این روزها اصطلاح “انرژی پاک” از زبان مقامات جمهوری اسلامی هم شنیده می شود. حتی می توان گفت مکرراً هم شنیده می شود، و برای توجیه و توضیح استفاده از انرژی هسته ای شنیده می شود. حدود دو ماه پیش، ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح دوفوریتی غنی سازی ۶۰ درصدی اورانیوم را به مجلس بردند و اگرچه تأئید کردند که هدف از این اقدام “مقابله به مثل با کنگره امریکا است”، اما نتوانستند از وسوسۀ استفاده از اصطلاح “انرژی پاک” در توجیه طرح خودداری کنند. اخیراً هم حسن روحانی در دیدار خود با “مدیران ارشد جراید و رسانه های بین المللی” دلیل روآوردن جمهوری اسلامی به استفاده از انرژی هسته ای را “پاک” بودن این نوع انرژی اعلام کرد.
صرف نظر از این که مقامات جمهوری اسلامی تا چه میزان به گفته های خودشان باور دارند، این واقعیت که آنان امروزه در توجیه برنامۀ هسته ای شان ناگزیر به استفاده از ترم “انرژی پاک” اند، نشانۀ مثبتی است؛ نشانۀ مثبتی دایر بر این که دیگر توسل صرف به “حق مسلم” برای پیشبرد برنامۀ هسته ای کفایت نمی کند و زمینۀ مساعد کنونی برای مباحثۀ مشخص پیرامون نیک و بد انرژی هسته ای، آنان را نیز به تماس با موضوع واداشته است. چنین مباحثه ای باید در جامعۀ ما گشوده شود و بیگمان سنگینترین وظیفه برای برپاداشت این مباحثه به عهدۀ حاکمیت است.
اگر برداشت فوق درست باشد، یعنی اگر بتوان توسل مقامات جمهوری اسلامی به ترم “انرژی پاک” را نشانه ای از تماس آنان با مباحثه ای مشخص پیرامون مزایا و معایب انرژی هسته ای دانست، یعنی اگر نیت فریب نباشد، آن گاه می توان چند نکتۀ مقدماتی را در ارتباط با همین تماس غیرمستقیم شان به آنان متذکر شد:
۱- آقای روحانی، خاصه به عنوان حقوقدان، باید بداند که انرژی هسته ای از زمره انرژیهای پاک محسوب نمی شود. حتی امریکا، که از قویترین “لابی هسته ای” متشکل از بسیاری امکانات از جمله دانش محافل عالی آکادمیک برخوردار است، در قوانین اش انرژی هسته ای را از انواع انرژیهای پاک تعریف نکرده است. هستند البته کسانی از همان محافل عالی آکادمیک که بسیار پیشتر از آقای روحانی ادعای پاک بودن این نوع انرژی را پیش کشیده اند. اما آنها هم تدریجاً در برابر منطق عمومی تعریف از انرژی پاک و نیز در برابر فاجعه های بزرگ ابعاد هسته ای پس نشسته اند. این محافل کوشیده اند جریان مصرف یک انرژی معین را از تمامی زنجیرۀ حیات آن انرژی منتزع کنند و به اتکای این واقعیت که انرژی هسته ای به هنگام مصرف، در قیاس با انرژیهای فسیلی با آلودگی بسیار محدودتری همراه است، آن را پاک بنامند. اگر سانحۀ “جزیره سه مایلی” در امریکا در غبار ضخیم جنگ سرد پنهان ماند، و “چرنوبیل” واقعه ای در یک نظام توتالیتر و ایدئولوژیک تلقی شد، و اینها نتوانستند به درکی جامع از انرژی پاک بیانجامند، “فوکوشیما” به چنین درکی رهنمون شد: پاکی یا ناپاکی یک انرژی با الزامات تولید آن، سوانح واقعی ناشی از کاربرد آن، با دفع زباله های آن و در یک کلام با کل زنجیرۀ حیات آن تعیین می شود، و نه فقط با بخشی از این زنجیره. از این منظر انرژی هسته ای، چه از بابت سوانح ناشی از کاربرد آن و چه از بابت دفع زباله های آن، از زمره انرژیهای ناپاک و ناپاکترین انرژیهاست.
