چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۹

چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۹

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و‌ تابستان خون‌بار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهان‌خوار به کشورمان، و‌ در دفاع از تمامیت...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!
ما خانواده‌های خاوران که دهه‌ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده‌ایم و مدت‌هاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبه‌روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده‌ایم، نگران...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران
اکنون، با روشن‌تر شدن ابعاد هشداردهنده‌ی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهره‌گیری از تجربه‌های منطقه‌ای و...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌
تخریب اساسی بخش‌های نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیلوفر حامدی
نویسنده: نیلوفر حامدی
دادخواهی، رویکرد اخلاقی به جنگ و جمهوری اسلامی، و همبستگی اجتماعی
به نظرم قدم‌هایی که برای رسیدن به هدف برمی‌داریم جزیی از آن هدف است. تمرین دموکراسی در بین فعالان و محق دانستن خود برای آزادی، دموکراسی و عدالت هم در...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پرستو فروهر
نویسنده: پرستو فروهر

چرا مراسم بزرگداشت صمد شعبانی با دستگیری های گسترده همراه بود

برای شناخت صمد و ارزشش برای کانون مدافعان ما گوشه کوچکی از زندگی صمد را می نویسیم تا بگوییم چرا صمد ارزش آن بزرگداشت را داشت و چرا بهای آن برای برگذار کننده و شرکت کنندگان مهم نبود. این اعتماد دو طرفه بود که صمد اشعارش را به کانون می داد برای چاپ که معدودی از آن بر روی سایت کانون موجود است. صمد دوست کانونی ها بود. هنرش در شعر، بازیگری و طراحی به دهه شصت بر می گردد. صمد گنجینه ای از لغات فارسی بود. صمد برای انسانیت و طبقه فعالیت می کرد و اکثر شعرهای او تقدیم شده به کسی حتی کسی که تغییر کرده باشد. صمد از معدود شاعران نیمای است که از لحاظ سبک شعر بسیار عمیق بود. کانون او را یکی از قله های شعر فارسی می دانست. کتابهای شعر او از کتاب آواز در بن‌بست، آفتاب‌ و فولاد کودک مهتاب، بامداد از دریچه تاریک و آواز بچه های تهران نمونه های شعرهای عصبانی است که طراحی روی جلد کتاب و طراحی های بسیاری از جمله کارهای او است که می شود فهمید که این روح سرکش در کجا قرار داشته است

 از عطش 

تا دیار آب 

ترانه و آتش است

همزمان با اطلاع از خاموشی صمد شعبانی کانون مدافعان در یادداشتی نوشت، “ روز گذشته سه‌شنبه دهم اسفند ۱۴۰۰ صمد شعبانی، شاعر و نمایشنامه‌نویس که مدتها از بیماری کلیه رنج می‌برد، هنگام انتقال به بیمارستان جهت دیالیز دوره‌ای، جسمش توانائی تحمل این همه رنج را نیاورد و در کمال ناباوری ما را ترک کرد.” درست ده روز بعد کانون مدافعان بزرگداشتی برای او برگذار کرد که قبل از شروع برنامه‌ نیروهای امنیتی با هجوم به برنامه، نگذاشتند برنامه ای صورت گیرد. برنامه‌ ای که نه تبلیغی داشت ‌‌و حتی تعداد مطلعین بیش از بیست نفر نبودند٬ آیا اینکه زمانی که خبر برنامه پخش شده بود و کسانی می خواستند شرکت کنند را ما نمی دانیم ولی بسیاری برای رفتن به برنامه در راه بودند که خبر حمله را شنیدید و در خیابان های اطراف نظاره گر‌ سیل عظیم نیروهای امنیتی بودند که انگار دنبال صمد بهرنگی بودند.  چرا صمد شعبانی برای ماموران مهم بود. صمدی که نه سازمانده تشکیلاتی  بود و نه حتی عضوی از کانون نویسندگان و در فقر زندگی می کرد و حتی مکانی برای زندگی نداشت و حتی در زمان بیماری اش پولی برای دیالیزه شدن نداشت و در فراخوانی برای دانلود مجانی کتاب های شعرش نوشته شده بود “ به اطلاع دوستداران هنر و ادبیات می‌رساند که صمد شعبانی-شاعر و هنرمند- متاسفانه دچار نارسایی کلیه شده و به خاطر از دست دادن هر دو کلیه ناچار است هفته‌ای سه روز تحت درمان دیالیز قرار گیرد. از آنجا که هزینه هر نوبت دیالیز گران و سرسام آور است (هر جلسه بیش از چهارصد هزار تومان)، وی قادر به تامین هزینه درمان نیست. لذا خواهشمند است کمک‌های مادی و معنوی خود را از ایشان دریغ نفرمایند.” داستان زندگی بسیاری از صمدهای جامعه ایران در یک صد سال گذشته مشابه بوده است.

