جمهوری اسلامی به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده است. سران حکومت ایران مدعی اند که هیچ عملیات تعیینکنندهای در عراق، سوریه، لبنان، شمال آفریقا و منطقه خلیجفارس بدون رضایت ایران نمیتواند رخ دهد. واقعیت این است گرچه بغداد، دمشق و بیروت در کنترل کامل جمهوری اسلامی نیست اما بهخاطر وجود گماشتگان و متحدان، جمهوری اسلامی میتواند در میدانهای جنگ و سیاست در منطقه، نقش موثر ایفاء کند.
در سال های گذشته جمهوری اسلامی بردهای غیر قابل انکاری در منطقه داشته است. در لبنان شکل گیری محور جمهوری اسلامی و حزب الله توانست نفوذ عربستان سعودی را به حاشیه براند. حزب الله به ارتش رسمی و همیشه آماده جنگ در لبنان تبدیل شده و توانسته است حملات اسراییل به لبنان را مهار نماید. بشار اسد با حمایت روسیه، جمهوری اسلامی و حزب الله در قدرت مانده است. در عراق هم حمایت عربستان از جریان های سنی نتیجه مطلوب سعودی ها را نداده و بساط داعش که در چند سال اول از حمایت عربستان و برخی شیخ نشین ها برخوردار بود، برچیده شده است. عربستان و نیروهای ائتلافی در یمن هم نتوانستند برحوثی ها که جمهوری اسلامی از آن ها پشتیبانی می کند، پیروز شوند. می توان گفت که در جنگ های نیابتی، عربستان به جمهوری اسلامی باخته است.
جمهوری اسلامی پایه گسترش نفوذ خود را عمدتا بر شیعه گری و شیعیان و دشمنی با اسرائیل و امریکا گذاشته و از دولت ها و جریان های شیعی مخالف اسرائیل در کشورهای مختلف همه جانبه حمایت می کند.
قدرت گیری منطقه ای جمهوری اسلامی برپایه شیعه گری و دشمنی با امریکا و اسرائیل، با دشمنی دولت ترامپ روبرو شده است.
دولت ترامپ و متحدین منطقه ای آن از افزایش قدرت جمهوری اسلامی و تبدیل شدن آن به قدرت منطقه به شدت نگرانند. آن ها نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه را که یک پایش در جنوب عربستان ـ حوثیها در یمن ـ و یک پایش در شمال عربستان ـ عراق ـ است را بر نمی تابند و از آن احساس خطر می کنند.
ضدیت دولت ترامپ با جمهوری اسلامی
دونالد ترامپ کابینه اش را از عناصر نظامی ضدجمهوری اسلامی چیده است. در دولت های قبلی امریکا تا این میزان مناصب کلیدی در دست نظامیان نبود. آنهم نظامیان ضدجمهوری اسلامی: جان کلی، ریاست ستاد کاخ سفید، ژنرال متیس، ریاست پنتاگون، ژنرال مکمستر، ریاست شورای امنیت ملی آمریکا و جول ریبورن افسر عالیرتبه نظامی که در شورای امنیت ملی آمریکا مسئولیت مهمی برعهده دارد. این ژنرالهای نظامی در عراق، افغانستان و لبنان پستهای فرماندهی نظامی را برعهده داشتند و نیروهای تحت فرماندهی آن ها ضربات سنگینی را از جانب نیروهای نظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی متحمل شدهاند. با قدرت گیری نظامیان در کابینه دولت ترامپ، از نقش وزارت خارجه آمریکا و دیپلماتهای ارشد آن کاسته شده و تاثیرگذاری دیپلماتهای ورزیده در سیستم تصمیمگیری فعلی آمریکا به حداقل رسیده است.
ایوانکا ـ دختر ترامپ ـ و جرد کوشنر همسر وی با وجود فقدان تجربه سیاسی نقش بس مهمی در کاخ سفید و در تصمیمگیریها آن دارند. کوشنر از یک خانواده معروف یهودی آمریکایی است. او برای نتانیاهو مسیر نفوذ و تأثیرگذاری بر تصمیمات کاخ سفید است.
در جریان بحران هسته ای، لابی یهودی و اعراب در امریکا علیه جمهوری اسلامی متحد شدند. ولی نتوانستند بر سیاست های دولت اوباما تاثیر بگذارند. در دولت ترامپ لابی تل آویو ـ ریاض ـ ابوظبی در تحمیل خواسته های خود موفق شده اند.
مجموعه عوامل فوق، ضدیت دولت امریکا با جمهوری اسلامی را عمیق تر کرده است. زمان سرکار آمدن دولت ترامپ، هنوز سیاست دولت جدید نسبت به جمهوری اسلامی مدون نبود. چند ماه طول کشید که دولت ترامپ سیاست خود را نسبت به جمهوری اسلامی تدوین کند. گرچه در مواردی هنوز نوسانات و تناقض ها در سیاست دولت ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی دیده می شود، ولی می توان گفت تا حدود زیادی سیاست دولت ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی شکل گرفته و ثبات پیدا کرده است.
سیاست دولت ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی در خطوط زیر قابل ترسیم است:
۱. مهار قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی و عقب نشاندن آن به مرزهای ایران، در راس سیاست دولت ترامپ است.
۲. اعمال تحریم های شدید اقتصادی و به ویژه مالی و ضربه زدن به اقتصاد کشور.
۳. ترامپ سپاه را عامل گسترش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی می داند و می خواهد به آن ضربه کاری بزند. لذا سپاه پاسداران و شرکت های وابسته به آن در کانون تحریم ها قرار گرفته است
۴. حمله نظامی مستقیم به ایران در برنامه مقدم دولت ترامپ نیست. ولی ضربه زدن به جمهوری اسلامی به انحاء مختلف در مناطق نفوذ جمهوری اسلامی، در دستور دولت ترامپ قرار گرفته است.
دولت ترامپ جمهوری اسلامی را دولت شرور، حامی تروریسم و توسعه طلب می داند. از نظر حکومتگران امریکا، عمر داعش به پایان رسیده و اکنون نوبت جمهوری اسلامی است.
با قرار گرفتن جمهوری اسلامی در جایگاه دشمن اصلی دولت امریکا، تنش و درگیری بین دو دولت افزایش خواهد یافت. جمهوری اسلامی با پیشبرد سیاست توسعه طلبی در منطقه، تداوم خصومت با امریکا و سیاست نابودی دولت اسرائیل، نمی تواند خطر درگیری با دولت ترامپ و متحدین منطقه ای وی را کاهش دهد. لازمه کاهش و رفع خطر درگیری، واگذاری تدوین و پیشبرد سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی از سپاه و سپاه قدس به دستگاه دیپلماسی و ترک آن سیاست های فاجعه بار است.