سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۷

کودک‌همسری در ایران؛ چهره پنهان خشونت و تداوم فقر و نابرابری
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): کودک‌همسری صرفاً نقض حقوق کودک نیست؛ بازتاب نگاه تاریخی‌ای است که زن را دارایی خانوادگی می‌بیند، نه انسانی دارای حق انتخاب و...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
چرا ایران از شبکهٔ اتصالات آسیای مرکزی جدا مانده است؟
فاطمه امان: در بیشتر سه دهه گذشته، ایران فرض می‌کرد که موقعیت جغرافیایی‌اش در نهایت آسیای مرکزی را به سمت جنوب سوق خواهد داد. استدلال ساده بود. اگر منطقه خواهان...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فاطمه امان
نویسنده: فاطمه امان
چراغی که در تاریکی خاموش نشد
مادر نپرسید چرا، از کجا، چگونه؛ تنها صدای لرزان انسانی را شنید که از مرگ گریخته بود. چهار دختر جوان، دو پسر کم‌سن، خانه‌ای بی‌پناه و خطری که اگر این...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
نبرد سیاتل و شکست اسطوره‌ی جهانی‌سازی
جنبش سیاتل اگرچه مانع برگزاری کامل اجلاس سازمان تجارت جهانی نشد، اما لحظه‌ای گسست‌آفرین بود. از آن پس، هیچ نشست اقتصادی جهانی، از داووس تا گروه هشت، بدون حضور جنبش‌های...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
شانزده آذر؛ مقاومت دانشگاه در برابر استبداد شاهنشاهی
شانزده آذر نه در گذشته، بلکه در آینده زندگی می‌کند. سه دانشجوی آن روز ــ قندچی، شریعت‌رضوی و بزرگ‌نیا ــ صرفاً سه نام نیستند؛ سه آینه‌اند که در آن می‌توان...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
مقایسۀ رویکرد دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد نسبت به سازمان‌های مردم‌نهاد
دورۀ اصلاحات با رویکرد تسهیل‌گرایانه و توسعه‌محور، فضای نسبتاً بازتری برای فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد ایجاد کرد، در حالی که دورۀ احمدی‌نژاد با افزایش نظارت‌های امنیتی و محدودیت‌های قانونی، به کاهش...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار نهادهای شهروندی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار نهادهای شهروندی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دنیا را نارنجی کن! | شانزده روز نارنجی و مبارزه با خشونت علیه زنان | زری صدرنشین
به مناسبت بیست و پنجم نوامبر، روز جهانی محو خشونت علیه زنان و آغاز کارزار شانزده روز نارنجی، زری صدرنشین، فعال حقوق زنان و عضو سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)،...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

اعدام ۱۱ بلوچ و انتقامجویی جمهوری اسلامی از بمب گذاری چابهار

 جارچیان جمهوری اسلامی دروغ نمی گویند. مرگ و انسان کـُـشی حقیقت هستی آنهاست، و "زندگی" نفی موجودیت آنها می باشد. جمهوری اسلامی نیز مانند جـنـدالله معتقد است که خون را باید با خون شست. شاید وجود متعارض این دو برای استمرار خشونت در بلوچستان و وقوع کشتار های دست جمعی و هولناک "لازم" و "ملزوم" یکدیگر باشند

در خـراب آباد شهر بی تـپـش

دارها برچیده؛ خونـها تشنه اند

دردمندان بی خروش و بی فغان

خشمناکان بی فغان و بی خروش

جای رنج و خشم و عصیان بوته ها

پــشـکـبـنـهـای پـلـیـدی رسته اند

باز ما ماندیم و شهر بی تپش

و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست

گاه می گویم فغانی بر کشم

باز می بـیـنـم صدایم کوته ست

(مهدی اخوان ثالث)

هنوز خون قربانیان بمبگزاری انتحاری جندالله در مسلخگاه چابهار خشک نشده است که رژیم جمهوری اسلامی سحرگاه دوشنبه ۲۹ آذر در یک اقدام تلافی جویانه “ایـلـی” و به سبک قرون وسطائی یازده زندانی “بیگناه” بلوچ را عمدتا از خانواده های شه بخش و ناروئی در زندان زاهدان به طور فراقانونی به دار آویخت. بیگناه از این منظر که اتهامات منـتسب به این قربانیان ِ کینه جوئی نفرت و انتقام نه تنها در هیچ دادگاه صالحی ثابت نشده بود، بلکه ظاهرا هیچ دادگاهی در کار نبوده است و مراحل قانونی طی نشدند. و اینگونه است که شعر سروده شده در قرون وسطاء، اکنون در قرن بیست و یکم و در وطن مرگ و مصیبت زده ِ ما مصداقی حـُـزن انگیزی و دردآور پیدا می کند. گـُـنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری. بر طبق اظهارات حجت الاسلام ابراهیم حمیدی رئیس (بی)دادگستری سیستان و بلوچستان “دستگاه قضایی در اجرای دقیق و سریع احکام و حدود الهی بر محاربان و مفسدان لحظه ای درنگ نکرده و قاطعانه احکام اسلام را اجرا خواهد کرد”.

نـژند و اندوهناکی این غم نامه محزن و دهشت انگیز در این است که من این سطور را نــه در صبح دوشنبه و بعد از اعدام این قربانیان بلوچ، بلکه آن را در یک غروب ملال آور و یخ زده روز قبل از اعدام یعنی یکشنبه، با قلبی مملو از وحشت و بیم و هراس نوشتم. نوشتم! زیرا نغمه های شوم جارچیان مرگ در بلاگها و سایت های وابسته به افراطیون تشنه به خون و جغدهای منادی مرگ و تباهی که بر ویرانه های ِ بلوچستان و دیگر مناطق ایران لانه کرده اند، این خبر شوم را قبل از وقوع حادثه هولناک از نفیر خونین خویش فریاد کشیده بودند. فریادی که بوی خون و انتقام می داد. فغانی دلخراش که بیشتر شبیه آمیزه ای از زوزه و هلهله جنگجوی پیشقراول یک قبیله ما قبل تاریخ بود، که سحرگان مشرف بر تپه های فتح شده تاریخ خبر انتقامجویی قریب الوقوع قبیله خود را به قبیله همسایه می دهد. و اینگونه است که قبایل “لازم” و “ملزوم” زمان ما خون انسان های بیگناه را در زندان ها و بر سنگفرش خیابانها جاری می کنند. خـبـری که در سایت زاهدان نیوز سرنوشت یازده انسان را رقم زد، بسیار خلاصه بود: “صبح فردا مورخ ۲۹ آذر ماه قرار است یازدە نفر از عوامل گروهک تروریستی در زندان زاهدان به دار مجازات آویخته شوند”.

آز انجائیکه فردا (دوشنبه) و پس فردا امکان نوشتن برای من نیست، با بیم و امید این سطور را به رشته تحریر درآوردم. بیم از فردایی منحوس وسهمناک؛ و امــیـد به اینکه این خـبـر هم همانند بسیاری از اخبار کذب منتشره و معمول در این وب سایت مملو از دروغ ، نادرست از آب درآید. در آن صورت اوقات تلف شده در نوشتن این “مرثیه ِ غیر ضروری پیش از مرگ” بهترین و شادترین وقت تلف شده زندگی من خواهد بود و شما هرگز در مورد آن مطلع نخواهید شد. امّـا در غیر اینصورت دریغ و افسوس! زیرا تا آنجائیکه به نغمه های شوم مرگ و اعدام مربوط می شود، جارچیان جمهوری اسلامی دروغ نمی گویند. مرگ و انسان کـُـشی حقیقت هستی آنهاست، و “زندگی” نفی موجودیت آنها می باشد. جمهوری اسلامی نیز مانند جـنـدالله معتقد است که خون را باید با خون شست. شاید وجود متعارض این دو برای استمرار خشونت در بلوچستان و وقوع کشتار های دست جمعی و هولناک “لازم” و “ملزوم” یکدیگر باشند. به همین دلیل سایت زاهدان نیوز یکبار دیگر ادعا های آیت الله ناصر مکارم شیرازی را در راستای ضرورت تحت کنترل در آوردن مدارس دینی اهل سنت در بلوچستان و لزوم اعمال مدیریت دولتی بر آنان با ولع خاصی تکرار می کند. گویا آنها منتظر حادثه ای نظیر کشتار چابهار بودند تا اهرم فشار را بر علمای اهل سنت و تحت کنترل درآوردن مدارس آنان را بیشتر از پیش عملی کنند. این سایت متعصب حکومتی می گوید: “شستشوهای مغزی عوامل انتحاری در حوزه های علمیه وهابی در استان و در پاکستان آغازمی شود. در این حوزه ها تعصبات ضد شیعی تبلیغ و گسترش داده می شود. تقریباً همه افرادی که در گروهک جندالله دست به عملیاتهای تروریستی زده اند روزی در این حوزه های علمیه درس خوانده اند. هیچ گونه نظارتی بر این حوزه های علمیه صورت نمی پذیرد و هیچ کس پاسخ گوی تبعات این اقدامات برای جان مردم نیست.” ظاهراً عملکرد جندالله و بخصوص بمبگزاری چابهار متمسک بسیار مناسبی برای تضعیف رهبران اهل سنت بلوچ و تحت فشار در آوردن آنها می باشد. این می تواند آغاز یک پروسه تهاجمی و رویارویی خطرناکی بین حکومت و شورای هماهنگی حوزه های علمیه اهل سنت ایران به رهبری مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی، بخصوص در بلوچستان باشد. وانگهی جـنـدالله و رهبر آن نیز در اعلامیه های جداگانه از “آغاز جنگ” در بلوچستان سخن گفته اند. اعلامیه اخیر جندالله می گوید ” جنبش اعلام می دارد هر گونه تعرض به علمای اهلسنت با شدیدترین واکنش جنبش مقاومت جندالله مواجه خواهد شد و وضعیت بلوچستان از آنچه هست بحرانی تر خواهد شد”.

