وزیر در سایه
در تحلیل هایی که از زمان اعلام خبر برکناری وزیر امورخارجه تاکنون منتشر شده، اشارات متعددی به صوری و تشریفاتی بودن این پست در ۵ سال گذشته دیده می شود. احمدی نژاد در سالهایی که از دوران ریاست اش بر قوه مجریه می گذرد علاقه زاید الوصفی برای حضور در تریبون های بین المللی از خود نشان داده و بارها با دخالت های شخصی در حوزه ماموریت های وزارت امور خارجه، نقش این وزارت خانه کلیدی را تضعیف کرده است. اظهارنظر درباره مسایل مهم سیاست خارجی به ویژه در رابطه با برنامه هسته ای ایران معمولا از زبان او ابراز شده و طرح ادعاهای جنجالی نظیر نفی هولوکاست و همدستی آمریکا در حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر نیز نشان دهنده تلاش او برای سکان داری سیاست خارجی ایران بوده است. تضاد ادبیات تهاجمی، پرخاشگرانه و گاهی حتی هتاکانه احمدی نژاد با ادبیات دیپلماتیک که بر پایه احترام متقابل و خویشتنداری بنا شده است علاوه بر آن که آشکارکننده ناهمسازی سیاست گزاری ها در جمهوری اسلامی بوده تضعیف عامدانه وظایف وزارت امورخارجه توسط رییس دولت را نشان داده است.
قربانی تنش های درونی
برخی از ناظران مسایل ایران برکناری متکی را نشانه ای تازه از تشدید اختلاف ها در جریان محافظه کار حاکم بر کشور تفسیر کرده اند. برای این تفسیر شواهد قابل اتکایی وجود دارد. از جمله این که متکی یکی از نزدیکان “علی لاریجانی” رییس مجلس شورای اسلامی محسوب می شود و در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری نیز ریاست ستاد انتخاباتی وی را به عهده داشته است. با توجه به در پیش بودن انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و بالاگرفتن تضاد میان احمدی نژاد و لاریجانی این تحلیل وجود دارد که متکی ممکن است قربانی رقابت احمدی نژاد و لاریجانی شده باشد. برکناری او بنابه گواهی رسانه ها، بدون آگاهی نمایندگان بوده است. چنانکه “علاالدین بروجردی” رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس پس از تماس خبرنگاری که از او علت برکناری متکی را پرسیده از این اتفاق ابراز بی اطلاعی کرده و شوکه شده است. پیش بینی می شود که شیوه غیرمنتظره این برکناری به تضاد بیش از پیش محافظه کاران منتقد با دولت احمدی نژاد نیز بیانجامد و پروسه کسب رای اعتماد برای وزیر بعدی در مجلس را دشوار کند. احمدی نژاد سال گذشته نیز در جریان کسب رای اعتماد برای وزرای پیشنهادی اش در مجلس شورای اسلامی با دشواری های قابل توجهی روبرو بود و سرانجام نیز بنا به اذعان برخی نمایندگان، دخالت مستقیم آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بود که مانع از رای عدم اعتماد نمایندگان به تعداد بیشتری از وزاری پیشنهادی شد. با این حال چندان محتمل به نظر نمی رسد که رهبر ایران از تصمیم احمدی نژاد به برکناری وزیر امورخارجه خشنود شده باشد. بنابر قاعده ای نانوشته انتخاب یا برکناری وزیران امورخارجه، اطلاعات و فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط رهبر ایران یا دستکم با تایید وی انجام می شود و بنابراین برکناری متصدیان این پست ها در صورتی که رضایت آقای خامنه ای را با خود نداشته باشد می تواند موجب دردسرهایی برای رییس دولت شود.
دور زدن وزارت خارجه
رهبر جمهوری اسلامی گرچه طی پنج سال گذشته خود را در ائتلافی استراتژیک با دولت محمود احمدی نژاد دیده و تحت هر شرایطی از وی حمایت کرده است اما این روابط فارغ از تنش نبوده است. یکی از این تنش ها اتفاقا در حوزه تصمیم گیری های سیاست خارجی به وقوع پیوسته است. بروز این تنش در تابستان گذشته به واسطه تصمیم رییس دولت برای انتصاب ۴ نماینده ویژه در امور آسیا، خاورمیانه، خزر و افغانستان صورت گرفت. این اقدام که یک موازی کاری آشکار با وظایف و اختیارات وزارت امور خارجه محسوب می شد صدای اعتراض ها را در کمپ محافظه کاران منتقد احمدی نژاد بلند کرد. آنها نه تنها از ایجاد سازوکاری موازی با وزارت امورخارجه ناراضی بودند بلکه از انتخابهای احمدی نژاد برای این پست ها به ویژه انتخاب “اسفندیار رحیم مشایی” برای پست نمایندگی ویژه در امور خاورمیانه و انتخاب “حمید بقایی” برای نمایندگی ویژه در امور آسیا ابراز نگرانی می کردند. در این میان رهبر ایران که معمولا در بزنگاه اختلاف احمدی نژاد با محافظه کاران منتقد او، جانب احمدی نژاد را می گرفت از تصمیم او در این باره حمایت نکرد و ضمن تاکید بر پرهیز از موازی کاری در حوزه اختیارات وزارت امور خارجه،این وزارت خانه را مسئول هدایت منسجم و برنامه ریزی شده همه مسائلی دانست که به نوعی با سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها مربوط می شود. اظهارات صریح رهبر ایران در مخالفت با تعیین نمایندگان ویژه سیاست خارجی توسط احمدی نژاد به منوچهر متکی نیز جرات داد تا در مقابل خواست رییس خود موضع گیری کند و به انتقاد از نمایندگان ویژه احمدی نژاد بپردازد. او پس از اظهارات جنجال برانگیز حمید بقایی درباره کشتار ارامنه توسط ترکیه به انتقاد از این سخنان پرداخت و ضمن فصل الخطاب دانستن نظر صریح آقای خامنه ای در مورد پرهیز از موازی کاری در سیاست خارجی گفت: «تضعیف دستگاه دیپلماسی کشور بویژه در شرایط کنونی آن هم توسط برخی از افراد دولت مصداق بارز بر شاخه نشستن و بن بریدن است.»
