روز جمعه ۱۳ اسفند در ساعت ۴ بعداز ظهر، مراسم بزرگداشت فریبرز رئیس دانا، با پنجاه سال عضویت در کانون نویسندگان ایران، از سوی هئیت مدیره کانون در خانه یکی از اعضا کانون آغاز شد. در ابتدای جلسه مجری برنامه رئوس برنامه مراسم را اعلام کرد.
اکبر معصوم بیگی اولین سخنران مراسم با اهدا بهترین و صمیمی ترین آرزوهای خود به دکتر فریبرز رئیس دانا گفت: “از میان همه نام هایی که می شود آقای رئیس دانا را به آن خطاب کرد من او را با صمیمی ترین نامش، فریبرز خطاب میکنم.” معصوم بیگی ضمن بیان شخصیت چندبعدی فریبرز رئیس دانا و واگذاری صحبت در این موارد به دیگر دوستان، خود در مورد شخصیت اجتماعی و خدمات اجتماعی فریبرز رئیس دانا صحبت کرد. معصوم بیگی از فعالیت های ارزنده رئیس دانا از جمله آموزش و تربیت صدها و بلکه هزاران دانشجو، ابراز خرسندی و قدردانی نمود.
سخنران بعدی آقای ناصر زرفشان یار دیرین فریبرز بود. او از خصلتهای انسانی، وفاداری فریبرز به حمایت از فعالان سیاسی و خانواده های زندانیان و خاطره های خانواده اش از حمایتهای فریبرز در دوره ای که خودش در زندان بود سخن گفت. ناصر زرافشان قاطعیت در بیان حقایق، نقد بیعدالتی ها، دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان از یک سو و خوش قلبی و نازک دلی رئیس دانا نسبت به دوستان را از سوی دیگر، ستود.
کاظم فرج الهی روزنامه نگار و از فعالان کارگری، دیگر سخنران این مراسم بود که از نحوه و افتخار آشنایی با فریبرز رئیس دانا و از آموزه های سوسیالیستی و نیز رابطه صمیمانه او با اقشار کارگری و روزنامه نگاران سخن به میان آورد و از همکاری وی با کانونهای کارگری و روزنامه نگاری قدردانی کرد.
چهارمین سخنران یکی از اعضا هئیت مدیره کانون نویسندگان بود که در مورد فعالیت های ثمربخش و مداوم فریبرز با کانون نویسندگان صحبت کرد. او گفت علاقه مندی فریبرز برای تداوم فعالیت کانون پایدار، جدی و بسیار صمیمانه است، بطوری که وقتی از زندان آزاد شد قبل از مراجعه به خانواده و استراحت، به کانون مراجعه کرده و مسایل کانون را پیگیری می کرد.
بعد از سخنرانان نوبت شاعران بود. مجری برنامه شعرا را به ترتیب حروف الفبا صدا می کرد ولی آنها از انتهای جدول الفبا شروع کردند، برای آن که اگر با الف شروع می کردند، اولین نفر شاعر جوانی به نام اسدی بود که همین امروز ساعت یک مراسم عقدش بود، ولی خیلی دوست داشت در این مراسم شعرش را بخواند. مجری برنامه نگران بود که او نتواند به موقع برسد.
حافظ موسوی، سیدعلی صالحی، شمس لنگرودی، رحیم رسولی، علی جباری و چند شاعر جوان دیگر در این مراسم شعر خواندند.
آقایان صالحی و لنگرودی با مقدمه کوتاه ولی بغایت صمیمانه از سالها دوستی و رفاقت خود با فریبرز صحبت کردند و از خدمات اجتماعی و تربیت دانشجویان متعدد او قدردانی نمودند.
پرجاذبه ترین شعر را آقای رسولی با دو قطعه شعر طنز گزنده و زیبا خواند و مجلس را از شروع تا پایان طنزهایش با خنده و ذوق با خود همراه ساخت.
در این قسمت مراسم بود که مجری مراسم اعلام کرد دو پیام صوتی و یک پیام کتبی به کانون رسیده است و پیام صوتی اول از آقای جواهری و پیام صوتی دوم از آقای کرد فعال سیاسی پخش گردید و پیام کتبی با امضای محمدصادق اصغری، بهروز خلیق، مهدی فتاپور، سهراب مبشری، حسن جعفری، بهزاد کریمی، توران همتی، مجید عبدالرحیم پور، ملیحه محمدی، اردشیر جم نشان و طهماسب وزیری قرائت گردید.
وقتی نوبت به خود فریبرز رسید تحت تاثیر جو مراسم که کاملا به دردهای دوره نقاهت غلبه کرده بود، مثل همیشه بسیار پرشور و با هیجان آغاز کرد. او گفت هرچند این مراسم علیرغم میل من با اصرار دوستانی چون ناصر زرفشان برگزار گردید ولی حضور در چنین مجلسی با حضور دوستانی چون شما موجب مباهات بنده است و به خود می بالم و بسیار خوشحال و خرسندم که در خدمتتان ام. او با بیان طنزگونه گفت من از سالها پیش شعری دارم ولی دوستان می گویند تو شاعر نیستی، ولی من آن را خواهم خواند.
مراسم با گروه موسیقی آقای ناصر وحدتی فرزند مرحوم وحدتی که در سیاهکل در عملیات چریکی کشته شده بود، پایان گرفت. ناصر زرافشان از همه دعوت کرد به افتخار فریبرز رئیس دانا از جای بلند شوند.
آقای ناصر وحدتی به همراه گروهش با سه ترانه محلی بسیار زیبا و شورانگیز این مجلس فاخر را به پایان بردند.