جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۰

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۰

کوتاه سخنی در آرامگاه زنده یاد شرفکندی

نگاهی که واقعیت تبعیض ملی در کردستان را بر نمی تابد، یا عامل این تبعیض است و یا که در عمل و ناخواسته درکنار آن. این، نگاهی است که به ناگزیر و در نهایت، عریان یا پیچیده، به برخورد امنیتی با مسئله راه می برد. به این اعتبار هم، حل مسئله را بیشتر در حذف آن می فهمد و به طرق متفاوت، در کار پاک کردن صورت مسئله بر میاید یا که درآوردن آن در قالبی که خود می خواهد. این نگاه، نگاه سرکوب است؛ یا که بگونه ایی آتش بیارسرکوب.
پرلاشز، پاریس

برگزاری بیستمین سالگرد فاجعه ترور زنده یادان دکتر صادق شرفکندی، عبدلی، اردلان و نوری دهکردی را نمی توان و نباید تنها در اظهار تاسف عمیق از فقدان نابهنگام این مبارزان راه دمکراسی و آزادی، وابراز خشم از رژیم جمهوری اسلامی بخاطر کشتار آنان درقتلگاه “میکونوس” تمام کرد. اینجا بر سر خاک شرفکندی، یاد او و یاران جان باخته اش را پیش از همه در پذیرش و احترام به یک حقیقت بسیار ساده باید برگزار کرد. حقیقت مبارزه ناگزیر و شرافتمندانه خلق کرد در راه احقاق حقوق خویش. روند مبارزه ایی با هشتاد سال پیوستگی، که این رادمردان نیز بخاطر هدایت و شرکت در مقطعی از این روند تاریخی، به صف طویل جان باختگان آن پیوستند. من برای مرثیه به گورستان پرلاشز پاریس نیامده ام، اینجا آمده ام تا که دراین دقایق اندوه و به احترام این همیشه زندگان، تنها بر همین حقیقت درنگ کنم.

نگاهی که واقعیت تبعیض ملی در کردستان را بر نمی تابد، یا عامل این تبعیض است و یا که در عمل و ناخواسته درکنار آن. این، نگاهی است که به ناگزیر و در نهایت، عریان یا پیچیده، به برخورد امنیتی با مسئله راه می برد. به این اعتبار هم، حل مسئله را  بیشتر در حذف آن می فهمد و به طرق متفاوت، در کار پاک کردن صورت مسئله بر میاید یا که درآوردن آن در قالبی که خود می خواهد. این نگاه، نگاه سرکوب است؛ یا که بگونه ایی آتش بیارسرکوب. زمانی قاضی محمد و یاران را در چهارچوای مهاباد به دار می کشد یا که با سکوت تایید آلود به نظاره این جنایت می نشیند. در وقت دیگری خون معینی ها، شریفزاده و ملا آواره ها را می ریزد و یا که به سادگی از کنار آن می گذرد. زمانی هواپیماهای جنگی را بر آسمان سنندج و پاوه به غرش درمی آورد و یا به توجیه ناگزیری های چنین غرش هایی برمی خیزد. در قارنا و قالاتان کشتار می کند و آنگاه به کردستان لشکر می کشد تا به مدت چند دهسال آنجا را منطقه امنیتی نام نهد و یا که کرد ها را هم به خاطر باصطلاح  تندروی هایشان، بس غیرمنصفانه شریک این فجایع بنامد. در پشت میز مذاکره، ناجوانمردانه زنده یاد قاسملو را به رگبار می بندد و در پشت میز تلاش در راه اتحاد، بی شرمانه دست به ترور زنده یاد شرفکندی می زند، همیشه هم خیل فرزندان این سرزمین را به بند می کشد، تیرباران می کند و از خانه و زادگاهشان می راند و یا که، در عین ابراز تاسف از این شلتاق ها، فقط به این نصیحت گویی بسنده می کند که اینهمه، نتیجه منطقی اصرار کردها بر خود بودگی شان است! این نگاه، مخصوص این یا آن فرد خاص نیست؛ بالفعل یا بالقوه به همه آنانی تعلق دارد که یا بگونه ایی منکر هویت ملی مردم کرد در ایران هستند و یا که در کار تقلیل این هویت اند؛ و این دو سطح برخورد همسو، اگر چه یکی نیستند اما در انکار حق – البته حق بدانگونه که مسلوب الحق آنرا می فهمد- شریک اند. در اینجا فاصله بین کلمات و گلوله ها ناچیزند، و اتهام نامه های ناروای امروز استعداد اینرا دارد که در زمانی دیگر به طناب دار بدل شوند. این نگاه، زیر چتر دفاع از “تمامیت ارضی” عمل می کند و خواسته یا ناخواسته، سرکوب تشکل های سیاسی متعلق به این مناطق تحت تبعیض ملی را به اتهام تجزیه طلب و دستکم متمایل به تجزیه طلبی، یا نمایندگی می کند یا که خواسته یا ناخواسته برایش منطق می تراشد.

