سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۴:۰۹

سه شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۴:۰۹

دیکتاتوری کارآفرینان با هدف سرکوب طبقه کارگر  
گرچه مدیرانی مانند ایلان ماسک و خاویر مایلی درباره آزادی صحبت می کنند. اما در واقع آن ها خواستار دیکتاتوری کارآفرینان هستند. کار آفرینان می توانند آزادانه از قدرت خود...
۲۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
شرایط بحرانی در زندان قرچک و ورامین!
باگذشت ۲۰ روز از تجاوز اسرائیل و جنایت جنگی علیه زندانیان بی‌دفاع، محبوسین همچنان در شرایط سخت و نامناسبی نگهداری می‌شوند. به‌نظر می‌رسد که شرایط نگهداری آن‌ها حتی اگر به...
۲۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: امتداد
نویسنده: امتداد
گزارشی از تداوم وضعیت نامناسب زندانیان زن در زندان قرچک ورامین
زندانیان محبوس در بند ۱۱ (قرنطینه سابق) زندان قرچک ورامین، با مشکلات متعددی مواجه هستند. ازدحام بیش از ظرفیت بند، نبود تهویه مناسب، عدم دسترسی به اقلام ضروری و رفتار...
۲۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هرانا
نویسنده: هرانا
بیرون راندن پناه‌جویان افغانستانی از میهن ما سیاستی ضدانسانی و مغایر با فرهنگ و اخلاق ایرانی‌ست!
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با تاکید بر اصول جهان‌شمول حقوق بشر، نسبت به سیاست مدون و اینک در حال اجرایی شدن بیرون راندن اجباری و خشونت‌آمیز شهروندان افغانستانی تحت...
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کلودت کالوین: دختری که بر جای خود نشست تا تاریخ برخیزد!
آن روز رانندهٔ اتوبوس از کلودت خواست که جایش را به مردی سفیدپوست بدهد، اما او خلاف انتظار حاضران گفت: «نه. من از جایم بلند نمی‌شوم.» کلودت کالوین اولین کسی نبود...
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بیانیه موسوی؛ از انتقال مرجعیت نیروی تغییر تا نقد شتاب‌زدگی در اپوزیسیون
حمید احمدزاده: بیانیه موسوی، مطالبات ابتدایی و فوری مردم از حاکمیت را در قالب اقداماتی نمادین و عملی مانند آزادی زندانیان سیاسی و تغییر در سیاست‌های رسانه‌ی ملی مطرح می‌کند....
۲۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید احمدزاده
نویسنده: حمید احمدزاده
عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار می‌شوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود.... مردم آمریکا...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: عباس عراقچی
نویسنده: عباس عراقچی

آن صادق و این صادق

درگیریهایی در نقاط مختلف کشور روی داد. پس از تسلط دولت بر آن نقاط، آن صادق بود که با چوبه دار و جوخه آتش به آن مناطق اعزام و از مردم بی دفاع زهر چشم می گرفت. برایش مهم نبود چه کسی را به جوخه آتش می سپرد. در سنندج، مریوان، سقز ... او حتی به اشخاص بستری در بیمارستان رحم نمی کرد. اعدام احسن ناهید بر روی برانکارد و آن مرد دست شکسته ... هنوز در خاطره ها زنده است.


