از اتحاد و همبستگی همهٔ اقوام ایرانزمین
برای کسب حقوق پایمال شدهٔ خود و حفظ تمامیت ارضی کشور پشتیبانی میکنیم!
بیش از یک ماه و نیم از قتل مهسا (ژینا) امینی توسط پلیس گشت ارشاد می گذرد. در این مدت هر روز اعتراضات مردم علیه حکومت ابعاد گستردهتری پیدا کرده و جمعیت بیشتری از اقشار و طبقات اجتماعی به این اعتراضات پیوستهاند. قتل مهسا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد به خاطر پوشش و حجاب نه فقط در ایران، بلکه در دیگر کشورها نیز، موجی از خشم و انزجار مردم را برانگیخته است.
واقعیت این است که گسترش اعتراضات در جایجای کشور ریشه در سیاستهای سرکوب و ارعاب، فساد و غارت ثروتهای ملی، نابسامانیهای اقتصادی، فقر و بیکاری و شکاف عمیق میان حکومت ومردم دارد. قتل مهسا امینی جرقهای بود که آتش خشم مردم را به خاطر این نابسامانیها شعلهور ساخته و موجب اعتراضات سراسری در کشور شده است. اولین مطالبهٔ مردم در واکنش به قتل مهسا امینی، محاکمهٔ آمران و عاملان این جنایت و تعطیلی گشت ارشاد بود که با بیاعتنایی از طرف حکومت رو به رو و با تشدید خشونت علیه معترضان همراه شد.
حکومت جمهوری اسلامی ایران با گذشت بیش از یک ماه و نیم از قتل مظلومانهٔ مهسا امینی به جای شنیدن صدای اعتراض مردم، با همان شیوهٔ همیشگی و با استفاده از گاز اشکآور، گلوله، زندان وشکنجه، با آنان مقابله میکند. روشی که تا کنون به قتل بیش از۳۰۰ نفر منجر شده و بر اساس اعلام مسئولان نظام هزاران نفر نیز دستگیر و زندانی شدهاند و در انتظار محاکمه هستند. همهٔ نشانهها حاکی از این است که حکومت نمیخواهد صدای مردم را بشنود و معترضان هم تا کنون بر پیگیری مطالبات خود ایستادهاند.
اعتراضات اخیر کشور در قیاس با موارد مشابه سالهای پیش، از ویژگیهایی خاص برخوردار است. در این اعتراضات زنان نقش برجسته وموثرتری دارند. همبستگی بیشتری در میان اقوام ایرانی اعم از ترک، کرد، فارس، بلوچ، عرب و … دیده میشود، معترضان به درد مشترک باور دارند و شعارهای: «زن- زندگی- آزادی!»، «مرگ بر دیکتاتور!»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه!»، «آزادی، آزادی، آزادی!» و … در میان دانشجویان واستادان دانشگاهها، فرهنگیان و دانشآموزان مدارس، زنان و مردان در خیابانها و محلات و مکانهای مسکونی عمومیت دارد. به رغم خشونت نیروهای سرکوب، اعتراضات مردم مسالمتآمیز است و از آتش زدن بانکها، وسایل و اماکن عمومی و غارت و تخریب فروشگاهها پرهیز، و اعتراضات در محلات شهرها، جرقهوار و با تحرک بالا و با تعداد محدود انجام میشود. در مقابل نیروهای سرکوب حکومت از باتوم، گاز اشکآور، گلولههای ساچمهای، جنگی و پینتبال استفاده میکنند. آنان در استفاده از گاز اشکآور در محیط بیمارستانها و آمبولانس حمل بیماران برای جابهجایی نیروهای سرکوب، و به کارگیری اسلحهٔ گرم در دانشگاهها در مقابل چشمان صدها نفر و دوربینهای خبرنگاران، واهمهای به خود راه نمیدهند.
اکنون که بیش از یک ماه و نیم از آغاز اعتراضات میگذرد و مردم جهان از آن با خبر شده و به حمایت از آن برخاستهاند، مسئولان حکومت نه فقط هنوز نخواستهاند صدای حقطلبانهٔ مردم را بشنوند و به آن پاسخ در خور بدهند، بلکه سیاست سرکوب مردم معترض و اتهام وابستگی آنان به دولتهای بیگانه را از طریق رسانههای داخلی تبلیغ میکنند، و آنان را مجری سیاست دولتهای غربی به ویژه آمریکا و متحدان منطقهای آن میدانند، که تمامیت ارضی کشور را نشانه رفتهاند.
