هموطنان گرامی !
هفتاد سال قبل در حالی که دنیا دومین جنگ جهانی ویرانگر را پشت سر گذاشته بود. و با شکست فاشیسم، خلق های بسیاری از کشورها فرصت پیدا کرده بودند تا بر ویرانه های جنگ، کشوری آباد، آزاد و مستقل بر پا کنند. کشور ما نیز از این تحولات بی نصیب نبود. دولت دیکتاتوری رضا شاه سرنگون و فضای نسبتا دمکراتیکی در جامعه بوجود آمده بود. احزاب و سازمان های ترقی خواه و میهن پرست امکان فعالیت پیدا کرده بودند. نیروهای مترقی، آزادیخواه و میهن پرست تمام توان خود را بکار گرفته بودند تا با بسیج و سازماندهی توده ها، کشور را از عقب ماندگی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برهانند. برای رسیدن به چنین هدفی تشکیل احزاب و سازمان های سیاسی، ملی و مدنی ضرورت مبرم داشت. و علیرغم مقاومت سنگین نیروهای ارتجاعی درون حاکمیت، ملاکین و بخشی از روحانیون و بازاری ها، بسیاری از زحمتکشان، روشنفکران و اقشار بینابینی، به احزاب و سازمان های سیاسی و صنفی پیوستند.
درآذربایجان بدلیل پیشینه مبارزاتی و تجارب قبلی آن، مردم آمادگی بیشتری برای مبارزه با عقب ماندگی های دوران استبدادی رضا شاه داشتند . در همین راستا نیروهای مترقی و آزادیخواه به رهبری سید جعفر پیشه وری در صدد بر آمدند تا یک بار دیگر پرچم آزادیخواهی را در این خطه به اهتزاز در آورند. رهروان ستارخان، باقرخان، حیدرعمواغلی و شیخ محمد خیابانی در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ گرد آمدند تا تشکیلاتی برای پیشبرد آرمان های مردم ایجاد کنند. نتیجه و ثمره این نشست، انتشاربیانیه دوازده ماده ای ۱۲ شهریور بود که رئوس کلی خواست و آرمان های مردم آذربایجان در آن بیان شده بود. این بیانیه از حمایت گسترده مردم آذربایجان و نیروهای ترقی خواه کشور بر خوردار گردید.
انتشار بیانیه با واکنش و کارشکنی های کارگزاران دولت مرکزی و نیروهای ارتجاعی محلی روبرو شد. اما علیرغم آن در کمتر از یک ماه، انتخابات آزاد در تمام شهرها و روستاهای آذربایجان برگزار شد که تا آن روز در ایران سابقه نداشت. در مهرماه همان سال کنگره ملی خلق آذربایجان با حضور 700 نفراز برگزیدگان مردم، در تالار فردوسی شهر تبریز تشکیل شد. کنگره پس از مذاکرات مفصل مرامنامه و اساسنامه فرقه دمکرات آذربایجان را تصویب کرد. کنگره همچنین اعضای کمیته مرکزی که مرکب از ۴۱ نفر بودند انتخاب نمود. سید جعفر پیشه وری بعنوان صدر فرقه دمکرات آذربایجان برگزیده شد.
بدین ترتیب حکومت ملی آذربایجان در ۲۱ آذرماه ۱۳۲۴ رسما کار خود را آغاز کرد. حکومت ملی آذربایجان علیرغم تمام کارشکنی ها موفق شد در مدت کوتاهی اصلاحات زیادی درعرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام داد.
ــ در مناسبات ارباب ـ رعیتی اصلاحات ریشه داری صورت گرفت. اراضی خالصه (متعلق به دولت) و املاک فئودال ها و مالکین بزرگ فراری، بلاعوض بین روستاییان تقسیم شد. برای کمک به روستاییان تهیدست، که ابزار کار، بذر، آب و دیگر لوازم ضروری جهت احیای کشاورزی را در اختیار نداشتند، «بانک فلاحت» تاسیس شد و «شرکت ماشین های آبیاری» ایجاد گردید.
