مقدمە
با نزدیک شدن بیشتر بە انتخابات ریاست جمهوری در سال آیندە، همزمان شاهد دو تحول مهم در جناحهای رقیب درون نظام هستیم، از یک طرف همگرائی، آرامش و حس اعتماد بە نفس بیشتر میان اصلاح طلبان و اعتدالگرایان حول کاندیداتوری حسن روحانی و باور بە پیروزی وی، و از سوئی دیگر روند رو بە تشتت و اوجگیری اختلاف میان طیفهای مختلف جریان اصولگرا کە خود را در عدم موفقیت در ارائە یک کاندیدای واحد برای پست ریاست جمهوری در سال آیندە بازتاب می دهد. اصولگرایان می دانند کە نباید با ارائە چند کاندیدا بە پیشواز انتخابات آیندە بروند، زیرا کە چند کاندیدائی می تواند بە پراکندە شدن آرای آنان منجر شدە و نهایتا یک بار دیگر شکست آنان را رقم بزند.
وضعیت اصولگرایان
اصولگرایان اساسا بە سە دستە تقسیم می شوند: بخش سنتی (حزب موتلفە، روحانیت مبارز و…)، بخش تندروها (احمدی نژادی ها، پایداری ها،… )، و بخش میانی (افرادی از قبیل لاریجانی رئیس مجلس و غیرە). آنچە بطورکلی مشخصە این جریان است این می باشد کە بقول یکی از اصلاح طلبان، آنان هر پانزدە روز یک بار به سمت یک نفر برای کاندیداتوری حرکت میکنند بدون اینکە بتوانند جوابی بگیرند. هرچند چنین به نظرمیرسد کە احتمال نامزدی قالیباف، جلیلی و ضرغامی وجود دارد و این افراد بهویژه طی چند ماه گذشته هر یک به نحوی آمادگی خود را در سخنرانیها و اظهارات خود در فضای مجازی و حقیقی اعلام نمودەاند. تعدادی از تحلیلگران معتقدند که این سە نفر میخواهند یک بار دیگر شانس خود را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بیازمایند.
بطورکلی می توان گفت با توجە بە آنچە تاکنون در جبهە اصولگرایان گذشتە است، تشتت، کلیدواژە توصیف وضعیت این جریان در شرایط فعلی جهت اجماع سر معرفی یک کاندیدای واحد است.
برای کالبدشکافی بیشتر می توانیم نقبی بە لایەهای درونی این طیف بزنیم:
وضعیت بخش سنتی
این بخش از طریق ارگانهائی مانند شورای روحانیت مبارز تلاشهائی را برای پیداکردن و ارائە کاندیدای واحد و مورد مقبول همگان آغاز نمودە کە تاکنون با شکست مواجە شدە است. البتە این شکست بە دو عرصە برمی گردد: اول اینکە آنان از پیداکردن چهرەای کە بتواند با روحانی مقابلە کند ناتوانند، و دوم اینکە اگر چنین چهرەای هم وجود داشتە باشد، فرد مذکور با اصولگرایان فاصلە معینی پیداکردە و اساسا از لحاظ دیدگاهی بە طیف اصلاح طلبان و اعتدالیون گرایش پیدا کردە است. نمونە مورد نظر در این رابطە می تواند ‘ناطق نوری’ باشد کە علیرغم درخواست اصولگرایان از او برای کاندیداتوری، از دادن جواب مثبت خودداری کردە است، و حتی از تمایل خود بە حسن روحانی هم گفتە است. از طرف دیگر سرانجام حزب موتلفه با اعلام کاندیداتوری «مصطفی میرسلیم»، بعنوان فرد مورد نظر خود، عملا بە تمام تلاشها جهت اتفاق سر یک کاندیدای واحد نە گفتند. بخش از اصولگرایان درنظر دارند با این کار خود، در بلبشوی موجود، با معرفی یک فرد، عملا نظر دیگران را بە کاندیدای مورد نظر خود جلب کنند. آنا فکر می کنند کە شاید خستە شدن و دلسردی از شرایط موجود، باعث گرایش نیروهای معینی بە آنان شود.
وضعیت بخش تندروها
چنین بە نظر می رسد کە بخش تندروها ساز خود را می زنند و عملا از همکاری با بخش های دیگر اصولگرایان از جملە بخش سنتی، دوری می جویند. سخنان ‘حسن غفوری فرد’ در مورد اینکە پایداری ها خود بە رقیبی برای جریان اصولگرائی تبدیل شدە اند می تواند جالب باشد. او در پاسخ به این سوال که آیا حامیان احمدی نژاد از کاندیدای اجماعی اصولگرایان حمایت خواهند کرد، گفتە کە آنها تلاش خودشان را می کنند تا تمام اصولگرایان از جمله دوستان احمدینژاد با لیست واحد وارد انتخابات شوند، اما در انتخابات قبل هم آقای مصباح یزدی و پایداری ها در جمع اصولگرایان نیامدند. این فعال سیاسی اصولگرا خاطرنشان کردە کە امیدواری است انتخابات مجلس دهم زنگ خطری برای این افراد باشد تا بتوانند از طریق درس آموزی از شکستهای گذشتە به بقیه اصولگرایان بپیوندند و به کاندیدای واحد برسند. پس می توان نتیجە گرفت کە اساسا پایداری ها و از جملە طیف احمدی نژاد حاضر نیستند کە با سنتی ها تعریف شوند. آنان در پی بنیان گذاری جایگاە ویژەای برای خود هستند.