سالهای ۵۶ و ۵۷ بود، نوجوانی سیزدە چهاردە ساله بودم. طبق عادت همیشگی برای یافتن کار ( کاسه کشی) از کوچه پس کوچەهای محلەمان می گذشتم، درب آبی رنگ خانه ای باز شد. مردی غریب در میان چارچوب در ظاهر گردید، مردی میان سال، کوتاه قد با عینکی ته استکانی. آخوند بود و نا آشنا. چند بار در آن کوچه، او را دیدم. کنجکاو شدم که این مرد غریبه کیست و در این محله چکار می کند. قیافه عبوس و درهمی داشت. پرسان پرسان به راز وجودش در این شهر دور افتاده، پی بردم. می گفتند او تبعیدی است، از شهری بنام خلخال به اینجا آمده، او طرفدار آقای خمینی است، نامش هم صادق خلخالی است. نوجوان بودیم شوری در سر، از طریق معلمانمان در راهنمایی یک سری کلمات به گوشمان خورده بود، مانند شاه ستمکار، انقلاب،… بیشتر تو نخ یارو رفتیم، گفتند ایشان یک انقلابی و یک مبارز است. ما (من و دوستانم) هم با دیده احترام به او می نگریستیم. سرانجام انقلاب پیروز شد، انقلابیون سر کار آمدند. در همان روزهای نخست نام خلخالی بیش از سایرین به گوش می خورد، آنهم نه به این خاطر که همچون خمینی، بهشتی، طالقانی، بازرگان و… از سران مهم انقلاب باشد، بلکه به واسطه اعدامهای به اصطلاح انقلابی سران ارتش شاهنشاهی و وابستگان رژیم گذشته کە مرتکب شدە بود. شور انقلابی در جامعه حاکم بود و بدون کوچکترین تردیدی این اعدامها مورد تائید رادیکالها و انقلابیون دوآتشه از جمله خود من قرار می گرفت. در این میان تنها عده قلیلی دور اندیش و اندیشمند درک عمیق نسبت بە عواقب خطرناک و دردناک این اعدامها داشتند. پس از مدت زمان بسیار کوتاهی این اعدامها دامن تمام انقلابیون چپ و رادیکال آن زمان را گرفته، جوانان تحصیلکرده، آگاه، دلسوز و آینده دار و مبازر، قربانی کج فهیمی های این صادق ناصادق گردیدند. درگیریهایی در نقاط مختلف کشور روی داد. پس از تسلط دولت بر آن نقاط، آن صادق بود که با چوبه دار و جوخه آتش به آن مناطق اعزام و از مردم بی دفاع زهر چشم می گرفت. برایش مهم نبود چه کسی را به جوخه آتش می سپرد. در سنندج، مریوان، سقز … او حتی به اشخاص بستری در بیمارستان رحم نمی کرد. اعدام احسن ناهید بر روی برانکارد و آن مرد دست شکسته … هنوز در خاطره ها زنده است. مردم را به صف می کرد، از چپ به راست یک در میان به جوخه اعدام می سپرد و اگر عکس العمل ناشایستی از افراد آزاد شده می دید، بی درنگ رای اش را عوض کرده از راست به چپ شمارش کرده، زندگی اسیران را از این رو به آن رو می کرد. هیچ چیز جلودارش نبود، حاکم شرع بود و قاضی القضات مطلق. هیچ کس جرات ابراز مخالفت نداشت چرا که خود ممکن بود مورد خشم و غضب قرار گرفته به جوخه اعدام سپرده شود. در پاسخ به این سئوال که شما بدون محاکمه از کجا می دانید که این افراد گناهکار هستند؟ می گفت: این افراد یا مقصرند یا بی تقصیر. اگر مقصرند به سزای اعمالشان رسیده اند و اگر بی گناه، از این دنیا راحت و راهی بهشت می شوند. بلی به همین سادگی اعمال خود را توجیه می کرد. اعمال ناشایستِ آن صادقِ ناصادق آنچنان فراگیر شد که حکمای مملکت ناچار به برکناری وی شدند. جالب آنکه پس از برکناری، وی در کمال پررویی و بی پروایی به مناطق مختلف از جمله کردستان رفت و آمد کرده ( بنا به اظهار نظر آقای زیبا کلام) و بدنبال محاکمه افراد و اعدام آنها بوده است. باری بهرحال آن صادق هفت تیر بدست به لطف اعدامهایش به سیاست روی آورده، و سیاستمدار شد! پس از چند دوره نمایندگی، گویا در تبعید و در عزلت، عزرائیل جانش را گرفت. آن صادق برفت و مردم چندگاهی آهی نه چندان راحت کشیدند. به ناگه صادقی دیگر در کسوت قاضی القضات سر برآورد. اما این صادق نه از تبار خلخال که از تبار لاریجان است و از نوادگان آق سید هاشم زاده نجف اشرف و عراقی تبار. البته این از عجایب روزگار است که پس از انقلاب، سالهاست که آن ور مرزیها بر ما حکمرانی می کنند. سردار نقدی، نیازی هاشمی شاهرودی و… برادران لاریجانی همه و همه از این دست هستند. این دو صادق اگرچه تفاوتهایی به لحاظ زادگاه، تاریخ تولد و… و سوابق مبارزاتی با هم دارند، اما وجه تشابه آنها بسیار زیاد است. مثلا هر دو صادق اند اما ناصادق. آن یکی در اوایل انقلاب و درست در زمانی که مردم شاد و مسرور و سرمست از سرنگونی ( از نظر بنده آن جنبش عظیم تنها منجر به سرنگونی رژیم شد و نه چیز دیگر) بودند، با اعدامهای نابجا و وحشیانه اش، جشن و سرور را بکام خلق تلخ کرد. و اما این یکی آق سید صادق: صادق لاریجانی در قبل و هنگام انقلاب تنها سرش به مشق اش بود و از انقلاب و … سر در نمی آورد. به ریاضی و فلسفه علاقمند بود و قرار بود از طرف دانشگاه صنعتی شریف (بخوان آریامهر سابق)، البته از طریق اعطای بورس شاهانه برای ادامه تحصیل رهسپار یکی از کشورهای غربی شود. او ناگهان و به توصیه پدرش سیدهاشم به ادامه تحصیل علوم دینی روی آورده، به حوزه علمیه ورود نمود. این تغییر و چرخش نشان از نبوغ بالای وی داشت، چرا که می دانست آینده ای بهتر در انتظار مبارکشان است. در حالیکه برخلاف برادرانش جواد و علی (در واقع مربیانش) اسمی از وی در هیچ ارگان و سازمانی در میان نبود، به ناگه از سایتی موشکی پرواز کرد و بر شورای نگهبان فرود آمد. حضور هشت سال در شورای نگهبان درسهای ضد مردمی زیادی را به او آموخت. شورای نگهبان به او آموخت که چگونه در مقابل عزم و اراده مردم مقاومت کند. او در سال ۸۸ و تنها دو ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و در اوج رخداد جنبش سبز، بر تخت قوه قضائیه جلوس نمود. او بدون هیچگونه تجربه و سابقه مدیریتی بر کرسی ریاست قوه قضائیه تکیه نمود. او از همان روز بقدرت رسیدنش با صادق سلفش هم قسم شده، دشمن قسم خورده خلق شد و به دروغ و ریا، دار را سرمنشاء اعمال خود قرار داد. او در قضایای ۸۸ دربست در اختیار کودتاگران بود، با ابلاغ احکام سیار به قاضیان ستمکاری چون مرتضوی… دست همکارانش را در انجام هر جنایتی باز گذاشت. یارانش از او تفویض اختیار گرفتند تا در یک جشم بهم زدن تمامی اعضای اصلی ستاد میرحسین موسوی و کروبی را دستگیر کرده و روانه زندان اوین نمودند و آنها را در یک دادگاه کاملا نمایشی محکوم به زندان و محرومیت از فعالیتهای دولتی و اجتماعی کردند. او به یارانش اجازه داد تا کهربزک را از معترضین و در کنار ارازل و اوباش انباشته کرده، فاجعه کهریزک را خلق نمایند. با مطمئن نمودن همقطاران اصولگرایش مبنی بر در امان بودن و مصون بودن از هر گونه محاکمه ای، عملا مجوز شلیک به سوی مردم و خلق جنایت را صادر نموده، راه آن صادق را به شیوه ای دیگر ادامه داد. او در خصوص دروغگویی در مورد حوادث ۸۸ گوی سبقت را از همه یاران و رقبا گرفت و جلو دوربین ۷۰ میلیون ایرانی و در برابر تمام مردم دنیا گفت: “در حوادث فتنه ۸۸ تنها یک نفر کشته شد و آنهم بسیجی بود!؟ و یا اینکه ما در کشورمان حتی یک زندانی سیاسی نداریم.!؟” آفرین به این همه صداقت و راستگویی. این صادق در تمام دوران ریاست جمهوری دکترمحمود احمدی نژاد، یار و یاور دکتر بود؛ تا آن هنگام که دکتر پا روی دم لاریجانی های برادر گذاشت. در این مدت تمام قد در مقابل ندای حق طلبانه جنبش سبز ایستاده و از هرگونه دروغ و افترا به رهبران جنبش کوتاهی ننموده، بی مهابا احکام صادره را تائید می کرد. انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، علی رغم تمامی محدودیتها، با حضور پرشور مردم و جنبش سبز، برگزار و نتیجه انتخابات برخلاف رای و نظر تمامیت خواهان به سود مردم به پایان رسید.  مردم پس از سالها رنج و عذاب، از خفقان فضای سیاسی گرفته تا گرانی های کمرشکن و تورم تازنده، می خواستند به آرامشی نسبی برسند، اما تمامیت خواهان ساکت ننشسته از همان ابتدا شروع به تنش زایی و ایجاد فضای ناامنی کردند تا شیرینی پیروزی انتخابات را به کام خلق تلخ کنند. در این اثنا این صادق ناصادق کاسه داغتر از آش شده و معرکه گیر این میدان شد. او همان روزهای پس از اعلام نتیجه شمشیر را از رو بست. به اصلاح طلبان تاخت و به روحانی هشدار داد که از آنها در مناصب دولتی استفاده نکند، چرا که آنها همان فتنه گران ۸۸ هستند. بدتر از این او در پی انتقام از اقلیتهای ملی و قومی برآمده، حکم اعدام ده ها نفر از جمله از مبارزین دربند کرد و بلوچ و عرب و… صادر کرد، تا از این طریق مردمان این سرزمین، خصوصا ملتهای ستمدیده را از روی کارآمدن دولت جدید ناامید کند. او چندی پیش با چوبه دار به کردستان آمد و در آنجا و با حضور پر شور خود!؟ به تماشای اعدام فرزندان این مرز و بوم نشست تا خاطرات تلخ روزهای اوایل انقلاب و حضور آن صادق را در کردستان یادآور شود و…

