یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴

یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴

یر اساس پيش‌بينی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد
همان طورکه انتظار می رفت, که کیر استارمر رهبر حزب کارگر انگلستان بعد از ظهر امروز جمعه ۵ ژوئن , پس از استعفای سوناک نخست وزیر سابق, مورد استقبال چارلز...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
مسعود پزشکیان " اصلاح طلب" در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.
شورای نگهبان، یک نهاد قدرتمند تحت کنترل و وابسته به رهبر جمهوری اسلامی، همیشه نامزدها را از نظر مناسب بودن ایدئولوژیک بررسی می کند. بسیاری از ایرانیان پس از تلاش...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است. سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از ديگر نیروهای سیاسی...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بی‌پاسخ داشته‌ام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ملیحه محمدی
نویسنده: ملیحه محمدی

برده داری مدرن: واقعیت یا اغراق؟

میلیونها زن و مرد و بچه در سراسر جهان مجبورند در مناسبات غیررسمی برده داری زندگی کنند. کشوری نیست که برده داری را به رسمیت بشناسد ولی کشوری هم نیست که شکل یا فرمی از برده داری در آن فعال نباشد. شرایط سخت و جانکاه میلیونها انسان، برده داری نامیده نمی شود و ... اما علیرغم همسانی شرایط زندگی ناسالم و برده داری، کمتر مقام مسئولی حاضر است چنین موقعیتی را برده داری بنامد.

 

میلیونها زن و مرد و بچه در سراسر جهانمجبورند در مناسبات غیررسمی برده داری زندگی کنند. کشوری نیست که بردهداری را به رسمیت بشناسد ولی کشوری هم نیست که شکل یا فرمی از برده داری درآن فعال نباشد. شرایط سخت و جانکاه میلیونها انسان، برده داری نامیده نمیشود و بسیاری مواقع به تحلیلهایی از جنس “شرایط سخت اقتصادی”، “فقر و“نبود امکان رشد” بسنده می شود. اما علیرغم همسانی شرایط زندگی ناسالم وبرده داری، کمتر مقام مسئولی حاضر است چنین موقعیتی را برده داری بنامد.

 

زنانمانند اشیاء به فروش می رسند و به درآمد از طریق سکس پناه می برند. کودکانمجبور به کار اجباری در برابر حقوق محدود و گاه در مقابل دریافت اندکی غذاو سرپوش از دریافت حقوق نقدی محرومند. مردان در مزارع و نهادهای اقتصادیبه بردگی کشیده می شوند. این واقعیت در حالی صورت می گیرد که اکثر کشورهااعلامیۀ ۱۹۴۸ جهانی حقوق بشر و کنوانسیون تکمیلی سال ۱۹۵۶ سازمان ملل راامضاء کرده اند تا جهت حذف کامل برده داری در هر نوع و شکل بر هر فردی ازهر جنس و نژاد و قومیتی اقدام کنند.

 

ویژگیهای مشترک بردهداری که ناقض حقوق بشر است، شکل و ابعاد گوناگونی دارد. بسیاری موارد براساس ویژگیهای کشورها تفاوت می کند اما بی تردید همۀ این ویژگیها در چنداصل کلی خلاصه می شود که اکثر قریب به اتفاق سازمانهای مدافع حقوق بشر برسر آن توافق دارند:

 

* اجبار به کار و بهره گیری از طریق تهدیدهای فیزیکی و روانی.

 

* در مالکیت یا تحت کنترل کسی دیگری قرار گرفتن که بازده آن انهدام فردیت و قدرت تصمیم گیری فردی است.

 

* خرید و فروش “انسان” به مثابه کالا و استفادۀ ابزاری از انسان.

 

* رد و بدل ” انسان”ها و سوء استفاده از قدرت جسمی، جنسی و کاری آنها.

 

* تبعیض جنسی و بهره گیری از آن.

 

* و

 

اتحادیۀجهانی کارگران، وابسته به ارگانهای سازمان ملل (۱) در شناساندن برده داریمدرن یکی از کوشاترین و موفق ترین نهادهای بین المللی است که با گزارشهایتکان دهنده ای از نقاط مختلف جهان کوشیده است تا ابعاد این پدیدۀ غیرانسانی و ناقض حقوق بشر را بر همگان آشکار کند. بنابه درک این اتحادیه بردهداری مدرن بدین صورت در جهان امروز خودنمایی می کند:

 

* ازدواجهای زودهنگام و اجباری که زنان را مجبور به پذیرش عواقب اینگونه راه حلهای اقتصادی و فرهنگی می کند.

 

* کار بدون حقوق زنان.

 

* کار اجباریِ افرادی که از پسِ مخارج اولیۀ زندگی شخصی خود برنمی آیند. اینافراد عموماً در معرض خشونت و مجازاتهای تعریف نشده قرار می گیرند.

 

* بهره کشی از فرزندان کسانی که خود به بردگی گرفته شده اند.

 

* جابجایی افراد و انتقال آنها به مناطقی که به کار اجباری گرفته می شوند.

 

* بدترین نوع برده داری کار اجباری بیش از ۱۲۶ میلیون کودک در سراسر جهان کهنه تنها از درس و تحصیل دور می شوند بلکه سلامت و رشد آنها در معرض آسیبهای جبران ناپذیر قرار می گیرد.

 

* از نزدیک به ۲۷ میلیون انسانی کهبه شکل برده وار زندگی می کنند، بیش از ۱۱.۴ میلیون آنها زنان هستند کهتقریباً ۴.۵ میلیون نفر قربانیان خرید و فروش سکس را تشکیل می دهند.

 

علاوهبر آنکه موضوع برده داری مدرن ابعاد گسترده ای را شامل می شود اما اینمطلب عمدتاً به موقعیت زنان و بهره کشی از آنان توجه دارد. پرداختن به یکیاز جوانب برده داری مدرن به معنای کم اهمیت دادن سایر جوانب نیست.

 

بسیاریمعتقدند که آمارهای غیررسمی ارقام بسیار بالاتری را نشان می دهد. بطورمثال گزارشهای نهادهای حقوق بشری می گویند قاچاق انسان مظاهر متعدد ومتنوعی دارد. زنها در داخل یا بین کشورها به روسپی گری، بهره کشی جنسی وسایر فعالیتهای اجباری جنسی کشیده می شوند که موقعیت آنها عموماً با اشکالسنتی استخدامی لاپوشانی و حتی موجه و قانونی می شود.

 

دلایلاینگونه بهره کشیها بر همگان روشن است. حداقل دربارۀ زنان باید گفت شرایطنابرابر و ناامن اجتماعی و اقتصادی، آنها را وا می دارد از فرصتهای کوچکو در عین حال غیر انسانی که برایشان فراهم می شود، استفاده کنند. عده ایهم می گویند در جهان آزادی زندگی می کنیم و زنان در انتخاب منابع درآمد خودآزادند حتی اگر قرار باشد روسپی گری کنند. روی سخن این نوشته به آن دستهاز زنانی که شخصاً و آگاهانه چنین مسیری را انتخاب می کنند نیست بلکه مخاطباصلی و اولیه کسانی هستند که از سرِ ناچاری و برای مبارزه با فقر خود بهتن فروشی اجباری رو آورده اند. گزارش نهادهای وابسته به اتحادیۀ جهانیکارگران مانند “پایان برده داری همین الان” و ” جنبش ضد برده داری” (۲ و۳) وهمچنین اطلاع رسانی و سخنرانیهای کوین بِیلس (۴) ، لیزا کریستین (۵) و چهرۀجهانی و مبارز خستگی ناپذیر سونیتا کریشنان (۶) نشان می دهد که نمی توانیمبا پناه بردن به زیر چتر “حق آزادی فردی و انتخاب”، زندگی پر رنج زنانی کهدر جهان آزاد امروز تبدیل به برده شده اند نادیده بگیریم.

 

واقعیتزندگی زنان بسیاری در بیش از صد کشور دنیا نشان می دهد که در دوره هایرکود اقتصادی و عدم توانایی آنها برای حل و فصل مسائل اقتصاد فردی، آنهاحاضر می شوند که هر نوعی از برده داری را پذیرا شوند. کوین بِیلس می گویدفاجعۀ وحشتناک آنجاست که در جهان مدرن امروز ما برده ها خود دسته دسته بهامید راهی برای بقا به قربانگاه ها سرازیر می شوند. در روند مهاجرتها کهبرای عده ای بی تردید پذیرش استثمار معنا می دهد، تبعیض جنسی تثبیت شده وزنان و دختران جوان در معرض خطر محض قرار می گیرند.

 

بایدبپرسیم چه دسته از زنان و دخترانی در معرض خطر قرار می گیرند؟ شرح حالزنانی که اخبار سرنوشت دردمند خود را در اختیار نهادهای حقوق بشری قرار میدهند، اکثر قریب به اتفاق سرگذشت آنها – خارج از آن که به کدام کشور تعلقدارند – از چند ویژگی مشترک برخوردار است:

 

* عدم برخورداری از تواناییهای علمی و فنی.

 

* سواد نازل.

 

* عدم آگاهی از مناسبات اقتصادی و حقوق فردی.

 

* ورود به مراکز حفاظت نشده – از نظر حقوقی و رسمیت داشتن-در مراکز کار.

 

* عدم گزارش یا پیگیری خشونتهای مبتنی بر جنسیت آنها.

 

* اعتماد به دلالان و بازاریابهای غیررسمی و خطرناک.

 

* امید اغراق آمیز به نیروی کار و مهارتهای خود.

 

* مسئولیت و مراقبت از کودکان و بستگان نزدیک به خود.

 

* پذیرش مشاغل نامطلوب که اکثراً بدون قراردادهای رسمی،حقوق بازنشستگی، بیمۀ فردی و زمان بندی می باشد.

 

* و

 

برای روشن شدن نکات یاد شده به مواردی مشخصی اشاره می کنیم که جای وسیعی را در گزارشهای نهادهای حقوق بشر پر کرده است:

 

درنیجریه دختران و زنان طبق یک قانون مذهبی بنام “واهایا” (۷) خریداری میشوند و مورد سوء استفاده قرار می گیرند. از ۱۶۵ مصاحبه ای که با زنان ودختران – با هویت مخفی- فروخته شده به عمل آمده آنها اظهار داشته اند کهتوسط بزرگان قبیله به مردان ثروتمند به اجبار فروخته شده اند. مردانخریدار، آنها را همسران رسمی خود تلقی نمی کنند و در نتیجه حق و حقوقی همبرایشان در نظر نمی گیرند و صرفاً از آنها بهره کشی جنسی به عمل می آورند. قانون اساسی نیجریه نمی تواند با چنین پدیدۀ فرهنگی مذهبی جامعۀ خود مبارزهکند زیرا که طبق قوانین اسلامی آن کشور “واهایا” از مشروعیت مذهبیبرخوردار است و حداقل آنکه مردان خریدار آن را مخالف اعلامیۀ حقوق بشرهیچ کس نباید در بردگی و بندگی نگاه داشته شود- (۱۹۴۸) نمی دانند.

 

درکره شمالی در پشت دیوارها و درهای بسته، ازدواج اجباری با نیتهای متفاوتیاعم از اقتصادی و فرهنگی صورت می گیرد. زنان و دختران برای فرار از ایناجبار به همسایۀ خود چین پناه می برند و در آنجا طعمۀ انسان خوارهایی میشوند که از سوء استفاده از آنها دریغ نمی کنند. در صورتی که این زنانقابلیت بهره برداری نداشته باشند، به کرۀ شمالی فرستاده می شوند که تلاشآنها برای بقا به اقدامی سیاسی و مخالفت با سیستم و ترک وطن مجازاتهایی رادر برمی گیرد. نهایتاً کار در اردوگاه های اجباری در این کشور از سادهترین مجازاتهایی است که انتظار زنان فراری را می کشد.

 

کشورکوچک السالوادور در امریکای مرکزی تنها کشوری ترانزیت برای کالا نیست. روزانه زنان و دختران خردسال به منظور استثمار جنسی و تجاری و بیگاری بهکشورهای دیگر قاچاق می شوند. تعدادی از آنها به مصرف کار اجباری کشاورزیمی رسند و اکثریت قربانیان که از کشورهای فقیری نظیر نیکاراگوئه، مکزیک،کلمبیا و هندوراس جمع آوری شده اند و به نیت کار و بدست آوردن سرمایۀ اندکیتوسط قاچاقچیان انسان به خانه هایی در کشورهای دیگری از جمله امریکافرستاده می شوند. اکثر آنها مورد بهره برداری جنسی صاحبان جدید خود قرارمی گیرند.

 

در برزیل شبکه های قاچاق انسان عمدتاً داخلکشور عمل می کنند. پلیس فدرال برزیل تخمین می زند که بین ۲۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰کودک در برزیل در مناطق توریستی، معادن، فاحشه خانه های غیررسمی و در خانهها مورد بهره برداری جنسی قرار می گیرد.

 

زنان جوانکامبوجی به امید کار و حرفه به مالزی، تایلند و کشورهای اطراف رهسپار میشوند. کار اجباری از ماهیگیری و ساخت و ساز در صنایع رو به رشد کشورهایمیزبان تا کار خانگی و سوءاستفاده های جنسی در انتظار آنهاست. در خودکامبوج دختربچه های فقیر و گدا از کوچه و خیابانها جمع آوری می شوند و بهدست “مادران” مهربان فاحشه خانه ها سپرده می شوند. اگر چنین نشود، بهکارگران بی مزد در خانواده ها تبدیل می شوند که در مقابل نان و آب و سقفیکه به آنها داده می شود، کلیۀ حقوق انسانی آنها حذف می شود.

