر آنهائی که قسمت عظیم راه را تا کنون طی کرده اند، سازمانهای مختلف چپ دموکرات و سوسیالیستی، پایه های تکمیل و استواری جهت تدوین اسناد اولیه پیشنهادی برای کنگره مشترک را فراهم می کنند. باید دوباره کاریها و تکرار مکرراتی که انرژی و وقت همه را به اتلاف می برد، حتی الامکان حذف کرد.