شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۵

شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۵

بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار
در این گفت‌وگوی چالشی از وحید فرخنده در برنامه «کلیدواژه» ملیحه محمدی و فرخ نگهدار درباره موضوعی حساس و سرنوشت‌ساز بحث می‌کنند: 🔹 آیا بازدارندگی هسته‌ای می‌تواند امنیت واقعی برای...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
فقر در ایران؛ آینه‌ای از نابرابری و تورم ساختاری
شهناز قراگزلو: گزارش تازه بانک جهانی نشان می‌دهد که فقر در ایران روندی ساختاری و فزاینده پیدا کرده است. ترکیب تورم مزمن، نابرابری درآمد، بحران منابع طبیعی و محدودیت‌های مالی...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیروزی چشم‌گیر زُهران مَم‌دانی، نشانهٔ توان‌مندی چپ شهری در قلب سرمایه‌داری
هر چند انتخاب مَم‌دانی جشن بزرگی برای چپ است، اما هم‌زمان آغاز آزمونی بزرگ نیز است. ساختار سرمایه تلاش خواهد کرد رادیکالیسم او را «مدنی» و عدالت‌خواهی‌اش را در پوشش...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ماری کوری؛ الگویی بی‌همتا در دانش و خدمت به بشریت
گروه کار زنان سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت): نگاهی به جایزه نوبل نشان می‌دهد که این افتخار بزرگ، که در آغاز با هدف پاسداشت خدمت واقعی به بشریت بنیان نهاده...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پانزدهمین تحلیل، گفتگوی ویژه | «بازداشت صاحب‌نظران چپ»؛ «مسئله کرد(۲)؛ تعاریف و راه‌حل‌ها» | عباس ولی، امید اقدمی، فرخ نگهدار
در پانزدهمین تحلیل هفته، گفت‌وگویی ویژه با حضور عباس ولی، امید اقدمی و فرخ نگهدار برگزار می‌شود. در این برنامه، مهم‌ترین مسائل سیاسی و قومی روز مورد بررسی و تبادل‌نظر...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
عدالت‌خواهی در دو جهان: مقایسه‌ای میان نیویورک و تهران
شهناز قراگزلو: در چنین فضایی، او توانست با تکیه بر شبکه‌های محلی، جنبش‌های کارگری و مطالبات طبقاتی، سیاستی مردمی را پیش ببرد و اعتماد عمومی را بازسازی نماید. از این...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
با پاییز میایم
با پاییز می‌آیم گاه از دلِ مه و برگهایِ زرد و نارنجی با زخمِ بی‌مهری از فصلِ برگ‌ریزان تاب آورم که شعرم را در زمستان، تن‌پوشِ جان‌هایِ عاشق سازم. مهر،...
۱۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان
نویسنده: رحمان

یاد رفیق انوشیروان لطفی گرامی باد !

رفیق انوشیروان لطفی، متولد سال ١٣٢٨ دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، در سال ١٣٦٠ ازدواج کرد و دخترش که خاطره نام دارد، درزندان اوین متولد شد. وی که از کادرهای سازمان چریک های فدائی خلق ایران بود, پس از انشعاب, در سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به فعالیت خود ادامه داد. وی در رژیم سابق به حبس ابد محکوم شده بود و در روزهای آغازین انقلاب بهمن, همراه دیگر زندانیان سیاسی از زندان آزاد گردید

رفیق انوشیروان لطفی، متولد سال ۱۳۲۸ دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و دخترش که خاطره نام دارد، درزندان اوین متولد شد. وی که از کادرهای سازمان چریک های فدائی خلق ایران بود, پس از انشعاب, در سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به فعالیت خود ادامه داد. وی در رژیم سابق به حبس ابد محکوم شده بود و در روزهای آغازین انقلاب بهمن, همراه دیگر زندانیان سیاسی از زندان آزاد گردید.

دستگیری و بازداشت در جمهوری اسلامی 

رفیق انوشیروان لطفی در مرداد ۱۳۶۲ زمانی که از شمال عازم تهران بود، در راه دستگیر شد. محل بازداشت او ابتدا کمیته انقلاب و سپس زندان اوین بود. او در مدت پنج سال بازداشت، سه یا چهار بار با مادرش ملاقات داشت، دو بار با همسرش در زندان و یک ملاقات حضوری با پدر و مادر همسرش. در مورد اینکه وی از حق داشتن وکیل برخوردار بوده یا نه، اطلاعی در دست نیست.مدارک و شواهدی نیز موجود نمی باشد. 

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. بر اساس روزنامه اطلاعات، رفیق لطفی در دادگاه انقلاب اسلامی تهران محاکمه شده بود. از مدارک ارائه شده علیه متهم اطلاعی در دست نیست. از دفاعیات او نیز هیچ اطلاعی در دست نیست. در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست. دادگاه انقلاب اسلامی تهران رفیق انوشیروان لطفی را به مرگ محکوم کرد. وی بعد از ظهر روز ۶ خرداد ۱۳۶۷ در زندان اوین اعدام شد. بنا به گفته نزدیکانش، جسد او را به خانواده اش تحویل ندادند و مادرش” فروغ تاجبخش، مشهور به “مادر لطفی” با کنار زدن خاکها در گورستان خاوران از طریق پیراهنی که به تن داشته او را شناسایی کرده است.

به یاد رفیق انوشیروان لطفی:

…در روزهای انقلاب، … در ستاد سازمان فدائیان در دانشکده فنی و خیابان میکده و در تسخیر چاپخانه فرانکلین در خیابان روزولت در تیمی همراه با انوش و دیگر همرزمان و همراهان، او را شناختم. از سابقه‌اش در سالهای قبل از انقلاب و از قهرمانی‌هایش در تحمل شکنجه در زندان شاه بسیار شنیده بودم. اظهارات تهرانی شکنجه‌گر زمان شاه، که پس از انقلاب دستگیر شده بود، بیانگر صبر، تحمل و توانائی و قهرمانی انوش در زندان و در زیر شکنجه بود. اینها بحشی از شخصیت و سجایای اخلاقی و مبارزاتی او بودند.

انوش را در سالهای بعد گاه گاه می‌دیدم. از سال ۵۹ به بعد دیدارها به دلیل برخی مسئولیتهای مشترکمان بیشتر شد. زمانی که او سرانجام به عنوان دبیر داخلی تشکیلات تهران برگزیده شد دیدارهایمان هفته‌ای چند بار و حتی دوره‌ای روزانه شده بودند.

او در قلب تهران متولد شده بود. تهران توپخانه، تهران پارک شهر، تهران ۲۴ اسفند و دانشکده فنی و توچال و اوین را در خاطرات شیرین و تلخش و در حافظه تیزش به خوبی حک کرده بود. فعالیت هدفمند و بزرگی وظیفه و تحمل فشارها و اندوختن تجارب و ممارست با مردم و شخصیتها و همرزمانش او را سرد و گرم چشیده و آبدیده کرده بودند. دستگیری اولش و ماندن در زندان زمان شاه، تجارب انقلاب و شاید بیش از همه اسکلت اصلی شخصیت او و فضای تربیتی خانوادگیش از او انسانی مستقل، با اراده، آرام و فکور ساخته بود. انوش در خلال جلسات کمتر اظهار نظر می‌کرد. در سالهای اولی که به کمیته ایالتی و هیئت دبیران تهران وارد شده بود، در برخورد با مسائل حساس هیچگاه آرامش در رفتار و دقت در تصمیم گیری را از دست نمی‌داد. انوش علاقمند به مطالعه جدی و منظم بود، قدرت فکر کردن سیستماتیک را داشت، مسائل نظری را دنبال می‌کرد و پی‌گیری منظم بحثهای سیاسی و تشکیلاتی را رها و کم‌بها نمی‌کرد. در برخورد با مسئولان بالاتر، انوش همان انسانی بود و همان نحوه رفتاری را داشت که با رفقای چند رده پایین تر از خودش. در ذات و ضمیرش و در مرامش ذره‌ای از تفرعن و خود را بالاتر گرفتن و فخر فروختن به خاطر سابقه مبارزاتی اش، کنار آمدن در مقابل نظر مسئول و یا رفیقی دیگر، موضع‌گیری‌های مصلحتی و کوتاه مدت بر علیه و یا له اشخاص نمی‌گنجیدند. انوش تمیز و خوش پوش بود، جز در روزهای سخت بهمن ۱۳۵۷ که همگی در شرایط جنگی بودیم. انوش در عین اینکه جان در راه آرمان زحمتکشان و دفاع از برابری‌های اجتماعی نهاد، هیچگاه تظاهر به تعلق به طبقات فرودست نمی‌کرد. اکنون که از ورای زمان به معرفت و شناخت و شخصیتش در حدود سنی آن دوره، یعنی در مرز سی سالگی او می‌اندیشم، او را به جرات سزاوار آفرین و همواره الگویی شایسته برای کار و پیکار مبارزان می‌بینم.

در اواخر خرداد همان سال سیاه و مرگبار ۱۳۶۲، روزی بسیار گرم و تفنده در خیابان جمهوری ” شاه” و حول و حوش آذربایجان دو قرار پی در پی با او داشتم. در اولین قرار در جمهوری جلو یک رستوران، قرار بود که او را در داخل یک وانت بار که در جنب خیابان پارک می‌شد ببینم. او در سر قرار حاضر نشد. در قرار دوم که نیم ساعت بعد در خیابان آذربایجان جلوی بیمارستان بود او را دیدم که از دور به من علامت سلامتی داد. هنگامی که او را چشم بسته، البته به اصرار خودش، به منزلم بردم، در هر دو مشتش دستمال کاغذی های نازکی داشت که هنوز از یاد نبرده‌ام. او به من گفت که دستمال کاغذی یک دستش اسامی رفقایی هستند که باید در تهران سازماندهی می‌شدند تا بمانند و به فعالیت ادامه دهند و در مشت دیگرش اسامی و مشخصات همرزمانی بودند که باید بسرعت ترتیب خروج آنان از ایران داده می‌شد. به او گفتم که “دکتر، این کلینکس‌ها بقدری ناز کند که در این گرما در کف دست به سرعت آب می‌شوند.” گفت: “اصغر خوبیش در همین است که وقتی قورتش دادم در یکی دو دقیقه در معده آب می‌شوند و پس از شستشوی معده، اطلاعاتی به دست دشمن نمی‌افتد”. در آخر آن روز پس از دیدار دو سه ساعته می‌خواند.

این ذره ذره گرمی خاموش وار ما

یک روز بی‌گمان

سر می‌زند ز جائی و خورشید می‌شود.

برحسب اتفاق و یا شاید می‌دانست که من این شعر را حفظ بودم، چون در سالهای قبل گاه گاهی در جلسات پیش می‌آمد که در حاشیه جلسه، رفقا شعرهائی را با هم و با ترنم زمزمه می‌کردند. آن روز قسمتی دیگر از شعر زیر کسرائی را برایش خواندم. آن شعر را تماما روی کلینکسی نوشت و با خود برد.

آخر چگونه عشق نهان می‌شود به گور؟

بی‌آنکه سرکشد گل عصبانیش ز خاک

آخر چگونه دل روزی نمی‌تپد؟

نفرین بر این دروغ

دروغ هراسناک

در بهار و تابستان ۱۳۶۲انوش علیرغم فشار کار و تنگتر شدن حلقه‌های محاصره وظیفه مبارزاتی و سازمانیش را در رابطه با حفظ جان کادرها، عقب نشینی منظم و ایجاد شبکه سازمانی منطبق با شرایط نو بنحو احسن پیش برد. او آرام و خونسرد بود. خط های جوان پیشانیش حکایتی از انحنای زمان و امید به عشق و حقیقت و گشودگی آینده‌ای هرچند دوردست می‌کرد. عشق انوش و دیگر فرزندان آزاده میهنمان هیچگاه به گور نهان نمیشوند.- علی اصغر سلیمی- کلن، شهریور ۱۳۸۷ 

برای این یادنامه, از سایت های زیر استفاده شده است:

۱-  ویکی پدیا ۲- ایران امروز -۳ بنیاد عبدالرحمن برومند

جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱- ۲۷ مای ۲۰۲۲

 

تاریخ انتشار : ۶ خرداد, ۱۴۰۱ ۰:۲۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار

فقر در ایران؛ آینه‌ای از نابرابری و تورم ساختاری

پیروزی چشم‌گیر زُهران مَم‌دانی، نشانهٔ توان‌مندی چپ شهری در قلب سرمایه‌داری

ماری کوری؛ الگویی بی‌همتا در دانش و خدمت به بشریت

پانزدهمین تحلیل، گفتگوی ویژه | «بازداشت صاحب‌نظران چپ»؛ «مسئله کرد(۲)؛ تعاریف و راه‌حل‌ها» | عباس ولی، امید اقدمی، فرخ نگهدار

عدالت‌خواهی در دو جهان: مقایسه‌ای میان نیویورک و تهران