چهارشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیروهای نظامی و انتظامی وفادار به محمدرضاشاه پهلوی به همراهی افراد شرور و بزهکاران حرفهای و دستههایی از نیروهای نزدیک و پیرو برخی از مراجع مذهبی، دولت مردمی دکتر محمد مصدق، نخستوزیر میهندوست ایران را سرنگون کردند. نقشهٔ کودتای ننگین ۲۸ مرداد در مراکز حکومتی آمریکا و انگلیس طراحی و با سرپرستی مستقیم مأموران آنها اجراء شد.
امروز که هفت دهه از آن اقدام ننگین میگذرد، هنوز همهٔ حقایق و اسناد پیرامون این رویداد تاریخی تلخ انتشار نیافته و در اختیار و دسترس عموم قرار نگرفته است. به ویژه اسناد و روایات وقایع حاکی بر نقش حکومت انگلیس در این کودتا تنها به صورت فوقالعاده محدود و ناقص در دسترس است. اما حتی همین حد از همهٔ روایات، حکایات، خاطرات و اسناد موجود دلالت بر همدستی محمدرضاشاه پهلوی با قدرتمندترین حکومتهای امپریالیستی زمانهٔ هفتاد سال پیش در کودتا علیه سیاستمدار مبارز و میهندوستی دارد که با ایستادگی و اقدامات خود توانست حتی در صحنهٔ حقوق بینالملل، که میدان بازی همان قدرتهای استعمارگر امپریالیستی بود، حقوق حقهٔ مردم ما بر ثروت اندوخته در منابع عظیم نفت سرزمینمان را از آنان بازستاند.
در پیامد کودتای ننگین ۲۸ مرداد، نه تنها ثمر مبارزات چندینسالهٔ مردم و نیروهای مترقی، متجدد، مبارز، آزادیخواه و میهندوست بر باد رفت، بلکه دوران دواردهسالهٔ آزادیهای محدود سیاسی – فرهنگی – اجتماعی نیز به پایان رسید که از هنگامهٔ کشیده شدن پای ایران به جریان جنگ دوم جهانی، سرنگونی متعاقب رضاشاه و تعبیهٔ محمدرضای جوان در مقام پادشاه ایران از سوی قوای متفقین، در میهن ما جاری بود. پس از کودتا، شاه که پشتگرم حمایت طراحان و آمران امپریالیست خود بود، به تدریج بخشهای اساسی دستآوردهای انقلاب عظیم مشروطیت را از مضمون تهی و نظامی استبدادی مستقر کرد که تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت.
دکتر محمدمصدق توسط کودتاگران دستگیر، در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس انفرادی محکوم شد. نخستوزیر مردمی و میهندوست پس از پایان زندان انفرادی، تا پایان عمر در خانۀ شخصی خود در احمدآباد در حبس خانگی قرار داده و پس از فوت در روز ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ نیز به اجبار و بنا بر حکم همایونی در همان جا به خاک سپرده شد. شاه کودتا حتی اجازهٔ انجام وصیت دکتر مبنی بر به خاک سپرده شدن در گورستان ابن بابویه و در کنار «شهدای وطن» را نداد.
در پیامد کودتا، دکتر حسین فاطمی، وزیر امور خارجهٔ مترقی و مردمی دولت مصدق دستگیر و از جمله به اصرار شخص شاه و نیز سفیر انگلستان در ایران به جوخهٔ اعدام سپرده شد. جرم دکتر فاطمی، «طراحی موضوع ملی کردن نفت» و نیز «اشاعهٔ فکر اعلام جمهوری در ایران» بود. در این ارتباط پیر خردمند میهندوست، علامه علیاکبر دهخدا، به دلیل اینکه نام او به عنوان رئیسجمهور مورد نظر پخش شده بود، در اقدامی ایذایی مدتی کوتاه بازداشت شد.
