دونالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی، مسلمانان را به صدور تروریسم متهم کرد، علیه عربستان سخنان تندی به زبان راند و بلافاصله بعد از روی کار آمدن، فرمان داد تا شهروندان برخی کشورهای عربی و اسلامی از ورود به امریکا منع شوند. اما او نخستین مقصد سفرهای خارجی را کشوری انتخاب کرد که کانون صدور تروریسم در سال های گذشته بود. این پرسش مطرح است: چرا؟ واقعیت این است که عربستان با لابی گری و وعده امضاء قراردادهای کلان با رئیس جمهور تاجر امریکا، او را راضی کرد که در نخستین سفر خارجیاش راهی ریاض شود.
در این سفر وعده ها عملی شد و بعد از دیدار ترامپ با سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان، توافقهای تجاری و نظامی عظیمی میان دو کشور امضا گردید. پایگاه خبری «مصر العربی» گزارش داد که حجم توافقهای امضا شده میان عربستان و امریکا به ٣٨٠ میلیارد دلار میرسد. از این مبلغ حدود ۱۱۰ میلیارد دلار سهم خرید تجهیزات نظامی است. امریکا بزرگترین صادرکننده تسلیحات نظامی در جهان است که نیمی از آن به خاورمیانه سرازیر میشود و عربستان و امارات، بزرگترین واردکنندههای سلاح امریکائی به شمار میروند.
مناسبات بین امریکا با کشورهای عربی به ویژه عربستان در دوره باراک اوباما رو به سردی گرائید. سران این کشورها معتقدند که اوباما اعراب را نادیده انگاشته و تمایل نسبی به سمت ایران داشته است. بعد از سال ها سردی روابط میان کشورهای عربی با امریکا، اکنون این کشورها ترامپ را فردی می بینند که توانائی بازسازی اتحاد تاریخی اعراب با واشنگتن را دارد. ریاض احساس می کند که در دولت ترامپ گوش شنوایی برای شنیدن نگرانی هایش در قبال ایران وجود دارد، به ویژه اینکه کابینه ترامپ از افراد مخالف رژیم ایران تشکیل شده و ترامپ مرتبا تهران را به بی ثباتی در منطقه متهم می کند.
هدف از مسافرت ترامپ به خاورمیانه تنها توافق های تجاری و نظامی کلان بین واشنگتن و ریاض و بازسازی اتحاد تاریخی اعراب و امریکا نبود، بلکه دو هدف دیگری هم دنبال می شد: اولی هماهنگی سیاستهای کشورهای سنی خاورمیانه با اسرائیل و دومی به گفته رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا، تشکیل یک اتحاد در برابر جمهوری اسلامی.
در این سفر نوک تیز حمله ترامپ متوجه جمهوری اسلامی بود. او جمهوری اسلامی را حکومتی توصیف کرد که “لنگرگاهی امن به تروریستها میدهد و از آن ها پیشتیبانی مالی میکند و مسئول بیثباتی در منطقه است”. به گفته ترامپ جمهوری اسلامی از لبنان تا عراق تا یمن، با تأمین مالی، تسلیح و آموزش گروههای تروریستی، شبهنظامیان و دیگر گروههای افراطی انتشار دهنده ویرانی و هرج و مرج در منطقه است و برای چند دهه، ایران آتش درگیریهای فرقهای و تروریسم را دامن زده است. ملک سلمان، پادشاه عربستان نیز از ایران به عنوان “طلایهدار تروریسم” نام برد و گفت: “مسئولیت ما در مقابل خدا، مردم مان و کل جهان این است که با اتحاد خود با نیروهای شیطانی و افراط گرایی مقابله کنیم.”
ترامپ در اسرائیل هم موضع تندی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کرد و نتانیاهو هم با او همراهی کرد. این مواضع نشان می دهند که تلاش ترامپ، سران دولت عربستان و دولت دست راستی نتانیاهو ایجاد هماهنگی بین اعراب و اسرائیل خصوصاً عربستان سعودی، مصر و اردن با اسرائیل و جا انداختن رژیم ایران به عنوان دشمن مشترک آن ها و نهدید اصلی در خاورمیانه است.
در صورت تشکیل اتحاد سه کشور علیه جمهوری اسلامی و صف آرائی اکثر کشورهائی عربی در مقابل ایران و تلقی کردن رژیم ایران به عنوان نهدید اصلی در خاورمیانه، کشور ما با وضعیت دشواری روبرو خواهد شد. شکل گیری اتحاد سه کشور لزومأ به معنی اقدام نظامی علیه ایران نیست، ولی به منزله اعمال تحریم های بیشتر از جانب واشنگتن، منزوی کردن ایران در منطقه و فشار علیه رژیم ایران در مناطق نفوذ آن است. برنامه آن ها برگرداندن جمهوری اسلامی به مرزهای درون خود است. خواه ناخواه پیشبرد این برنامه با تنش همراه خواهد بود. در چنین فضائی، یک رویداد اتفاقی می تواند به رویاروئی نظامی کشیده شود.
حسن روحانی در دوره دوم ریاست جمهوری خود با وضعیت جدیدی در سطح جهانی و منطقه روبرو است. ترامپ و متحدین او دنبال بهانه اند تا علیه ایران دست به اقدامات تلافی جویانه بزنند. لازم است جمهوری اسلامی برای احتراز از رودروئی از اقدامات ماجراجویانه و نابخردانه خودداری کند، به جنگ های نیابتی پایان دهد، با کشورهای همسایه به ویژه عربستان وارد گفتگو شود، از سیاست های تنش زا فاصله گیرد، برای بیرون آوردن نیروهای نظامی در سوریه برنامه ریزی کند، شعار مرگ بر امریکا و مرگ براسرائیل را کنار بگذارد و سیاست تنش زدائی را در منطقه و در سطح جهان پیش برد. استقرار صلح در منطقه به نفع کشور ما است.