بیش از چهل سال است که غرب و برخی از کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی و یا جمهوری اسلامی با آنان سر ستیز دارند، و هم اکنون نیز این شرایط بر مناسبات آنان حاکم است. در تمام این مدت به مردم هشدار داده می شود تا برای مانع شدن از سوءاستفادهٔ کشورهای معاند و مخالف نظام جمهوری اسلامی از طرح مطالبات خود بپرهیزند. در اعتراضات مسالمتآمیز جاری در کشور، این توصیه برای بازداشتن مردم از طرح مطالباتشان از زبان و قلم حکومت و برخی ازشخصیتهای سیاسی در کشور شنیده میشود و به این وسیله میخواهند تا آنان از خواست تأمین بدیهیترین حقوق قانونی خود که به گذران زندگی روزمرهٔشان مربوط است بگذرند.
در حالی که این حکومت است که با قصور در انجام تکالیف خود و نادیده گرفتن حقوق قانونی شهروندان، زمینهٔ سوءاستفادهٔ دیگر کشورها را سبب شده است، میکوشد تا طمعورزی دشمنان و مخالفان کشور را به اعتراضات مردم نسبت دهد. باچنین رویکردی به حقوق مردم و تکالیف حکومت، در شرایط ستیز جمهوری اسلامی با دیگر کشورها و بالعکس، و پذیرش بقاء و حیات دو طرف معادله، نظام جمهوری اسلامی ایران از یک طرف، و آمریکا و متحدانش از طرف دیگر، و درخواست سکوت مردم در طرح مطالبات و ابتداییترین حقوقشان به بهانهٔ حفظ امنیت و تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور، باز گذاشتن دست حکومت برای انجام اقداماتی است که جدای از نادیده گرفتن حقوق مردم، امنیت و یکپارچگی کشور را درمعرض تهدید قرار میدهد. اگر مردم به سکوت فرا خوانده شوند، در شرایطی که حکومت از اجرای تکالیف ومسئولیتهای خود در برابر آنان سر باز میزند، مطالبات آنان چگونه باید پیگیری شود؟
پرسش اساسی در مورد اعتراضات جاری این است که این اعتراضات تا کی و تا کجا ادامه پیدا میکند؟ گر چه پیشبینی سرانجام این اعتراضات دشوار است، اما تا همین جای کار ایستادگی معترضان، حکومت را دچار حیرت کرده و به قدرت و توانایی آنان بیش از همیشه، در طول چهل و چند سال بعد از پیروزی انقلاب، پی برده وقدرت آنان را جدی تلقی میکند.گر چه برآورد میشود، بیش از۸۰ درصد مردم از سیاستهای حکومت ناراضیاند، اما هنوز فقط درصد کمی از ناراضیان در میدان اعتراضات حضور دارند.
جنبش اعتراضی جاری به خاطر شرایط امنیتی حاکم بر کشور فاقد رهبری منسجم و آشکار و برنامهٔ مشخص است. وجود چنین ضعفی، ارائهٔ برنامه و مدیریت درست اعتراضات را با مشکل مواجه ساخته است. معترضان با پایداری خود و ادامهٔ اعتراضات میتوانند امیدوار باشند که تعداد بیشتری از مردم و از جمله تشکلهای صنفی و مدنی را که از سازماندهی بهتر و برنامهٔ مشخصتر و از مدیریت موثر اعتراضات، اجتماعات و اعتصابات برخوردارند، با خود همراه سازند. در این صورت و با ادامهٔ اعتراضات، انشقاق در شاکلهٔ حکومت و عقبنشینی آن و دستیابی مردم به بخش عمدهٔ مطالباتشان دور از انتظار نیست. اما اگر حکومت از پاسخ به مطالبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیستمحیطی معترضان امتناع کند، با در نظرداشت روند تحولات جاری وادامهٔ آن، حتی با افت و خیز و یا به شکل سینوسی، امکان ایستادگی و مقاومت حکومت در مقابل امواج رو به رشد اعتراضات مردم با تردید جدی همراه است.
در این تحولات در کجای این فرایند باید قرار گرفت؟ همانطور که از آغاز اعتراضات گفته شده، بر اساس رسالتی که داریم در مقابل طمعورزی و تهدیدهای بیگانگان نسبت به این سرزمین ایستادهایم و باید مدافع اتحاد و همبستگی میان اقوام ساکن درایران زمین باشیم و ازمطالبات همهٔ اقوام کشور که به طور مسالمتآمیز انجام میگیرد، پشتیبانی کنیم و در این فرایند دست در دست آنان و همراه آنان باشیم.
گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) – داخل کشور
هجدهم آبان ۱۴۰۱