بعد از برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان، در خاورمیانە حوادث روند دیگری بخود گرفتەاند. شاید بتوان در عمدەترین خطوط خود، مختصات این روند را چنین برشمرد:
ـ اقلیم کردستان علیرغم داشتن رای اکثریت آری، در یک موقعیت تدافعی قرار گرفتە کە بهیچ عنوان با نتیجە رفراندم همخوانی ندارد. برعکس، حکومت مرکزی عراق با بستن فرودگاهها، جلب همکاری بیشتر دولتین ایران و ترکیە و نیز همکاری و همدلی ضمنی جامعە جهانی موقعیت خود را در مقابل اقلیم ترمیم بخشیدە است،
ـ رفراندم بدلیل مخالفت کشور آمریکا با برگزاری آن، و درست بدلیل همین برگزاری، موقعیت آمریکا را تضعیف کردە، زیراکە کردهای عراق بعنوان دوستان نزدیک این کشور، از سیاست رسمی آمریکا در خصوص همەپرسی تبعیت نکردند. بەبیان دیگر، عدم پیشبرد سیاست مطروحە، بمنزلە تضعیف کشور طرح کنندە سیاست است،
ـ داعش با پذیرش شکستهای سخت، در بدترین دوران حیات خود بسر می برد. کم نیستند تحلیلگرانی کە جنگ سوریە و نیز عراق را بعد از شش سال در آخرین روزهای خود تصور می کنند،
ـ حکومت اسد پیروز اصلی جنگ داخلیست،
ـ کردهای سوریە موقعیت مناسبی کسب کردەاند کە بوضوح آنان را از دوران قبل از جنگ داخلی متمایز می کند،
ـ ایران و روسیە هم جزو برندگان جنگ سوریە و نیز اوضاع منطقە بطورکلی هستند،
ـ برجام، رشد نسبی سرمایەگذاری خارجی در ایران (کە هم اکنون آنرا بە بیش از پانزدە میلیارد دلار ارزیابی می کنند) و در کنار آن پیشروی های ایران در منطقە، این کشور را قدرتمندتر از آنچە کە بود کردە است،
ـ اروپا مایل بە حفظ برجام و گسترش روابط خود با ایران است،
ـ ترکیە بعد از ناامیدی از سیاستهای آمریکا در قبال خود، از جملە کمک آمریکا بە کردهای سوریە، بشدت بە شرق متمایل شدە است،
ـ اگر جنگ عراق و سوریە و نیز بویژە ایجاد داعش، طرحهائی بودند برای تجزیە جغرافیای سیاسی منطقە و تشکیل واحدهای جدید سیاسی، هم اکنون این طرح ظاهرا شکست خوردە و حکومتهای مرکزی در منطقە از اعتماد بەنفس بیشتر و قدرت بهتری نسبت بە قبل برخوردار شدەاند. از جملە یکی از برندگان بلبشوی سیاسی منطقە، ایران است،
ـ آمریکا بعنوان کشوری کە جنگ خلیج فارس را شروع کرد و بیشترین سرمایەگذاری را کرد، اما بظاهر با توجە بە نقش عمدەاش، بسیار ناراضی از سهم خود بە نظر می رسد. این کشور نە در عراق در مقایسە با ایران نیروی اصلی است، و نە در سوریە سهم شیر را برد،
ـ درست است ایالات متحدە با کردهای سوریە نزدیکترین پیوندها را دارد، اما می داند کە کردها در سوریە از نقش مرکزی برخوردار نیستند و نمی توانند در بازی رقابت سیاسی، سهم عمدەای در این کشور نصیب ایالات متحدە کنند. عدم دسترسی بە دریا، داشتن مشکلات عدیدە با ترکیە و نیز نقش مهم روسیە کە آنها هم در میان کردها نفوذ دارند، موقعیت بازی آمریکا را تضعیف می کنند.
بنابراین می توان گفت کە آمریکا با توجە بە سرمایەگذاری هایش در منطقە و نقش بی بدیلی کە در جنگها ایفا کردەاست، بازندە اصلی روند کنونی در کشورهای سوریە و عراق است. بیهودە نیست کە دولت ترامپ و بویژە شخص رئیس جمهوری این کشور بە ایران و برجام گیر دادە است. آنان نمی توانند بپذیرند کە ایران برندە اصلی وضعیت منطقە بعد از سالها جنگ و رقابت در عرصەهای گوناگون باشد.
اما کار ترامپ سخت است. زیرا کە لغو برجام دشوار است و پیامدهای ناخوشایندی برای این کشور خواهد داشت. ولی این کشور می تواند بدون خروج از برجام، در میادین دیگر ایران را تحت فشار قرار دهد، اگرچە پتانسیل فشار بر ایران در مقایسە با لغو برجام بشدت پایین است.
آمریکا هیچ وقت نخواهد پذیرفت کە ایران و روسیە و دیگر کشورها او را جا بگذارند. او سهم می خواهد. این کشورها یا باید سهمش را بدهند و یا متقبل شرایط دشواری در روابط خود با ایالات متحدە بشوند.