برای شناخت صمد و ارزشش برای کانون مدافعان ما گوشه کوچکی از زندگی صمد را می نویسیم تا بگوییم چرا صمد ارزش آن بزرگداشت را داشت و چرا بهای آن برای برگذار کننده و شرکت کنندگان مهم نبود. این اعتماد دو طرفه بود که صمد اشعارش را به کانون می داد برای چاپ که معدودی از آن بر روی سایت کانون موجود است. صمد دوست کانونی ها بود. هنرش در شعر، بازیگری و طراحی به دهه شصت بر می گردد. صمد گنجینه ای از لغات فارسی بود. صمد برای انسانیت و طبقه فعالیت می کرد و اکثر شعرهای او تقدیم شده به کسی حتی کسی که تغییر کرده باشد. صمد از معدود شاعران نیمای است که از لحاظ سبک شعر بسیار عمیق بود. کانون او را یکی از قله های شعر فارسی می دانست. کتابهای شعر او از کتاب آواز در بن‌بست، آفتاب‌ و فولاد کودک مهتاب، بامداد از دریچه تاریک و آواز بچه های تهران نمونه های شعرهای عصبانی است که طراحی روی جلد کتاب و طراحی های بسیاری از جمله کارهای او است که می شود فهمید که این روح سرکش در کجا قرار داشته است.

صمد شعبانی دو تاریخ تولد دارد یکی تاریخی که دوستان اش می گویند و دیگری در انتشارات کتاب هایش نوشته شده است. تاریخ تولدی که سال ۱۳۳۶ است که می توان انگیزه صمد را برای دنبال کردن به حقیقت واقعی خودش بود را فهمید و دیگری تاریخ تولدی که انتشارات مازیار بر روی صفحه اول کتاب های شعر او آورده است سال ۱۳۴۲ می باشد. زنده یاد صمد تا آخرین روزهای زندگی اش به دنبال گرفتن مدرک شناسای بود چرا که مدرک شناسایی نداشت٬ او در این راه حتی در دهه شصت به فرانسه رفت (نوع رفتن به فرانسه آنرا ما نمی دانیم) و دست خالی بازگشت ولی دیگری شناسنامه ای بود که شخصی حاضر شده بود که او را به فرزندی بپذیرد و جدا برای او زحمت کشید. 

صمد در سال ۱۳۶۳ در شعری در رسای غلامحسین ساعدی می نویسد:

 همه ی بی قراری هایم را

    در عکسی تمام قد

        اگر برنگشتم

                         تا بهاری که می آید

تو آن را قاب کن

                          بیاویز بر دیوار

از آخرین دیدارمان

                           انگار سالها می گذرد

باران بارها

       رد پاها

                         صداهایی را که می ریخت بر زمین

                          برده است

   آنجا مرگ

                           ارزان است

 وپهنه خاک

                  مزاری است که از دهان علف

    ضیافتی رنگین را

                                در بهار وعده میدهد

مدرک شناسای واقعی صمد در هنر او بود، یعنی هنر انقلابی٬ از نگاه بخش مترقی جنبش اجتماعی که ادبیات انقلابی را رشد می دهد و این ادبیات تاریخ هزار ساله در مبارزات اجتماعی داشته است و آنجایی که زنده یاد شعبانی در مصاحبه اش با علیرضا ثقفی در رابطه با زنده یاد سعید سلطانپور می گویید “وظیفه​ی روشنفکر انقلابی که در هر زمان تنها معبودش کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم​اند؛ چیز دیگری است. یکی از وظایف اصلی­اش پیدا کردن راهی است که بتواند در هر زمان وهر مکان خواسته​های مردم را بیان کند و اگر نتوانیم این کار را بکنیم قطعاً شکست خورده ایم.“ در شعر هماره ای بلندی در باد گفت

راه سختی را 

در پیش گرفته ام

من به سوی خود می روم

می دانم که این

همه ی آن چیزی نیست

که من به نصیب برده ام.

