پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۵

پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۵

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و‌ تابستان خون‌بار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهان‌خوار به کشورمان، و‌ در دفاع از تمامیت...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!
ما خانواده‌های خاوران که دهه‌ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده‌ایم و مدت‌هاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبه‌روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده‌ایم، نگران...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران
اکنون، با روشن‌تر شدن ابعاد هشداردهنده‌ی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهره‌گیری از تجربه‌های منطقه‌ای و...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌
تخریب اساسی بخش‌های نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیلوفر حامدی
نویسنده: نیلوفر حامدی

ای کشته که را کشتی تا کشته شدی زار

از خود نپرسیده ایم و نمی پرسیم که چرا باید مخالفین سیاسی خودرا بکشیم؟ چرا در برابر کشته شدن مخالفین سیاسی خود سکوت کردیم؟ چرا خواستیم با رویه بکشند؟ چرا خواستیم بیشتر بکشند؟!

کشتن، کشته شدن، کشته شدن و کشتن، کینه بردلها می کارد، و کینه، خشم و حس انتقام بار میآورد، انتقام، خون بپا میکند، و چنین خونی، جنون میآفریند ، وجنون پرچم جنگ و آتش بپا میکند، میسوزاند، ویران می کند، میکشد، کشته می شود، و تلی از کشته برجای می گذارد. و هنگامیکه چرخ سیاست برای رسیدن به قدرت و هدف، به روال نابودی و کشتن مخالفین سیاسی خود بچرخد، ما به آن روال عادت می کنیم. کرده ایم. درجامعه ما چنین بوده است، نه یک بار و دوبار بلکه صدها بار، نه یک سال که قرنهای دراز. از خود نپرسیده ایم و نمی پرسیم که چرا باید مخالفین سیاسی خودرا بکشیم؟ چرا در برابر کشته شدن مخالفین سیاسی خود سکوت کردیم؟ چرا خواستیم با رویه بکشند؟ چرا خواستیم بیشتر بکشند؟!
بیش از هزار سال است که چنین است. کشتند، بقدرت رسیدند. بقدرت رسیدند، رقبای بالفعل و بالقوه خودرا کشتند. حتی پسران، برادران و نوه های خودرا کشتند و کشته شدند و قدرت را از دست دادند.
صفویان نه تنها مردم، که یک دیگر را می کشتند. نادرشاه اطرافیانش را کشت. رقبای نادر شاه، او را کشتند. بعد از مرگ نادر شاه، شعری سروده شد که یکی از بیتهایش این است :
شبانگه سر جنگ و تاراج داشت
سحرگه نه تن سر، نه سر تاج داشت.

به همین سادگی. کشت و کشته شد.

آغامحمدخان قاجار بعد از بقدرت رسیدن، همه بازماندگان زندیه و افشاریه را کشت. در همان اوایل حکومتش، همه برادران خود، بجز یکی را که به روسیه فرار کرد، کشت.
آورده اند که آغامحمدخان قاجار درکنار قلعه شوشی (نزدیک گنجه) سه نفر از نوکران خودرا به اتهام خوردن نصف خربوزه (برخی نوشته اند هندوانه) تهدید به مرگ کرد. آن سه تن از ترس اینکه فردا بجرم خوردن خربوزه به قتل خواهند رسید، شبانه سر آغا محمدخان را بریدند و به کوچه انداختند (ماه می ۱۷۹۷). مردم خبردار شدند و خوشحالی آغازشد. عابری، خوشحالی کنان با اشاره بر سر بریده او، بلند بلند می خواند:
بدتر از شمر و یزید
سرنحسش کی برید.
ناصرالدین شاه ، فرمان قتل امیر کبیر را داد، امیر کشته شد، و میرزا رضای کرمانی ناصرالدین شاه را کشت. محمد علی شاه بعد از اینکه بقدرت رسید گفت نیاکانم با شمشیر، قدرت را گرفتند و من به ضرب شمشیر آنرا حفظ خواهم کرد. مجلس را به توپ بست و بسیاری از آزدیخواهان را کشت. و بعد به روسیه فرارکرد و در خارج از ایران مرد.
شیخ فضلالله بدست مشروطه خواهان بدارآویخته شد. رضا خان بسیاری از انقلابیون مشروطه خواه را کشت، و سرکوب کرد. تیمورتاش وزیر دربار و سرادر اسعد و ارانی به فرمان رضا شاه کشته شدند.
کشتار وحشیانه مردم آذربایجان و کردستان بفرمان محمدرضا شاه، ترور رزم آرا بدست فدائیان اسلام و خوشحالی شاه از مرگ او، ترور کسروی بدست فدائیان اسلام، تیراندازی های متعدد به شاه، تیرباران فاطمی و افسران حزب توده ایران بفرمان شاه، کشتن سه تن از آزادیخواهان در ۱۶ آذر بدست ماموران شاه، کشتار ۱۵ خرداد بفرمان شاه، تیرباران فدائیان و مجاهدین در زندان بفرمان شاه، تیرباران مامورین شاه بدست فدائیان و مجاهدین در خیابانها، کشتار مردم در آستانه انقلاب توسط مامورین شاه، کشتار مسولین رژیم شاه بفرمان خمینی و یارانش در اولین روزهای حکومت دینی، کشتار مردم کردستان و ترکمنها بدست ماموران و هواداران رژیم، کشته شدن نیروهای جمهوری اسلامی بدست کردها و ترکمنها، کشته شدن فدائیان اقلیت بدست رژیم و کشته شدن مامورین رژیم بدست فدائیان، کشتار مجاهدین بدست رژیم در سال ۱۳۶۰ تا۱۳۶۲، کشته شدن افراد رِژیم بدست مجاهدین، کشته شدن تودهایها، راه کارگریها و فدائیان اکثریت و اقلیت و افراد حزب دمکرات کردستان و کومله بدست مامورین رژیم و کشتار برزگ ۱۳۶۷ بفرمان خمینی و دها مورد دیگر نشانههائی از چگونگی گردش سیاست در جامعه بوده واست. متاسفانه کشتن آزادیخواهان بدست رژیم ادامه دارد.
آیا سران جمهوری اسلامی تصمیم دارند و دوست دارند با آنها چنان رفتار شود که آنها با هزاران نفر از مخالفین خود کرده اند؟
چرا این گرفتاری و بیماری ملی را مورد نقد و انتقاد قرار نمی دهیم؟ چرا طرفداران سلطنت پهلوی بویژه طرفداران سلطنت مشروطه، آدم کشیهای وحشتناک رضا شاه و محمد رضا شاه را مورد نقادی قرار نمی دهند، و مشغول توجیه و جفت وجور کردن اعمال خشونت بار رژیم پهلوی ها در پناه مشروطه خواهی هستند ؟ چرا رضا پهلوی به هزار بهانه از نقد آن طفره می رود؟ چرا آدم کشیهای جمهوری اسلامی توسط جبهه مشارکت اسلامی و اصلاح طلبان دینی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و … مورد نقادی قرار نمی گیرد؟ مگر مسولین و شخصیتهای اصلی آنها شاهد و ناظر و حتی شریک کشتار سران رژیم پهلوی و مردم کردستان و حزب دمکرات کردستان و کومله و ترکمن ومجاهدین و فدائیان و توده ای ها و راه کار گریها ووو نبودند؟ چرا اعمال خودرا به نقد نمی کشند؟ چرا سکوت کرده اند؟ مجاهدین تاکی می خواهند به روش کشتن ادامه دهند؟ حزب دمکرات کردستان برای چه می خواهد هم چنان به روش مسلحانه ادامه دهد؟ چپ ها و از جمله و بوِیژه فدائیان کی می خواهیم فکر و فرهنگی را که می سرود: بپا کنیم پرچم خشم وکین را … نقد بکنیم؟ مگر نه این است که ما نیز در گذشته های نه چندان دور، درراه آزادی و عدالت اجتماعی و سوسیالیسم، و بخاطر تامین زندگی آزاد و عادلانه برای مردم ایران، روش بپاکردن پرچم خشم وکین و جنگ مسلحانه و کشتن را دربرابر رژیم دیکتاتوری شاه بکار گرفیم؟ مگر نگرفیم؟