جمهوری اسلامی جندالله را یک گروه تروریستی وابسته به بیگناه و خود را یک حکومت قانونگرا، مسئول و با رأفت و رحمت اسلامی قلمداد می کند. اما در عمل هیچگونه نشانه ای از قانونگرایی و رأفت اسلامی در این نظام نیست. سوال این است که چرا این یازده متهم بلوچ و بیگناه که گناه و جرم آنها در هیچ محکمه صالحی ثابت نشده است و مدتها قبل از وقوع بمبگزاری چابهار دستگیر شده بودند، از حق داشتن وکیل و محاکمه عادلانه و حق بازخواست و رجوع حکم به دیوان عالی کشور و دیگر مراحل قانونی، اسلامی و انسانی بر خلاف ادعا های ظاهری رئیس دادگستری سیستان و بلوچستان محروم ماندند؛ و بر طبق اعتراف حجت الاسلام ابراهیم حمیدی سریع اعدام شدند؟ در نهایت همانگونه که کشتار انسانهای بیگناه در چابهار مورد نفرت و انزجار انسان های آزاده می باشد. این اعدام های دست جمعی انتقامجویانه و غیرانسانی بلوچها توسط رژیم جمهوری اسلامی نیز مورد تقبیح و انزجار همگانی می باشد و شدیدا محکوم است. متاسفانه رژیم جمهوری اسلامی و جندالله بمثابه دو روی سکه رایج خشونت در بلوچستان نیک می دانند که ثمره خشونت جز بازتولید خشونت هیچ محصول دیگری نخواهد بود. شوربختانه هر دو حداکثر تلاش مرگبار خود را در تـشدیـد و تعمیق تسلسل دایره وار خشونت عریان بکار می برند و در این راستا قربانیان بیگناه بیشتری می طلبند. دریــغــا! که باز ما می مانیم و شهر بی تپش؛ و آنچه کفتار است و گرگ و روبه ست؛ گاه می گویم فغانی بر کشم، اما باز می بـیـنـم صدایم کوته ست! (م. ا.)

مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن

غروب قبل از دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۹

تاریخ انتشار : ۲۹ آذر, ۱۳۸۹ ۸:۱۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کودک‌همسری در ایران؛ چهره پنهان خشونت و تداوم فقر و نابرابری

چرا ایران از شبکهٔ اتصالات آسیای مرکزی جدا مانده است؟

چراغی که در تاریکی خاموش نشد

نبرد سیاتل و شکست اسطوره‌ی جهانی‌سازی

شانزده آذر؛ مقاومت دانشگاه در برابر استبداد شاهنشاهی

مقایسۀ رویکرد دولت‌های خاتمی و احمدی‌نژاد نسبت به سازمان‌های مردم‌نهاد