تاریخ انتشار : ۷ فروردین, ۱۳۹۳ ۲:۱۶ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

بیرون راندن پناه‌جویان افغانستانی از میهن ما سیاستی ضدانسانی و مغایر با فرهنگ و اخلاق ایرانی‌ست!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با تاکید بر اصول جهان‌شمول حقوق بشر، نسبت به سیاست مدون و اینک در حال اجرایی شدن بیرون راندن اجباری و خشونت‌آمیز شهروندان افغانستانی تحت عنوان «اتباع غیرمجاز»، هشدار داده، آن را روندی ضدانسانی و ناقض حقوق فردی و گروهی بخشی از مردمان مقیم سرزمین ایران دانسته و به شدت محکوم می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

بیرون راندن پناه‌جویان افغانستانی از میهن ما سیاستی ضدانسانی و مغایر با فرهنگ و اخلاق ایرانی‌ست!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با تاکید بر اصول جهان‌شمول حقوق بشر، نسبت به سیاست مدون و اینک در حال اجرایی شدن بیرون راندن اجباری و خشونت‌آمیز شهروندان افغانستانی تحت عنوان «اتباع غیرمجاز»، هشدار داده، آن را روندی ضدانسانی و ناقض حقوق فردی و گروهی بخشی از مردمان مقیم سرزمین ایران دانسته و به شدت محکوم می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دیکتاتوری کارآفرینان با هدف سرکوب طبقه کارگر  

شرایط بحرانی در زندان قرچک و ورامین!

گزارشی از تداوم وضعیت نامناسب زندانیان زن در زندان قرچک ورامین

بیرون راندن پناه‌جویان افغانستانی از میهن ما سیاستی ضدانسانی و مغایر با فرهنگ و اخلاق ایرانی‌ست!

کلودت کالوین: دختری که بر جای خود نشست تا تاریخ برخیزد!

بیانیه موسوی؛ از انتقال مرجعیت نیروی تغییر تا نقد شتاب‌زدگی در اپوزیسیون