انتخاب دشوار
انتخاب “علی اکبر صالحی” به عنوان سرپرست موقت وزارت امورخارجه توسط محمود احمدی نژاد، تفاسیر تقریبا یکسانی را از سوی ناظران به همراه داشته است. بنابردیدگاه تحلیل گران، حضور صالحی در راس وزارت امور خارجه که اکنون ریاست سازمان انرژی اتمی را نیز به عهده دارد نشان دهنده تمرکز بیش از پیش سیاست خارجی جمهوری اسلامی در پرونده هسته ای است. او در شرایطی به این سمت برگزیده شده که ایران دور تازه ای از مذاکرات بر سر پرونده اتمی اش را آغاز کرده است و وعده مذاکرات آینده برای حدود یک ماه دیگر داده شده است. هر چند مسوولیت مذاکره درباره پرونده هسته ای به عهده شورای عالی امنیت ملی است و تاکنون وزارت امور خارجه در این زمینه نقش مهمی به عهده نداشته است اما این احتمال دور از ذهن نیست که با تغییر وزیر امور خارجه، رویه جاری در مذاکرات تغییر کند و وزارت امورخارجه عهده دار مذاکرات هسته ای شود. با این حال هنوز مشخص نیست که آیا صالحی از سوی احمدی نژاد به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس معرفی می شود یا فرد دیگری برای این سمت در نظر گرفته خواهد شد. از آنجا که تصمیم گیری در رابطه با انتخاب جایگزین متکی بدون تایید نظر رهبر جمهوری اسلامی نخواهد بود باید دید که آیا آقای خامنه ای از انتخاب صالحی حمایت خواهد کرد یا خیر. برخی ناظران با بیان این که برکناری متکی احتمالا تنش هایی را در روابط رهبر ایران با رییس دولت به همراه داشته است می گویند که آقای خامنه ای برای نشان دادن قدرت خود ممکن است با انتخاب صالحی به عنوان وزیر بعدی وزارت امور خارجه مخالفت کند و فرد دیگری را برای این سمت پیشنهاد دهد. ناظران همچنین با بیان این که آقای خامنه ای خود را تصمیم گیر اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی می داند و تصمیم های استراتژیک به ویژه در زمینه برنامه هسته ای و مذاکره با آمریکا تابع نظرات اوست معتقدند که بعید نیست او در برهه کنونی مقابل احمدی نژاد بیاستد و اجازه عرض اندام بیشتر او در مسایل مربوط به سیاست خارجی را ندهد.
پیام ها و پیامدها
تقریبا برای تمامی ناظران مسایل ایران روشن است که کنار رفتن منوچهر متکی از راس وزارت امورخارجه ایران استراتژی کلی حکومت در پیگیری سیاست خارجی تهاجمی را تغییر نخواهد داد. گفتمان تهاجمی در سیاست خارجی که پس از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد دنبال شده عوارض سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری را برای ایران به همراه داشته است. تنش های پایدار بر سر برنامه هسته ای، بی اعتمادی فزاینده جهانی به سیاست های ایران و در نهایت انزوای بیش از پیش در مجامع جهانی تنها بخشی از عوارض این سیاست به شمار می روند. در طی سالهایی که از به کار گیری سیاست خارجی تهاجمی می گذرد ۴ قطعنامه تحریمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شده و تحریم های مستقلی نیز از جانب آمریکا و برخی کشورهای غربی نیز علیه ایران به کار گرفته شده که هر کدام پیامدهای اقتصادی و سیاسی خاص خود را داشته اند. سیاست خارجی ایران در این پنج سال علاوه بر آن که در تعامل با کشورهای غربی کاملا شکست خورده به نظر می رسد در برقراری رابطه دوستانه با کشورهای همجوار و کشورهای غیر غربی نیز ناکام بوده است به گونه ای که بر اساس اسناد تازه افشا شده “ویکی لیکس” بسیاری از کشورهای عربی منطقه طی ماه های اخیر خواهان حمله آمریکا به تاسیسات اتمی ایران شده اند و علاوه بر این برخی تحولات اخیر مانند کشف کشتی سلاح های ایرانی در نیجریه و قطع رابطه گامبیا با ایران نیز از بی اثر بودن سیاست های ایران در طرح دوستی با کشورهای محروم حکایت دارد. این همه در حالی است که تغییرات پیاپی در بدنه وزارت امور خارجه طی سالهای اخیر نیز این وزارت خانه را به یکی از شلخته ترین و بی سامان ترین وزارت خانه های دولت تبدیل کرده و امکان تصمیم گیری های منجسم را از آن سلب کرده است. برکناری نزدیک به ۴۵ سفیر جمهوری اسلامی و جایگزینی آنها با افراد کم تجربه ولی نزدیک به رییس دولت که با تغییرات مداوم دیگری در سطوح مدیریتی این وزارت خانه توام بوده عملا نقش دستگاه دیپلماسی ایران را در حد یک دستگاه تشریفاتی تقلیل داده و از همین رو نیز ناظران معتقدند که بودن یا نبودن چهره ای مانند منوچهر متکی در راس این دستگاه یک اتفاق جدی برای وزارت خارجه محسوب نمی شود، هر چند که مطمئنا این اتفاق،پیام ها و پیامدهای جدی بر روابط محافظه کاران حاکم خواهد داشت.