در کشوری کە حاکمانش همیشە در پی صدور انقلابش هستند، و روز تا شب، و شب تا روز از وظیفە تسری دادن پیامشان بە عالم می گویند، همە چیز خیلی راحت سیاسی می شود. از ورزش گرفتە، تا کامیون، تا استادیوم ورزشی و… تا آب!
در کشوری کە حاکمانش تصور می کنند امت یکپارچەای ساختەاند در جهت اهداف و اغراض سیاسی خودشان (ولو اینکە با چماق و ترس و ارهاب و پول)، اما بەناگاە در پشت سر، چنان گسل هائی در همین امت مشاهدە می کنند کە راهی نمی ماند بە جز نسبت دادن آن بە دشمنان خارجی و بە بدخواهان انقلاب!
در چنین کشوری فراموش می شود کە همین امت برای اینکە بتواند برای صدور انقلاب بجنگد باید آب آشامیدنی داشتە باشد، فراموش می شود کە انسان بیش از سە روز نمی تواند بدون آب زندە باشد. و این چنین صادرکنندگان انقلاب بە خائنان بە آرمانهای خودشان تبدیل می شوند.
و در کشوری کە همە چیز سیاسی می شود، بە انسان بمثابە موجودی برای دیگری نگریستە می شود و نە برای خود. شاید حاکمان می خواهند داستان روز عاشورای حسین را بر همین امت تحمیل کنند. جائی کە حسین و یارانش در گرمای طاقت فرسا، بدون آب و در تشنگی تا مرگ شمشیر زدند. اما البتە این بار بدون حسین! حسین این بار نظارەگر حماسە کربلاست.