۲- واقعیت این است که هزینۀ تمام شدۀ انواع انرژیها انتخاب این یا آن نوع انرژی را در سطح کلان تعیین می کرده است و هنوز نیز تعیین می کند. ظاهراً تاکنون و هنوز نیز کلی ترین تعادل هزینۀ تمام شده، بیش از همه به نفع انرژیهای فسیلی، سپس هسته ای و در پایان متوجه انرژیهای پاک بوده است[۱]. می گویند اما، و درست هم می گویند، که “سیاست یعنی به میزانی آینده را دیدن”. تا آنجا که تغییر تعادل هزینۀ تمام شدۀ انواع انرژیها در میان است، نیازی نیست که به عنوان سیاستمدار آیندۀ چندان دوری را بتوان دید. گرایش مسلط در هزینۀ تمام شدۀ انرژیها امروزه دیگر خود را به روشنی نمایانده است و آن همانا تقویت مدام موقعیت رقابتی انرژیهای پاک در برابر انرژیهای فسیلی و هسته ای، و موقعیت رقابتی نوسانی و حتی متزلزل انرژی هسته ای در برابر دیگر انواع انرژیهاست. ارائۀ دو نمونه در تأئید این گرایش باید کفایت کند:
یک- هزینۀ تمام شدۀ دو گونه از انرژیهای پاک، یعنی انرژی بادی و خورشیدی، در امریکا فقط در ۵ سال گذشته به نصف تقلیل یافته است[۲]. این در حالی است که هزینۀ انرژی هسته ای در این کشور از پس از سال ۲۰۰۳ مدام سیر صعودی داشته است[۳]؛ تا آنجا که حتی برخی از لابیگران این انرژی از امکان تغییر بامعنائی در تعادل تولید به نفع انرژی هسته ای مأیوس شده اند،
دو- در ماه می سال گذشته هزینۀ تمام شدۀ انرژی پاک در هلند برای نخستین بار به سطحی پائینتر از هزینۀ تمام شدۀ انرژی فسیلی رسید[۴]. همزمان با این رکورد تاریخی، چین اعلام کرد که در چند سال آینده سلولهای آفتابی ای را با قیمتی برابر نصف قیمتهای کنونی روانه بازار خواهد کرد. این تغییر تعادل به نفع انرژیهای پاک البته با افزایش قیمت نفت و آکتور و فاکتورهای دیگری نیز مرتبط بود و گویای نسبتی دائمی بین این دو نوع انرژی نبود، اما نمود یک چرخش به واقع تاریخی بود، که به زودی به یک واقعیت جاری اقتصادی نیز تبدیل خواهد شد.
پس موضوع پاکی یا ناپاکی انرژی هسته ای را هم که به کنار بگذاریم، مباحثه ای در بارۀ برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی، که تاکنون به اضمحلال ده ها میلیارد سرمایه کشور– و شاید هم بیشتر- انجامیده است، و دم زدن از انرژی پاک، بدون ورود به حیطه امکانات و امتیازات انرژی خورشیدی و بادی و … مباحثه ای بالغ نخواهد بود.
۳- ممکن نیست بتوان به خلوص از انرژی پاک دم زد، اما ندانست یا پوشیده گذاشت که هنوز حتی در بسیاری از کشورهای با مدیریت عالی انرژی، پاک ترین و مقرون به صرفه ترین نوع انرژی، همانا صرفه جوئی در مصرف انرژی و مدیریت چگونگی مصرف آن است، و به این ترتیب اجازه داد تهران، اصفهان، اهواز، سنندج، کرمانشاه، یاسوج و[۵] … در غبارهای ضخیمی از انواع آلاینده ها به تنگی نفس بکشند و حتی بدتر از این، از نفس بیافتند. سخن پایانی در این باره را می توان از زبان بسیاری از سخنرانان در گردهمائی ای که هفتۀ گذشته در تهران در اعتراض به آلودگی هوا برگزار شد، بیان کرد: “این آلودگی هوا نیست، این حضور یک سمّ مهلک و مرگ آور است، که مدام استنشاق می کنیم”.
[۱] باید بر این نکته تأکید کرد که تا مدتهای مدیدی، هزینه های زیست-محیطی، یعنی هزینه هائی که یک نوع معین انرژی متوجه محیط زیست می کرد، در هزینۀ تمام شدۀ انرژیها منظور نمی شد و در نتیجه تعادل گفته شده به طرزی اکید به نفع انرژیهای فسیلی از کار در می آمد. اکنون روشهای منصفانه تری برای محاسبۀ هزینۀ تمام شده به کار برده می شوند، با این حال منصفانه ترین روش نیز در گوهر خود بری از قیمت گذاری بر هستی و جان انسان و طبیعت نیست.
[۲] نگاه کنید به:
[۵] بنا به گزارشهای سازمان جهانی بهداشت، چهار شهری که در آخر این لیست نام برده شده اند، از سال ۲۰۱۱ به این سو از زمرۀ ۱۰ آلوده ترین شهرهای جهان بوده اند. نکاه کنید به:
http://www.oneworld.nl/lezen/nieuws/de-tien-meest-vervuilde-wereldsteden
لازم به ذکر است که این رده بندی مربوط به آلودگی هوا معلول ریزدانه هاست و نه آلودگی محیط زیست به طور کلی و به هر علت.