ــ تحت رهبری فرقه دمکرات آذربایجان مردم به فعالیت گسترده ای در عرصه آبادانی و عمران روستاها و شهرها دست زدند. اقدامات جدی علیه بیکاری اعمال شد. کارخانجات قدیمی احیاء و توسعه پیدا کرد و کارخانجات و موسسات صنعتی تازه ای احداث گردید. شبکه بهداشت عمومی پی ریزی شد.
ــ با به رسمیت شناختن زبان مادری، امکانات وسیعی برای آموزش و پرورش و پیشرفت فرهنگ و هنر آذربایجان ایجاد گردید. گسترش مدارس، تاسیس دانشگاه، توسعه مطبوعات، فعالیت رادیو، احداث «چاپخانه معارف»، «چاپخانه آذربایجان»، تشکیل «اداره هنرهای زیبا»، «تئاتر دولتی»، «ارکستر ملی و فیلارمونی آذربایجان»، «جمعیت شاعران و ادیبان آذربایجان» و غیره نمونه هایی است که می توان از آنها نام برد.
ــ حقوق برابری زن ومرد برای اولین بار در آذربایجان برسمیت شناخته شد. زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و فعالیت های سیاسی و اجتماعی را بدست آوردند.
این تغییر و تحولات مردمی و در عین حال شگفت آور توجه همگان را به خود جلب کرد. تا جاییکه حتی دولت قوام در تصویب نامه ۷ ماده ای مورخه ۲ اردیبهشت ۱۳۲۵ اعتراف کرد و نوشت: «اصلاحات آن سامان جلب نظر نموده است».
فرزاندان غیور آذربایجان!
هفتاد سال از انتشار بیانیه ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ می گذرد.اصول مندرج در بیانیه ۱۲ شهریور، بر گرفته از خواست دیرینه مردم آذربایجان و آغاز نهضت نوینی به رهبری سید جعفر پیشه وری بود.این بیانیه با درایت و جهان بینی ویژه ای تنظیم شده بود که از آینده نگری تنظیم کنندگان آن حکایت داشت. مبارزه برای استقلال، آزادی، حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران از نکات برجسته بیانیه است. برون رفت ازعقب ماندگی و مبارزه علیه استبداد و استعمار از دیگر موارد این بیانیه است که تبلور خواست روشنفکران، آزادیخواهان و زحمتکشان آذربایجانی بوده و با شعار “خود مختاری برای آذربایجان و دمکراسی برای ایران” با مبارزات دیگر خلق های ایران پیوند بر قرار می کند.
با فرار رضا شاه، فضای نسبتا دمکراتیک , و آزادی درکشور ایجاد گردید.در چنین شرایطی بود که پیشه وری و یارانش پرچم رهایی بخش برای اسراسر کشور و حق حاکمیت ملی برای آذربایجان را در دست گرفتند. انقلابیون آذربایجانی مصصم بودند تا اهداف و آرمانهای انقلاب مشروطه و جنبش خیابانی را تحقق بخشند. برنامه های مترقیانه فرقه دمکرات آذربایجان که از پشتیبانی و حمایت بی دریغ مردم بر خوردار شد. از همان ابتدا با دشمنی و کینه توزی دولت مرکزی، ارتجاع داخلی و ارتجاع جهانی روبرو گردید. جبهه ارتجاع با تمام قوا کوشید تا مانع اقدامات دولت خود مختار آذربایجان برای پیشرفت و ترقی آذربایجان و گسترش آن به دیکر نقاط کشور شود. توطئه های گوناگون صورت گرفت. غوامل و ایادی امپریالیست های آمریکا و انگلیس فرقه دمکرات آذربایجان را به تجزیه طلبی متهم می کردند. خوانین و نیروهای ارتجاعی به قتل و غارت روستاها و شهرهای آذربایجان اقدام نمودند. خادمان دولت مرکزی به کارشکنی و توطئه مشغول شدند. دولت مرکزی برای اینکه جلو سازندگی و پیشرفت دولت خود مختار را بگیرد، تمام موجودی پولی بانک های آذربایجان را تخلیه کرد. و…
با همه این دسایس، دولت خود مختار آذربایجان موفق شد در مدت عمر کوتاهش خدمات بزرگی در عرصه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی انجام دهد. که با گذشت هفت دهه بخش هایی از این خدمات هنوز به یادگار مانده است. و تحسین همگان را بر می انگیزد.
