پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۵

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۵

در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران
ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. آیا انتخاب میان بد...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ياسر ميردامادی
نویسنده: ياسر ميردامادی
اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا
هستهٔ سخت قدرت، بر اساس منافع خود و بر پایهٔ یک خطای محاسباتی رضایت داده است که انتخابات را حداقل نیمه‌رقابتی کند. جامعه زخم‌های عمیقی از سیاست‌های حاکمیت بر روح...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سياوش - ايران
نویسنده: سياوش - ايران
دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»
«ث ژ ت» هرگز خود را در پناهگاه مخفی نکرده است و همواره حتی به قیمت تحمل ضربات شدید مواضع شجاعانه‌ای که لازم بوده را اتخاذ کرده است؛ به عنوان...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی

بر دریاچۀ خشکیدۀ هامون

آیا ایران و افغانستان می توانند همکاری کنند و واحه ای را از مرگ نجات دهند؟
ساینس، 21 فوریه 2018

بلم های فرسوده در امتداد ساحل خشک هامون پوزک، که زمانی دریاچه ای بوده است، به خاک نشسته اند. در گرمای بعدازظهر، سرابی از صخره های مواج در افق دیده می شود. این روزها بلم ها دیگر به کار نمی آیند. هامون پوزک و دو خواهرش، هامون شاپوری (صابری) و هامون هیرمند، اکنون به دریائی از شن تبدیل شده اند. باتلاقها تماماً خشکیده اند.

نیرۀ پورمولائی، رئیس دپارتمان محیط زیست استان سیستان و بلوچستان در جنوب غربی ایران، می گوید: “می شد اینجا ماهیگیری و شنا کرد، اما دیگر نه”. تالابهای هامون که زمانی بیش از ۵۸۰۰ کیلومتر مربع را در امتداد مرز ایران و افعانستان می پوشاندند و زیستگاه هائی گاه با قدمت ۵هزار ساله را میسر کرده بودند، به قول پورمولائی، “اکنون به یک فاجعه زیست محیطی تبدیل شده اند.” روستاهای در سمت ایران دارند تماماً خالی از سکنه می شوند. باد در آنچه که اکنون به کاسۀ عظیمی از خاک تبدیل شده است، محصولات زراعی را نابود می کند و بقایای مواد ضدآفات و پاک کننده را به هوا می دهد. بهشتی برای پرندگان مهاجر و دیگر وحوش دارد نابود می شود.

اما پس از سالها ستیزه بر سر این که کدام کشور مقصر بوده است، اکنون ایران و افعانستان به بحث در بارۀ راه حل ها نشسته اند.

“برنامۀ توسعۀ سازمان ملل” از سال ۲۰۱۴ در کار تدوین طرحی برای احیای هامون بوده است که تحقق آن مستلزم بازگرداندن مسیر هیرمند، منبع اصلی دریاچۀ هامون، توسط افغانستان و تجدید نظر جامع ایران در مدیریت آب خویش است. ماه گذشته، کارشناسانی از دو کشور برای شرکت در کارگاهی راجع به موضوع آبهای مرزی و مرزگذر در پاریس حضور و با هم دیدار داشتند. این کوشش دوجانبه موجب دلگرمی محققان مسائل آب شده است. فرهاد یزداندوست، از متخصصان مدیریت منابع آب در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی در تهران، می گوید: “گرچه وضع بسیار وخیم است، اما هامون را می توان نجات داد.”

دغدغۀ آب ایران را فراگرفته است. میزان بارندگی در بسیاری از مناطق کم و نامطمئن است، اما برخی از بدترین فلاکتها “خودکرده” اند. مثلاً صدهاهزار حلقه چاه غیرقانونی در سراسر کشور سفره های آب زیرزمینی را خشکانده اند. ده ها سد بزرگ نیز برای آبیاری ایجاد شده اند. حکومت در اقدامی با ریسک بالا، می کوشد دریاچۀ ارومیه را نجات دهد. تقریباً تمام این دریاچه، که زمانی ۵۲۰۰ کیلومتر مربع مساحت داشت، اکنون تبخیر شده است. زوال هامون، که در یک منطقۀ فقیر مرزی … قرار دارد، در تاریکی و سکوت اتفاق افتاده است. این روند تهدیدی برای انسانها و اکوسیستم در هر دو سوی مرز است و به قول احمد ابریشمچی، کارشناس آب در دانشگاه صنعتی شریف در تهران، “به یکی از بزرگترین چالشهای امنیتی در جنوب یا غرب آسیا تبدیل شده است.”

 

دریای شن

هر سه دریاچۀ هامون بیش از یک دهه پیش خشک شدند و همراه با آنها یک اکوسیستم تالابی کامل نابود شد.

این آب شناسی شکنندۀ واحۀ هامون بود که موجب نابودی آن شد. آبهائی که از سلسله کوه های هندوکش سرچشمه می گیرند، منبع رود هیرمند بودند. هیرمند به هامون پوزک ختم می شد و آب از هامون پوزک به دو هامون دیگر می ریخت. نتیجه، ایستگاه وسیعی برای فلامینگوها و دیگر پرندگان مهاجر، و مأمنی برای سمور آبی، گوزن و پلنگ بود. قرار بود دلتای هیرمند پهن شود، به تناسب فصل کوتاه شود جوری که در بهار گردش آب به داخل افغانستان سمت گیرد.

اما این داستان ده ها سال پیش است. افعانستان در اوایل دهۀ ۱۹۵۰ سد کجکی را در بالادست هیرمند بر روی آن بنا کرد. جریان هیرمند به هامون باریک شد، اما واحۀ هامون دوام آورد، تا این که افغانستان در سالهای دهۀ ۹۰ قرن گذشته اقدام به حفر کانالهای آبیاری کرد. یزداندوست از قول مقامات ایران می گوید: “عملاً همه چیز به آنچه در بالادست هیرمند در افغانستان اتقاق می افتد، بستگی یافته است.”

شرجان احمدزای، کارشناس آب و مدیر مرکز مطالعات افغانستان در دانشگاه نبراسکا می گوید: “چنین نیست. در ۴۰ سال گذشته در طرف افغانستان هیچ تحولی رخ نداده است.” احمدزای و مقامات افغان تمام تقصیر را به گردن مدیریت آب ایران می اندازند و از جمله از اقدام ایران به منحرف کردن مسیر هامون برای تأمین “چاه نیمۀ چهارگانه” یاد می کنند. این منابع چهارگانه در سالهای دهۀ ۹۰ و دهۀ نخست قرن حاضر برای ذخیرۀ آب شیرین مورد نیاز زاهدان، مرکز استان، و چند شهر دیگر، آبگیری شدند.

رضا میرشکار، از اکولوژیستهای دپارتمان محیط زیست استان، می گوید: “علت هرچه بوده باشد، امروزه دیگر هیرمند خشکیده است؛ الا آن باریکه آبی که در فاصلۀ بهمن تا فروردین در آن جریان می یابد.” آبان ماه گذشته وقتی “ساینس” از سد جاریکه – محل ورود هیرمند به ایران – دیدن کرد، یک قطره آب هم در بستر رودخانۀ پوشیده از شن زرد و درختان تکیدۀ گز، وجود نداشت. میرشکار می گوید: “جاریکه در سالهای ۱۹۶۰ ساخته شد تا جریانهای آب بهاری را مهار کند. اما الان، این ساختار غبارگرفته سخت بی مورد است.”

با نابودی منابع آب دوام پذیری منطقه نیز به شدت متزلزل شده است. زنجیره ای از برجهای مزین به لوزیهای آبی و سفید، بر بالای سر بسیاری از روستاهای سیستان ایستاده است. این برجها با آبی که از دیگر مناطق آورده شده، آبگیری شده اند. اتکای شهرهائی مثل زاهدان و زابل به چاه نیمۀ چهارگانه است. پورمولائی می گوید: “اگر این منابع هم خشک شوند، همه مجبور به مهاجرت از اینجا خواهند شد.” و احمدزای می گوید: “وضع در آن طرف مرز، در افغانستان، از این هم مهیب تر است. امورات بیشتر مردم در آنجا با آبی می گذرد که با کامیون از ایران می آورند.”

خشک شدن دریاچه ها و تالاب هامون – پروسه ای که در اواخر دهۀ ۱۹۹۰ سرعت گرفت تا در سال ۲۰۰۴ تقریباً تمام آب سطحی از بین رفت – یک بحران مرکب است. بادهای هولناکی که از اردیبهشت تا سپتامیر می وزند، غبار زهرآگینی را به هوا می دهند. بنا به داده های سازمان بهداشت جهانی، زابل در سال ۲۰۱۶ بالاترین سطح ریزگرد شهری در جهان را داشت: ۲۱۷ میکروگرم در هر متر مکعب از کوچکترین ریزگردها که PM2.5 نامیده می شود؛ یعنی آلوده تر از شهرهای به شدت آلوده ای چون پکن و دهلی نو.

طرح احیای “برنامۀ توسعۀ سازمان ملل”، که مبتنی بر داده های تأمین شده توسط دو کشور ایران و افغانستان تدوین شده، می باید تضمین کند که فقط مقدار کمی از آب هیرمند برای کشاورزی مصرف شود، بخشی از آب منابع چاه نیمه در ماه های بی باران به هیرمند منتقل شود، و هردو کشور از کشت محصولات “آب بر” به آبیاری قطره ای روی آوردند. احمدزای می گوید: “دولت افغانستان آمادۀ همکاری با ایران حول این طرح است.”

احمدزای پیش بینی می کند که مذاکره پیرامون جزئیات طرح و تأمین منابع مالی سالها به درازا بکشد. با این وجود سروش سروشیان، یک متخصص آب در دانشگاه کالیفرنیا، باور دارد که هامون یک مورد از دست رفته نیست. او می گوید: “تجربه نشان داده است که منابع آبی که زمانی رو به خشکی گذاشته بوده اند، گاه دوباره جان تازه گرفته اند. ممکن است سالها طول بکشد، اما هنوز امیدی هست.”

در دهکدۀ متروکی در غرب زابل، نزدیک به “ساحل” دریاچه، کلبه های یک طبقه ای از خشت خاک سرخ تا نیمه در شن دفن شده اند. در بیرون از خانۀ یکی از آخرین خانواده های باقیمانده، دخترکی بره ای به قد خودش را مثل یک بچه در آغوش گرفته است. خانوادۀ او، علیرغم انهدام تقریباً همه چیز، هنوز امید دارد. میرشکار می گوید: “آنها در انتظار اند تا آب برگردد”.

تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند, ۱۳۹۶ ۷:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!

باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!

ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!

اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا