جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۴

جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۴

حقوق ما: سال هشتم، شماره ۲۳۰
در این شماره: مجازات‌های جایگزین حبس، خدمات عامالمنفعه در مجازاتهای جایگزین حبس و امکان استثمار زندانیان، کاهش جمعیت کیفری زندان در پرتو مجازاتهای جایگزین حبس، تاثیر اجتماعی مجازات جایگزین حبس...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
روزای خونین: میان نامه های زندان و تئوری انقلاب
روزا رویزیونیسم را اندیشه ای مکانیکی و غیردیالکتیکی میدانست...او در کنار کارل لیبکنشت پایه گذار سازمان اسپارتاکوس بود که نطفه اصلی تشکیل حزب کمونیست آلمان در سال 1918 میلادی گردید....
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
یگانه چارهٔ ما
در جهان مدرنی که به جای نزدیکی، دیوارهایی بلندتر میان انسان‌ها ساخته‌اند، چگونه می‌توان به آینده امید داشت؟
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا
کارگر یک ماه کار می‌کند اما کل حقوقی که می‌گیرد، کمی بیشتر از قیمت یک گرم طلا در بازار و کمتر از ۱۵۰ دلار آمریکاست؛ حال قدرت خرید چنین دستمزدی...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
در چشم انداز سبزِ نگاه تو
می دانم، چه بیهوده می گذرد، روزگار سخت و دلگیر، در دالانی تنگ و سیاه، اما امید در شریانهای زندگی جاریست
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دوستان و رفقای گرامی مطالبی که در این دفتر ملاحظه میکنید، بخشی از اسناد مصوب کنگره بیستم سازمان، به اضافه پیام ها و سخنرانی های مهمانان آن است که آماده...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تأثیرات سیاست‌های ترامپ بر حقوق زنان و اقلیت‌ها
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، بودجه ایالات متحده برای صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، که از برنامه‌ریزی خانواده در سراسر جهان حمایت می‌کند، قطع شد. چنین تغییراتی در سیاست...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

آزاد شدن جعفرعظیم زاده، و درسهای یک آزمون موفق!

یا این همه وقاحتی که در توصیه های طلائی زیباکلام به دولت روحانی موج می زند، بیش از دفاع از سیاست های هار و نخ نماشده نئولیبرالیستی است. او که بخوبی از ناکامی این سیاست های در طی سه سال اخیر، از ابعاد میلیونی بیکاری و عمق نارضایتی جامعه و در میان خانوادها، و یا ابعاد ورشکستگی واحدهای تولیدی با خبراست، و امیدی هم به گشایش آن ها در طی 11 ماه باقی مانده ندارد، راه دیگری را برای جلب آراء دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری به روحانی پیشنهاد می کند.

تجربه آزادشدن (ولوموقت) فعال کارگری، جعفرعظیم زاده، در اصل بیرون کشیدنش از لابلای دندان های گره خورده  رژیمی که دست اندرکاران بیرحم و دادستانش اعلام کرده بودند که حتی به قیمت مرگش ذره ای عقب نشینی نخواهندکرد، صرفنظر از آزادی یک انسان و یک فعال کارگری که فی نفسه خود هدفی با ارزش است، در عین حال  تجربه  آموزنده ای برای مدافعان و مبارزان پراکنده و رنگارنگ آزادی و برابری است که چگونه می توانند با رویهم نهادن قطره های کوچک مقاومت، و امکانات خود شطی نیرومند از مقاومت و مبارزه بوجودآورند. ارج نهادن به مبارزه و مقاومت فعالان زندانی شده قبل از هرچیز درگرو آن است که چگونه می توان آن را هم چون الگوئی برای شکل دادن و تداوم و تقویت جنبش های مقاومت علیه دشمنان کارگران و آزادی و برابری بکارگرفت، و آن را به شیوه و منش پایدار و تثبیت شده ای تبدیل کرد. البته وقوع چنین تجربه ای بی سابقه نیست، اما مورد اخیر بیان شفاف و روشنی از کاربردآن است. برای آن که چنین تجربه ای اتفاق می افتاد، باید عوامل متعدد و بقول معروف ابر و باد و مه خورشید و فلک دست به دست هم می دادند:

از مقاومت جانانه خود جعفرعظیم زاده تا خانواده اش، تا اعتراض فعالان کارگری و آزادیخواه، اعم از انتشار بیانیه ها و طومارها تا تجمعات اعتراضی در داخل کشور، و تا همکاری فعالان و مبارزان  چپ و ترقی خواه خارج از کشور، فارغ از گرایشات گوناگون برای و با کنش های اعتراضی متنوع برای پژواک جهانی دادن به صدای اعتراض جعفرزاده و تا جلب حمایت گسترده بین المللی و سازمان ها و نهادها و شخصیت های مترفی و مطرح، و بالاخره باید به استفاده بهینه از شبکه های اجتماعی و رسانه ها برای گستراندن دامنه اعتراض و حمایت از آزادی کارگرزندانی اشاره کرد. 

این مدل مبارزاتی که حالت جنبشی پیداکرد، و بسی فراتر از سازمان ها و گروه ها رفت، از جمع شدن قطره های کوچک بی شمار در راستا و هدفی واحد و مشخص و برانگیزاننده سرچشمه گرفت که حاصل به جریان افتادن شطی خروشان از اعتراض بود. شطی که آشکارا به  به یک جنبش و  نیروی فشارمحسوس، و حول هدفی مشخص فراروئید. در اصل شالوده و مکانیزم شکل گیری این جنبش ها چندان پیچیده نیستند:

گزین یک هدف ملموس، قابل دسترسی و برانگیزاننده (هدفی که التبه سهل و ممنتع است، یعنی درعین خاص بودگی،  بیان یک خواست عام و بحق و فراگیر هم است). آنگاه  بسیج نیروهای متنوع و با گرایشات متنوع حول این هدف بدون آن که جریانی بخواهد و یا بتواند سرگردگی آن را به عهده بگیرد، و آمیخته با انواع حرکات خودجوش و ابتکاری. چنین شیوه ای نیروهای بالقوه موجودی را به میدان می کشاند که شیوه های سنتی و  از بالا به پائین، قادر به فعلیت بخشیدن آن نیستند.

جعفرزاده در پیام پس از رهائی خودسخنانی را بیان داشته است که مدلول آن تأکیدی براهمیت این نوع مقاومت مشترک گرایش هاست. در همین رابطه او به اهمیت شکل گیری عملی گره خوردن و   پیوندجنبش های  گوناگون  کارگران و معلمان و دانشجویان و… اشاره کرده است، و مشخصا و بدرستی از اهمیت گره خورد مباررزات کارگران و معلمان که جوانه های اولیه آن در  زندان و در کوران مقاومت صورت گرفت، اشاره کرده است. بی تردید بالیدن چنین جوانه هائی، می توانند طلیعه بهار دلنیشینی از همبستگی را نوید به دهند. بخصوص با درکی که امروزه از شمول مفهوم نیروی کار و کارگر در میان فعالان داخل جاافتاده، و مشخصا کارگران و معلمان و پرستاران را در برمی گیرد، و نیز اهمیت پیوندجنبش های اجتماعی با یکدیگر، بسترذهنی و عینی مناسب تری برای شکل گیری جبنش های مطالباتی و ضداستبداری فراهم آمده است.

 پیام این تجربه روشن است:

بدون مبارزه مشترک گرایش های مختلف، حول خواست های مشخص، فراگیر و برانگیزاننده و بشکل جنبشی، هیچ گام واقعی و کارسازی نمی توان به جلوبرداشت.  برای انجام این کارهیچ جریان و گرایشی لازم نیست که نگران از دست رفتن پروژه و برنامه خاص خود – که تنها برای خودش و هم نظرانش اعتباردارد- بشود، اما لازم است همه بدانند که با آن ها، همانطور که تجریه چندین دهه نشان داده است،  نمی توان حرکت های بزرگ را سازمان داد. در جهان امروز جنبش ها از یکسو بزرگتر و متنوع تر از آن هستند که بخواهند در این قالب ها به گنجند، و از سوی دیگر آن قدر گنجایش و ظرفیت دارند که این نوع گرایش ها و گروه ها- درصورتی که تیشه به جان ریشه های وجودی جنبشی نزنند- بتوانند در درونش به فعالیت و نفس کشیدن به پردازند.

