در جریان بحثی فیسبوکی کە در مورد مطلبی از من در بارە سخنان آقای مصطفی هجری درگرفت، یکی از دوستان در یک کامنت نوشت کە از سال ۲۰۰۸ کار کارشناسی روی این حرکت حزب دمکرات یعنی ‘راسان’ صورت گرفتە است. هرچند این دوست عزیز نگفتند کە این کارشناسان کی بودند، چی گفتند و چگونە دلایل و ئارگیومنتهای خود را ارائە دادەاند، هم چنین نگفتند کە کجا این بحث های کارشناسی چاپ و نشر شدە است. بهرحال، موضوع برایم جالب و شخصا در مورد این موضوع شروع بە فکر کردن کردم. با استفادە از اطلاعات شخصی، فانتازی و کمی قدرت تحلیلی بە نتایج زیر رسیدم. البتە از دوستان علاقمند بە بحث می خواهم اگر می توانند با مشارکت در این بحث، هم بە غنای بیشتر آن کمک کنند و نیز در صورت ممکن بە اشتباهات احتمالی موضوع هم بپردازند.
و اما خود موضوع. احتمالا کارشناسان مورد ادعای دوست ما، چنین نظرات خود را جمع بندی کردەاند:
ـ منطقە وارد آرایش سیاسی نوینی شدە است. از یک طرف بطور عمدە، ایران، روسیە، دولت عراق، حزب اللە لبنان، اتحادیە میهنی، پ ک ک و نیروهای کرد سوریە، و از طرف دیگر غرب، کشورهای سنی عربی (بویژە عربستان و قطر)، ترکیە و حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی)، (این یک تصویرپردازی کلان است، زیرا چنانچە تجربە نشان می دهد اینجا و آنجا فاکتهائی وجود دارند کە بنوعی ناقض موضوعند، ولی درکل تصویر درست است)،
ـ حزب دمکرات کردستان ایران باید جایگاە خود را در این آرایش لاجرم تعیین کند. یعنی باید یک طرف بایستد،
ـ منطقا چونکە دولت ایران کە دشمن حزب است در جبهە اول قرار دارد، پس بشیوە اتوماتیکی حزب باید بە جبهە دیگر نزدیک شود (در اینجا این بحث احتمالا شدت گرفتە کە این نزدیکی، چگونە و در چە حدودی باید صورت بگیرد)،
ـ حزب دمکرات کە از سال ۱۹۹۶ طی قراردادی با دو حزب عمدە کردستان عراق، فعالیت نظامی خود را قطع کردەاست، بە میمنت این جایگاە نوین می تواند و امکان دارد کە بنوعی فعالیتهای نظامی خود را از سر بگیرد، و با توجە بە دشواریهای پارتی با ایران، منطقە زیر نفوذ پارتی، بعنوان پشت جبهە، این امکان را فراهم می کند. زیرا کە بدون پشت جبهە، اساسا امکان فعالیت نظامی وجود ندارد،
ـ پارتی احتمالا وارد این معادلە و وضعیت نوین می شود، زیرا کە از یک طرف بە کشور ترکیە و کشورهای سنی عربی نزدیک شدە، و از طرف دیگر با دولت مرکزی عراق کە بە ایران بسیار نزدیک است مشکل دارد، و اگرچە همیشە در مورد ایران بسیار محتاط بودە، اما این بار بە یمن همین نزدیکی های منطقەای بە کشورهای دیگر، از انعطاف لازم برای فراهم کردن امکانات پشت جبهەای برای حزب دمکرات کردستان ایران بهرەمند خواهد بود،
ـ در این راستا لازم است کە حزب بە کوهستانهای مناطق مرزی نزدیک شود، آنجا مقر بزند. پارتی این اجازە را خواهد داد زیرا کە بخشا بە تضعیف پ ک ک منجر خواهد شد کە حزب و جریانی رقیب پارتی ست،
ـ اتحادیە میهنی اجازە فعالیت نظامی را اساسا بعلت نزدیکی بە ایران بە حزب نخواهد داد، اما از قدرت لازم هم برای توقف و فشار بر حزب هم برخوردار نیست، زیرا کە اولا در صورت برخورد نظامی اتحادیە میهنی با حزب دمکرات کردستان ایران، می توان در یک فضای میدیائی، وضعیت را آنچنان برایش تنگ کرد کە از ترس از دست دادن جایگاهش، سریع عقب بنشیند، در ضمن چونکە حزب در هر دو منطقە تحت کنترل یەکیتی و پارتی مقر دارد، پس، از امکان مانور لازم نیز برخوردار است،