 

زنانجوان و تهیدست نپالی طعمه های دل چسبی برای کار و بردگی به حساب می آیند. بر اساس گزارش سازمانهای غیردولتی مدافع حقوق زنان، سالانه بین ده هزار تا ۱۵۰۰۰ زن و دختر نپالی به کشور همسایه هند قاچاق می شود. آنها به عنوانکارگران خانگی، هنرمندان سیرک و غیره به کار گرفته می شوند. در عین حالآمارها از رقم قابل توجهی از بهره برداریهای جنسی بین زنان مهاجر نپالیحکایت می کند. در همین حال آمار بیش از ۷۵۰۰ کودک نپالی که در داخل کشورخوراک سوءاستفاده های جنسی می شوند، حکایت دیگری است.

 

سالهاست سازمانهای حقوق بشری به اطلاع رسانی و مبارزه با قاچاق انسان ازلهستان به سایر کشورهای اروپایی مشغولند. زنان لهستانی نه تنها به بازارهایاروپا فرستاده می شوند بلکه آخرین گزارشها نشان می دهد که در سنگال،اوگاندا، کنیا و چین هم برای زنان لهستانی خریدار پیدا می شود.

 

زناندر جستجوی کار و امنیت از هند و پاکستان، فیلیپین، اندونزی، سودان، اتیوپیو… راهی عربستان سعودی می شوند. قوانین بسیار سخت اقامت و کار رسمی دراین کشور، آنها را به بردگی جنسی اجباری می کشاند. مردان عربستان سعودی براساس قوانین اسلامی و با تکیه به پشتوانۀ مالی خود، زنان از راه رسیده رابرای خود “حلال” می کنند. بر طبق قانون ازدواج موقت در اسلام، مردان سعودیبا آرامش خیال و خارج از هر پاسخگویی در برابر قانون حقوق بشر به برده داریجنسی خود ادامه می دهند. در عربستان برای “برده های جنسی” هیچگونه محدودیتسنی در نظر گرفته نمی شود.

 

در پاره ای از قبایل آفریقایجنوبی ازدواج اجباری سنت جاافتاده ای است که عمدتاً ریشه در مناسباتاقتصادی دارد. دختربچه های ۱۲ ساله برای استثمار تجاری جنسی آماده می شوند. شوهران آنها مردان پیری هستند که با اجرای چنین سنتی می خواهند برای بقایقبایل خود راهی بیابند. بسیاری از این مادران جوان با کودکانی که روی دستشان می ماند، از مناطق فقیر روستایی راهی مراکز شهرهای بزرگی مانندژوهانسبورگ، کیپ تاوان و بلوم می شوند. برای اکثر آنها سرنوشتی جز تن دادنبه بهره کشی تجاری جنسی، چیز دیگری انتظارشان را نمی کشد. فرار از دستماًموران دولتی، بی خانمانی، ترس از بازگشت به دیار خود و آخر سر تلاشیبرای زنده ماندن آنها را به برده های جنسی تبدیل می کند.

 

درمیان همۀ کشورهای دنیا وضعیت ایران تا حدود زیادی منحصر به فرد است. درگزارش “قاچاق انسانها” (۸) که به همت بخش روابط خارجی وزارت امورخارجۀامریکا در سال ۲۰۰۹ تهیه شده است ویژگیهای این استثناء خود را نشان میدهد. اگر فکر نکنیم که بهره کشی جنسی از انسانها هم مانند همجنسگرایی بهگفتۀ رئیس جمهورمان دروغ است و در ایران وجود ندارد، با حقایق تکان دهندهای مواجه می شویم.

 

در ایران قانون ” ازدواج اجباری” وجودندارد اما در عوض شرایط و امکان ازدواج اجباری وجود دارد. از نتایج تبعیضجنسی و بی اعتباری شرایط کار و زندگی اجتماعی زنان، حاصلی جز رشد “ازدواجموقت” نمی توان انتظار داشت. بسیاری از زنان کم درآمد در ازدواج موقت امنیتاقتصادی و فردی جستجو می کنند. بسیاری از آنها مجبورند به شرایط همسرانموقت” شان تن بدهند. اجبارات اینگونه زندگی را پذیرا باشند و در مقابلاندک امنیت اقتصادی که برایشان بوجود می آید به بردۀ جنسی شدن تن بدهند. چنین روندی با اطلاع و حتی تشویق سیستمهای دولتی صورت می گیرد و در نتیجههرگز به آن به عنوان یک مشکل اجتماعی نگاه نمی شود.