نیروهای مترقی و آزادیخواه!
با گذشت هفتاد سال از تاریخ انتشاربیانیه ۱۲ شهریور، هنوز بخش بزرگی از مفاد این بیانیه اجرایی نشده است. انقلاب بهمن ۱۳۵۷ به حاکمیت پهلوی ها پایان داد. مردم آذربایجان در پیروزی انقلاب نقش بسزا و تعیین کننده ای داشتند. با سرنگونی رژیم استبدادی شاه، انتظار می رفت تا آزادی های دمکراتیک در کشور نهادینه شود. و در چارچوب همین آزادی ها خلقهای ساکن کشورمان نیز به حقوق ملی خود نایل آیند. اما با قدرت گیری نیروهای ارتجاعی و واپسگرا که هیچ اعتقادی به انقلاب و اهداف آن نداشتند، آماج های مردمی انقلاب یکی پس از دیگری نا دیده گرفته شد. احزاب وسازمان های مردمی و حامی انقلاب سرکوب و غیر قانونی اعلام شدند. بسیاری از رهبران، کادرها و اعضای سازمان های سیاسی و صنفی دستگیر و راهی زندان ها شدند. زندان های جمهوری اسلامی به یکی از مخوفترین زندان های تاریخ بشری تبدیل شد. شکنجه و اعدام زنان و مردانی که یگانه جرمشان دفاع از آزادی و حقوق واقعی مردم بود، به فاجعه ملی از طرف جامعه جهانی شناخته شد.
با این همه ماشین سرکوب رژیم نتوانست به مبارزات آزادی خواهانه مردم پایان بخشد. مبارزه برای رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی از طرف زنان، جوانان، کارگران و حمتکشان و .. ادامه و شدت پیدا کرد. همزمان، خلق های ساکن کشور نیزمبارزات خود را برای احقاق حقوق پایمال شده، گسترش دادند.
ما امسال در حالی به استقبال بزرگداشت بیانیه ۱۲ شهریور می رویم که کشور بحران زده ما در شرایط ویژه ای قرار دارد. توافق هسته ای پس از سالها کشمکش و صرف هزینه های سنگین و ویرانگر، با کشورهای 1+5 (آمریکا، روسیه، چین،انگلیس، فرانسه و آلمان) صورت گرفت. این توافق در حالی صورت گرفت که سایه شوم جنگ و عمیق تر شدن بحران ها در جامعه شدت یافته بود و نگرانی از پیامدهای آن جامعه را در وحشت فرو برده بود. به همین خاطر توافق مورد استقبال مردم قرار گرفت. مردم انتظار دارند که توافق حاصله به تنش زدایی با جامعه بین المللی منجر گردد. و به اقتصاد در حال مرگ کشور کمک کند. اما در عین حال این نگرانی نیز وجود دارد که سازش های پس پرده نکند به استقلال و حاکمیت ملی ایران بیش از پیش لطمه وارد کند. خوابی که کشورهای امپریالیستی و در راس آن آمریکا برای مردم همه کشورها از جمله برای مردم ایران می بینند.
رژیم جمهوری اسلامی در تمام این سالها کوشیده است تا ویرانی کشور را به خارج از مرزها و بخصوص به تحریم کشورهای غربی ربط دهد. فرقه دمکرات آذربایجان بر این باور است که بحران همه جانبه کشور در وهله اول به ساختار رژیم ولایت مطلقه، ناکارآمدی و فاسد بودن کارگزاران آن بر می گردد. تحریم ها این بحران را شدت بخشیده است. به همین دلیل برداشتن تحریم ها و عادی شدن مناسبات با کشورهای غربی اگر با تغییر ساختار استبدادی و پر رنگ شدن نقش مردم در تعیین سرنوشت کشور، منجر نگردد. کارایی چندانی نخواهد داشت.