پنجمین دوره انتخابات شورای مرکزی خانه احزاب برگزار گردید. اصولگرایان در این انتخابات باختند و اصلاحطلبان پیروز شدند. اصولگرایان بعد از باخت میخواهند انتخابات را باطل اعلام کنند.
خانه احزاب که در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی تاسیس شد، شامل احزاب و گروههائی است که دارای مجوز فعالیت از کمیسیون ماده ١٠ احزاب هستند. هر سال مجمع عمومی خانه احزاب برگزار میشود و مجمع شورای مرکزی را از میان کاندیداهای احزاب انتخاب میکند. هر حزب و گروه در مجمع صاحب یک نماینده است. پنجمین دوره انتخابات خانه احزاب با حضور نمایندگان ۱۲۷ گروه و حزب سیاسی در خانه شهریاران برگزار شد و اعضای شورای مرکزی و بازرسی دوره پنجم این تشکل انتخاب شدند .در این دوره اصلاحطلبان توانستند اکثریت را در شورای مرکزی به دست آورند.
اما اصولگرایان شکست در انتخابات را برنتافته و در صدد به هم زدن قواعد بازی انتخابات برآمدهاند. آنها مشروعیت انتخابات را زیر سئوال برده و خواستار ابطال انتخابات و برگزاری مجدد انتخابات خانه احزاب هستند.
دبیرکل جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار گفته است که: “خانه احزاب مشروعیت خود را از دست داده است”. بادامچیان که قائم مقام حزب موتلفه اسلامی و عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب است اعلام نموده که انتخابات خانه احزاب باطل خواهد شد. به گفته او : “انتخابات و مجمع اخیر خانه احزاب غیرقانونی بوده و در جلسه بعدی کمیسیون ماده ۱۰ ابطال خواهد شد”. در حالی آندو خواستار ابطال انتخابات خانه احزاب دادند که در انتخابات مشارکت داشتند.این دومین تجربه در طی چند ماه اخیر است که برخورد اصولگرایان را با امر انتخابات نشان میدهد. تجربه بزرگتر از انتخابات خانه احزاب، انتخابات ریاست جمهوری بود که نشان داد که اکثریت اصولگرایان پایبند قواعد بازی انتخابات نیستند.
بخشی از اصولگرایان تمامیتگرا هستند و بخش دیگر اقتدارگرا. هر دو گرایش به دمکراسی و شیوه دمکراتیک اداره کشور و به انتخابات آزاد که یکی از مولفههای اصلی دمکراسی است، اعتقادی ندارند. آنچه وجه جمهوریت نظام را تشکیل میهد، برخاسته از نظر آنها نیست، بلکه بر آنها تحمیل شده است. و در حال حاضر به خاطر شرایط بینالمللی و داخلی نمیتوانند انتخابات را از قانون اساسی و از صحنه سیاسی کشور حذف نمایند.
آنها در انتخابات دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و در انتخابات دوره ششم مجلس شورا دریافتند که صندوق رای میتواند اقتدار آنها را به هم بزند. لذا آنها در صدد مدیریت انتخابات برآمدند.
اصولگرایان از کانال نظارت استصوابی شورای نگهبان توانستند مجلس شورا را از دست اصلاحطلبان بیرون آورند و اکثریت خود را در آن تامین نمایند. اما در انتخابات ریاست جمهوری نظارت استصوابی شورای نگهبان برای حذف رقبا کافی نبود. شورای نگهبان نمیتوانست کسانی نطیر هاشمی رفسنجانی و مهدی کروبی را رد صلاحیت نماید. لذا پای حزب پادگانی را به میان کشیدند. حزب پادگانی چند میلیون رای را در جیب داشت و با آن رای قادر بود که کفه رای را به سود کاندیدای نظام به چرخاند. کاری که در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم صورت گرفت.
اما حربه حزب پادگانی با شرکت گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم چندان کارساز نبود. چرا که تفاوت آرای بین احمدی نژاد و موسوی آنچنان زیاد بود که رای حزب پادگانی نمیتوانست تعیین کننده باشد.لذا جریان حاکم به آخرین حربه خود توسل جست و دست به کودتای انتخاباتی زد و احمدی نژاد را از صندوقهای رای بیرون آورد.
اما در انتخابات خانه احزاب نه نظارت استصوابی شورای نگهبانی وجود داشت که رقبای اصولگریان را رد صلاحیت کند و نه ولی فقیه و سپاه که دست به کودتا بزند. آنها انتخابات را باختند و این بار میخواهند بعد از انتخابات بازی را به هم بزنند. انتخابات خانه احزاب و مهمتر از آن انتخابات ریاست جمهوری و مجلس یک واقعیت را نشانمیدهد: اصولگرایان در وجه غالب و به طور مشخص جریان راست افراطی به قواعد بازی انتخابات تن در نمیدهند. آنها یا انتخابات را به گونهای مدیریت میکنند که خود از صندوقهای رای پیروز بیرون بیایند و یا بازی قواعد انتخابات را به انحای مختلف از جمله کودتای انتخاباتی به هم میزنند.