ـ ایران اگرچە از توان نظامی بالاتری برخوردار است، اما در حملە بە مراکز اصلی حزب دمکرات احتیاط زیادی نشان خواهد داد، زیرا کە این حملات احتمالی باعث تضعیف اتحادیە میهنی در قبال پارتی می شود، امری کە ایران دوست ندارد و بشدت از آن پرهیز می کند،
ـ پارتی با پشتیبانی از حزب دمکرات، می تواند در شرایطی کە بعلت تقابل با کردهای روژآوا کارنامە خوبی ندارد، وجهە خود را بازسازی کند، امری کە برای پارتی بسیار مهم است (در تقابل با میدیای پ ک ک)،
ـ مسئلە کرد بویژە با تحولات درون سوریە، آنچنان برجستە شدە است کە احتمالا در درون جامعە کردستان ایران از لحاظ ذهنی یک پتانسیل و آمادگی عظیم برای مشارکت در یک خیزش مسلحانە وجود دارد، البتە در ابتدا شاید ‘راسان’ نتواند آنچنان از تفوق نظامی برخوردار باشد، اما بتدریج علیرغم تلفات نظامی غیر قابل پیش بینی، بە حرکتی تودەای تبدیل خواهد شد،
ـ در صورت پیشبرد برنامە راسان، حزب مورد توجە بیشتری از جانب جبهە مقابل ایران و … قرار خواهد گرفت و این بە ارتقای موقعیت حزب هم در منطقە و هم در مناسبات بین المللی کمک شایانی خواهد کرد،
ـ جبهە مقابل ایران کە بشدت از قدرتمندتر شدن ایران در منطقە ناراضی ست، بی گمان استعداد آن را دارد کە در صورت تمایل حزب، جنگی داخلی در ایران برپا کند (لااقل در کردستان). کشیدە شدن جنگ بە داخل ایران، باعث می شود کە کارتهای ایران در مذاکرات سیاسی پیرامون سوریە و غیرە، کم و کمتر شوند،
ـ با آغاز چنین تحرکی، حزب هم بهتر بر بحرانهای درونی خود فائق خواهد آمد و هم با نفوذ پ ک ک در کردستان ایران بهتر مقابلە خواهد کرد،
ـ نهایتا اینکە حزب دمکرات از شرایط کنونی کە پیشەکردن سیاست انتظار و اردوگاە نشینی ست، رهائی می یابد و نقش و جایگاە تاریخی خود را باز می یابد.
***
البتە برای من شخصا این موضوع روشن نیست کە از شروع راسان نهایتا چی عاید حزب می شود: یک جنگ تمام عیار منطقەای علیە ایران؟ سرنگونی رژیم ایران؟ یا وادارکردن ایران بە مذاکرە با حزب دمکرات؟
مورد آخر، یعنی مذاکرە منتفی ست. اما در بارە موارد دیگر باید گفت کە با توجە بە اینکە حزب از سرنگونی جمهوری اسلامی می گوید، و چونکە بە عنوان یک حزب منطقەای کە در محدودە جغرافیائی کمی (در مقایسە با کل ایران) فعالیت می کند، احتمالا در فکر وارد کردن آنچنان جنگ داخلی ای در محدودە کردستان در ایران است کە پایەهای رژیم را بەلرزە درآورد و این امکان پذیر نیست الا اینکە توان و ظرفیت های نظامی حزب بویژە در بعد اسلحە بشدت بالا برود. تقاضای آقای هجری از دولت اسرائیل از جملە در این راستاست. با این حساب، راە چارە، واردکردن کردستان ایران در زنجیرە جنگهای منطقەای ست، کە همە بنوعی بە هم وصلند.
و اگر هدف تزلزل جمهوری اسلامی نهایتا متحقق شد، آنگاە دوبارە حزب می تواند بە مذاکرە با دولت بیاندیشد. البتە اگر ظرفیت های جنگ در منطقە آنقدر بالا نروند کە ایران از جملە بعلت بی کفایتی های خود، نهایتا درگیر یک جنگ خانمان برانداز منطقەای نشود. کە در این صورت مذاکرە بلاموضوع خواهد بود.