رضا گلزاری انسانی فروتن، صمیمی و مهربان، پس از سالها مبارزه با بیماری پارکینسون در شهر زادگاهش کرمانشاه درگذشت و یاران و دوستداران فراوان خود را در ماتم و اندوه فرو برد.
دوستی من با رضا از سال ۱۳۴۲ آغاز میشود که همزمان ورزش کشتی را با هم شروع کردیم، رضا نواده پهلوان نامدار اواخر دوره قاجار، حسین گلزار کرمانشاهی بود و بهمین مناسبت مورد احترام ورزشکاران بود، در مسافرتهای ورزشی با ویژگی های اخلاقی احترام برانگیز او بیشتر آشنا شدم، رضا در سال ۱۳۴۴ پس از اخذ دیپلم به خدمت سپاهی دانش درآمد و مدت یکسال نیز آموزگار بود در سال ۱۳۴۷ وارد دانشکده افسری شد، در عصرهای پنج شنبه که دانشکده افسری تعطیل میشد با دستانی پر از پاکت های میوه بدیدن من میآمد که در آن زمان دانشجوی دانشگاه تهران بودم آخر ماه که حقوق دریافت میکرد با وجود اینکه مبلغ زیادی نبود بخشی از آنرا بدون اطلاع من در زیر کتابها می گذاشت و به اعتراض من در این مورد توجه نمی کرد، رضا در محیط ورزش، ارتش و شهر کرمانشاه بخاطر ویژگی های اخلاقی اش مورد احترام بود و بخاطر همین ویژگی های انسانی اش به فعالیت سیاسی روی آورد که منجر به اخراج او از ارتش شد و در سال ۶۲ نیز ناچار راهی دیار غربت گردید. هنگامیکه رضا در روستاهای ایلام سپاه دانش بود تنها به سوادآموزی اکتفا نمی کرد بلکه اقداماتی در جهت بهداشت و رفاه روستائیان انجام میداد از جمله ساختن توالت و منبع آب اما آنچه که روستائیان را شیفته شخصیت رضا کرده بود خصوصیات بارز انسانی او بود دو سال پیش در کرمانشاه در یک اتوبوس با یکی از شاگردان خود برخورد میکند دانش آموز که اکنون مردی ۵٠ ساله است از دیدن آموزگارش خیلی خوشحال میشود پس از چند روز گروهی از اهالی روستا هر کدام با هدیه ای فراخور توانائی خود به دیدار رضا میروند تا پاسخ گوی محبت ها و صمیمیت های ۴٠ سال بیش او باشند، بیماری رضا از ۱۵ سال پیش آغاز شد و با تمام پایداری و مقاومت روز بروز بیماری شدت بیشتری می گرفت، رضا چهار سال بیش ناچار به ایران بازگشت، در ایران اعضای خانواده، ورزشکاران و دوستان لحظه ای او را تنها نگذاشتند و همواره در کنار او بودند، رضا در سالهای واپسین با وجود شدت بیماری با تلاش و پشتکار توانست مسئولان ورزش و شهرداری کرمانشاه را متقاعد کند تا آرامگاهی در شأن و مقام پهلوان حسین گلزار ایجاد کنند،عاقبت پس از ۱۵ سال تحمل بیماری در روز پنج شنبه ۱۸ تیر ماه زندگی را بدرود گفت و یاران را داغدار کرد، در مراسم خاکسپاری او جمعیت کثیری از اقشار مختلف مردم در احترام به سجایای اخلاقی او شرکت کرده بودند و آخرین وداع را با انسانی شریف بجای آوردند رضا رفت اما یاد صفای صمیمانه و مهربانی هایش از خاطره ها نخواهد رفت.
یداله بلدی