وضعیت بخش میانی
این بخش در حقیقت میان گرایش بە دولت روحانی و اصولگرایان سنتی در نوسان است. از جملە افراد شاخص این جریان،لاریجانی رئیس مجلس می باشد کە در جریان برجام بە دولت روحانی نزدیک شد. می توان گفت این بخش از اصولگرایان بە نیروی جناح اصولگرایان ـ اعتدالیون تبدیل شدەاند.
وضعیت اصلاح طلبان و اعتدالیون
عربسرخی فعال اصلاح طلب می گوید کە در شرایط کنونی گزینه اصلی اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده روحانی است و تقریبا همه اصلاحطلبان بر این مساله تاکید دارند و تنها اختلافنظری نیز که در این زمینه وجود دارد مبتنی بر چگونگی انتخاب استراتژی حمایتی از او است. همچنین عارف به صراحت و از طریق رسانههای مختلف عنوان کرده که کاندیدای اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده روحانی است. سید محمد رضا خاتمی هم میگوید کە بزرگترین رقیب روحانی در انتخابات آینده، عملکرد دولت و خود روحانی است. اشارە خاتمی بە عملکرد روحانی بویژە در خصوص وعدەهای اقتصادی و سیاسی در دوران انتخابات پیشین بود کە تاکنون علیرغم پیشرفت در امر عادی کردن رابطە با خارج، همچنان معضل اساسی است.
برنامەهای دو جریان
در مورد برنامەهای دو جریان می توان گفت کە جریان اصلاح طلبان و اعتدالیون درصدد پیش بردن برنامە برجام و از میان برداشتن بیشتر سدهای تحقق آن در سطح بین المللی هستند. اما در همان حال انشقاقی در میان اصلاح طلبان و اعتدالیون بر سر بازکردن فضای سیاسی، متحقق کردن وعدەهای اقتصادی و نحوە مشارکت دادن اصلاح طلبان در پستهای حساس و مهم دولتی و اداری وجود دارد. و درست سر همین موضوع است کە از طرف بخش مهمی از اصلاح طلبان مبحث ندادن چک سفید و اعلام پشتیبانی بر اساس تز مطالبە محوری پیش کشیدە می شود. البتە جالب این جاست کە همین افراد، باز بر سر پشتیبانی از روحانی مصرند.
جریان اصولگرا، بویژە بخش تندرو آن علیرغم نداشتن کاندیدای مطرح و رقابتی، بر ضعفهای دولت روحانی در تبلیغات خود دست گذاشتەاند. تاکتیک و استراتژی آنان در واقع نە از طریق مطرح کردن یک شخصیت قوی سیاسی، بلکە اساسا از طریق برجستە کردن ضعفهای دولت روحانی پیش بردە می شود. تاکید بر نواقص برجام، مشکلات اقتصادی، فقر، نفرت پراکنی علیە آمریکا، غرب ستیزی و فعال کردن بیشتر جریانات خودسر، تاکتیک های مهم آنان اند. آنان درصدداند کە با عنوان کردن مشکلات طرف مقابل، بر ضعف خود پیروز شوند.
مردم و نگاە آنان بە انتخابات
تجربە نشان می دهد کە بخش مهمی از مردم همیشە در انتخابات ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی شرکت کردەاند. اعتقاد بە توان حق رای در این انتخابات کە می تواند تاثیرات معینی بر آرایش سیاسی نیروهای درون نظام و حتی درون کشور بیاندازد، موضوعی است کە بە جلب نظر آنان برای استفادە از حق رای کمک کند. اما در همان حال رئیس جمهور با موانع مهمی قانونی و حقیقی در نظام روبروست کە نهایتا او را بە عنصری تبدیل می کند کە نمی تواند بە تغییرات مهم بویژە در مجاری سیاسی دست بزند.
در دورە آیندە هم با توجە بە همین امکان انتخاباتی، و نیز ترس مردم از برهم خوردن نظم و امنیت نسبی اجتماعی کە در ایران بر خلاف عمدە کشورهای همسایە وجود دارد، احتمالا در سطح قابل توجهی بە پای صندوقهای رای رفتە و بە افراد مورد نظر خود رای بدهند.
اما این رای لزوما بە معنای بیرون کشیدن افراد معتدل و اصلاح طلب نیست. در واقع نمی توان چنین امری را ضمانت کرد. مشکلات عدیدە کشور بخصوص در بعد اقتصادی و فقر، علیرغم منع شدن احمدی نژاد از شرکت در انتخابات، امکان بالا آمدن فرد پوپولیست دیگری را در درون نظام می دهد کە بر روانشناسی تودەای می تواند سوار شدە و دوران دیگری را در ایران رقم بزند. البتە الزاما پوپولیستها همە صددرصد از جنس همدیگر نیستند. بە معنائی دیگر، پوپولیست آیندە، اجبارا جنگ طلب و آشوبگر بویژە در سطح منطقەای نخواهد بود، اما می تواند برنامە آن نخبە موجود در قدرت را بر هم بزند کە علیرغم آگاهی اش بر لزوم تغییر در ایران، اما بسیار آهستە و دست بە عصا حرکت می کند.
آنچە در این فضا کماکان لزوم حضورش احساس می شود، اپوزیسیون دمکرات و ترقیخواە است.