تردیدی نیست که، پس از سال ۱٩۴٩، تغییر و تحولات بسیار جدی در مقیاس جهانی روی داده است و پیشرفتهای بزرگی در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی حاصل شده است ولی، بر خلاف همه پیشرفتها و تحولات عمیق، مام میهن، مادر بدی برای کودکان خود شده است. به همین سبب، امروز شرایط زندگی برای همه سختتر شده است؛ حمایت از کودک و کودکی ضرورت بیشتری یافته است، نسل رشدیابنده، از رفاه و زندگی سعادتمندانه محروم شده است. زیرا، دولتهای سرمایه داری نه برنامه مشخص و مدونی برای حمایت از کودکان دارند و نه در فکر تدوین آن هستند.
امروز، با گذشت ۶۰ سال از تاریخ اعلام روز اول ماه ژوئن بنام روز جهانی حمایت از کودکان، میلیونها کودک در سراسر جهان در شرایط بشدت غیر انسانی، با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند و از دسترسی به امکانات تحصیلی، بهداشتی و حتی آب سالم، محروم گردیده اند. کودکان به یکی از مهمترین منبع تأمین سود برای سرمایه داران تبدیل شده اند. سرمایه داران «انساندوست»، «دموکرات» و «با شرف» از دادوستد کودکان سودهای کلان به بانکهای خود سرازیر می کنند. سالانه یک میلیون کودک به بازار سکس جذب می گردد. تجارت سکس کودکان و اعضای بدن آنها، به یکی از رایج ترین و «شرافتمندانه ترین» کارهای تاجران انسان تبدیل شده است. سرمایه داران با سوءاستفاده از کودکان معلول که باید از حمایتهای دولتی برخوردار باشند و علیل کردن کودکان بی سرپرست، «مافیای گدایان» تشکیل داده و به یکی از شیوه های جدید انباشت پول و ثروت دست یازیده اند. بسیاری از کشورهای حاشیه ای، بویژه کشورهای جنوب شرقی آسیا، جمهوری های سابق عضو اتحاد شوروی و کشورهای اروپای شرقی، در زیر فشار بازپرداخت وامهای تحمیلی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، به توسعه توریسم و روسپیگری مجبور شده اند که، سنگینی عمده این سودجوئی کثیف را عمدتا کودکان تحمل می کنند. یکی دیگر از عوامل مؤثر در بدبختی و محرومیت کودکان از زندگی سالم و افتادن آنها در دام مافیای تاجران «محترم» سکس و مواد مخدر، باندهای جنایتکاران سازمان یافته، مافیای گداداران و برده داران مدرن، جنگهای امپریالیستی- استعماری می باشد. طبق آمارهای مختلف، امروزه قریب ٣۶۰ میلیون کودک در سراسر جهان، با اشتغال به کارهای سخت و طاقت فرسا و اساسا بردگی و روسپیگری، کودکی خود را تباه می کنند. در یک کلام، نظام غیر انسانی سرمایه داری جهانی، کودکان را به یکی مهمترین ابزارهای کسب سود و یکی از اجزاء اصلی اقتصاد بازار «آزاد» تبدیل کرده است.
بمناسب روز جهانی حمایت از کودکان، بنیاد کودکان روسیه و روزنامه «سووتسکایا راسیا» بتاریخ سی ام ماه مه، با استناد به گزارشهای وزارت کشور، دادستانی و کمیسیون امور خانواده و کودکان مجلس قانونگذاری روسیه، مطالبی انتشار داده، اوضاع کودکان این کشور عضو گروه ٨ را تصویر کرده اند که، مشتی نمونه از خروار و آئینه تمام نمای اوضاع کوکان در نظام سرمایه داریست. در بخشهائی از آنها گفته می شود:
«کودکان امروزی، در اثر انواع بیماریها و جنگها، خشونت ها و تجاوزها، فقر و گرسنگی آسیب می بینند و می میرند. در نتیجه اعمال و اقدامات بزرگان، کودکان گرفتار فقر و فاجعه می شوند. تصور این واقعیت تکان دهنده بسیار مشکل است که در جهان امروزی، روزانه ۱٨ هزار کودک در اثر گرسنگی جان می بازند. جالب تر این که، اگر عدالت اجتماعی، انسانیت و نوع دوستی جزو اولویتهای سیاسی در سطح جهانی قرار می گرفت، نجات همه آنها امکان پذیر بود».
«آنچه که به روسیه مربوط می شود، در کشور ما کودکان خوار و بی دفاع شده اند. وحشتناکتر از همه این است که، شمار کودکان، بعنوان صاحبان آینده هر خلق و هر جامعه ای، بطور مرتب کاهش می یابد. در حالیکه در سال ۱٩٩۱ روسیه وطن بیش از ۱۴۰ میلیون کودک و نوجوان بود، امروز این رقم به ٢۷ میلیون نفر کاهش یافته است. آمار وحشتناکی است. در دوره حاکمیت شوروی، همه بهترینها برای کودکان اختصاص می یافت و امروز برای الیگارشی حاکم».