مساله، در درجه اول، مساله قضائی و پیدا کردن مقصراصلی نیست. این کار، کار حقوقدانان و مقامات ذیصلاح است که باید انجام گیرد. مساله صرفا از منظر اخلاقی نیز نیست که آیا کی، چقدر کار غیر اخلاقی کرده است. این هم نیست که کدام جریان سیاسی آرمان و برنامه و اهداف و مشی سیاسیاش، مترقی و آزادیخواهانه و عدالت جویانه و کدام ارتجاعی و مستبدانه و استثمار گرانه ووو … بوده است. مساله ژرفتر از این هاست. مساله این است که کشتن مخالفین سیاسی در روح و روان و فرهنگ و فکر و اخلاق جامعه ما و در ما بود، و هست و باید راهی برای رهاشدن از آن پیداکنیم.
اینکه رژیم پهلویها و جمهوری اسلامی با سرکوب و کشتار مردم و آزادیخواهان، به کینه و خشم وخشونت در جامعه دامن زدند، و زمینه را برای بروز و گسترش هرچه بیشتر آن فراهم کردند واقعیت انکار ناپذیر است. اینهمه جنایت و کشتار را با هیچ تحلیل تاریخی و جامعه شناسانه و مردم شناسی و … نباید و نمیتوان توجیه کرد، و بر آن پرده کشید. پاره ای از اصلاح طلبان دولتی در مقالات خود اینگونه وانمود می کنند که گویا نیروهای سیاسی کشور بودند که در ابتدای انقلاب سببساز روی آوری جمهوری اسلامی به خشونت و کشتار مخالفین شدند. اینگونه تحلیل ها بیشتر بدرد توجیه اعمال خشونت بار جمهوری اسلامی و خود نویسندگان و فریب مردم میخورد. مشروطه خواهان سلطنت طلب نیز به چنین روشهائی متوسل شده اند.
اما آزادیخواهان؟ آزادیخواهانی که هسته اصلی تفکرشان و هدفشان، انسان و زندگی انسان و رهائی انسان از قلمرو اجبارها و ضروتها و رسیدن به آزادی انسان و زندگی آزاد و شاد انسانها است، آیا مجازبودیم برای رهائی و آزادی انسان، روشی را انتخاب کنیم که به نابودی حق حیات وحیات انسانها منجر شود؟ آیا با بپا کردن پرچم خشم و کین قادر می شدیم و خواهیم شد به آزادی برسیم؟ نرسیدیم. پس برای تحقق برابرحقوقی انسانها و آزادی ناچاریم و باید نقبی نقادانه به فکر و گفتار و کردار خودمان و جامعه خودمان بزنیم و از زیر سلطه این فرهنک و فکر و اخلاق انتقام جو و کینه توز و تباه کننده انسان و زندگی انسان رها شویم. جامعه ما و ما در این زمینه به یک انقلاب فکری و فرهنگی و اخلاقی نیازمندیم. فکر و فرهنگ و اخلاق و تدبیر و سیاست دیگری باید در پیش گرفت. شاید برخی از نیروهای سیاسی بگویند ما در برنامه های خود با اعدام مخالفت کرده ایم. اما مشکل ما تنها مخالفت با اعدام نیست. و این کافی نیست. باید در یک نگاه نقادانه از این فکر و فرهنگ و اخلاق و روش سنتی مبتنی بر کشتن مخالفین سیاسی خود گسست کنیم و گرنه، فاجعه تکرار خواهد شد.
چنین بودیم که فاجعه هولناک و شرم آور درجلو چشمان ما رخ داد و ما که پرچم مدنیت را و آزادی را و عدالت را بردوش میکشیدیم، برخی در برابر آن سکوت کردیم، برخی گفتیم چرا بی رویه می کشید و برخی گفتیم چرا کم میکشید. .چون چنین بودیم و چنین کردیم و از خود فاصله نگرفتیم، باز تکرار شد. این بار در شکل دیگر.
تیرباران سران رژیم دیکتاتوری شاه چند روز بعد از انقلاب شروع شد. روزجمعه ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ خبر تیرباران نصیری و خسرو داد و رحیمی و ناجی در روزنامهها اعلام شد. روز شنبه ۲۸ بهمن اعلام شد که ۲۱ جنایتکار دیگر به اعدام محکوم شدند.
گروه گروه از آنها را در اطاق های دربسته محاکمه کردند و کشتند و عکس جنازه های گلوله خورده و پهن گشته برزمین را در روزنامهها انداختند تا چرخ انقلاب سریعتر و استوارتر بچرخد. و چرخ انقلاب اسلامی چرخید و چرخید و چرخید، و هزار هزار از سکوت کنندگان و خوشحالان از کشتار زمامدران رژیم دیکتاتوری شاه را زیر دندانهای تیز خود له کرد. کشتار سالهای اول حکومت، کشتار سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲. کشتار سالهای بعد. کشتار بزرگ سال ۱۳۶۷ بفرمان خمینی. و فاجعه هم چنان ادامه دارد.
با این همه، جامعه ما، مردم ما، آزادیخواهان جامعه ما و حزب ما و تک تک ما برای رهائی ازحکومت دینی – استبدادی و جلوگیری از کشتار بیشتر و فاجعه بزرگتر و برای رسیدن به آزادی و دمکراسی و عدالت، راهی به بجز مبارزه مسالمت آمیز و سازمان یافته نداریم.

تاریخ انتشار : ۱۱ شهریور, ۱۳۸۸ ۸:۵۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی

محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!

زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!

۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران