بدنبال همراهی روسیە با عربستان در نشست اخیر اوپک در مورد افزایش سقف تولید نفت، نزدیکی این کشور بە اسرائیل در بارە بحران سوریە و نیز رقابت سنتی آن با ایران بە عنوان دو تولید کنندە عمدە نفت (بعنوان پس زمینە رقابت)، گلایە و انتقاد از این کشور در رسانەهای ایران افزایش یافتە است. این انتقادها در شرایطی اتفاق می افتند کە در جناح مسلط و اصولگرای حاکمیت اخیرا سیاست نزدیکی بە روسیە تجویز می شد و از آن بعنوان راهکاری جهت گریز از فشارهای آمریکا مورد ارزیابی قرار می گرفت. هم چنین سفر روحانی بە مسکو و بویژە روابط گرم سران سپاە با روسیە، این تفسیر را تقویت می نمود کە روسیە می تواند پناە خوبی در شرایط دشوار کنونی برای ایران باشد.
اما چرخشهای روسیە و بازی دولت آن کشور بر اساس منافع خود، کە بر محور یک بازی چند جانبە در صحنە سیاست پیش بردە می شود، ظاهرا صحنە بازی را عوض کردە است و امید بە این کشور دیگر در سطح بالائی مشاهدە نمی شود. گفتەهائی از این دست کە در تقابل با سیاست های تهاجمی ترامپ و خروج دولت او از برجام، تنها و اساسا می توان بر اروپا، چین و هند حساب ویژە بازکرد، و نر بر روی روسیە، بوضوح در رسانەهای کشور دیدە می شود.
پس چنانکە مشاهدە می کنیم روسیە از حلقە یاران ایران دور انداختە می شود و تحلیلگران معتقداند کە نمی توان بر روی رفتار سیاسی روسیە بنفع ایران حساب استراتژیک بازکرد. اما آیا این بدان معنی است کە روسیە بە جبهە مخالفان برجام پیوستە است؟
بی گمان نمی توان بە چنین نتیجەای رسید. روسیە چنانکە گفتە است معتقد بر حفظ برجام است، اما دفاع این کشور از برجام بشیوە مخصوص بخود است، و تابع فراز و نشیبهای رقابت نفتی با ایران و نیز سیاست نزدیکی بە ترامپ و اسرائیل. از یاد نبریم کە در داخل آمریکا جناح مخالفان ترامپ معتقداند کە روسیە در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر در آمریکا، علیە خانم کلینتون، بشیوە خود در روند انتخابات مداخلە کرد تا ترامپ انتخاب شود. پس با این حساب، ترامپ و نزدیکی بە او کماکان در اولویت سیاست روسیە قرار دارد، و بنابراین ایران تابعی از این سیاست استراتژیک روسها است.