«زندگی نسل جوان روسیه بیش از حد نگران کننده است. آنها مجبورشده اند با مشکلاتی غیر از مسائل دوران کودکی درگیر شوند. بگزارش بنیاد کودکان روسیه، فقط در عرض سال گذشته، ۱٢۶هزار کودک قربانی خشونت شدند، ۱٩۱۴ نفر از آنها به قتل رسیدند، از سرنوشت ۱٢۵۰۰ نفر هیچ اطلاعی در دست نیست. در روسیه امروز، ۷۶۰ هزار کودک بی سرپرست، در شرایط بشدت خطرناک اجتماعی زندگی می کنند. به دیگر سخن، آنها از دسترسی به حداقل نیازمندیهای ضروری زندگی محروم شد ه اند. واضح است که در شرایط بحران اقتصادی جهان سرمایه داری، افزایش نرخ بیکاری، باعث کاهش درآمد خانواده ها و رانده شدن تعداد بیشتر خانواده ها به اردوی گرسنگان و در نتیجه، گسترش ابعاد محرومیتهای کودکان گردیده است. آمار کودکان بی سرپرست و محروم از مراقبت والدین در روسیه، از ٨۰۰ هزار کودک تجاوز می کند. این در حالی است که، بعد از جنگ کبیر میهنی، تعداد این کوکان در حدود ۷۰۰ هزار نفر بود. سالانه یکصد هزار نفر به تعداد کودکان خیابانی افزوده می شود. خانواده های فقیر و کم در آمد روسیه، حاضر می شوند در ازای پول، کودکان خود را به خارجیان واگذار کنند. قیمت هر یک از این کودکان،٨۰ هزار دلار است. کودکان روسیه به مهمترین هدف مافیای مواد مخدر تبدیل شده اند. ٨۰ درصد معتادان کشور ما را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند و همه ساله ۱۰ درصد بر عده آنها افزوده می شود. افزایش روزافزون جرم و جنایت در میان کودکان، امروز جامعه روسیه را تهدید می کند. صرفنظر از عدم وجود آمار رسمی، تعداد کودکان خیابانی در روسیه؛ از ٢ تا ۴ میلیون و در سطح جهانی؛ به ۱۴۰ میلیون کودک تخمین زده می شود. عمق فاجعه در این است که، در سالهای دهه چهل، جنگ، عامل اصلی یتیم ماندن کودکان گردیده بود ولی، در جامعه غیرانسانی امروزی، بسیاری از کودکان با وجود پدر و مادرزنده، یتیم و بی سرپرست مانده اند. در آن سالها، صرفنظر از ویرانی های ناشی از جنگ در کشور، در سایه حاکمیت شوروی، کودکان از امکانات و شرایط گسترده ای برای تحصیل، بهداشت و درمان، زندگی شرافتمندانه و کسب تخصص برخوردار بودند. بعد از گذشت ۶۰ سال، با از بین رفتن این امکانات، همه کوکان، حتی کودکان خانواده های مرفه نیز، بدلایل دگرگونیهای دائمی اقتصادی و سیاسی به فردای خود امیدوار نیستند».
«بنیاد کودکان روسیه، یکی از آن سازمانهائی است که، در راه نجات کودکان تلاش می کند و در جهت رفع نیازهای آنها، جلوگیری از شیوع بیماری و بی بندوباری در میان کودکان فعالیت می کند. در شرایط غیر انسانی امروزی، و در زیر چرخهای ویرانگر بی اعتنائی اجتماعی، برای نجات کودکان و تامین زندگی شرافتمندانه آنها چه باید کرد؟ برای نیل به این امر مهم، تنها کار بنیادها، سازمانهای خیریه و انسانهای فداکار کافی نیست. این، وظیفه اجتماعی هر انسان است. تأمین زندگی کودکان، به هیچ اقدام خارق العاده و خیرخواهانه ای نیاز ندارد. فقط ما خودمان نباید در مقابل سرنوشت کودکان لاقید و بی اعتنا باشیم. نباید تربیت آنان را تنها به عهده تلویزیون و کامپیوتر واگذار کنیم. زیرا، اغلب رسانه های دولتی، بویژه تلویزیونها، از طریق ارائه ابتذال و پرخاشگری، تبلیغ خشونت و تجاوز، جهالت و نادانی، تحریک هوسهای کسب سود به هر قیمتی، توضیح اشکال مبتذل «اصلاحات» که به ویرانی سیستم آموزشی و بهداشتی کشور منجر گردید، تأثیرات مخربی بر اخلاق، روحیات و تربیت کودکان می گذارند».
امروزه، برای نجات کودکان و کودکانی که هنوز زاده نشده اند، برای نجات آینده بشریت، باید شرایط زندگی اجتماعی و سیستم اجتماعی- اقتصادی حاکم بطور کلی تغییر داده شود. در راه تأمین آینده بهتر برای کودکان، باید مبارزه کرد. نجات کودکان در شرایط تداوم حیات نظام ارتجاعی و انگلی سرمایه داری، فاقد چشم انداز است. روز جهانی کودک، فرصتی است برای اندیشیدن و یافتن راه های نجات کودکان و ساختن آینده روشن آنها.