درس های طلائی یک نئولیبرال وطنی به دولت روحانی برای ۱۱ ماه سرنوشت ساز!*

زییا کلام که ظاهرا از کلاس های درس دانشگاهی خود طرفی نسبته، مدتهاست که در سلک مروج پیگیر و پرنفس جناحی از حاکمیت و تبلیغ و ترویچ سیاست های نئولیبرالیستی درعرصه عمومی و رسانه ای روزگار می گذراند، و کارش هم جز رله کردن یک نواخت و مکرر چندین کلیشه و اصل مقدس مکتب نئولیبرالیسم، هم چون خصوصی سازی بی مهابای سرمایه های ملی و اجتماعی و آزادکردن دولت از وظایف خدمات اجتماعی و واگذاری رتق و فتق امور به انگشت نامرئی و معجزه گربازار و ادغام هرچه بیشتر با اقتصادجهانی نیست. او حتی زحمت انطباق این آموزه های نئولیبرالیستی با شرایط بومی را هم بخود نمی دهد، و بی توجه به ظرفیت بیمار و دوزمصرف موردنیازآن، به تجویزدارو می پردازد. غافل از آن که در قانون تنازع بقاءحاکم بر اقتصادبازارآزاد، ماهی های بزرگ تر از قبل بلعیدن ماهی های کوچک تر روزگار می گذرانند. بگذریم از این که در ایران جمهوری اسلامی نیز چه دردوره های قبل و چه بخصوص در دوره روحانی سیاستی مغایر با این آموزه ها پیش برده نشده اند، و گزارشات صندوق بین المللی پول نیز همواره آن ها را مورد تأیید قرارداده است. عامل اصلی که موجب تشدید بحران جمهوری اسلامی شده است، ریشه نه در عدم دپیگیری این سیاست ها، بلکه در تضادآن ها با ساختارسیاسی دارد که عافیت طلبانی امثال زیباکلام ها به آن کاری نداشته و مشی “آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزند” را پیش گرفته اند. شعاراصلی دولت خاتمی گشایش نسبی فضا و رویکرد باصطلاح تؤسعه سیاسی برای پیشبرد بهینه همین سیاست ها بود که با مفاومت ساختارسیاسی و هسته اصلی قدرت مواجه گشت و پس از هشت سال کشاکش و بحران سازی، سرانجام به همان نقطه صفرخود نزول کرد. دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند. تقسیم قدرت بین نهادهای مختلف با ذات تمامیت خواهانه ولایت مطلقه خوانائی ندارد و همانطور که امروزه خامنه ای صراحتا اعلام می دارد، حتی اگر لازم بداند در اقدامات جزئی دولت هم دخالت می کند، چنان که هرروز این کار را در حوزه سیاست خارجی، وزارت ارشاد و علوم می کند. بنابراین حاصل کار زییاکلام و امثال ایشان جز ایجادگردوخاک برای مه آلودکردن فضا و دادن آدرس غلط و کشاندن مردم به پای صندوق های رأی برای همین حاکمیت مطلقه نبوده است. بازهم بگذریم از این که امروزه بحران حاکم برجهان در اروپا و از جمله بحران اخیرانگلیس و نیز بحران انفجاری حاکم برمنطقه، مسقیما نشأت گرفته از همین سیاست هائی است که با وجودخرابی بصره، هم چنان آب از لب و لوچه زیباکلام ها سرازیر می کند. تجربه خروج پوپولیست شارلاتانی چون احمدی نژاد از دل ۸ سال سیاست ورزی اصلاح طلبانی چون خاتمی که رسالت پیشبردهمین سیاست های اقتصادی نئولیبرالیستی  را بردوش داشته اند، سوای شدت و ضعف ها، تجربه ای مختص به ایران نبوده بلکه در مقیاس جهانی هم به نحوی جاری است. در منطقه خاورمیانه عواقب فاجعه بارآن چون ظهور و عروج داعش و گسترش خشونت و جنگ و بحران انفجاری مهاجرت را به خوبی شاهدیم و اکنون نیز شاهد گسترش امواج این بحران به درون کشورهای بزرگ و پیشرفته صنعتی و غرب  یعنی هم اروپا و هم آمریکا هستیم. بحران بریتانیا و نتیجه همه پرسی آن، بخوبی معجزات این گونه جهانی شدن سرمایه داری و بازار- یعنی همان سیاست های ریاضت اقتصادی امثال خانم تاچرها و بلرها- را آن گونه که امثال زیباکلام ها گرییان خود را برایش چاک می دهند به نمایش می گذارد. عروج شبه فاشیستها و پوپولیست های عوامفریب در همه جا در فرانسه و اطریش و آلمان و…  یا امثال ترامپ ها در آمریکا با بهره گیری از  پی آمدهای وخامت بار همین سیاست های نئولیبیرالیستی صورت می گیرد. اما زیبا کلام که ردای استادی را که قاعدتا وظیفه اش اشاعه آگاهی واقعی و علمی است به دوش می کشد، آن را وانهاده و اشاعه اندوخته های کهنه شده و آگاهی کاذبی را که ربطی به تحولات و بحران های کنونی و مسائل کنونی بشریت ندارد به حرفه خویش تبدیل کرده است. اوبجای نقد قدرت، قدرت نقد و چالشگران سیاست های حاکم را آماج گرفته است. بجای هدف گردن سیاست های نئولیبرالیستی و ضدمردمی، وظایف اجتماعی دولت را (در قالب معرفی  پرداخت یارانه ها هم چون معضل اصلی) به چالش گرفته است.

یا این همه وقاحتی که در توصیه های طلائی زیباکلام به دولت روحانی موج می زند، بیش از دفاع از سیاست های هار و نخ نماشده نئولیبرالیستی است. او که بخوبی از ناکامی این سیاست های در طی سه سال اخیر، از ابعاد میلیونی بیکاری و عمق  نارضایتی  جامعه و در میان خانوادها، و یا ابعاد ورشکستگی واحدهای تولیدی با خبراست، و امیدی هم به گشایش آن ها در طی ۱۱ ماه باقی مانده ندارد، راه دیگری را  برای جلب آراء دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری به روحانی پیشنهاد می کند. او می نویسد «واقعیت‌های کلان اقتصادی کشور را روحانی باید صادقانه و صمیمانه با مردم در میان بگذارد. به مردم بگوید که چرا باید یارانه را متوقف کرد. به مردم بگوید که چرا باید همچنان کمربندهای ریاضتی را از این هم سفت‌تر ببندیم. اگرچه اصولگرایان تندرو جوسازی زیادی خواهند کرد، و صادقانه و صمیمانه صحبت کردن روحانی را نقطه ضعف او خواهند گرفت اما آنچه مسلم است اینکه تعداد قابل توجهی از اقشار و لایه‌های تحصیلکرده می‌فهمند و درک خواهند کرد وقتی روحانی صادقانه با آنان سخن بگوید. این مساله تعیین تکلیف خواهد کرد که او چقدر خواهد توانست صمیمانه با مردم صحبت کند؛ امری که متاسفانه در این سه سال گذشته از آن همواره غفلت ورزیده است». چنان که مشهوداست پیشنهاداو دارای سه وجه مرتبط به هم است:

وجه نخست، تشدیدسیاست های نئولیبرالیستی و یا به تعبیروی سفت ترکردن کمربندهای ریاضت  اقتصادی است. امری که به معنی بیکاری بیشتر و حذف خدمات اجتماعی بیشتر و افلاس و گرسنگی  بیشتر اکثریت جامعه است.

وجه دوم، اعلام صریح همین واقعیت به مردم است (که می توان آن را به طنز “صداقت نئولیبرالیستی” نام نهاد که البته هیچ سیاستمداری در جهان چنین بلاهت و ریسکی را نمی کند.

وجه سوم، که برای جلوگیری از سوءاستفاده اصول گرایان از این سیاست است، برقراری رابطه صمیمانه روحانی و دولت با مردم است! به زبان دیگر بکارگیری یک سری فن و شگردهای بکری که قادر باشد مردم را راضی کند که با رضایت و طیب خاطر جام زهرآگین را به نوشند. اگر پوپولیست های شارلاتان با دادن برخی وعده ها و یا پاداش ها عوامفریبی می کنند، نئولیبرال وطنی و با فرهنگ ما، می خواهد همین عوامفریبی به مراتب شدیدتر را، استادگونه، و بدون دادن هیچ “پاداشی” صورت دهد. فقط از این استاددانشگاه باید پرسید، آیا یک نمونه تاریخی را سراغ دارد که سرمایه داری با چهره بدون ُرتش و با جامی زهرآلود در دستان خود بروی صحنه ظاهرشده و پیروزمیدان هم شده باشد؟! اگرصنعت هنرفریب دادن را از این  جماعت – دشمنان کارگران و زحمتکشان- بگیرید- حتی یک روزهم دوام نخواهندآورد. باین ترتیب نئولیبرالیست وطنی دوآتشه با چنین توصیه های مشعشانه اش، دانسته و ندانسته، دارد تنها تیغ باندهای اصلی قدرت را صیقل می دهد.

 

تاریخ انتشار : ۱۴ تیر, ۱۳۹۵ ۳:۵۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

حقوق ما: سال هشتم، شماره ۲۳۰

روزای خونین: میان نامه های زندان و تئوری انقلاب

یگانه چارهٔ ما

سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا

در چشم انداز سبزِ نگاه تو

دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)