با نزدیک شدن ماە می و تهدیدات ترامپ برای خارج شدن از برجام در صورت عدم تغییر آن در مسیر خواستهای آمریکا، بیش از پیش آیندە کشور در ابهام قرار می گیرد.
اما شاید بیش از این، وضعیت برجام در همین لحظاتی کە ما در آن زندگی می کنیم باشد، و نیز نوع تاثیرات آمریکا بر ایران در سایە آن کە فعلا بیشتر حائز اهمیت است.
واضح است آمریکا علیرغم امضای برجام تا کنون از اجرای آن خوددداری کردە است. اگرچە برجام فضای نسبتا مناسبی را برای دیگر کشورها در مشارکت در روابط اقتصادی با کشور فراهم ساخت، اما کماکان با خودداری آمریکا در بازکردن بویژە فضای مراودات بانکی با کشور، ایران هنوز در فضای مناسبی قرار نگرفتە است. و نیز با ائتلاف آمریکا با اسرائیل و عربستان علیە ایران، کل روند عادی شدن مناسبات جمهوری اسلامی با کشورهای خارجی در بعد اقتصادی و سرمایەگذاری، بشدت زیر فشار قرار گرفتە است. هنوز کشور نمی تواند آن سرمایەای را کە لازم دارد جذب واحدهای تولیدی کشور کند.
کاملا واضح است کە آمریکا برجام را بە گروگان گرفتە تا بتواند بر سیاستهای ایران در منطقە تاثیر بگذارد. آنچە ترامپ نقض روح برجام می خواند دقیقا همین است. او نمی خواهد ایران در سایە برجام بە مصاف قدرت آمریکا برود، دوبارە قدرت بگیرد و همان سیاست سنتی خود را دنبال کند. او خواهان دنبالەروی ایران از آمریکاست.
اما آیا این شدنی است؟ آیا آمریکا با عمل کنونی خود در قبال برجام توانستە ایران را بە تبعیت از خود و یا تغییر سیاست وادار کند؟ یا اینکە آیا می توان گفت در آیندە چنین تغییری در مسیر مطامع ایالات متحدە اتفاق خواهد افتاد؟
برای جواب این سئوالات باید موضوع را بە دو بخش تبدیل کرد. در بخش اول کە بخش دیپلماسی است، جمهوری اسلامی در فرم دولت روحانی با تاکید بر دیپلماسی و طرح گفتمان نشستن بر سر میز مذاکرە برای حل مشکلات میان دولتها، سعی می کند با تحرک سیاسی بە جدال با تحریکات طرف آمریکائی برود و با همگام کردن کشورهای منطقە و نیز کشورهای جهان کە از وخیم شدن بیشتر وضعیت می ترسند، چنان جو روانی و سیاسی ایجاد کند کە رقیب را بە عقب براند. در واقع می توان گفت کە تحریکات ترامپ عملا بە تقویت عنصر دیپلماسی در دستگاە دولتی ایران انجامیدە است.
در بعد عملی هم با اشارە بە مورد سوریە، یمن، عراق و افغانستان می توان تا حدود زیادی مشاهدە کرد کە آیا ایران عملا در مقابل آمریکا عقب نشستە است یا نە.
در سوریە، جبهە ایران، روسیە و سوریە در پیشروی مداوم است، در یمن علیرغم محاصرە حوثی ها و جنگ شدید اما موقعیت آنان تضعیف نشدە است، و حتی گاها با موشک پراکنی بە طرف عربستان توان خود را بە نمایش هم می گذارند. در افغانستان طرف آمریکائی عملا از دخالتهای جمهوری اسلامی نگران است و معتقد است کە ایران بە طالبان کمک می رساند. اما در عراق وضع کمی متفاوت است. تجربە بازپس گیری کرکوک و نیز سخنان دولت عبادی در خصوص اینکە در منازعە میان آمریکا و ایران دولت این کشور بی طرف خواهد بود، نشان می دهد کە دولت آمریکا در عراق پیشرفت هائی در جهت منافع خود داشتە است.
اگر فاکتهای مربوط بە دو بخش مطرح شدە را کنار هم قرار بدهیم، می توان گفت کە فشارهای آمریکا باعث نرمش در زبان دیپلماتیک و سیاسی ایران شدە است. همچنین در عراق توانستە عملا دستاوردهای معینی برای ایالات متحدە داشتە باشد، اما کماکان در سە کشور دیگر وضع بر همان منوال سابق است و بنابراین بە گروگان گرفتن برجام عملا نتوانستە است بر رفتار ایران تاثیری قاطع بگذارد.
البتە هستند هنوز تحلیل گرانی کە معتقدند تهدید ترامپ برای خارج شدن از برجام در ماە می، بیشتر یک بلوف در جهت فشار ایران برای تغییر رفتار خود در منطقە است، اما چنانکە می بینیم در رفتار ایران تغییرات مهمی مشاهدە نمی شود و هنوز معلوم نیست ایران واقعا بە این نتیجە رسیدە باشد کە آمریکا واقعا از برجام خارج خواهد شد و بنابراین باید در فکر بازنگری در مواضع خود باشد. از یاد نبریم کە وقت زیادی تا التیماتوم ترامپ باقی نماندە و کماکان نشانەای جدی دال بر تغییر مواضع ایران بە چشم نمی خورد.