در همان مصاحبه آمده است: “هدف نسلِ آن دوره چه بود؟ ـ آن نسل خودش را فدایی می​دانست و خودش را فدا می​کرد تا تشکیلات به وجود بیاید. متأسفانه در جنبش فکری ایران، دوره ​ای بود که تئوری بقا مطرح شد که رسوبات آن هنوز هم در تفکر بعضی​ها موجود است. آن نسل به این نتیجه رسیده بود که اگر می​خواهی به عنوان یک مبارز باقی بمانی باید تعرض کنی و این یعنی همان حرکت سازمان یافته و مناسب. سکوت، سکون و بی عملی مساوی با مرگ است. مختاری جمله­​ای دارد که می​گوید: «همین که نتوانی معنایت را بگویی، کارت ساخته است…» انسان تا زمانی که زنده است باید بتواند وجودش را ثابت کند که هست… انسان مبارز باید روزانه خودش را ثابت کند حال چه به لحاظ فرهنگی، ذهنی و اجتماعی و چه در یک حرکت هنری، اجتماعی، خیابانی و… و اگر انسان نتواند خودش را ثابت کند؛ مرده است.”

صمد خود را در وارثان زنده یاد شاملو می دانست و در سالگرد مرگ شاملو نوشت: 

هر شب 

بر اطلسی های خاموش 

دست می بشم 

تا بوی تو را دریابم 

این نگاه به شاملو بود که نشان می دهد که سبک کارش در همان زمینه بوده است و بسیاری از کارهای شاملو در دهه هفتاد را بررسی می کرده است و در خانه شاملو نیز زندگی می کرده است تا زمان مرگ شاملو. 

  برای شادی شاملو در کتاب شعر بامداد از دریچه تاریک می نویسد:

از عطش

تا دیار آب

ترانه و آتش است

بامداد

هجرت گزید

و چشمانی 

هزار کبوتر آشتی را

نشانه رفتند.

از عطش 

تا دیار آب 

هزار ترانه

سوخت در گلو

از عطش 

تا دیار آب

زنده یاد صمد در مصاحبه واقعیت زندگی خود را گفت: با توجه به شرایطی که داریم زمانی که رسانه نداریم؛ باید جاهایی را ایجاد کنیم تا در آن جا بتوانیم حرف مان را بزنیم. مهم تداوم حرف زدن و ایجاد تغییر است. مسأله​ی پذیرش مردم و همراهی آن​ها هم هست. باید روشنفکری باشیم که با مردم جلو برویم که البته با قشر فهمیده، پیشرو و آگاه. زمانی که باید با مردم همراه باشیم تفاوت دارد با زمانی که باید با قشر پیشرو نزدیک باشیم یعنی زمانی که بیشتر شاهد خودفروشی روشنفکران هستیم دیگر با روشنفکران کاری نداریم. باید در هر زمان تاکتیک​های مناسب به آن زمان را پیدا کنیم. یک زمانی روشنفکر با اسلحه و فدا کردن خودش جلو می​رفت اما امکان دارد امروز مسئله بیان کردن باشد. مثلاً آزادی​های ساده​ی اجتماعی هدف​های غایی نیستند ولی می​تواند در شرایط موجود مطرح شود همان­طور که ما دیدیم در سال گذشته حدود دو هزار اعتراض کارگری داشتیم زمانی که شرایط چنین بوده چگونه روشنفکر می​تواند در کنار این​ها باشد؟ با توجه به گسترش فرهنگ سرمایه داری ما شاهد آن هستیم که بسیاری از روشنفکران مجیزگوی قدرت شده​اند و با تسلیم خود به فرهنگ حاکم و تأیید نظم و نظام موجود به هر ترتیب خود را وفادار به نیروی حاکمه قلمداد کنند تا از جانب آن یا شغل خود را حفظ کنند و یا حداقل مورد گزند نیروی حاکم قرار نگیرند. وظیفه​ی روشنفکر انقلابی که در هر زمان تنها معبودش کارگران و زحمتکشان و مردم تحت ستم​اند؛ چیز دیگری است. یکی از وظایف اصلی­اش پیدا کردن راهی است که بتواند در هر زمان وهر مکان خواسته​های مردم را بیان کند و اگر نتوانیم این کار را بکنیم قطعاً شکست خورده ایم. حتی روشنفکر انقلابی اگر یک راهی را رفت و به بن بست خورد راه دیگری را آزمایش  می​کند… به طور کلی ما در سی سال گذشته شاهد این بوده ایم که نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا بن بست ​هایی در برابر وضعیت روشنفکران بوده است. سعید سلطان­پور به عنوان یک روشنفکر به مانند آبی بود که اگر به سنگ و بن بستی برمی­خورد، سعی می​کرد راه جدیدی پیدا کند.

منابع: گفتگوهایی درباره​ سعید سلطانپور … صمد شعبانی/ علیرضا ثقفی و کتاب های آواز در بن‌بست، آفتاب‌ و فولاد کودک مهتاب، بامداد از دریچه تاریک و آواز بچه های تهران

 

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۴ خرداد, ۱۴۰۱ ۴:۳۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی

محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!

زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!

۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران

وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