این نگاه را باید عوض کرد. هم از راه مبارزه سیاسی و هم با اتکاء به کار فرهنگی و توضیحی. به پشتوانه یک مبارزه زمانبر و نفس گیر، که هم ایستادگی بر سر پیمان را می طلبد و هم بردباری در گفتگو و روشنگری ها را.  روال و رفتاری که، زنده یادان قاسملو و شرفکندی، سمبل آنها بودند. اگر در تغییر نگاه بخش بزرگی از مردم نسبت به واقعیت تبعیض ملی در کشور ما، همانا نقش تعیین کننده با روشنفکران و نخبگان سیاسی و فرهنگی آنها است، در ارتقاء و تعمیق نگاه همین فرهیختگان به واقعیت تلخ تبعیض ملی اما، این تا حدود بسیار زیادی با نحوه و نوع سیاست کردن رهبران احزاب ملی است که ارتباط و کارکرد ویژه می یابد. در واقع،  سمت گیری اصلی سیاسی اینهاست که نقش بی بدیلی در امر اصلاح نگاه و رفتار آنان می تواند داشته باشد. به دیگر سخن، اینکه این احزاب بخواهند و بتوانند که جایگاه مبارزه در راه  دمکراسی برای رسیدن به ایرانی دمکراتیک را، جایگاهی مقدم و مرکزی در مبارزه علیه تبعیض ملی و احقاق حقوق برحق خویش قرار دهند و همین را هم، باور کوشندگان راستین امر دمکراسی در ایران بسازند. سیاستی که در عین حفظ استقلال و اصالت مبارزه در راه حقوق ملی، اما آنرا نه تنها با مبارزه سراسری برای استقرار دمکراسی و آزادی در ایران در می آمیزد، بلکه وفادارانه و در سخن و عمل، دمکراسی و آزادی در ایران را یگانه ظرف و بستررهایی مردم کردستان ایران از ستم و تبعیض ملی اعلام می دارد. تاریخ مردم ایران درسمت آزادیخواهانه آن، حزب قاضی ها، قاسملوها و شرفکندی ها – این شخصیت های سرشناس و رجل موثر در مبارزه برای دمکراسی در ایران را، همواره با چنین رسالتی شناخته است و با این رسالت هم می خواهد بشناسد. در رسالت این رادمردان می شناسد که بگونه خستگی ناپذیری کوشیدند برای گردآمدن و اتحاد وسیع ترین نیروی دمکراسی و آزادی در ایران. در رسالت حزبی که با پیگیری تلاش های ارزشمند سی سال پیش رهبرش- قاسملو در راه ایجاد جبهه ایی از آزادی و دمکراسی در برابر استبداد دینی پاسدار تبعیض ملی در ایران شناخته می شود و تداوم آنها در قالب زحمات بیست سال قبل شرفکندی، رهبر دیگر حزب دمکرات کردستان ایران  در راه  جمع آمد اپوزیسیون دمکرات ایران حول میثاق اتحاد. هدفی که، این مرد خفته در اینجا، در راه آن سرباخت.

 و بگذار این سخنان را با یاد آوردن خاطره درس آموز از رادمردی به پایان برسانم که همه ما اینک و در اینجا به احترامش سر فرود آورده ایم. درست سه روز قبل از آنکه او در برلین بدست قاتلان اعزامی جمهوری اسلامی به قتل برسد، دیدار چند ساعته ایی با هم  داشتیم در شهر کلن آلمان در حضور تنی چند از دوستان، که دو نفر آنها نیزیاران جانباخته اش، زنده یادان – عبدلی و اردلان بودند. این دیدار، که پیرامون سازماندهی امر همکاری های فیمابین بود، نهایتاً منجر به توافق بر سر تنظیم یک میثاق همکاری برای امضاء طرفین شد. و شرفکندی در این دیدار دوبار مرا شرمنده بزرگواری خود کرد. نخست آنجا که تحریر توافقنامه را به اصرار بر عهده من گذاشت و دوم آنجا که  وقتی از ایشان خواستم که بگوید مفاد توافقنامه بطور مشخص چه باشد تا من یادداشت کنم، او در پاسخ گفت که نیازی نیست، هرچه تو بنویسی من قبول دارم! این چنین بخشندگی سیاسی، تنها بیانگر داشتن روحی بزرگ برای اتحاد ها می توانست باشد و نشان دهنده درک والای وی از ضرورت مبارزه سراسری برای رسیدن به ایرانی دمکراتیک و تدارک ابزار چنین مبارزه ایی. دریغا که، درست دقایقی پس از آنکه پیش نویس توافقنامه را به دفتر حزب در پاریس فاکس کردم، از برلین به من تلفن شد تا که خبر وحشتناک ترور شرفکندی و یاران را بشنوم و سخت بگریم.

و اما با خود گفته و می گویم که شرفکندی، نشانه ایی از نیازی ملی در مقیاس ایران و کردستان ما بود و چنین نیازی، کماکان بجای خود باقی است؛ پس او زنده است و همه ما، پیگیر راه او.

 

تاریخ انتشار : ۱۰ مهر, ۱۳۹۱ ۹:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی