گودرزی میانسالی را در اروپا سپری کرد و با چپ و جبهه ملی آشنا شد و با آنها همکاری کرد. از پیش کسوت ترین مبارزان و فعالان سیاسی خارج از کشور بود و همت و پی گیری های او در برپایی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور تاثیرات بسزایی داشت.
دکترمحمود گودرزی، نویسنده فرهیخته و یکی از قدیمی ترین، تواناترین و پرکارترین روزنامه نگاران، پژوهشگران و کوشندگان سیاسی کشورمان در سن ۷۱ سالگی، سه شنبه شب ۱۶ فروردین ۱۳۸۴ در واشنگتن پس از جدالی طولانی با مرگ و زندگی چشم از جهان فرو بست. او بی شک یکی از قدیمی ترین و مسئول ترین
روزنامه نگارانی بود که به گواه پنجاه و چند سال فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نقش بزرگی در بیداری افکار عمومی و بازبینی تاریخ سیاسی کشورمان داشت.
او در سال ۱۳۱۳ خورشیدی (۱۹۳۳ میلادی) در محله امام زاده یحیی تهران به دنیا آمد.
اولین تجربه های جدی در کار روزنامه نگاری را از سن پانزده سالگی با روزنامه های “دریا” و “عصر تهران” آغاز کرد و سپس اولین نشریه قطع کوچک با نام “همبستگی” را در ایران راه اندازی کرد.
از همان آغاز، زبان گویا و قلم پرقدرت خود را در راه راهگشاییهای اجتماعی و سیاسی به کار گرفت. گودرزی میانسالی را در اروپا سپری کرد و با چپ و جبهه ملی آشنا شد و با آنها همکاری کرد. از پیش کسوت ترین مبارزان و فعالان سیاسی خارج از کشور بود و همت و پی گیری های او در برپایی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور تاثیرات بسزایی داشت. او در سال ۱۹۷۶ به آمریکا رفت و پس از پایان دوره دکترای کاربری تکنولوژی در آموزش و پرورش، به کار نویسندگی و تدریس در دانشگاه پرداخت. وی بانی و تهیه کننده دهها مجله و روزنامه سیاسی و فرهنگی در چهار چوب آزادی خواهی و دفاع از دموکراسی و حقوق زنان در خارج از کشور و از بنیانگذاران و اعضای هیئت رئیسه کانون دوستداران فرهنگ ایران در واشنگتن بود.
نشریات سیاسی اما غیر حزبی
هفته نامه ایرانشهر نشریه ای بود که قبل از انقلاب بیش ار هر کس با همت احمد شاملو، غلامحسین ساعدی و محمود گودرزی به عنوان نشریه ای سیاسی و فرهنگی در لندن انتشار می یافت. گودرزی در این هفته نامه ستون مخصوص به خود را داشت که هر هفته آن را از واشنگتن به لندن میفرستاد. پس از انقلاب و تعطیلی هفته نامه ایرانشهر در لندن و عزیمت دست اندرکاران آن نشریه به ایران، محمود گودرزی به همراهی سه نفر دیگر هفته نامه ایرانشهر چاپ واشنگتن را بنیان گذاشتند. بعد از توقف انتشار ایرانشهر در آوریل ۱۹۸۲ ــ پس از چهار سال انتشار مداوم و بی وقفه بیش از ۲۰۰ شماره، در سال ۱۹۸۵ جمعی از ایرانیان منطقه واشنگتن ــ از جمله محمود گودرزی ــ با تشکیل بنیاد غیر انتفاعی “پر” از جمله دست به انتشار ماهنامه ای به همین نام زدند. در سالهای اول گودرزی مسئول روابط عمومی “پر” بود و با انتشار نخستین شماره آن در بهمن ۱۳۶۴ ــ(ژانویه ۱۹۸۶)، برای نخستین بار نشریه ای غیر حزبی ولی کاملاً سیاسی به زبان فارسی آغاز به انتشار کرد که هزینه های آن از فروش مجله و نیز کمکهای مالی و غیر مالی بنیان گذاران آن تامین می شد و چون وابسته به جایی نبود، تبدیل به تریبون آزادی شد که صاحبان عقاید و نظرات بسیار متفاوت سیاسی از آن برای نشر آراء شان استفاده می کردند. بسیاری از مطالبی که در آن سالها نشریات حزبی و ایدئولوژیک امکان یا خواست انتشار آن را نداشتند از طریق این ماهنامه منتشر شد.
بسیاری از مطالبی که این روزها در نشریات و رسانه های مختلف می خوانیم و می شنویم از نوع تساهل و تفاهم، حقوق شهروندی، حقوق بشر، حفظ محیط زیست و مبارزه غیر خشونت آمیز و تحول و اصلاحات به جای انقلاب، اول بار ــ و پیش از آن که مقبولیت عام یابد ــ در ماهنامه “پر” طرح و به بحث گذارده شد. “پر” نخستین نشریه عمومی به زبان فارسی بود که بخشی از صفحات خود را به اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در جهان اختصاص داد و سعی کرد رسم استفاده از “قلمنام” هنگام طرح مسائل سیاسی را متروک کند و تا حدود زیادی در این راه توفیق یافت. هدف این بود طرح مباحث سیاسی با نام صریح نویسنده باشد تا او در قبال آنچه می گوید احساس مسئولیت کند.
محمود گودرزی تا آخرین لحظه عمرش با اشتیاق به کارش فکر می کرد و به آن می پرداخت. در شهروند نشریه مورد علاقه اش هر هفته مقاله می نوشت و مسائل سیاسی و اجتماعی را بررسی و ارزیابی می نمود. بیش از هر پژوهشگر و نویسنده دیگر ایرانی در نوشته هایش به افغانستان و افغان ها پرداخته است آن هم با دیدی منصف و به دور از تعصب.
بنیاد دکتر محمود گودرزی
خانم دکتر راحله رضایی همسر دکتر گودرزی می گوید: ” محمود عاشق کارش بود و همیشه میگفت:
ای کاش میتوانستم بنیادی به وجود آورم که به خانواده روزنامه نگاران در بند کمک کند. دلم میخواهد آرزویش را جامه عمل بپوشانم. از همه میخواهم اگر میخواهند برای او مراسمی بگیرند، مخارجی متقبل شوند آن را به بنیادی که به نام او پایه گذاری میکنم کمک کنند. البته این فقط پیشنهاد است. برای کسی تعیین تکلیف نمیکنم چرا که او مال من تنها نبود. اما خودم این کار را خواهم کرد. “
شریف که باشی، انسان که باشی، حتی از مرگ هم زندگی بیرون میآید. بنیاد دکتر محمود گودرزی حرمتی است به تمام روزنامه نگاران ایرانی که نان و روزگارشان در این سو و آن سو همیشه تلخ بوده است و اجیر و اسیر میخواهندشان، بنیاد دکتر گودرزی انگیزه ای است برای روزنامه نگاران جوان و تازه کار ایرانی که از سر استیصال به جور و زور تسلیم نشوند.
بنیاد دکتر گودرزی فراخوانی است برای جامعه ایرانی خارج از کشور به حمایت از روزنامه نگاران مستقل و حرفه ای و هشداری است که زمان آن رسیده تا قدراین حرفه شریف را بیش از پیش بشناسیم. که بدون داشتن مطبوعات آزاد و رسانه های جمعی مستقل، بدون داشتن روزنامه نگاران حرفه ای نمیشود دمکراسی را درونی جامعه کرد. برای رسیدن به دمکراسی و آزادی بیان و اندیشه به حضور فعال روزنامه نگاران نیاز است. با به بند کشیدن و زندانی کردن روزنامه نگاران، با منفعل کردن روزنامه نگاران این آزادی است که به بند کشیده می شود. روزنامه نگاران متعهد چشم و گوش و زبان جامعه اند.
قلم دکتر گودرزی چشم و گوش و زبان ما مردم بود. انسان که باشی، شریف که باشی، حتی مرگت هم زندگی میآورد.
این نوشته با استفاده از مطالب زیر مندج در شهروند شماره ۹۷۶، ۱۹ فروردین ۱۳۸۴ تهیه شده است:
علی سجادی، ادای احترام به دوست و همکاری از دست رفته،
فرح طاهری، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم
گودرز گرمرودی، محمود گودرزی ۱۳۸۴ــ ۱۳۱۳
مسعود نقره کار، در سوگ روزنامه نگار و پژوهشگری یگانه
مهدی ادهم، مرگ یک دوست، معلم و پیشکسوت
نسرین الماسی، نگاه من
* کار آنلاین فقدان دکتر محمود گودرزی را ضایعه ای برای جامعه فرهنگی و روزنامه نگاران متعهد و مسئول کشورمان می شمرد و ضمن تسلیت گویی به خانواده و یارانش، خود را در این اندوه بزرگ سهیم می داند.