 

ایراندر عین حال کشور ترانزیت قاچاق انسان هم به حساب می آید. بنا به گزارش یادشده در بالا، زنانی از طریق ایران جهت بهره کشی جنسی از کشورهای همسایهراهی ترکیۀ، کشورهای خلیج فارس حتی پاره ای از کشورهای اروپایی می شوند. این در حالی یست که بازار قاچاق انسان در خود ایران هم رونق دارد. باندهایمخفی و حفاظت شده زنان جوان نیازمند درآمد و بی پناه ایرانی را به کشورهایحاشیۀ خلیج فارس هدایت می کنند. آنها عمدتاً از طریق قطر و دبی به بازارخرید و فروش انسان راه باز می کنند. بنابه همین گزارش زنان “فروشی” ازفقیرترین اقشار جامعه هستند و عموماً در خانواده هایی که با مشکل اعتیاددست و پنجه نرم می کنند، بزرگ شده اند. آنها فاقد حمایتهای جدی اجتماعیهستند و در یک کلام از شرایط مصیبت زدۀ خود در ایران می گریزند تا شایدافقی برای زندگی آینده بیابند.

 

عده ای نیز به اجبارهمسران موقت یا دائم خود راهی چنین بازارهایی می شوند. در هر حال بهرهکشیهای جسمی و روحی سرنوشت آنها را رقم می زند. دولت ایران در برخوردهایدیپلماتیک خود با جهان بیرون، قاچاق انسان را نکوهش می کند اما اقدام مهمیانجام نمی دهد. در سال ۲۰۰۹ سازمان ملل در گزارش خود نام ایران را نیز بهعنوان کشوری که در آن قاچاق زنهای تن فروش صورت می گیرد، اعلام کرد. ایراناز هرگونه همکاری با نهادهای حقوق بشری یا کشورهایی که این مسئله را جدیتلقی کرده اند، سر باز می کند.

 

در هیچ گفتگوی بین المللی واشتراک و تبادل اطلاعات در این زمینه، ایران حضور ندارد. نه سیستم قضاییایران انطباقی با مجازاتهای بین المللی برای قاچاقچیان انسان نشان می دهدنه هیچ گونه حرکت اجتماعی برای از بین بردن یاحداقل کاهش چنین فاجعۀ انسانیصورت می گیرد.

 

در سال ۲۰۰۸ بیش از ۷۰۰۰ نفر در ایران بهجرم قاچاق دستگیر و مجازات شده اند که هرگز گفته نشد چه تعداد از آنها بهامر قاچاق انسان – در اصل زنان- مشغول بوده اند یا اساساً سیستم قضاییایران حساسیتی به عملکرد قاچاقچیان انسان از خود نشان می دهد یا نه. واقعیتقضایی کشور ما تا به امروز نشان داده که قربانیان قاچاق را مجازات ومحاکمه می کند. زنان فقیری که به روسپیگری رو آورده اند، از این دسته ازقربانیان هستند که صدای شان نه در جایی شنیده می شود و نه چاره ای برایزندگیهای دردمندشان در نظر گرفته می شود.

 

به گزارشیونیسف (۹) در سالهای پی در پی بیش از هزار کودک افغانی مهاجر در ایران درمعرض سوءاستفاده های جنسی قرار می گیرند. از ازدواجهای موقت تا بهره کشیهای جسمی جنسی این کودکان را تهدید می کند. طبیعتاً در این مورد هم با سکوتدولت ایران مواجه هستیم.

 

هیچ کس به درستی نمی داند چنددرصد از جمعیت زنان کشور ما بنابه نیازهای اقتصادی خود اجازه می دهند درمعرض بردگی جنسی قرار بگیرد و یا آسیبهای روحی و روانی حاصل از این بهرهکشی چیست. چه قربانیان چه دیگران، لازم است ازخود بپرسیم آیا همچنان بایداین سکوت ناعادلانه را تحمل کنیم؟

 

منابع:

 

  1. International Labour Organization (ILO).
  2. www.endslaverynow.org
  3. www.antisalvery.com
  4. Kevin Bales: TED, How to combat modern slavery.
  5. Lisa Kristine: TED, Photos that bear witness to modern slavery.
  6. Sunitha Krishnan: TED, The fight against slavery.
  7. Wahaya
  8. U.S. State Dept Trafficking in Persons Report, June, 2009.
  9. UNICEF

 

 

تاریخ انتشار : ۳۱ اردیبهشت, ۱۳۹۲ ۰:۳۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

یر اساس پیش‌بینی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد

مسعود پزشکیان ” اصلاح طلب” در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.

کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟

تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)