نیروهای حزب تودهٔ ایران تحت پیگرد و مورد سرکوب و کشتار قرار گرفتند. رفقای تودهای پرشماری به زندانها و به زیر شکنجه کشانده شدند. از نامدارترین رفقای تودهای، رفیق وارطان سالاخانیان بود که زیر شکنجهٔ دژخیمان پهلوی جان باخت. چند گروه از افسران و اعضای سازمان نظامی حزب تودهٔ ایران دستگیر، شکنجه و اعدام شدند. از جملهٔ این رفقا، سرهنگ عزتالله سیامک، مسئول سازمان نظامی حزب بود. در کنار رفقای سازمان نظامی حزب تودهٔ ایران، ادیب چپ و کمونیست برجسته، رفیق مرتضی کیوان نیز به جوخهٔ اعدام سپرده شد.
علیرغم وجود اسناد، مدارک و شواهد متقن و علیرغم آنکه حتی برخی از مقامات ارشد دولتهای آمریکا و انگلیس طراحی کودتا توسط خود و مشارکت خود در وقوع آن را تأیید و بابت آن عذرخواهی نیز کردهاند، بخش اصلی پهلویطلبان کماکان بر روایت کذب کتمان وقوع کودتای ۲۸ مرداد پافشاری و از آن به نام «قیام مردم» یاد میکنند و مصدق و طرفداران وی و نیز نیروهای کمونیست ایران را یاغی مینامند. این رویکرد و پراکندن ادعای واهی، به ویژه در شرایطی قابل توجه است که پهلویطلبان در رویکردی با ظاهرسازی، در تلاش برای پراکندن این توهماند که به آزادی و دموکراسی باور دارند و نیرویی میهندوستاند. حقایق و وقایع مربوط به کودتای ۲۸ مرداد از یک سو و نگاه و برخورد این نیروها از سوی دیگر، یکی ار مهمترین نشانهها و نمودهای کذب بودن ادعای این تغییر مثبت در رویکرد و باور آنهاست.
کودتای ۲۸ مرداد، نخستین و تنها اقدام سرکوبگرانۀ حکومت محمدرضا شاه جوان نبود. پیشتر این حکومت در تقابل با قیام افسران خراسان، «جمهوری مهاباد» و «حکومت خودمختار فرقهٔ دموکرات در آذربایجان» نیز با توسل به سرکوب خشن و کشتار وحشیانهٔ مبارزان و مردم غیرنظامی بیدفاع سبعیت خود را به نمایش گذاشته بود. کودتا نه نقطهٔ پایان اعتراضات و مقاومت مبارزان و انقلابیون میهن ما و نه نقطهٔ پایان سرکوب حکومت استبدادی مستقر بود. تنها چند ماه پس از کودتا و بازگشایی مدارس و دانشگاههای کشور، نیروهای کودتا به سرکوب جنبش دانشجویی نیز پرداختند. سرکوب و کشتار حکومت کودتا تا سال ۵۷ و انقلاب بهمن ادامه یافت.
کودتای ۲۸ مرداد، برشی تلخ در تاریخ معاصر میهن ماست. تاریخ میهن ما به دورهٔ پیشا و پساکودتایی تقسیم شده است. سرکوب نظاممند و وحشیانهٔ نیروهای کمونیست و محدود کردن دامنهٔ کنشگری نیروهای موسوم به «ملی» و «ملی – مذهبی» در ایران پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد در کنار فراهم آوردن امکان گسترش دستگاه روحانیت و ساختارهای مرتبط مذهبی، یکی از عوامل نیروگرفتن نیروهای مذهبی متمرکز حول و حوش آیتالله روحالله خمینی و قدرت گرفتن آنها در روندهای منجر به و متعاقب انقلاب بهمن ۵۷ بود.
از سوی دیگر کودتای ۲۸ مرداد مهمترین عامل تقویت روحیهٔ استقلالطلبی و ضدامپریالیستی در میهن ما بود، که پس از برخوردهای تحقیرآمیز قوای امپریالیستی در جریان ورود نیروهای آنان در طی جنگ جهانی اول و نیروهای نظامی بیگانه در جریان جنگ جهانی دوم تبارز یافته بود. جنبش فداییان خلق ایران و سازمان ما، یکی از اصلیترین نیروهای شکلگرفته و تکوینیافته در چنین زمینهای و در روند مبارزات جاری در راه برقراری حکومتی مردمی و تلاش مبارزان راه آزادی، برابری و عدالت اجتماعیست. هم از این روست که تأکید بر مبارزهٔ ضدامپریالیستی و در راه تأمین استقلال میهن، از محورهای مورد نظر ما در جریان بیش از شصت سال مبارزهٔ جنبشمان در راه اهداف مترقی و انسانی خود است.
هر چند کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با طراحی و سازمانگری و هدایت کشورهای امپریالیستی آمریکا و انگلیس، با دستنشاندگی شاه و مزدورانش و با همکاری نیروهای متحجر مذهبی پیرامون آیتاللهها محمد بهبهانی و ابوالقاسم کاشانی و نیروهای ضدمردمی دیگر، نهضت ملی شدن نفت را به شکست کشاند، اما هرگز نتوانست مبارزه در راه تحقق اهداف این نهضت که خود ادامهٔ مبارزات جاری در روند انقلاب عظیم مشروطیت بود، را متوقف کند. این مبارزه در راه آن اهداف هنوز در جان و تن میهن ما جاریست.
باور ما بر آن است که در روند هفتاد سالی که از غلبهٔ استبداد کودتایی پهلوی میگذرد، اهداف مترقی و مبارزه در راه برپایی حکومتی مستقل و مردمی و مبتنی بر ارزشهای جهانشمول حقوق بشر، آزادی، برابری، مردمسالاری (دمکراسی) و عدالت اجتماعی بیش از پیش در جان میهن ما ریشه دوانده، ژرفا و گسترش یافته و نیروهای عازم در راه تحقق این اهداف و ارزشها هرگز در تاریخ میهن ما نیرومندتر، گستردهتر و درهمتنیدهتر از امروز نبودهاند. و این واقعیت است که ما را به تحقق آنها در چشماندازی قابل دسترسی امیدوار میکند.
در هفتادمین سالگرد کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از همهٔ مبارزان راه میهن و مردم در آن سالهای دور به بزرگی نام میبریم و از آنان یاد میکنیم. در این پیوند به ویژه نام جانباختگان سرفراز آن مبارزات و مبارزان جان بر کف مقابله با کودتا و حکومت کودتایی شاه را بزرگ میداریم.
پیروز باید مبارزهٔ مشترک نیروهای مترقی ایران در راه برقراری حکومتی مستقل و مردمی و بر مبنای حقوق بشر، آزادی، برابری، مردمسالاری (دمکراسی) و عدالت اجتماعی!
شنبه، ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ (۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
1 Comment
اینها همه صورت مسئله ست، اصل ،عدم تربیت انقلابی سرانِ مماشات طلب و اپورتونیسم حزب توده در مقابله با کودتا بود، همه چیز برای رهبری حزب توده در بدست گرفتنِ اراده ی جنبش ملی وضد استعماری ،که از حمایتِ همه اقشار مردم و طبقه ی کارگر برخوردار بوده ست،مهیا بود.عدم شناخت کافی و درست از اوضاع مشخصِ جامعه و روحیات مردمی از یکسو،و ذاتِ تسلیم جوی رهبران حزب وعجز و بدارزیابی وترس ودوگانگیِ شان شکست جنبش،۲۸ مرداد را رقم زد،الباقی ودیگر علل داخلی و خارجی، تحت الشعاع همین ناکارآمدی و عقب نشینیه ناجوانمردانه و بسا خسارتبار ،همان سرانِ عاری از تربیت انقلابی بوده ست،و بس.